ندای وحی

قرآنی ،اعتقادی،مذهبی ، تربیتی

قاتلان امام حسین عثمانی بودند نه شیعه!

اکبر احمدی
ندای وحی قرآنی ،اعتقادی،مذهبی ، تربیتی

قاتلان امام حسین عثمانی بودند نه شیعه!

چکیده: عده غالب و قریب به اتفاق دشمنان حضرت در کربلا، یا عثمانی‌های کوفه بودند یا سپاه شام.
امام حسین

رهروان ولایت ـ دوران امامت اباعبدالله‌الحسین (علیه‌السلام) مصادف است با زمان خلافت معاویه و فرزندش یزید (لعنه‌الله‌علیهما).

معاویه بسیار فریب‌کار بود و تظاهر به دین‌داری می‌کرد، لذا نمی‌شد در مقابل او قیام کرد؛ امّا چهره یزید (لعنه‌الله‌علیه) با پدرش معاویه بسیار متفاوت بود؛ او اصلاً به دین و دیانت و حتی ظاهر شریعت، اهمیّتی نمی‌داد و تنها به فکر شهوت‌رانی و عیش و نوش خود بود؛ او مردی سگ‌باز، میمون‌باز، شراب‌خور، بسیار شهوت‌ران و... بود که اصلاً به دین و شریعت، اهمیّتی نمی‌داد، لذا با وجود او و خلیفه بودن او، حتی ظواهر دین و اسلام در خطر عظیمی قرار می‌گرفت؛ به همین خاطر است که امام حسين(عليه‌السلام) بعد از این‌که یزید به خلافت رسید فرمود: «وَ عَلَى الاِسْلَامِ السّلَام اِذْ قَدْ بَلِيَتِ الْاُمّةُ بِرَاعٍ مِثْلَ يَزِيد؛ آن‌گاه كه امّت، گرفتار حاکمی چون يزيد گردد، بايد فاتحه اسلام را خواند».[1]

هم‌چنین حضرت، در نامه‌ای به کوفیان نوشتند: «آگاه باشید همانا این قوم، طاعت شیطان را واجب می‌دانند و از اطاعت خداوند رحمان، سر باز زده‌اند، به فساد پرداخته و حدود الهی را تعطیل کرده‌اند؛ حلال خدا را حرام و حرام خدا را حلال می‌شمارند، در حالی که من به خاطر قرابت و نزدیکی به رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) به امر حکومت سزاوارترم».[2]

با این اوصاف دیگر درنگ جایز نبود، و حرکت اباعبدالله‌الحسین(علیه‌السلام)‏ شروع شد؛ اتفاقاً به خاطر جایگاه رفیع حضرت در میان مردم، حرکت ایشان، حال یا بیعت کنند یا قیام، از اهمیت ویژه‌ای برخوردار بود، بنابراین قیام یا بیعت حضرت، بازتاب بسیار گسترده‌ای در میان مردم داشت و به منزله تایید یا عدم تایید تلقی می‌شد.

یزید (لعنةالله‌علیه) نیز از این مطلب آگاه بود و به محض به خلاقت رسیدن، طی نامه‌ای از والی مدینه خواست که از حضرت، بیعت بگیرد، و گفت: اگر امام (علیه‌السلام) بیعت نکرد، او را به قتل برسان و سر او را برای ما بفرست.  لذا دشمنی ابي‌عبدالله (عليه‌السلام) و یزید از همان روز اول خلافت یزید شروع شد؛ حاکم مدینه نیز در اسرع وقت و شبانه حضرت را دعوت و از ایشان بیعت خواست، حضرت در پاسخ وی فرمودند: «من، هرگز با کسی مانند او بیعت نخواهم کرد».[3]

برای این‌که مردم بدانند حسین (علیه‌السلام) اصل حکومت یزید (لعنه‌الله‌علیه) را مشروع نمی‌داند، آن حضرت در جای جای سفر خود، سخن از اصلاح امّت جدّ خود و امر به معروف و نهی از منکر دارند، به طور مثال فرمودند: «همانا من به خاطر شرارت و فساد و ظلم کردن قیام نکرده‌ام، بلکه تنها به خاطر اصلاح امّت جدم قیام کرده‌ام؛ من می‌خواهم امر به معروف و نهی از منکر کنم و بر طبق سیره جدم و پدرم علی بن ابی‌طالب (علیهم‌السلام) عمل کنم».‏[4]

مردم کوفه اعم از شیعیان و عثمانی‌ها، به منظور بیعت و حمایت از حضرت، نامه‌های فراوانی برای امام نوشته و ایشان را به کوفه دعوت کردند. امّا با ورود «ابن زیاد» ملعون به شهر کوفه، مردم این دیار، از ترس جان خود، نامه و بیعت را فراموش کرده و ابتدا اعلام بی‌طرفی کردند، سپس با زور و فشار ابن زیاد به کربلا رفته و آن فجایع را به بار آوردند؛ امّا با این حال، شیعیان ثابت قدم و خاص حضرت، یا در زندان گرفتار شدند و هیچ راهی برای ملحق شدن به ايشان را نداشتند، یا خود را به حضرت رسانیده و در زمره آن 72 نفر یار خاص، قرار گرفتند. از طرفی یزید (لعنه‌الله‌علیه) نیز از شام سپاهی را برای مقابله با حضرت فرستاد.

بنابراین عده غالب و قریب به اتفاق دشمنان ابي‌عبدالله (عليه‌السلام) در کربلا، یا عثمانی‌های کوفه بودند یا سپاه شام و از شیعیان خیلی کم در سپاه دشمن وجود داشت و این سخن نادرستی است که بگوییم امام حسین(علیه‌السلام) به دست شیعیان خود به شهادت رسید.

لذا این‌که برخی مغرضانه القا می‌کنند که شیعه قاتل امام حسین(علیه‌السلام) است، درست نیست و تعداد شیعیان موجود در کربلا بسیار کم بوده و چه بسا اصلاً در جنگ شرکت نکرده باشند.

هم‌چنین برخی کوردل و مغرض و دشمن شیعه، وانمود می‌کنند نفرین آقا اباعبدالله الحسین (علیه‌السلام) دامن‌گیر کل شیعیان عالم شده و هم‌اکنون هم مورد نفرین هستند، در پاسخ باید گفت:

الف: نفرین امام تنها برای آن جمع بود و مختص به صحرای کربلا، نه تمام انسان‌هایی که در کربلا نبودند.
ب: شیعیان ایران، اصلاً ربطی به آن جنگ نداشتند و اصلاً خبر نداشتند و بعد از شهادت حضرت بود که متوجه شدند و همراه با مختار به قیام پرداختند و قاتلان حضرت را به سزای اعمالشان رساندند.
ج: این عزاداری‌ها برای سرور و سالار شهیدان عالم، دستور خود اهل بیت (علیهم‌السلام) است؛ آنان هم خودشان برای امام، اقامه عزا می‌کردند و نوحه‌خوان دعوت کرده و روضه می‌خواندند و هم شیعیان را برای این‌کار ترغیب می‌کردند؛ که اگر به روایات وارد شده در این باب نگاه كنيم، خواهیم دید، تعداد آن‌ها بیش از حد توصیف است.[5]

-----------------------------------

پی‌نوشت:

[1]. لهوف، ص24.
[2]. بحارالأنوار، ج 44، ص381.
[3]. لهوف، ص 22.
[4]. بحارالأنوار، ج44،ص 329.  
[5]. برای مطالعه بيشتر به کتاب «لهوف» مراجعه فرمایید.


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:






موضوعات مرتبط: جهنم
برچسب‌ها: کلام و عقاید›راهنما‌شناسی›امام شناسی

تاريخ : جمعه 13 / 12 / 1399 | 9:0 | نویسنده : اکبر احمدی |
.: Weblog Themes By M a h S k i n:.