ندای وحی

قرآنی ،اعتقادی،مذهبی ، تربیتی

شناخت راه های مبارزه با شیطان

اکبر احمدی
ندای وحی قرآنی ،اعتقادی،مذهبی ، تربیتی

شناخت راه های مبارزه با شیطان

حیله های شیطان برای مهار انسان

شناخت راه های مبارزه با شیطان

اشاره

بسم الله الرحمن الرحیم. الحمد لله رب العالمین وصلّی الله علی جمیع الأنبیاء والمرسلین وصلّ علی محمّد وآله الطاهرین، ولعن علی اعدائهم اجمعین.

از برنامه های بسیار مهم قرآن مجید معرفی دشمنان انسان به اوست که پروردگار عالم آنان را دشمن خویش نیز می داند:

«عَدُوِّی وَ عَدُوَّکُمْ ». (1)

قرآن در معرفی این دشمنان اهداف آن ها را بیان کرده و راه مبارزه با آن ها را نیز تعلیم می دهد. هدف اصلی این دشمنان آن است که رابطه انسان با خدا قطع شود و انسان از همه قیدهای مثبت انسانی و ملکوتی بیرون بیاید و به جایی برسد که دیگر انسان نباشد و این عنوان بر او صدق نکند.

پروردگار عالم از آنان که در طول تاریخ تسلیم دشمنان خود شده و از مدار انسانیت خارج شده اند با تعبیرهای عجیبی یاد کرده است:

«أُولٰئِکَ کَالْأَنْعٰامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ » ، (2)«شَرَّ الدَّوَابِّ » ، (3)« کَمَثَلِ الْحِمٰارِ» ، (4)« کَمَثَلِ الْکَلْبِ » (5)، «أُولٰئِکَ هُمُ الْغٰافِلُونَ » ، «فَأُولٰئِکَ هُمُ الْفٰاسِقُونَ » (6) و... .

همه این تعابیر که در کتاب خدا آمده دیدگاه حق را درباره این گروه از انسان ها نشان می دهد و حال آنان را چنان که هستند- بیان می کند،

 


1- (1)) پی نوشت . اشاره است به: سوره ممتحنه، آیه 1: «یا أیها الذین آمنوا لا تتخذوا عدوی وعدوکم أولیاء تلقون إلیهم بالمودۀ وقد کفروا بما جاءکم من الحق یخرجون الرسول وإیاکم أن تؤمنوا بالله ربکم إن کنتم خرجتم جهادا فی سبیلی وابتغاء مرضاتی تسرون إلیهم بالمودۀ وأنا أعلم بما أخفیتم وما أعلنتم ومن یفعله منکم فقد ضل سواء السبیل».

2- (2)) . اشاره است به: اعراف، 179: «ولقد ذرأنا لجهنم کثیرا من الجن والانس لهم قلوب لا یفقهون بها ولهم أعین لا یبصرون بها ولهم آذان لا یسمعون بها أولئک کالانعام بل هم أضل أولئک هم الغافلون»؛ نیز فرقان، 44: «أم تحسب أن أکثرهم یسمعون أو یعقلون إن هم إلا کالانعام بل هم أضل سبیلا».

3- (3)) . اشاره است به: انفال، 22: «إِنَّ شَرَّ الدَّوَابِّ عِنْدَ اللّٰهِ الصُّمُّ الْبُکْمُ الَّذِینَ لاٰ یَعْقِلُونَ » ، نیز انفال 55: «إِنَّ شَرَّ الدَّوَابِّ عِنْدَ اللّٰهِ الَّذِینَ کَفَرُوا فَهُمْ لاٰ یُؤْمِنُونَ » .

4- (4)) . اشاره است به: جمعه، 5: «مَثَلُ الَّذِینَ حُمِّلُوا التَّوْرٰاهَ ثُمَّ لَمْ یَحْمِلُوهٰا کَمَثَلِ الْحِمٰارِ یَحْمِلُ أَسْفٰاراً بِئْسَ مَثَلُ الْقَوْمِ الَّذِینَ کَذَّبُوا بِآیٰاتِ اللّٰهِ وَ اللّٰهُ لاٰ یَهْدِی الْقَوْمَ الظّٰالِمِینَ » .

5- (5)) . اشاره است به: اعراف، 176: «وَ لَوْ شِئْنٰا لَرَفَعْنٰاهُ بِهٰا وَ لٰکِنَّهُ أَخْلَدَ إِلَی الْأَرْضِ وَ اتَّبَعَ هَوٰاهُ فَمَثَلُهُ کَمَثَلِ الْکَلْبِ إِنْ تَحْمِلْ عَلَیْهِ یَلْهَثْ أَوْ تَتْرُکْهُ یَلْهَثْ ذٰلِکَ مَثَلُ الْقَوْمِ الَّذِینَ کَذَّبُوا بِآیٰاتِنٰا فَاقْصُصِ الْقَصَصَ لَعَلَّهُمْ یَتَفَکَّرُونَ » .

6- (6)) . اشاره است به: آل عمران، 82 81: «وَ إِذْ أَخَذَ اللّٰهُ مِیثٰاقَ النَّبِیِّینَ لَمٰا آتَیْتُکُمْ مِنْ کِتٰابٍ وَ حِکْمَهٍ ثُمَّ جٰاءَکُمْ رَسُولٌ مُصَدِّقٌ لِمٰا مَعَکُمْ لَتُؤْمِنُنَّ بِهِ وَ لَتَنْصُرُنَّهُ قٰالَ أَ أَقْرَرْتُمْ وَ أَخَذْتُمْ عَلیٰ ذٰلِکُمْ إِصْرِی قٰالُوا أَقْرَرْنٰا قٰالَ فَاشْهَدُوا وَ أَنَا مَعَکُمْ مِنَ الشّٰاهِدِینَ * فَمَنْ تَوَلّٰی بَعْدَ ذٰلِکَ فَأُولٰئِکَ هُمُ الْفٰاسِقُونَ » ؛ نیز مائده، 47؛ توبه، 67؛ نور 4 و 55؛ حشر، 19.

زیرا خداوند « عٰالِمُ الْغَیْبِ وَ الشَّهٰادَهِ » است (1) و هیچ چیز از او مخفی نیست.

البته، باید توجه داشت که خداوند در این تعبیرات کاری به صورت و شکل ظاهری ندارد، چون افرادی که به اسارت این گروه از دشمنان در می آیند شکل و صورتشان عوض نمی شود، بلکه باطنشان تغییر هویت می دهد. امیرالمؤمنین در این باره می فرماید:

«الصوره صوره انسان و القلب قلب حیوان ». (2)

یعنی ظاهر آنان بسان انسان است، اما باطن آنان شکل فطری و وجدانی و چهره ملکوتی خویش را از دست داده است.

خداوند آدمی را بر صورت خویش خلق کرد

در روایتی از پیامبر اکرم، صلی الله علیه وآله، که بیش از سی کتاب شیعه و سنی آن را ثبت کرده اند آمده است:

«ان الله خلق آدم علی صورته ». (3)

خداوند متعال انسان را به شکل خویش آفرید.

از آنجا که پروردگار شکل کمّیتی ندارد، انسان را به شکل کیفیتی خودش آفریده و او را جایگاه ظهور همه ارزش ها قرار داده است. بدین ترتیب، تنها مقامی که انسان نمی تواند به آن برسد مقام الوهیت است، وگرنه او به مقام نبوت، اولوالعزمی، ولایت کلیه، و مقام جمع الجمعی می تواند برسد و می تواند قلب عالم باشد.

با این همه، موجودی که به شکل کیفی پروردگار آفریده شده ممکن است اسیر دشمنان خویش شود. البته، دشمنانی که هیچ اسلحه ای ندارند و این اسلحه را از خود آدمی می گیرند و علیه وی و اولاد او به کار می برند. برای مثال، انسان را برمی انگیزند از زیبایی و دلنشینی اش در راه های سوء بهره گیرد یا پول و ثروتش را دستمایه شهوترانی وآدم صورته؟ فقال: قاتلهم الله لقد حذفوا اول الحدیث: ان رسول الله صلی الله علیه وآله مر برجلین یتسابان فسمع احدهما یقول لصاحبه: قبح الله وجهک ووجه من یشبهک! فقال صلی الله علیه وآله له: یا عبدالله، لا تقل هذا لاخیک فإن الله عز وجل خلق آدم علی صورته»؛ نیز کافی، ج 1، ص 134؛ توحید، شیخ صدوق، ص 103: عن محمد بن مسلم قال: سألت أبا جعفر علیه السلام عما یروون أن الله خلق آدم علی صورته، فقال هی: صورۀ محدثۀ مخلوقۀ واصطفاها الله واختارها علی سائر الصور المختلفۀ، فأضافها إلی نفسه، کما أضاف الکعبۀ إلی نفسه، والروح إلی نفسه، فقال: «بیتی»، «وَ نَفَخْتُ فِیهِ مِنْ رُوحِی » .

خوش گذرانی قرار دهد. بدین طریق، آن ها آدمی را به اسارت در می آورند و از حقیقت الهی اش دور می سازند و روح الهی او را می کشند. در سوره مبارکه بقره در همین باره می خوانیم:

 


1- (1)) . این تعبیر و مشابهات آن در آیات فراوانی آمده است. از جمله: رعد، 9: «عٰالِمُ الْغَیْبِ وَ الشَّهٰادَهِ الْکَبِیرُ الْمُتَعٰالِ » ؛ مؤمنون، 92؛ «عٰالِمِ الْغَیْبِ وَ الشَّهٰادَهِ فَتَعٰالیٰ عَمّٰا یُشْرِکُونَ » ؛ توبه، 105 و مشابه آن در 92 همین سوره: «وَ قُلِ اعْمَلُوا فَسَیَرَی اللّٰهُ عَمَلَکُمْ وَ رَسُولُهُ وَ الْمُؤْمِنُونَ وَ سَتُرَدُّونَ إِلیٰ عٰالِمِ الْغَیْبِ وَ الشَّهٰادَهِ فَیُنَبِّئُکُمْ بِمٰا کُنْتُمْ تَعْمَلُونَ » ؛ انعام، 59: «وَ عِنْدَهُ مَفٰاتِحُ الْغَیْبِ لاٰ یَعْلَمُهٰا إِلاّٰ هُوَ وَ یَعْلَمُ مٰا فِی الْبَرِّ وَ الْبَحْرِ وَ مٰا تَسْقُطُ مِنْ وَرَقَهٍ إِلاّٰ یَعْلَمُهٰا وَ لاٰ حَبَّهٍ فِی ظُلُمٰاتِ الْأَرْضِ وَ لاٰ رَطْبٍ وَ لاٰ یٰابِسٍ إِلاّٰ فِی کِتٰابٍ مُبِینٍ » ؛ نیز انعام 73: «وَ هُوَ الَّذِی خَلَقَ السَّمٰاوٰاتِ وَ الْأَرْضَ بِالْحَقِّ وَ یَوْمَ یَقُولُ کُنْ فَیَکُونُ قَوْلُهُ الْحَقُّ وَ لَهُ الْمُلْکُ یَوْمَ یُنْفَخُ فِی الصُّورِ عٰالِمُ الْغَیْبِ وَ الشَّهٰادَهِ وَ هُوَ الْحَکِیمُ الْخَبِیرُ» ؛ نیز نمل، 65: «قُلْ لاٰ یَعْلَمُ مَنْ فِی السَّمٰاوٰاتِ وَ الْأَرْضِ الْغَیْبَ إِلاَّ اللّٰهُ وَ مٰا یَشْعُرُونَ أَیّٰانَ یُبْعَثُونَ » ؛ نیز سجده، 6: «ذٰلِکَ عٰالِمُ الْغَیْبِ وَ الشَّهٰادَهِ الْعَزِیزُ الرَّحِیمُ » ، نیز زمر، 46: «قُلِ اللّٰهُمَّ فٰاطِرَ السَّمٰاوٰاتِ وَ الْأَرْضِ عٰالِمَ الْغَیْبِ وَ الشَّهٰادَهِ أَنْتَ تَحْکُمُ بَیْنَ عِبٰادِکَ فِی مٰا کٰانُوا فِیهِ یَخْتَلِفُونَ » ؛ حشر، 22: «هُوَ اللّٰهُ الَّذِی لاٰ إِلٰهَ إِلاّٰ هُوَ عٰالِمُ الْغَیْبِ وَ الشَّهٰادَهِ هُوَ الرَّحْمٰنُ الرَّحِیمُ » ؛ نیز جمعه، 8: «قُلْ إِنَّ الْمَوْتَ الَّذِی تَفِرُّونَ مِنْهُ فَإِنَّهُ مُلاٰقِیکُمْ ثُمَّ تُرَدُّونَ إِلیٰ عٰالِمِ الْغَیْبِ وَ الشَّهٰادَهِ فَیُنَبِّئُکُمْ بِمٰا کُنْتُمْ تَعْمَلُونَ » ؛ نیز تغابن، 18: «عٰالِمُ الْغَیْبِ وَ الشَّهٰادَهِ الْعَزِیزُ الْحَکِیمُ » ، نیز جن، 27 26: «عٰالِمُ الْغَیْبِ فَلاٰ یُظْهِرُ عَلیٰ غَیْبِهِ أَحَداً * إِلاّٰ مَنِ ارْتَضیٰ مِنْ رَسُولٍ فَإِنَّهُ یَسْلُکُ مِنْ بَیْنِ یَدَیْهِ وَ مِنْ خَلْفِهِ رَصَداً» .

2- (2)) . عیون الحکم والمواعظ، لیثی واسطی، ص359.

3- (3)) . عیون أخبار الرضا علیه السلام، شیخ صدوق، ج 2، ص 110؛ توحید، شیخ صدوق، ص 153: الحسین بن خالد قال: قلت للرضا علیه السلام: یا بن رسول الله صلی الله علیه وآله ان الناس یروون: ان رسول الله صلی الله علیه وآله قال: ان الله عز وجل خلق آدم صورته؟ فقال: قاتلهم الله لقد حذفوا اول الحدیث: ان رسول الله صلی الله علیه وآله مر برجلین یتسابان فسمع احدهما یقول لصاحبه: قبح الله وجهک ووجه من یشبهک! فقال صلی الله علیه وآله له: یا عبدالله، لا تقل هذا لاخیک فإن الله عز وجل خلق آدم علی صورته»؛ نیز کافی، ج 1، ص 134؛ توحید، شیخ صدوق، ص 103: عن محمد بن مسلم قال: سألت أبا جعفر علیه السلام عما یروون أن الله خلق آدم علی صورته، فقال هی: صورۀ محدثۀ مخلوقۀ واصطفاها الله واختارها علی سائر الصور المختلفۀ، فأضافها إلی نفسه، کما أضاف الکعبۀ إلی نفسه، والروح إلی نفسه، فقال: «بیتی»، «وَ نَفَخْتُ فِیهِ مِنْ رُوحِی » .

خوش گذرانی قرار دهد. بدین طریق، آن ها آدمی را به اسارت در می آورند و از حقیقت الهی اش دور می سازند و روح الهی او را می کشند. در سوره مبارکه بقره در همین باره می خوانیم:

«بَلیٰ مَنْ کَسَبَ سَیِّئَهً وَ أَحٰاطَتْ بِهِ خَطِیئَتُهُ فَأُولٰئِکَ أَصْحٰابُ النّٰارِ» . (1)

نه چنین است که می گویید، بلکه کسانی که مرتکب گناه شدند وآثار گناه سراسر وجودشان را فرا گرفت، آنان اهل آتشند و در آن جاودانه اند.

«بلی» به معنی آری، و «کسب» به معنای ارتکاب است. یعنی کسی که مرتکب کارهای زشت شود، زشتی ها تمام ظاهر و باطن او را احاطه می کنند و تمام درهای وجود او را به روی خدا می بندند و هیچ روزنه ای در آن باقی نمی گذارند.


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:






موضوعات مرتبط: معرفت شناسی
برچسب‌ها: معرفت نفس

تاريخ : چهار شنبه 25 / 12 / 1399 | 9:27 | نویسنده : اکبر احمدی |
.: Weblog Themes By M a h S k i n:.