با صرف وقت و توجه به کودک، این فرصت را به فرزندتان میدهید که برای او ارزش قائل میباشید.
از تنوع استقبال کنید
بچهها تمایل دارند به اشخاصی با ظاهری متفاوت با آنچه آنها به آن عادت دارند، بسیار توجه کنند؛ خواه رنگ پوستشان باشد یا نوع لباس پوشیدنشان. شاید هم در این حالت چیزی به آنها بگویند. هرچند این لحظات میتواند برای والدین خجالتآور باشد اما باید به آنها یاد دهید که به تنوع احترام بگذارند؛ به این معنا که فورا آنها را مورد نقد قرار ندهند. بسیار مهم است که به او آگاهی دهید همه یکسان نیستند و این اصلا بد نیست. به این کنجکاوی فرزندتان بهعنوان فرصتی برای آموزش او به منظور احترام به تفاوتها نگاه کنید. بدون شک همینطور که کودک بزرگ میشود، لازم خواهد بود که به او تنوع فرهنگها و سنتها را نشان دهید. برای این کار میتوانید کتابهایی را در اختیار او قرار دهید اما هیچ جانشینی برای تجربههای دست اول و واقعی وجود ندارد؛ بنابراین به او اجازه دهید محلهای را که در آن زندگی میکند کشف کند، غذای عجیبی درست کند یا یک مراسم فرهنگی بزرگ مربوط به گروه خاصی را تجربه کند.
تشویقش کنید پیشداوری نکند
تربیت دیگران با احترام به این معناست که شما فرصتی برای شناخت آنها پیدا و سعی میکنید بدانید آنها به کجا تعلق دارند؛ حتی اگر هماهنگی و همعقیده شدن با آنها زود اتفاق نیفتد. والدین برای کودکان روشن میکنند که آنها مجبور نیستند همه را دوست داشته باشند و همه هم قرار نیست آنها را دوست بدارند و این تا زمانی که به دیگران فرصت داده شود بد نیست.
به کودک بیاموزید نداشتن پیشداوری نسبت به مسائل زندگی او را غنی میسازد و به او اجازه میدهد فعالیتهای غیر معمول را کشف کند و راههای تازهای برای یافتن چیزها پیدا کند. ابتدا او را تشویق کنید با اشخاص تازهی مانند کودکی که بهتازگی همسایه شما شده، ارتباط بگیرد و در پی یافتن علایق مشترک با او بگردد.
مهارت شنیدن را آموزش دهید
با صرف وقت و توجه به کودک، این فرصت را به فرزندتان میدهید که برای او ارزش قائل میباشید. یکی از اساسیترین راههای نشاندادن احترام هم همین است که به طرف مقابلتان گوش دهید و برایش وقت بگذارید. اولین قدم، شنونده خوب بودن است. بهتر است هر چیزی را که سبب حواسپرتی است دور بریزید و تماس چشمی برقرار کنید. به کودک خود یاد دهید که به خودش مسلط باشد و وقتی شما صحبت میکنید به شما توجه کند؛ به همین ترتیب زمانی که کودکتان نزد شما میآید تا با شما صحبت کند، باید سرتان را از روی کتاب بردارید و به او گوش دهید.
علاوه بر این به او یاد دهید که یک خوشصحبت مودب باشد نه اینکه مدام وسط صحبت دیگران بپرد. او باید منتظر باشد تا نوبت حرف زدن او هم برسد. این کار را باید با بازی به کودک یاد دهید. اول با نبایدها آغاز کنید؛ او میتواند نقش کسی را بازی کند که مدام وسط حرف دیگران میآید. بعد بایدها را انجام دهید و به طور مثال آنقدر صبر کنید تا کسی که صحبت میکند، حرفش تمام شود. از آنچه طرف مقابل دربارهٔاش صحبت کرده از او سؤال کنید.
رفتار درست را از او بخواهید
محترمانه برخورد کردن به تنهایی، معنایی ندارد و باید مفهومی را هم که به دنبال آن است، منتقل کنید. وقتی کودکی بهازای چیزی که به او میدهید از شما تشکر میکند، باید بفهمد در اینجا یک تبادل دوطرفه در حال وقوع است که به اصطلاح به آن «بده بستان» میگویند. وقتی این بده بستان عاطفی برقرار میشود او درنهایت میآموزد که نباید تنها از همه دنیا توقع داشته باشد. حتی خردسالان هم میتوانند از کلماتی مانند «متشکرم» و «خواهش میکنم» استفاده کنند در حالیکه از بچههای پیش دبستانی انتظار بیشتری میرود؛ به طور مثال این که وقتی در حال گفتن «سلام» یا «خداحافظ» می باشند، در چشمان اشخاص نگاه کنند. در این میان باید خودتان را آماده کنید تا بعضی رفتارها را به آرامی به او یادآور شوید. وقتی فرزندتان کوچک است او را به بیان کلماتی مانند «ببخشید» یا «معذرت میخوام» عادت بدهید؛ نتیجه این است که این رفتار دیگر در او نهادینه میشود اما بعضی اوقات فقط اشاره کردن کافی نیست. اگر کودکتان را جایی بردید که نیاز به رفتار خاصی داشت، مطمئن شوید که متوجه آنچه از او توقع دارید شده است؛ به طور مثال اینکه قبل از آنکه برای غذا خوردن خارج بروید، بعضی رفتارها را با او مرور میکنید و به او این آگاهی را میدهید که اگر رفتار مورد انتظار را نداشته باشد از رستوران خارجش میکنید. البته خودتان هم باید همراه او از رستوران خارج بیایید، حتی اگر دلتان بخواهد بمانید.»
در مقابل بیادبی صبور نباشید
رفتارهای زشت و حاضرجوابی، این روزها بسیار معمول و شایع شده و این سبب میشود فرزندتان زمانی که به او میگویید وقت تماشای تلویزیون به پایان رسیده، در مقابل شما بایستد اما کودکی که به خود اجازه میدهد با خانوادهاش اینطور صحبت کند، ممکن است به این باور برسد که با دیگران نیز میتوان بیادبانه صحبت کرد؛ بنابراین بسیار مهم است که والدین بلافاصله بعد از ملاحظه چنین رفتارهایی واکنش نشان دهند. برایش روشن کنید که مهم نیست او چقدر ناراحت است اما این اجازه را ندارد که با کلمات نامناسب با فرد دیگری صحبت کند. سپس به او کمک کنید تا احساسش را بروز دهد. او باید از فعل اول شخص استفاده کند؛ به طور مثال بگوید «من عصبانی هستم» نه این که بگوید «تو نمیفهمی.» برای تشویق او به این کار میتوانید از او دربارهٔ احساساتش سؤال کنید. اگر او طعنهآمیز صحبت میکرد، بگویید «به نظر میآید ناراحتی. بهتره راجع به ناراحتیت صحبت کنیم» یا اگر بر سر برادرش فریاد میزد، بد نیست بپرسید: «به نظر میاد از دست من عصبانی هستی؛ میتونی بگی چی شده؟» به کودک خود راههای مثبت بروز احساساتش را یاد دهید. درضمن به او این فرصت را بدهید تا بداند در عین حال که کاملا طبیعی است گاهی فرد ناراحت یا عصبانی باشد اما این سبب محکمی برای این نیست که به دیگران توهین کند یا بر سر آنها داد بزند. بدون شک کوچکترها باید کنترل احساساتشان را یاد بگیرند و بتوانند بین چیزهایی که احساس میکنند، تفاوت قائل شوند؛ بنابراین تعجب نکنید اگر مجبور شدید زمان بسیاری را کار کنید تا بتوانید به فرزندتان که زود از کوره در میرود یاد دهید بر احساساتش مسلط باشد. بخشی از آموزش کودکان برای احترام این است که به آنها یاد دهید وقتی شما هم اشتباه میکنید عذرخواهی میکنید. این نشان میدهد بر رفتارتان مسلط میباشید و خود را در برابر اشتباهتان مســــئول میدانید.
سایت ممتاز|خبر ممتاز
نظرات شما عزیزان: