ناگفته هایی از حقایق عاشورا
برچسبها: ناگفته هایی از حقایق عاشورا
ناگفته هایی از حقایق عاشورا
برچسبها: ناگفته هایی از حقایق عاشورا
ناگفته هایی از حقایق عاشورا
برچسبها: ناگفته هایی از حقایق عاشورا
در كربلا چه گذشت؟
عمر بن سعد با انداختن نخستين تير، رسما جنگ را آغاز كرد و گفت: نزد عبيدالله شهادت دهيد كه من نخستين تير را رها كردم. عمر بن سعد خطاب به كوفيان گفت: منتظر چه هستيد! اينان يك لقمه براي شما هستند.
زماني كه عمربن سعد تير انداخت، ديگر سپاه ابن زياد نيز شروع به تير اندازي كردند. (فلمّا رمي عمر، ارتمي الناس) به گزارش ابن اعثم: باران تير (و أقبلت السهام كأنّها المطر) از سوي كوفيان به سوي اصحاب امام حسين ـ عليه السلام ـ شدتگرفت و امام فرمود: اينها قاصد اين قوم به سوي شماست؛ براي مرگي كه چارهاي از پذيرش آن نيست، آماده باشيد. پس از آن دو گروه بر يكديگر حمله كردند و ساعتي از روز را به طور دسته جمعي با يكديگر جنگيدند، به طوريكه بنا به برخي اخبار پنجاه و اندي از اصحاب امام حسين ـ عليه السلام ـ بهشهادت رسيدند. در اين وقت، امام دستي به محاسنش كشيد و فرمود: غضبخدا ... بر كساني كه متحد بر كشتن فرزند دختر پيامبرشان شدند، شديد خواهد بود. به خدا سوگند كه تسليم آنان نخواهم شد تا با محاسني خونين خدا را ملاقات كنم (و اللّه ما أجبتهم الي شيء ممّا يريدونه أبدا حتي ألقي الله و أنا مخضّب بدمي.)
موضوعات مرتبط: ناگفته هایی از حقایق عاشورا
برچسبها: ناگفته هایی از حقایق عاشورا
تحليلي درباره اهداف قيام امام حسين
«استاد مهدي مهريزي»[1]
چكيده
يكي از مباحث مهم در بررسي قيام عاشورا، شناخت اهداف امام حسين علیه السلام است كه اين بررسي در تحليل رفتار امام و نيز الگوگيري نقش دارد.
در اين مقاله نخست چهار مطلب به عنوان پيش فرض بررسي اهداف مطرح شده و به مباحثي از قبيل اهداف كلي امامت و خلافت، علم ائمه به غيب و آگاهي امام حسين علیه السلام از شهادت خويش اشاره شده است. سپس سه نكته را به عنوان روش تحليل و استخراج اهداف گوشزد كرده است.
موضوعات مرتبط: ناگفته هایی از حقایق عاشورا
برچسبها: ناگفته هایی از حقایق عاشورا
تلاشهای نافرجام برای فراموشی این حادثه عظیم ...
دشمنان اهل بیت، همواره برای فراموشی این حادثه عظیم تاریخی کوشیدهاند. برخی علماء بزرگ اهل تسنّن به شیوه های گوناگونی برای این کار متوسّل شده اند که نمونه هائی از این شیوه ها به اشاره در پی میآید:
موضوعات مرتبط: ناگفته هایی از حقایق عاشورا
برچسبها: ناگفته هایی از حقایق عاشورا
نقش معلمان در پیروزى انقلاب اسلامى ایران
عباس شکوری (کارشناس ارشد پژوهش) «جاء الحق و زهق الباطل ان الباطل کان زهوقا»
انقلاب اسلامى ایران یکى از بزرگترین رویدادهاى تاریخى در قرن بیستم است. جهان در سال 1357 شمسى شاهد ظهور یک جهان بینى و خیزش یک ایدئولوژى با نام انقلاب اسلامى شد. قطعا در حافظه تاریخى ملت ایران و ملل دنیا خواهد ماند که رادمردى از تبار ائمه(ع) و فقط با پشتوانه ایمان، با مبارزات پانزده ساله خود توانست تمام افکار جهانیان را به خود جلب نماید. او در آخرین یادگارى هاى خود مى گوید: این انقلاب دستاورد میلیونها انسان ارزشمند است. این انقلاب سیطره استعمار را در ایران براى همیشه از بین برد و سعادت فرزندان کشور را بیمه نمود. رهبرى فرهمند کاریزماتیک با رویکرد اسلامى امام خمینى توانست بر کلیه فرمولهاى حسابگرانه غربى ها در جهان پیروز گردد. او علاوه بر اینکه خود را سرباز دین و مکتب مى دانست، از مشروعیت مردمى نیز بهره مى جست و رفراندوم او براى تائید انقلاب اسلامى یکى از بى نظیرترین جلوه هاى حضور مردم در عرصه اجتماعى است.
موضوعات مرتبط: ناگفته هایی از حقایق عاشورا
برچسبها: انقلاب اسلامی
حادثه عاشورا در گذر تاریخ
ائمّه و اهتمام در بزرگ داشت حادثه عاشورا
حادثه عاشورا در گذر تاریخ
ائمّه و اهتمام در بزرگ داشت حادثه عاشورا
چنان که پیش تر اشاره شد، شیعه امامیه همیشه مورد حمله و تهاجم بوده است و علمای ما در مسائل مختلف اعتقادی، فقهی و... مدافع حریم و مکتب تشیّع بوده اند. از مواردی که همواره بهانه جویان به آن بهانه به مذهب ما تهاجم نموده اند، واقعه کربلا و عاشورای سیّدالشهداء علیه السلام است.
موضوعات مرتبط: ناگفته هایی از حقایق عاشورا
برچسبها: ناگفته هایی از حقایق عاشورا
ناگفته هایی از وقایع عاشورا و داستان های باور نکردنی
این مقاله سعی خواهد کرد که با استفاده از منابع موجود برخی از وقایع و اطلاع رسانی هایی را از این ماه خون را تقدیم ببیندگان نماید . در درست و غلط بودن این گفته ها در ادامه مطلب اهل دین خود بهتر می دانند اما ما سعی کردیم تا جمع آوری منابع به یک نتیجه برسیم که ماه عاشورا ماه معمولی نبود ماهی بود که بعد از گذشت قرن ها هنوز در سینه ها جاری می باشد . در همه جای جهان گفته و شنیده می شود . حالا درست و غلط بودن متن ادامه مطلب می تواند در تحقیات بیشتر هر کس معلوم شود .
موضوعات مرتبط: ناگفته هایی از حقایق عاشورا
برچسبها: ناگفته هایی از حقایق عاشورا
به جهت زيارت عاشوراء به اين مقام رسيد در شب 26 ماه صفر 1236 در نجف اشرف در خواب حضرت عزرائيل ملك الموت (ع) را ديدم پس از سلام پرسيدم از كجا مي آيي ؟ فرمود: از شيراز مي آيم و روح ميرزا ابراهيم محلاتي را قبض كردم . گفتم : روح او در برزخ در چه حال است ؟ فرمود: در بهترين حالات و در بهترين باغهاي عالم برزخ و خداوند هزار ملك موكل او كرده است كه فرمان او را مي برند. گفتم : براي چه عملي از اعمال به چنين مقامي رسيده است ؟ آيا براي مقام علمي و تدريس و تربيت شاگردان ؟ فرمود نه . گفتم : آيا براي نماز جماعت و رساندن احكام دين بمردم ؟ فرمود: نه . گفتم : پس براي چه ؟ فرمود: براي زيارت عاشوراء. (مرحوم ميرزاي محلاتي سي سال آخر عمرش زيارت عاشوراء را ترك نكرد و هر روزي كه بيمار ي يا امري كه داشت و نمي توانست بخواند نايب مي گرفته است ). چون شيخ از خواب بيدار مي شود فردا به منزل آية اللّه ميرزا محمّد تقي شيرازي مي رود و خواب خود را براي ايشان نقل مي كند. مرحوم ميرزا تقي گريه مي كند و از ايشان سبب گريه را مي پرسند؟ مي فرمايد: ميرزاي محلاتي از دنيا رفت و استوانه فقه بود، به ايشان گفتند: شيخ خواب ديده واقعيت آن معلوم نيست . ميرزا فرمود: بلي خواب است اما خواب شيخ مشكور است نه افراد عادي ، فرداي آنروز تلگراف فوت ميرزاي محلاتي از شيراز رؤ ياي شيخ مرحوم آشكار مي گردد. (1) پاورقي 1- ترجمه كامل الزيارات ص 446
موضوعات مرتبط: ناگفته هایی از حقایق عاشورا
برچسبها: ناگفته هایی از حقایق عاشورا
پليس بي ادب آقاي حاج سيد اسماعيل هاشمي نقل مي كند: در زمان حاج شيخ عبدالكريم حائري (رضوان الله تعالي عليه ) و داستان بي حجابي رضاخان قُلدر، دو تا پاسبان بودند كه خيلي اذيت مي كردند. روزي زني با روسري از خانه بيرون مي آيد، يكي از اين پليسها او را تعقيب مي كند، آن زن هر چه او را قسم مي دهد و حضرت اباالفضل (ع) را شفيع قرار مي دهد در او اثر نمي بخشد. بلكه آن بي حيا توهين هم مي كند كه اگر اباالفضل كاري از او ساخته مي شد نمي گذاشت دستهاي او ... همان روز بحمام مي رود و دلش درد مي گيرد، معالجات اثر نمي كند و بدرك مي رسد. غسّال گفته بود: ديدم ، مثل اينكه سيلي به صورتش خورده شده باشد صورتش سياه شده بود. پليس ديگر شقاوت بيشتري داشت ، گاهي وارد خانه ها مي شد و زنها را از خانه بيرون مي آورد و روسري از آنها برمي داشت . زني او را به حضرت اباالفضل (ع) قسم مي دهد كه اذيت نكن ، در جواب مي گويد: اگر حضرت كاري از او ساخته مي شد.... زن ناراحت مي شود و نفرين مي كند: حضرت عباس جزايت را بدهد. همان شب مامؤ ريت پيدا مي كند. كشيك بازار شود. وقتي مي خواسته از سوراخ درب اطاق نگهباني نگاهي به بازار كند. دستي به پشت گردن او مي خورد و از اطاق بازار پائين مي افتد و به درك مي رسد. روز بعد براي خوشحالي ، تمام بازار را چراغاني مي كنند . (1) پاورقي 1- (حضرت اباالفضل مظهر كمالات و كرامات ، ص 447
موضوعات مرتبط: ناگفته هایی از حقایق عاشورا
برچسبها: ناگفته هایی از حقایق عاشورا
حاج شيخ مرتضي آشتياني رضوان الله تعالي عليه فرمود: كه حجة الاسلام حاج ميرزا حسين خليلي طهراني اعلي الله مقاله فرمود: خبر داد ما را شيخ جليل و رفيق نبيل كه با همديگر سر درس صاحب جواهر رضوان الله تعالي عليه حاضر مي شديم . يكي از تجار كه رئيس
موضوعات مرتبط: ناگفته هایی از حقایق عاشورا
برچسبها: ناگفته هایی از حقایق عاشورا
مژده در توسل به حسين همگي به سوي وسايل نجات بخش حسين عليه السلام بشتابيد! بشارتتان باد که در توسل به او يک مژده خوشحالي کننده و شگفت آور و يک نعمت پر شکوه و يک لطف بسيار بزرگ ديگري از جانب خداست و آن اين است که در توسل به آن حضرت ويژگي و آثاري است که به جهاتي چند، سر آمد همه اسباب و وسايل نجات و برتر از همه کارهاي شايسته است.
موضوعات مرتبط: ناگفته هایی از حقایق عاشورا
برچسبها: ناگفته هایی از حقایق عاشورا
در گوشه اي مردي كه هر دو پايش از ران و هر دو دستش از بازو قطع شده بود و در عين حال خيلي چاق مانند توپي روي زمين افتاده و گدايي مي كرد. مردم هم به حال او رقّت مي كردند و روي دستمالي كه پهن كرده بود پول زيادي مي ريختند. من در كناري ايستاده و منتظر شدم سرش خلوت شود تا چند دقيقه احوالش را بپرسم او متوجه من شد و با زبان عربي مرا صدا زد گفت :
موضوعات مرتبط: ناگفته هایی از حقایق عاشورا
برچسبها: ناگفته هایی از حقایق عاشورا
واقعیت هایی از کرامات حسینی
مجلس عزاداري توي مدرسه بر پا كرده بودند و مرحوم حاج ميرزا رضاي همداني (كه يكي از علماي با اخلاص بوده ) در آنجا منبر مي رود در آن فصل باد و باران و آفتاب و ابر با هم توام بود. يك روز وقتي كه حاج ميرزا بالاي منبر مشغول سخنراني مي گردد و بعد از آن روضه حضرت اباالفضل (ع ) را مي خواند، ناگهان هوا طوفاني شد و باد شديدي آمد كه بر اثر آن باد و طوفان چادري كه روي حياط انداخته بودند به حركت در آورد و هر دقيقه باد شديدتر مي شد و سر و صدا راه انداخته بود. اين مرد بزرگ وقتي اين سر و صداها و اين صحنه را مي بيند دستش را از زير عبا در مي آورد و دو زانو مؤ دب روي منبر مي نشيند و با انگشت سبابه اشاره به باد مي كند و مي فرمايد: اي باد حياء نمي كني و خجالت نمي كشي ؟! چقدر ياغي و سركش شده اي ؟ مگر نمي بيني و نمي شنوي كه من مشغول ذكر مصيبت آقايم قمربني هاشم حضرت عباس (ع ) هستم . آن باد شديدي كه برخاسته بود و مي خواست چادر با آن عظمت را از بيخ و بن بكند، آرام و ساكت شد و ايشان با كمال آرامش روضه حضرت را خواند. وقتي كه روضه حضرت اباالفضل (ع ) تمام شد و از منبر پائين آمد دوباره طوفان شديدي برخاست و چادر و پوشش را پاره پاره نمود.
موضوعات مرتبط: ناگفته هایی از حقایق عاشورا
برچسبها: ناگفته هایی از حقایق عاشورا
گفت و گوى سيّدالشهداء با معاويه
سالى معاويه براى انجام حج به حجاز سفر كرد. در جلسه اى كه حضرت سيّدالشهداء عليه السلام و ديگر مخالفان جانشينى يزيد حضور داشتند، معاويه سخن از شخصيّت يزيد و معرفى او به ميان آورد.
در اين هنگام امام حسين عليه السلام برخاستند و بعد از حمد و ثناى الهى و درود بر پيامبر خدا صلى اللّه عليه وآله فرمودند:
وفهمت ما ذكرته عن يزيد،... تريد أن توهم الناس من يزيد، كأنّك تصف محجوباً أو تنعت غائباً أو تخبر عمّا كان ممّا احتويته بعلم خاص وقد دلّ يزيد من نفسه على موقع رأيه...;
موضوعات مرتبط: ناگفته هایی از حقایق عاشورا
برچسبها: ناگفته هایی از حقایق عاشورا
معاويه و شيوه اى ديگر
معاويه در اين شيوه از والى خود در مدينه به نام مروان بهره مى جست. سابقه مروان در دشمنى و برخوردهاى تند با اهل بيت عليهم السلام، نزد همگان مشخص است. او تمام وقايع را به معاويه گزارش مى داد و او را از رفت و آمدهاى مردم با سيّدالشهداء عليه السلام، آگاه مى ساخت تا جايى كه در نامه اى به معاويه نوشت: نمى توان با حسين بن على كنار آمد.
بَلاذرى در اين زمينه مى نويسد: بزرگان و شخصيّت هاى معروف عراقو حجاز، هماره با امام حسين عليه السلام رفت و آمد داشتند. و آن حضرت نزد ايشان بسيار محترم بود. آنان مقام و فضايل آن حضرت را براى يك ديگر نقل مى كردند تا جايى كه به آن جناب گفتند:
إنّا لك يد وعضد...;
ما براى كمك و يارى شما آمده ايم.
زمانى كه آمد و شدهاى مردم به نزد آن بزرگوار زياد شد، عمرو بن عثماننزد مروان آمد و به او گفت: براى شما روزگار سختى را از ناحيه حسين پيش بينى مى كنم(!)
در اين شرايط بود كه مروان به معاويه نامه نوشت و گزارش اوضاع را به اطلاع او رساند. معاويه نيز در پاسخ نامه او نوشت:
أن اترك حسيناً ما تركك...;1
تا زمانى كه حسين بر ضدّ تو قيام نكرده، به او كارى نداشته باش.
1 . انساب الاشراف: 3 / 152، جمل من انساب الاشراف: 3 / 366، 1292.
موضوعات مرتبط: ناگفته هایی از حقایق عاشورا
برچسبها: ناگفته هایی از حقایق عاشورا
اهداف شوم معاويه در كوفه
معاويه با هم دستى شش تن از واليان خود در كوفه به تصفيه مخالفان خود پرداخت و به هر كدام از اين واليان دستور داد كه به نوعى شيعيان كوفه را سركوب كنند. اين اعمال را به جهت دو هدف انجام مى دادند:
نخست. كسانى كه با ولايت عهدى يزيد معارض و مخالف هستند، از بين بروند.
موضوعات مرتبط: ناگفته هایی از حقایق عاشورا
برچسبها: ناگفته هایی از حقایق عاشورا
دوران معاويه و رفتار واليان او
درباره عبدالرحمان فرزندِ خواهر معاويه، داستانى وجود دارد كه وضعيت فرمان روايان مسلمين در آن زمان را نشان مى دهد; هر چند كه با موضوع بحث ارتباط چندانى ندارد.
ابوالفرج ابن جوزى مى نويسد: روزى جوانى از اعراب در حالى كه خيلى ناراحت بود، بر معاويه وارد شد. وقتى نوبت به او رسيد، معاويه از او سؤال كرد: چه شده است؟
موضوعات مرتبط: ناگفته هایی از حقایق عاشورا
برچسبها: ناگفته هایی از حقایق عاشورا
فعاليت هاى معاويه و واليان او در كوفه
واليان كوفه از ابتداى رياست معاويه تا هنگام مرگ او شش نفر بودند. نكته جالب توجّه اين كه اين شش نفر يا از دشمنان سرسخت اهل بيت عليهم السلام، يا از بنى اميه و يا از نزديك ترين افراد به معاويه بودند و همه آنان به نوعى با اهل بيت عليهم السلام دشمنى داشتند.
مغيرة بن شعبه،1 زياد بن ابيه، عبداللّه بن خالد بن اسيد،2 ضحاك بن قيس،3 عبدالرحمان بن امّ حكم4 و نعمان بن بشير5 افرادى هستند كه معاويه آنان را به ولايت عهدى و استان دارى كوفه برگزيده است.
موضوعات مرتبط: ناگفته هایی از حقایق عاشورا
برچسبها: ناگفته هایی از حقایق عاشورا