ندای وحی

قرآنی ،اعتقادی،مذهبی ، تربیتی

نظر مراجع در اثبات رؤیت هلال رمضان و شوال

اکبر احمدی
ندای وحی قرآنی ،اعتقادی،مذهبی ، تربیتی

نظر مراجع در اثبات رؤیت هلال رمضان و شوال

حجة الاسلام والمسلمین رضا مختاری

نظر مراجع در اثبات رؤیت هلال رمضان و شوال

خاستگاه فقهی اختلاف‌نظر مراجع در اثبات رؤیت هلال رمضان و شوال
گفت و گو با حجة الاسلام والمسلمین رضا مختاری 
رؤیت هلال ماه مبارک رمضان و شوال از جمله مواردی است که در بسیاری از سال‌ها اختلافاتی درباره اثبات آن بروز می‌کند و معمولا کشورهای اسلامی با اختلاف، رمضان را آغاز و به پایان می‌رسانند.‌ گاه در ایران نیز اختلاف‌هایی در امر استهلال ماه رمضان و روز عید سعید فطر پدید می‌آید و مقلدان مراجع عظام بنا به تفاوت نظر مرجع خود، راه و رسم مختلفی را در پیش می‌گیرند.

این اختلاف‌ها سبب شده است تا همواره مردم روزه‌دار از علت آن سؤال کنند و در توجیه آن متحیر شوند، علاوه بر این اختلاف کشورهای اسلامی در این موضوع نیز‌ گاه به حدی می‌رسد که به وحدت و اتحاد آنان آسیب می‌زند و پرسش‌ها و شبهاتی را در پی می‌آورد. حجةالاسلام رضا مختاری، از محققان حوزه علمیه قم و گردآورنده میراث فقهی «رؤیت هلال» در گفت‌وگویی، مبانی اختلاف‌نظر مراجع در رؤیت هلال و نیز راه رسیدن به نظر واحد را بیان کرده است.

مردم از اختلاف در مسئله رؤیت هلال دچار حیرت شده‌اند. خوب است در آغاز، اشاره‌ای به این اختلاف‌ها داشته باشید.

 بله همین‌طور است! امروز آن‌چه برای مردم مهم جلوه می‌کند، علت این اختلاف‌هاست که مناسب است مردم نسبت به آن توجیه شوند. اکنون برخی کشور‌ها اعلام‌هایشان نه تنها بر مبنای رؤیت نیست بلکه بر اساس یک‌سری حساب‌های معقول هم انجام نمی‌شود و بی‌اساس است. برای تشریح این مسئله ابتدا باید دانست مباحث اختلافی در مسئله رؤیت هلال متفاوت است که آن‌را می‌توان در شش محور اصلی مسئله عدد، مسئله حکم حاکم، رؤیت هلال هنگام غروب آفتاب، پیش از زوال و پس از زوال، اتحاد آفاق، رؤیت با ابزار و محاسبات اهل نجوم مورد بررسی قرار داد که در هر عصری یکی از محورهای فوق، محل بحث بوده و رساله‌های مختلفی درباره آن نوشته شده است. در زمان شیخ مفید و سید مرتضی بیشتر مسئله عدد مطرح بود که این بزرگان نظریه عدد را رد کرده‌اند.

- نظریه عدد در رؤیت هلال

در بحث نظریه عدد، عده‌ای معتقد بودند که ماه رمضان همواره سی روزه است و اصلا ناقص نیست. کاری به رؤیت ماه نداشتند. پس از این تاریخ در دوره‌ای مثل دوره صفویه، مسئله حکم حاکم در رؤیت هلال مطرح شد که آیا حکم حاکم در رؤیت هلال هم معتبر است یا معتبر نیست که چندین رساله در این موضوع به نگارش درآمد. گاهی پیش از ظهر و یا بعد از ظهر، مثلاً ساعت ۱۱ صبح یا ساعت ۳ بعداز ظهر به سبب ارتفاع زیاد، ماه دیده می‌شود، از این‌رو بحث رؤیت هلال پیش از زوال و پس از زوال مطرح می‌شود. چند رساله در این‌‌باره نوشته شده که حکم رؤیت هلال پیش از زوال و پس از زوال را مشخص می‌کند و در تبیین آن به این معنا که آیا آن روز اول ماه است؟ فردایش اول ماه است؟ هیچ اعتباری ندارد؟ ترتیب اثر به این رؤیت داده شود یا خیر؟ بحث‌های سنگین و مفصلی شده است.

- اتحاد آفاق

اتحاد آفاق یکی دیگر از مباحث مورد اختلاف است که از حدود چهل سال پیش تا کنون که مرحوم آیةالله‌‌العظمی خویی قدس‌سره نظری بر خلاف نظر مشهور فقها در این‌باره دادند، به جنجالی در میان علما تبدیل شد. هرچند پیش از آیةالله‌ خویی، فقهای دیگری این مسئله را مطرح کردند، مرحوم خویی قائل به اتحاد آفاق شدند به این معنا که اگر در گوشه‌ای از کره زمین ماه دیده شد به شرط مشترک بودن در بخشی از شب، برای بقیه مناطق هم حجت است. فرض کنید بین ایران و چین پنج ساعت اختلاف افق است اکنون اگر در چین ماه دیده نشود، اما پنج ساعت بعد که هنگام غروب آفتاب ایران است، ماه در ایران دیده ‌شود، مرحوم آیةالله‌ خویی معتقدند چون ایران و چین در شب مشترک‌اند، همین‌ که اول ماه در ایران ثابت شد، در چین هم ثابت می‌شود.

این نظریه در تألیفات شیخ طوسی و برخی فقهای پس از ایشان نیز مطرح شده، منتها مشهور فقها‌ این نظر را قبول نداشتند تا این‌که مرحوم آیةالله‌‌العظمی‌ خویی از آن دفاع کرد و پس از ایشان و حتی در زمان ایشان، چندین رساله در نقد و رد این نظریه نوشته شد و برخی رساله‌ها را پیش ایشان نیز فرستادند که در مجموعه فقهی رؤیت هلال به آن اشاره شده است. البته این مسئله از مسایل مهم زمان ما نیز شده است که از آن به اشتراط اتحاد آفاق یا عدم اشتراط تعبیر می‌شود.

- امکانیت رؤیت

مشهور فقها مانند امام خمینی‌‌ قدس‌سره،رهبر معظم انقلاب، آیات عظام گلپایگانی، سیستانی، زنجانی و فقهای دیگر معتقدند اگر ماه در یک نقطه‌ای دیده شد، در صورتی بر سایر مناطق حجت است که اگر مانعی مانند ابر و آلودگی هوا نبود، ماه در آن مناطق هم دیده ‌شود. یعنی امکانیت رؤیت برایشان ملاک است. یکی از مسایلی که سبب اختلاف در اول ماه می‌شود همین قضیه است.

- رؤیت هلال با چشم مسلح

رؤیت هلال با ابزاری مانند تلسکوپ و دوربین، فرع دیگری است که در سال‌های اخیر پیدا شده و بسیار محل بحث و مناقشه است. در این‌باره این سؤال مطرح می‌شود که آیا رؤیت هلال با ابزار مانند رؤیت هلال با چشم عادی معتبر است یا معتبر نیست. درباره این موضوع، تحقیقاتی انجام شده که در جلد اول و پنجم اثر فقهی «رؤیت هلال» نظر مشهور فقها را درباره آن آورده‌ایم. مشهور فقها نظرشان این است که هلال ماه باید با چشم عادی رؤیت شود نه با تلسکوپ و دوربین. عده‌ای از فقها مانند آیات عظام بهجت، فاضل‌‌؟قهما؟ و رهبر معظم انقلاب قائلند که رؤیت با ابزار مانند رؤیت بدون ابزار است.

- رؤیت هلال با محاسبات اهل نجوم

مسئله دیگری که از قدیم مطرح بوده و اکنون بیشتر درباره آن پژوهش شده، میزان اعتبار محاسبات اهل نجوم در مسئله رؤیت هلال است به این معنا که اگر منجمان، فلکیون و هیویون بگویند که در فلان روز ماه قابل رؤیت نیست، یا هست این گفته را بپذیریم یا نپذیریم.

 مهم‌ترین علت اختلاف‌ میان کشورهای اسلامی در بحث رؤیت هلال ماه و شروع ماه‌های قمری چیست؟

مهم‌ترین مسئله در رؤیت هلال و شروع ماه‌های قمری میان جهان تشیع و تسنن را می‌توان در چند علت جست‌وجو کرد که در مقدمه جلد اول کتاب «رؤیت هلال» به آن‌ها اشاره شده است. بخشی از اختلاف‌های پیش آمده در بین کشورهای اسلامی مباحث سیاسی است. کشوری مقید می‌شود که هر وقت عربستان اول ماه را اعلام کرد، آن هم اعلام کند و کاری به جای دیگر ندارد. البته معیارهای عربستان هم همیشه درست نیست که در مقدمه جلد اول از قول یکی از کار‌شناسان نجوم و در مقاله‌ای که اخیرا در کشور مالزی منتشر کرده، آمده است: در سال‌های ۱۴۱۰، 1411 و 1412 در چهارده مورد در عربستان، اول ماه اعلام شده که در این چهارده مورد هنوز مقارنه‌ای صورت نگرفته بوده است. در کشور لیبی هم در بحث اعلام رؤیت هلال فراوان اشتباه می‌شود، چراکه مبنایشان رؤیت نیست، بلکه محاسباتی اشتباه است. بنابراین، یکی از عوامل وقوع اختلاف در اول ماه، اعلام‌های غیرعلمی و غیرفنی برخی از کشور‌ها مانند عربستان سعودی و لیبی است. پیروی چشم و گوش بسته برخی کشور‌ها از کشورهای دیگر و حتی خود کشورهای اسلامی در بحث اول ماه که مورد اختلاف علمای اهل‌سنت با قضات و دولت‌ها هم شده است، از دیگر موارد وقوع اختلاف در این‌باره است. پروفسور یوسف مروه ساکن کانادا، درباره مبنای رؤیت هلال در کشور عربستان نوشته بود: «تقویم ام‌القرایی که عربستان سعودی بر اساس آن اول ماه را اعلام می‌کند، بر اساس ضوابط علمی صحیحی استوار نیست و موارد بسیار زیادی اتفاق افتاده که اصلاً رؤیت هلال ممکن نبوده و اول ماه اعلام شده است». استاد خاتم ممدوح ابوزید هم از کشور اردن در ۲۳ ماه رمضان ۱۴۱۸ به شورای افتای ریاض اعتراض کرد که ۲۴ ساعت پیش از تولد هلال، اول ماه شوال را اعلام کرده‌اند!

اما منشأ اختلاف در بین شیعه به اختلاف فتوا و گاهی اوقات به اختلاف موضوعی برمی‌گردد. یکی از مواردی که منشأ اختلاف شده، حجت بودن بینه در رؤیت هلال است. یعنی این‌که آیا همین‌ که دو نفر عادل بگویند ماه را دیده‌ایم کافی است یا این‌که اگر ماه در یک کشور هفتاد میلیونی مانند ایران، قابل رؤیت باشد، ده هزار نفر استهلال کنند، حداقل دویست نفر باید ماه را ببینند نه دو نفر و ده نفر! مبنای این مسئله آن است که نمی‌شود در کشور پهناوری مانند ایران به حرف دو نفر اطمینان کنیم، از طرفی پانزده درصد افراد اقدام کننده برای رؤیت هلال دچار توهم رؤیت (خطای دید) می‌شوند. از این‌رو فقهای دقیق‌النظر معتقدند بینه در رؤیت هلال حجت نیست و اگر هوا صاف باشد و عده زیادی هم به امر استهلال بپردازند، به نظر دو نفر نمی‌توان استناد کرد. البته برخی از علما هم بینه را حجت شرعی می‌دانند و معتقدند اگر دو نفر عادل و ظاهرالصلاح، رؤیت هلال ماه را اعلام کنند، باید حرف آنان را پذیرفت.

یکی دیگر از موارد اختلافی، نظر مرحوم خویی و دیگران درباره اتحاد آفاق است. از دیگر موارد اختلافی، چشم مسلح است که مشهور فقها می‌گویند اگر هلال ماه با چشم مسلح دیده شد کافی نیست و فقهای دیگر آن‌را کافی می‌دانند. اختلاف دیگر قول فلکیون است که عده‌ای از فقها بر این باورند، اگر همه منجمین بر قابل رؤیت نبودن ماه در روزی اتفاق نظر داشتند، چنانچه صد نفر هم ادعای رؤیت کردند، پذیرفته نخواهد شد.

 در مقایسه بین فقهای شیعه و فقهای اهل‌سنت، تحقیقات کدام یک درباره بحث رؤیت هلال از عمق بیشتری برخوردار است؟

فقهای شیعه در بحث رؤیت هلال ماه بیش از فقهای اهل‌سنت کار کرده‌اند، از این‌رو منابع بیشتری از این فقها در دسترس است. بحث رؤیت هلال در فقه اهل‌سنت بسیار رقیق و نحیف است. احادیثی که از شیعه جمع‌آوری و در این کتاب ذکر شده، بیش از دویست حدیث می‌شود، اما احادیث اهل‌سنت به سی تا هم نمی‌رسد. تفاوت دیگر این نظریه‌ها آن است که بحث‌های فقهای اهل تسنن بسیار سطحی و بحث‌های فقهای شیعه بسیار عمیق است.

آیا از سوی علمای گذشته هم برای حل این اختلاف‌ها، تلاش‌هایی شده است؟

تاکنون تلاش‌ها و کوشش‌های فردی و جمعی در ایران و غیر آن برای رفع مشکل اختلاف‌ها و دودستگی‌ها در حلول ماه‌های قمری و آثار ناشی از سوی عالمان شیعه و غیرشیعه برای رفع این مشکل صورت پذیرفته است؛ اما این فعالیت‌ها ثمره چندانی نداشته و مشکل همچنان پابرجاست.

امام موسی صدر، عالم بیدار دوراندیش و مصلح زمان‌شناس با عالمان مسلمان در این‌ باره گفت‌وگو و مکاتبه می‌کرد از جمله در نامه‌ای به شیخ حسن خالد مفتی لبنان به تاریخ دوم خرداد سال 1348 می‌نویسد «در این روزهای دشواری که امت اسلامی در نگرانی و اضطراب به سر می‌برد و حال و آینده همه منطقه در معرض تندبادی ویرانگر قرار گرفته است، بیش از هر وقت دیگری ضرورت وحدتی فراگیر و عمیق احساس می‌شود...»، که در ادامه این نامه ریشه‌دار کردن وحدت اسلامی را از دو راه وحدت فقهی و کوشش‌های جمعی برمی‌شمرد. از جمله تلاش‌های فردی عالمان اهل‌سنت نوشتن کتاب‌ها، رساله‌ها و مقاله‌هایی در زمینه رؤیت هلال است که به دانشمند مغربی حافظ غماری، ابوالفیض احمدبن صدیق که تمایلات عارفانه و صوفیانه داشته و ضد وهابیت بوده و در رد ابن‌تیمیه کتاب نوشته است کتابی درباره رؤیت هلال تألیف کرده با نام «الأنظار لتوحید المسلمین فی الصوم و الفطار» که سال‌ها پیش در مصر و سپس در اردن به چاپ رسیده است. وی در این کتاب تمام توان خود را به کار برده است تا رفع اختلاف در آغاز ماه‌های قمری، عدم اشتراط آفاق را اثبات کند. نیز قول هیوی و منجم را با شرایطی پذیرفته است. دکتر یوسف مروه در ماه رمضان ۱۳۸۷، طی نامه‌ای خطاب به آیة‌الله سیدمحسن حکیم در نجف، امام موسی صدر در صور لبنان، شیخ حسن مأمون شیخ دانشگاه الازهر در قاهره و شیخ حسن خالد مفتی لبنان برای حل این مشکل پیشنهادی ارائه داد و خواستار اعتماد بیشتر به دستاوردهای علمی جدید شد؛ اما از این پیشنهاد هم نتیجه‌ای عاید نشد.

محمد طنطاوی، شیخ الازهر و مفتی سابق مصر در سال ۱۹۹۳ میلادی گفته است: به مسئولان دولت سعودی نامه‌ای نوشتم و در آن پیشنهاد کردم که در مکه مکرمه یا در مدینه منوره، زیر نظر عالمان دین و متخصصان فلک و نجوم رصدخانه‌ای تأسیس شود و سخن این رصدخانه در باب تعیین تکلیف اول و آخر ماه‌های قمری به‌ویژه ماه رمضان سخن نهایی و فصل‌الخطاب باشد. دکتر محمد عبداللطیف صالح فرفور در دمشق نیز به سال ۱۴۰۵، به منظور ارائه به کنگره سال ۱۴۰۶ مجمع الفقه الاسلامی در جده، رساله مبسوطی نوشت به نام «بلغة المطالع فی بیان الحساب والمطالع». وی در این رساله به دو موضوع اختلاف و اتحاد آفاق و اعتماد به قول فلکی پرداخته است. نویسنده کره زمین را به سه منطقه تقسیم کرده و رؤیت در هر نقطه از این سه منطقه را فقط برای‌‌ همان منطقه کافی می‌داند نه دو منطقه دیگر. افزون بر تلاش‌های فردی، کوشش‌های جمعی نیز در نیم سده اخیر در این زمینه صورت گرفته است که از جمله می‌توان به برگزاری گردهم‌آیی‌ها و کنگره‌های «مؤتمر العلماء المسلمین» به سال ۱۹۶۹ در مالزی، «مؤتمر تحدید اوائل الشهور القمریة» به سال ۱۳۹۸ در اسلامبول، کنگره‌ای توسط وزارت اوقات و شئون دینی کویت، «مجمع الفقه الاسلامی» وابسته به سازمان کنفرانس اسلامی در دو دوره پی‌در‌پی در سال‌های ۱۴۰۶ در جده و ۱۴۰۷ در عمان برای یکسان‌سازی آغاز ماه‌های قمری و برگزاری سومین دوره شورای اروپایی افتا و پژوهش در شهر کلن به ریاست دکتر یوسف قرضاوی در سال ۱۹۹۹ میلادی اشاره کرد.

چند سال پیش که کنفرانس سران کشورهای اسلامی در ایران برگزار شد، عربستان از ایران دعوت کرد تا در جلسه تقویم اسلامی که در جده ظاهراً به سال ۱۴۱۹، برقرار می‌شد، شرکت کند. از این‌رو یکی از علما و مرحوم دکتر تقی عدالتی در آن جلسه شرکت کردند. هدف عربستان این بود که مکه مکرمه را مرجع بداند، یعنی اگر در آن‌جا هلال رؤیت شد،‌‌ همان ملاک حلول ماه در همه کشورهای اسلامی باشد؛ ولی این طرح به نتیجه‌ای نرسید.

این کنگره‌ها و مؤتمرات تاکنون نتیجه محسوسی نداشته است و دلیل آن هم، یکی مسایل سیاسی و دیگری اختلاف‌‌نظر و فتوا درباره معیارهای ثبوت رؤیت هلال و حلول ماه‌های قمری است. درباره مسایل سیاسی، برخی کشور‌ها مصالح سیاسی خود را بر معیارهای علمی و شرعی ثبوت هلال مقدم می‌شمارند.

 چه راه‌حل‌هایی در کتاب «رؤیت هلال» برای حل این اختلاف‌ها بیان کرده‌اید؟

 در کتاب «رؤیت هلال»، برای حل این اختلاف‌ها دو راه‌ حل علمی و عملی را مورد بررسی قرار داده‌ایم. برای دست‌یابی به راه‌‌حلی علمی نخست باید منشأهای اختلاف را شناخت. منشأهای اختلاف در این زمینه عمدتاً عبارتند‌ از اختلاف فتوا و نظر بین مراجع و عالمان شیعه در زمینه‌های «اشتراط یا عدم اشتراط اتحاد آفاق»، «اعتبار یا عدم اعتبار رؤیت با چشم مسلح»، «اعتبار یا عدم اعتبار قول هیوی» و «اعتبار یا عدم اعتبار بینه» که به تبیین هر یک پرداخته‌ایم.

درباره راه‌حل عملی می‌توان گفت که برخی از عالمان با درایت در دوران گذشته با تدبیر و استفاده از شیوه‌هایی مناسب و عملی مانع بروز چنین اختلاف‌هایی می‌شدند که می‌تواند امروزه برای ما آموزنده و راهگشا باشد. از باب نمونه عالم معروف و متنفذ تبریز در عصر ناصرالدین شاه، حاج میرزا جواد آقا مجتهد تهرانی همه ساله در شامگاه ۲۹ ماه رمضان علمای تبریز را در منزل خود مهمان می‌کرده و فطریه آن‌ها را هم بر فرض ثبوت رؤیت در آن شب می‌پرداخته است، تا مدعیان رؤیت هلال و شهود در حضور همه علما شهادت دهند و همه در رد و قبول شهادت شهود تصمیم یکسان بگیرند و در نتیجه اختلافی پیش نیاید. بر اثر این تدبیر اختلافی در تبریز بروز نمی‌کرده است. اکنون نیز این تدبیر عملی است، بدین‌گونه که مجمعی مرکب از نمایندگان مراجع عظام تشکیل شود و گزارش‌های رؤیت هلال در اختیار این مجمع قرار گیرد و درباره تأیید یا رد گزارش‌ها و شهادت شهود تصمیم واحدی گرفته شود و آن‌گاه نتیجه از طریق حکومت و نظام اسلامی به اطلاع مردم برسد.

 درباره اختلاف مبنا با حاکم شرع بحث‌های فقهی مطرح است. چگونه است وقتی یکی از راه‌های اثبات رؤیت هلال اعلام حاکم به شمار رفته، برخی از آقایان معتقدند حاکم در مبنا باید با نظر آن مرجع تقلید، هم‌نظر باشد تا حکم حاکم پذیرفته شود؟ در این امر یک تناقضی وجود دارد که از یک طرف به حاکم ارجاع می‌دهیم و از آن طرف حاکم را مقید می‌کنیم، نظر شما چیست؟

 در این‌باره اکثر فقها می‌فرمایند حکم حاکم معتبر است، البته درباره مسئله رؤیت هلال، بحث‌هایی از مرحوم آیة‌الله خویی‌ مطرح است که حکم حاکم را معتبر نمی‌دانستند. از قدما هم کسی بوده و از معاصرین هم آیة‌الله شبیری زنجانی و برخی دیگر می‌گویند حکم حاکم در رؤیت هلال معتبر نیست.

قطع نظر از این‌که اختلاف در مبنا باشد یا نه، اما بحث این است که در چه مسایلی حاکم می‌تواند حکم کند و در چه مسایلی نمی‌تواند. مشهور فقها می‌گویند حکم حاکم شرع در رؤیت هلال معتبر است. فقهایی هم که حکم حاکم را معتبر می‌دانند، معتقدند حکم حاکم برای خودش و برای فقهای دیگر و مقلدان مراجع دیگر معتبر است مادامی که این فقیه، یقین به خطای مستند آن پیدا نکند. این امر صرف اختلاف فتوا نیست مثل اختلاف فتوا در این‌که نماز در کجا شکسته یا تمام است. پس حکم حاکم معتبر است مگر کسی یقین به خلاف بودن مستند این حکم داشته باشد؛ اگر به‌طور مثال بیست نفر شهادت دادند پیش حاکم که ماه دیده شده است و حاکم این بیست نفر را عادل می‌داند، اما من یقین دارم که یا این بیست نفر عادل نیستند و یا توهم کرده و یا دروغ می‌گویند، اگر این‌جا حاکم اعلام کرد چون می‌دانم مستند حاکم اشتباه است نباید پیروی کنم. البته تأکید می‌کنم این قید علم به خطای مستند حاکم را فقها از گذشته و حال معتقد بودند.

 در بحث چشم مسلح هم سؤالی مطرح می‌شود مبنی بر این‌که اگر کسی با دوربین یا وسایل دیگر ماه را دید، آیا می‌تواند رؤیت خود را کتمان کند؟

فقها در این موضوع بحث کرده‌اند و گفته‌اند اگر هوا ابری باشد و هیچ‌کس ماه را نبیند، اما قابلیةالرؤیة بود همه می‌گویند ماه قمری آغاز می‌شود چرا که رؤیت موضوعیت ندارد بلکه طریقیت دارد. فقها درباره این طریقیت گفته‌اند، این رویتی که در روایات آمده مقصود آن است که از نظر ارتفاع و فاصله با خورشید ماه به حدی برسد که رویت‌پذیر باشد، آن‌ موقع می‌شود شروع ماه. این‌که می‌گوییم به حدی برسد که رویت‌پذیر باشد این رؤیت‌پذیری یا با چشم عادی یا چشم مسلح است و شارع باید یکی را به رسمیت بشناسد چون نمی‌تواند دو مورد را با هم مطرح کند. مثل این‌که بگوییم نماز یا در سی کیلومتری یا چهل کیلومتری شکسته می‌شود که این درست نیست یعنی باید یا سی کیلومتر باشد و یا چهل کیلومتر.

منبع: سایت مباحثات
روزنامه افق حوزه

نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:






موضوعات مرتبط: فلسفه احکام
برچسب‌ها: فلسفه احکام

تاريخ : چهار شنبه 21 / 10 / 1400 | 6:0 | نویسنده : اکبر احمدی |
.: Weblog Themes By M a h S k i n:.