ندای وحی

قرآنی ،اعتقادی،مذهبی ، تربیتی

اکبر احمدی
ندای وحی قرآنی ،اعتقادی،مذهبی ، تربیتی

خیلی از اوقات ازضعیف تر بودن قوای زن نسبت به مرد سخن به میان میآید. این تفاوتها مشهود است. حتی از نظر روانی و روحی هم در برخی زمینه ها تفاوتهایی وجود دارد. اما نباید از قدرت برتری که در زن وجود دارد غافل بشویم . و آن قدرت از حیای زن نشات میگیرد. از پنهان بودن تقاضا های او نسبت به مرد نشات می گیرد . و بخاطر این قدرت بیشتر خدا مسئولیت بیشتری درباره ی حجاب به زن داده است تا از طریق حجاب بتواند رابطه ی مرد را با خودش مدیریت کند .

6

پس ما می توانیم حجاب را نوعی اعمال مدیریت و نمایش اقتدار در زن تلقی کنیم بخاطر قدرت برتری که در این زمینه خدا به زنان عنایت کرده ، ما می دانیم  همه از هر نوع اقتدار و قدرتی لذت    می برند ، زنان هم از داشتن قدرت لذت می برند . طبیعتا باید هر قدرتی بجای خودش در وجود انسان قرار بگیرد. و در جای خودش در رفتار انسان تجلی پیدا کند . شما در فیلم های غربی ها که چند بازیگر بازی می کنند و نمایش می دهند ، می توانید چیزهای دیگری بیابید . با نقد قیلم ها در غرب شما می توانید نمایش یک سلسله افکار و ایده ها که بی ربط به زندگی انسانها نیستند را داشته باشید ، بعد بیایید در این نمایش نقدها و نگاه های  انسان شناسانه ی خودتان را مطرح کنید . برای حرف زدن بستر خوبی است . در غرب می خواهند قدرت زن را نمایش بدهند . مثلا در قسمتی از فیلم یک کشیده در گوش آقا می زند یا فرماندهی برای خانم ها میشود . البته رگه هایی از این تفکر هم در فیلم های داخلی هم هست . ما هنوز راه این را پیدا نکردیم که اگر جایی خواستیم قدرت یک زن را به نمایش بگذاریم باید به کدام رفتار او اشاره کنیم . باید او را فرمانده پلیس کنیم یا یک چادر با یک اسلحه دستش بگیرد و مثلا فرماندهی کند . و بعد بگوییم که زن مقتدر یعنی این . خوب خیلی از خانم ها که پلیس نیستند چکار کنند ؟ یا مثلا خانمی جلوی بچه هایش سر آقا داد می زند در حالی که می تواند با یک رفتار خیلی قشنگ آقای خودش را در انقیاد قرار بدهد ، مرید خودش بکند . و او را رام بکند . چه نیازی است که داد بزند و دعوا کند . ما هنوز راهش را پیدا نکرده ایم . در فرهنگ خودمان میتوانیم یک نمونه از حجاب را به نمایش بگذاریم . از آن طرف می توانیم آن را توضیح بدهیم و بگوییم خانمی که حجاب ندارد یا با حجاب میانه ی خوبی ندارد ، این در واقع به نوعی به درخواست مردان تسلیم شده است . یک نوع عجزی در نگه داشتن خودش ، در بکار بستن ، مدیریت کردن رفتار خود و اقتدار خودش . البته اینها را باید با دقت نگاه کرد . ممکن است در ذهن خیلی ها این پوشش ها به صورت مرعی یا نامرعی خود آگاه یا ناخود آگاه باشد . پس ما می توانیم زن را مظهر اقتدار تلقی کنیم . .هفته گذشته گفتیم که بشر دوست دارد فخر فروشی کند . مثلا شوهرهایی که از کم حجابی همسرانشان یک نوع تفاخر دارند شاید در بعضی از نگاه ها این نگاه باشد که خانمی که حجابش را کمتر رعایت می کند در عین حال اقتدارش را حفظ می کند . چگونه ؟ با حفظ خودش و در اختیار ندادن خودش در مقابل نامحرم در مقابل مردان دیگر ، این چه توجیحی دارد ؟ مثل اینکه یک احساس غریزی در خانم هایی که حجاب را کمتر رعایت میکنند برای اینکه اقتدار خودشان را به نمایش بگذارند ، رفتارشان را متین تر می کنند ولی ما این اقتدار و متانت را باید از کجا آغاز کنیم ؟ یک وقت       می گویند : زن و مرد بنشینند و با هم گپ بزنند ، خوشی بکنند و از یک مقدار به بعد اقتدارشان را نشان بدهند . ولی یک وقت از مقدمات خیلی بعدی شروع میکنیم . اسلام گفته از حجاب و پوشش شروع کنید . از نحوه ی صدا شروع کنید . ما باید از لحاظ روانی شناختی توضیح بدهیم که اگر شما می خواهید اقتدار خودتان را به نمایش بگذارید از کجا باید شروع کنید که فایده داشته باشد . خوب فایده ی این اقتدار چه بود ؟ همین که بگوییم ما قدرت داریم. خوب می توانستیم پیش پلیس برویم و کاراته کار بشویم .       نمی خواستیم که بیخودی اقتدار خودمان را به نمایش بگذاریم . این اقتدار حتما میخواهد فایده ای داشته باشد . مثل پدری که بگوید من اقتدار دارم و می توانم خانه را اداره کنم . بعد به خانه دزد آمده است و اومی نشیند و نگاه میکند . پدر مقتدر باید جلوی دزد را بگیرد . اقتدار باید فایده داشته باشد . ضمن اینکه خود این اقتدار شکوهی دارد ولی     بی فایده بودنش هم که فایده ندارد . یک شکوه بی معنا ، یک پادشاه پوشالی . اگر بخواهد فایده داشته باشد باید از کجا شروع کند ؟ اسلام میگوید از حجاب و پوشش شروع کن . اقتدارت را اینجا اِعمال کن . نه اینکه نیمی از فواید از دست رفته ، بعد تازه ما یاد اقتدارمان می افتیم . مثل پدری که به بچه اش مهربانی نمی کند . بچه معتاد میشود بعد یادش میافتد که او را نوازش کند و می گوید که مگر من به تو محبت نکردم . دیگر کار از کار گذشته است . پس او لب مرز خودش باشد ، در جایگاه خودش باشد . لذا حجاب را می توانیم به اقتدار معنا کنیم و معنای قشنگی است .
سوال – درباره بی حجابی و بحث غیرت صحبت کنید .
پاسخ – اگر مردان به زنان خود محبت کنند به دختر یا خواهرش توجه کافی مبذول بدارند ، انگیزه ی بی حجابی کم می شود. ما می توانیم بررسی های میدانی انجام بدهیم و از دخترانی که از حجاب کمتری برخوردار هستند سوالات دقیقی درباره ی میزان محبت پدرشان به آنها بکنیم و مورد بررسی قرار دهیم. من از محبت شروع می کنم به غیرت می رسم . فعلا در محبت و توجه باقی می مانیم تا حسابی بنیانش را محکم کنیم . بعد یکی از جلوه های محبت غیرت میشود . از دخترانی که کمتر حجاب دارند اگر سوال کنید می بینید که در توجه و محبت پدرانشان مشکل دارند . و اگر مشکلی در اینجا نیست یک جای دیگر مشکلاتی هست . در همین دختران محبت پدرانشان به مادرانشان کم است . یا مادرانشان به پدرانشان اظهار محبت نمی کنند و آن رابطه ی قشنگ را ندارند . رابطه ی بدی با پدرانشان دارند . اگر شما دقت بکنید اکثرا به اینجا ختم میشود . در مشاوره هایی  که داشته ام همه به این نکته رسیده ام که رابطه ی این دختران        کم حجاب با پدرشان خوب نیست . خوب حالا چه فایده دارد که من با دختران شما بنشینم و بگویم حجاب داشته باش بخاطر خودت و قیامت . روح حجاب در او از بین رفته است . او به توجه نیاز دارد ، به محبت نیاز دارد ، نیاز به پناهگاه و پشتبان دارد . وقتی این از دست رفت یکی از نتایج آن بی حجابی میشود . البته من نمی خواهم مطلق گویی کنم . گاهی تطبیق این حرف به مصداق پیچیده است . کسی می گفت که اتفاقا من به دخترم خیلی محبت دارم . ولی دخترم علاقه ای به حجاب ندارد . چرا شما این را می گویید ؟ گفتم که آقا خانم شما جلوی بچه ها گاهی شما را تحقیر می کند ؟ شما دیگر آن پدری که باید باشی نیستی و محبت آن اثر را ندارد . رابطه ی پدر و مادر اگر دقیق و درست باشد نه فقط دعوا نباشد بلکه همه چیز سرجاش باشد ، این اتفاق در خانواده نمی افتد . ما فکر        میکنیم که خانواده خوب آن است که یکی فحش و ناسزا می گوید ، دیگری بگوید : چشم قربان و این جوری دعوا حل و فصل میشود . بچه های اینها بچه های متعادلی نمیشوند به صرف اینکه دعوا نمیشود . پس اگر ما در روابط خانوادگی محبت و توجه را به قدر کافی از طرف مردان نسبت به زنان ببینیم ، این فضا در بیرون از خانه بصورت       بی حجابی و کم حجابی تجلی نخواهد کرد . و این طوری یکی از انگیزه های اصلی    بی حجابی از بین می رود . یکی از صورت های این محبت غیرت است . غیرت یک نوع توجه مرد به همسر است . خودش یک نوع ارزش گذاشتن است . این چیزی است که خانم از غیرت متوجه میشود و باید غیرت را هم از همین باب دانست . و اِلا اگر غیرت بیجا باشد ، زیادی باشد، توام با بی مهری باشد ، موجب پنهان کاری در فرزندان میشود . پس اگر دختر شما به اندازه ی کافی از شما توجه ببینید شما که درمدیریت خانه هستید و با خانم هم روابط خوبی داری و خانم تان هم از شرایط راضی است و او هم به شما تواضع لازم را دارد ، این برای بی حجابی انگیزه پیدا نمی کند . برای چه باید توجه دیگران را به خودش جلب کند ؟ روی حساب چه کمبودی این کار را بکند ؟ پس اگر ما بخواهیم انگیزه ی بی حجابی را کنترل کنیم باید به رفتار با محبت مردان که غیرت یکی از جلوه های زیبای آن است و می تواند به حساب بیاید ، بپردازیم . ضمن اینکه غیرت علامت اقتدار مرد است . اقتداری که بعنوان پناهگاه برای زن است . زن به این نیاز دارد که یک قدرتی باشد تا به او تکیه کند. زیرا قدرت بدنی زن ضعیف است و این با خصلتهای روحی او ارتباط  دارد . این مرد باید غیور باشد . غیرت ورزی یکی از مکمل ها برای تکیه گاه بودن همسر خواهد بود . گاهی اوقات برای اینکه بعضی ها از دوستانشان کم نیاورند و اینکه می خواهند آراسته باشند حجاب را رعایت نمی کنند . بنظر من این درست است که گاهی اوقات بعنوان یک انگیزه مطرح میشود و بخشی از آن مواردی که بعنوان انگیزه مطرح میشود واقعیتش این است که به دلیل آراستگی پوشش خودشان را پوشش نامناسب قرار می دهند . منتها ما این را بدانیم که برای بهره گیری از هر نعمت خدادادی از زیبایی گرفته تا راحتی و آرامش ، ما        می توانیم حد و مرزی را برای خودمان قائل بشویم . گاهی اوقات شما می خواهید با امکاناتی که دارید زندگی بکنید . ممکن است دل کسی را بشکنید ، حتما خودتان را محدود می کنید و نمی گویید که به من چه ؟ او هم بخرد . به جهنم . این جوری        نمی گویید و با دیگران بی رحمی نمی کنید. آرایش هنر می باشد ولی دل شکستن هنر نمی باشد . این ها را جمع کنیم ، آن وقت به نتایج بهتری می رسیم . خیلی از خانواده ها وقتی می بینند که مردشان در معرض نگاه حرامی قرار می گیرد که خودشان نمی توانند در آن رقابت به میدان بیایند ، فرصت رقابت را از دست می دهند ، دیگر سنی از آنها گذشته است و احساس بدی به آنهادست می دهد و برایشان دل شکستگی ایجاد میشود . یک آهی می کشند که حتما در آن زندگی تاثیر دارد . و خود آنها هم روزی دچار این رقابت های خرد کننده خواهند شد . بالاخره این دوره و زمانه خواهد چرخید . نمیتوانید بگویید که آن وقت یک فکری برایش می کنم چون آن موقع چاره ای جز غصه خوردن و له شدن نمی توانی برایش بکنی . هر چه ما به سر کسی بیاوریم سر خودمان می آید . نمی توانیم به حکم زیبایی و دارایی دل دیگران را بشکنیم . همچنان که نمی توانیم بخاطر قدرت و لذت بردن از قدرت خودمان ، همین جور که راه می رویم یک کشیده در گوش کسی بزنیم و بگوییم هیچ چیز هم نمی تواند به ما بگوید. هر چیزی محدودیت دارد . گفتیم قسمت محدود کنندگی حجاب را بپذیریم . ما در اطراف خودمان محدود کننده زیاد داریم و همیشه می پذیرم . منتها آنجا که مجبوریم می پذیریم و آنجایی که مجبور نیستیم به عقل و عاطفه ما بستگی دارد .
سوال – آیا محدودیت هایی که اسلام برای انسان می گذارد او را حریص تر نمی کند ؟
پاسخ – بله . خوب چه اشکالی دارد .فردی  میگفت که بیاید این حجاب را بردارید تا مردم هم دست از چشم چرانی بردارند . گفتم که به چه می رسیم ؟ به لذت می رسیم ؟ به خانواده می رسیم ؟ اصلا لذت در بین مردم از بین می رود . همین مقدار که بواسطه ی حجاب پیش می آید فایده زیادی دارد . فردی که از مغرب زمین آمده بود و فرهنگ آنها را هم پذیرفته بود میگفت که شما مگر نمی خواهید این حرص از بین برود ؟ گفتم : نه . مگر اسلام می خواهد کسی از زندگی اش لذت نبرد و او گفت : چه جالب ، مگر اسلام دنبال لذت بردن انسانها است ؟ گفتم : بله . شما تا لذت نبرید شکر نمی کنید ، زندگی برایتان شیرین نمی شود و روابط خانوادگی تان تقویت نمیشود . این حرص باعث میشود که روابط خانوادگی تقویت بشود . ما دنبال آن نیستیم که انسانها لذت نبرند و چیزی در دینا نباشد که از آنها لذت ببرند . چون همه چیز را تجربه کرده اند . می فرمایند که    لقمه ی آخر غذا را با اینکه جا داری نخور، تا حسابی گرسنه نشدی غذا نخور ، از نظر روحی یک مقدار انسان را برای خوردن و لذت بردن از غذا ، انگیزه مندتر می کند  . مگر اسلام می خواهد ما از غذا خوردن لذت نبریم ؟ خیلی ها تصورشان این است که دین می خواهد ما لذت نبریم و همیشه بی حال باشیم . و احساس بدی در وجودمان باشد . شاید بخاطر سبک تبلیغی است که ما از دین داریم . فرمودند که مراسم عقد را در مسجد برگزار کنید و مرده هایتان را در مسجد نیاورید ولی ما مرده های مان را در مسجد    می بریم و عقدهای مان را جای دیگری می بریم . حالا می گویند که ما هرجا با حجاب هستیم و پیگیر کار می باشیم کارمان راه نمی افتد ولی در مواردی اگر حجاب مان کمتر باشد کارمان زودتر راه می افتد . بسیاری از مردان سود جو هستند که وقتی لذت های فردی شان تامین بشود ممکن است با خانم ها به شیوه ی ابزاری برخورد بکنند . و برای شخصیت زن ارزشی قائل نباشند . و برای نحوه ی پوشش زن اگر برایشان لذت بخش باشد ، ارزش قائل هستند و کار خانم غیر محجبه را ممکن است اینگونه مردان هوس باز زودت راه بیندازند . ما وقتی لباس طلبگی می گرفتیم می دانستیم که دیگر نمی توانیم دوچرخه سوار بشویم ، تک چرخ نمی توانیم بزنیم و شاید نتوانیم موتورهم سوار بشویم . باید این محدودیت ها را بپذیریم و باید روی رشد معنوی و شخصیتی خودمان بیشتر اهمیت بدهیم یا راه افتادن کارهای مان در خیلی از مکان ها ؟ البته این را هم شنیده ام که بعضی از خانم ها وقتی می خواهد کارشان راه بیفتد و میدانند که بعضی ها کار خانم محجبه را زودتر راه می اندازند ، وقتی می خواهند پیش آنها بروند حجابشان را درست می کنند . خانم ها باید حجابشان را داشته بانشد و بدانند که هیچ منفعتی بخاطر دین از انسان سلب نمیشود و هیچ وقت بخاطر بی دینی کردن نفعی به انسان نخواهد رسید . این یک روایت بود که عرض کردم .
سوال – آیا شما با گشت های ارشاد  در مورد حجاب موافق هستید یا خیر ؟
پاسخ – من با نام گشت ارشاد موافق نیستم . ارشاد چیزی از جنس کار حقوقی – قضایی پلیسی است . باید اسمش را امنیت اجتماعی گذاشت . اینکه ما اسم ارشاد را در   سخنرانی های مان بکار ببریم و اینکه درس می دهیم یا مشاوره می دهیم ، اسم دیگری برای آن بکار ببریم ، این اثر روانی دارد و آن این است که ما تلقی کنیم که ارشاد یک عملیات پلیسی است . و همان معنویتی که انسانها باید با دل واندیشه برداشت بکننند آنها دارند با زور اسلحه به ما می دهند . لذا اسمش مشکل سازتر از خودش است . اما آن گشت هایی که توسط پلیس برای امنیت اجتماعی با بدحجابی است را با یک شرط با آن موافق هستم . با این شرط که این گروه پلیس با هنرمندان و اداره کنندگان فرهنگ جامعه برخورد کنند که شما بی حجابی را توسعه دادید . اگر هنرمندان این کار را کرده اند ولی اگرنکرده اند نیازی به برخورد نیست . بروند سراغ کسانی که مسئولیت داشتند که حجاب را توسعه بدهند و این کار را نکردند . الان اداره ی بهداشت جلسه ای بخاطر آنفولانزایی با صدا و سیما گذاشته است . اگر بی تفاوت بودند و عملیات پیشگیرانه را انجام نمی دادند ، در مجلس استیضاح می شدند . پلیس دنبال امنیت اجتماعی است ولی نمی دانم پلیس باید فکری بکند یا جای دیگر . مسئولیت برتر و بزرگتر درباره ی مسئله حجاب به ریشه های فرهنگی بر می گردد . باید کار فرهنگی کرد . اگر کار فرهنگی کردیم آن وقت می توانیم کار خیابانی هم انجام بدهیم . افراد ما باید از مهارت کافی برخوردار باشند و نسبت به دانه درشت ها اقدام کنند. در ارتباط با جرمها ، احکام اسلام هم بگیر و ببند فراگیر نیست . باید شیوه ی عملکرد مناسب باشد. من تلویحاً به اندازه ی فهم خودم با نام گشت ارشاد مخالفت کردم. به دلیل اینکه این نام زیبنده نیست . باید این نام را درست کنند . بله ما امنیت اجتماعی و روانی می خواهیم همچنان که امنیت صوتی می خواهیم و خیلی از چیزهای دیگر . ما نمی خواهیم ارشاد اخلاقی و معنوی بکنیم . ارشاد اخلاقی و معنوی کار پلیس نیست . مثل اینکه پلیس بیاید و ما را به نمار ارشاد بکند ، این چقدر خنده دار میشود . ارشاد اخلاقی و معنوی برای کار اخلاقی است . اینها باید جلوی مسائل حقوقی را کنترل بکنند . مثلا امنیت خانواده . علت مخالفت دیگر این است که خیلی عجیب است که به سرشاخه ها گیر بدهیم و به سرچشمه ها گیر ندهیم . این عدم تعادل است . دلیل موافقت من این است که بالاخره در هر جامعه ای هر قدر هم مقدمات فراهم بشود شما خطایی از آن هنجار را در جامعه می بینید . گاهی برای برخورد با   ناهنجاری ها ، ممکن است به پلیس نیازمند باشیم .


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:






موضوعات مرتبط: عترت
برچسب‌ها: حجاب، حجت الاسلام و المسلمین پناهیان ،سخنرانی ،سخنرانی مکتوب

تاريخ : چهار شنبه 20 / 11 / 1399 | 9:41 | نویسنده : اکبر احمدی |
.: Weblog Themes By M a h S k i n:.