«حضرت ابوالحسن امام موسي بن جعفر (ع) فرمود:
ولايت امام علي (ع) در صحيفههاي همه پيامبران نوشته شده است. و خدا هرگز پيامبري را مبعوث نفرموده، مگر آنكه ايشان را به پيامبري محمد (ص) و وصايت و جانشيني علي صلوات الله عليهما سفارش كرده است».
عن ابيجعفر (ع) قال: قال رسولالله (ص):
من احب ان يحيا حياه تشبه حياه الانبياء و يموت ميته تشبه الشهداء و يسكن الجنان التي غرسها الرحمان فليتول عليا و ليوال وليه و ليقتد بالائمه من بعده فانهم عترتي خلقوا من طينتي. اللهم ارزقهم فهمي و علمي و ويل للمخالفين من امتي، اللهم لا تنلهم شفاعتي. [40].
«ابوجعفر امام محمد باقر عليهالسلام فرمود كه رسول خدا (ص) فرمودند:
هر كس دوست ميدارد كه مانند پيامبران زندگي كند و مانند شهيدان بميرد، و در بهشتي كه درختهاي آن را خداي مهربان كاشته آرام بگيرد، بايد پيرو امام علي (ع) بوده و دوستدار او را دوست بدارد. و به ائمهي اطهار (ع) كه پيشوايان بعد از او ميباشند اقتداء كند، چرا كه آنها فرزندان من هستند و از سرشت من آفريده شدهاند. بار خدايا! فهم و دانش مرا به آنها روزي كن و واي بر كساني از امت من كه با آنها ستيزه و مخالفت كند، خدايا شفاعت مرا نصيب آنان مكن».
قال رسولالله (ص): علي وليكم بعدي، قالوا: رضينا بالله ربا و بمحمد (ص) نبيا و بعلي بن ابيطالب (ع) وليا فانزل الله عز و جل: [41].
«و من يتول الله و رسوله و الذين آمنوا فان حزب الله هم الغالبون». [42].
پيامبر خدا (ص) فرمود: علي (ع) بعد از من ولي و سرپرست شماست، گفتند:
خوشحاليم كه پروردگار ما الله، پيامبر بزرگوار ما محمد (ص) و علي بن ابيطالب ولي و رهبر ما است. پس در اين هنگام خداي عز و جل اين آيه را نازل فرمود:
«و هر كس كه ولي و فرمانرواي او خدا و پيامبر و اهل ايمانند (پيروز است) همانا حزب خداي پيروزمندانند».
عن مجاهد عن ابن عباس قال: رسولالله (ص):
اذا كان يوم القيامه امر الله جبرئيل ان يجلس علي باب الجنه فلا يدخلها الا من كان معه براءه من علي بن ابيطالب (ع). [43].
«مجاهد به نقل از ابنعباس گفت: رسول خدا (ص) فرمود:
هنگامي روز قيامت فرابرسد، خداي به جبرئيل فرمان ميدهد تا بر در بهشت بنشيند و كسي را به بهشت وارد نكند، مگر آن كه برگ ورود از امام علي بن ابيطالب (ع) همراه داشته باشد».
عن ابيجعفر (ع) قال: قال رسولالله (ص):
التاركون ولايه علي، المنكرون لفضله، المظاهرون اعداءه خارجون من الاسلام من مات منهم علي ذلك. [44].
ابوجعفر امام محمد باقر عليهالسلام فرمود، پيامبر خدا (ص) فرمود:
«آنان كه ولايت امام علي (ع) را ترك گفته، فضيلت او را انكار كرده، از دشمنان او پشتيباني كنند و بر اين حال بميرند، خارج از دين اسلام مردهاند».
قال رسولالله (ص) لعلي (ع): يا علي انت مني و انا منك وليك وليي، و وليي ولي الله و عدوك عدوي و عدوي عدو الله. [45].
«پيامبر خدا (ص) به علي (ع) فرمود:
اي علي! تو از مني و من از تو، دوستدار و پيرو تو، دوست و فرمانبردار من است. و دوستدار و مطيع من، فرمانبردار خداست. و دشمن تو دشمن من و دشمن من دشمن خدا ميباشد».
احاديثي كه در فوق بيان شد خوشهاي از خرمن انبوه بشارت به دوستان امام علي (ع) و فرزندانش و انذار مخالفان اميرالمومنين و ائمهي اطهارعليهمالسلام بود. اميد آنكه همين مختصر باعث روشني دل و آرامش خاطر دوستان آن امام معصوم و سبب هدايت و نجات و باعث معرفت مخالفان آن بزرگوار شود، باشد كه پيش از فرارسيدن مرگ و ديدار عذاب دردناك الهي، به حق آن حضرت آشنا شوند و به مقام آن امام مبين معرفت يابند.
امام علي (ع) در يكي از خطبههاي نهجالبلاغه كه طي آن به بيان و شرح صفات و فضايل بيپايان خاندان محمد (ص) پرداخته ميفرمايد:
هم عيش العلم و موت الجهل، يخبركم حلمهم عن علمهم و ظاهرهم عن باطنهم و صمتهم عن حكم منطقهم، لايخالفون الحق و لايختلفون فيه، هم دعائم الاسلام و ولائج الاعتصام، بهم عاد الحق في نصابه و انزاح الباطل عن مقامه و انقطع لسانه عن منبته، عقلوا الدين عقل وعايه و رعايه، لا عقل سماع و روايه، فان رواه العلم كثير و رعاته قليل. [46].
«آنان (خاندان پيامبر ص) مايهي حيات علم و سبب مرگ ناداني ميباشند. شكيبايي آنها شما را از دانش آنان آگاه ميكند و ظاهرشان از باطن آنها و خاموشي و سكوت ايشان از راستي و درستي گفتار آنان خبر ميدهد. با حق مخالفت نميكنند و دربارهي آن اختلافي ندارند. اينان (عترت پيامبر ص) اركان اسلام و پناهگاه مردم ميباشند. به وجود ايشان حق به مرز و حد نهايي خود ميرسد، باطل ريشه كن و زبانش از بيخ و بن بريده ميشود. اهلبيت پيامبر (ص) دين را از گذرگاه فهم و بصيرت براي عمل به آن فرا گرفتهاند، نه اينكه بدور از خرد آن را شنيده و براي ديگران بازگو كنند. چرا كه بازگوكنندگان علوم فراوانند ولي جانبداران آن اندك ميباشند».
در اين بخش از سخنان حكمتآفرين پيشواي پرهيزگاران، عاليترين فضيلتها و ممتازترين صفات و ارزشهاي اخلاقي كه در حيات اهلبيت رسول خدا متجلي است، از زبان حضرت علي عليهالسلام در توصيف ايشان بيان شده است. فضايل و ويژگيهايي كه خداوند سخن و امير ملك حكمت در شان و شخصيت ائمهي اطهار عليهمالسلام بيان فرموده است، در حدي از تعالي و عظمت و قداست قرار دارد كه فقط شايستهي عترت معصوم پيامبر عزيز و بزرگوار اسلام است. و سواي آنان احدي از افراد انسان حتي تصور دستيابي به چنين قلهي رفيعي از سجايا و مكارم اخلاقي را توانمند نيست و در انديشه و بيان هيچ نويسنده و گويندهاي، جز امام علي (ع) چنين وصفي از خاندان پاك پيامبر نميگنجد. اندكي تامل در گفتار حقيقت بيان امام، خوانندگان عزيز را به اين حقيقت نزديك و با اين واقعيت بيشتر آشنا ميكند، آنجا كه فرمود:
هم عيش العلم و موت الجهل. (اهلبيت پيامبر (ع) باعث حيات علم و سبب مرگ نادانياند). يكي از ارزندهترين ارزشهاي اخلاقي و مهمترين فضايل انساني، دستيابي انسان به منابع علمي و سرچشمههاي حياتبخش حكمت و معارف است، تا آنجا كه آدمي به زيور علم آراسته شود و درگير و دار تلاش خستگي ناپذير و بيپايان عمر به قلهي بلند علوم و اسرار عالم صعود كند، چندانكه در ميان جوامع انساني به صفت ممتاز عالم معروف شود. و در فرهنگ اسلامي بالاترين مقام و عاليترين ارزشي كه هر مسلمان ميتواند براي خود فراهم آورد، پايگاه علم همراه با تقواي خدا است. چرا كه حق تعالي در قرآن كريم سخن از عزت و رفعت دو گروه به ميان آورده و آن دو گروه كه خدايشان رفعت و عزت بخشيده است، ايمان آورندگان به خداي يگانهاند و كساني كه درجات و مراتب علمي را تحصيل كردهاند، آنجا كه فرمود:
يرفع الله الذين آمنوا منكم و الذين اوتوا العلم درجات و الله بما تعملون خبير. [47].
«خداي مقام اهل ايمان و دانشمندان را (در هر دو عالم) رفيع ميگرداند و خدا به آنچه (از نيك و بد) انجام دهيد آگاه است».
و بسيار آيات ديگر و احاديث فراوان از زبان معصومين عليهمالسلام، كه دلالت بر كرامت و شرف و فضيلت دانشمندان دارد و در حوصله و محدودهي بحث ما نميگنجد.
امام علي عليهالسلام در يكي از حكمتهاي نهجالبلاغه شريف، مردم را مردگان و دانشمندان را انسانهاي زنده و با نشاط معرفي ميفرمايد. [48] ولي اينجا كه سخن از كرامت و شرافت خدادادي اهلبيت پيامبر (ص) است، كلام امام اوجي ديگر و عظمتي چشمگيرتر گرفته است، تا آنجا كه آنها را نه تنها بزرگترين عالمان روزگار ميداند كه همهي دانشها و حكمتها و حقايق و اسرار كائنات در سينه و دل آنها جاي گرفته است، بلكه مقام خاندان پيامبر از ديدگاه علم و حكمت به اندازهاي رفيع است، كه ايشان باعث حيات علم و نابودي نادانياند. از ديدگاه حقيقت بين امام و در كلام هدايت بخش اميرالمومنين (ع) عترت معصوم پيامبر چهرههاي روشن و انسانهاي مقدس و مطهري هستند، كه علم به حيات آنها زنده است و جهل و ناداني در پرتو وجود سراپا نور ايشان محو و نابود است. به بيان ديگر به وجود و حضور آنان، علم در كالبد زمانه حاضر است و با غيبت و شهادت اهلبيت پيامبر (ص) ابواب علم و حكمت به روي مردم هر عصري بسته است. و در غياب آنها اين امتياز و فضيلت تنها در آثار باقيمانده از ايشان مانند احاديث و روايات و خطبهها و حكمتها و نامههايشان موجود و مشهود است.
لا يخالفون الحق و لا يختلفون فيه. (عترت پيامبر (ع) با حق مخالفت نميكنند و دربارهي آن اختلافي ندارند).
دفاع از حق و همراهي و همگامي با آن يكي از ارزشمندترين مكارم اخلاقي است. و ارزش هر انساني از ديدگاه هر مكتب فكري و عقيدتي، به ميزان موافقت و همگامي و هماهنگي وي با حق است. آنها كه با تاريخ حيات انسان آشنايي دارند، به اين حقيقت دست يافتهاند، كه همهي آنها كه مدعي طرفداري از حق و دفاع از حريم آن هستند، يا در ادعاي خود صادق نيستند و يا تنها براي مدت محدودي از حق ميگويند و از آن دفاع ميكنند. و هنگامي كه مقام و موقعيت و منافع خودشان از سوي حق تهديد شود، به آساني به ستيز و جدال با حق برميخيزند و مقابلهي با حق را در جهت حفظ منافع و شئونات خويش، حق خود ميدانند. و اين واقعيت تلخي است، كه همهي گسترهي تاريخ حيات انسان را پر كرده است. در رابطه با اين جريان تلخ و ناخوشايند تاريخ، تنها به روزگار رسالت پيامبران الهي و ايام محدود حيات و امامت عترت پاك و معصوم پيامبر اسلام (ص) است، كه انسان در دوران زندگاني خويش شهد گواراي حقيقت را چشيده و شاهد دفاع صادقانه و قاطعانهي اهلبيت رسولالله از حريم مقدس حق بودهاند. چرا كه به فرمودهي امام حق اميرالمومنين علي بن ابيطالب عليهالسلام، خاندان پاك و عترت معصوم پيامبر خدا (ص) مظهر حق و اقامهكنندگان و مدافعين راستين حق در صحنهي پهناور زمين بودهاند، تا آنجا كه همهي آنها در راه اين مهم جان خود را فدا كرده و به مقام رفيع شهادت دست يافتهاند.
نظرات شما عزیزان: