ندای وحی

قرآنی ،اعتقادی،مذهبی ، تربیتی

ازدواج

اکبر احمدی
ندای وحی قرآنی ،اعتقادی،مذهبی ، تربیتی

ازدواج

ازدواج مجدّد:

در همه ملل و اديان، تعيين در دو طرف ازدواج مطرح است به اين معنا كه زن و مرد بايد مشخّص باشند و به يك‌ديگر اختصاص داشته باشند. بر اين اساس، كمونيزم جنسى مردود است. بله، مسأله ازدواج مجدّد، بحث ديگرى است كه نبايد خلط شود. ازدواج بيش از يك بار، چه براى مرد و چه براى زن، در‌قرآن مطرح شده و با شرايطى مورد پذيرش همه ملل و جوامع است اين بحث در دو قسمت طرح مى‌شود:

الف. ازدواج مجدّد مرد:

اسلام، تعدّد زوجات را با شرايطى، مجاز دانسته«فَانكِحوا ما طابَ لَكُم مِن‌النِّساءِ مَثنى و ثَلـثَ و رُبـعَ فاِن خِفتُم اَلاّ تَعدِلوا‌فَوحِدَةً‌...» (نساء/4، 3). (=>‌تعدّد زوجات)

ب. ازدواج مجدّد زن:

چند شوهرى در يك زمان از ديدگاه اسلام ممنوع و حرام است«والمُحَصنـتُ مِن‌النِّساءِ‌...». (نساء/4،24) در آيه‌10 ممتحنه/60 پيوند زناشويى با زنان پناه‌جو و تازه مسلمان، پس از فسخ نكاح آنان با شوهران كافر تجويز شده در نتيجه آيه به ممنوعيّت تعدّد شوهر نيز اشاره دارد«يـاَيُّهَا الَّذينَ ءَامَنوا اِذا جاءَكمُ المُؤمِنـتُ مُهـجِرت فَامتَحِنوهُنَّ‌اللّهُ اَعلَمُ بِاِيمـنِهِنَّ فَاِن عَلِمتُموهُنَّ مُؤمِنت فَلا‌تَرجِعوهُنَّ اِلى الكُفّارِ لا هُنَّ حِلٌّ لَهُم و لا هُم يَحِلّونَ لَهُنَّ وءاتوهُم ما اَنفَقوا ولا جُناحَ عَلَيكُم اَن تَنكِحوهُنَّ اِذا ءاتَيتُموهُنَّ اُجورَهُنَّ‌...». ممنوعيّت ازدواج پس از طلاق يا وفات شوهر، تا‌پايان دوران عدّه نيز ادامه دارد; امّا پس از آن، تجديد ازدواج براى زن بلامانع است; البتّه برخى از زن‌ها عدّه ندارند و عدّه وفات و طلاق نيز با‌يك‌ديگر تفاوت‌هايى دارد. (=>‌عدّه)
ازدواج مجدّد براى زن، چه با شوهر سابق و چه با فرد ديگر، آزاد است; ولى از آيات استفاده مى‌شود كه شوهر پيشين براى زندگى سزاوارتر است«و‌بُعولَتُهُنَّ اَحَقُّ بِرَدِّهِنّ‌...». (بقره/2، 228) در جاى ديگرى مى‌فرمايد: هرگاه زن و شوهر پيشين، تراضى كنند، از ازدواج مجدّد آنان با يكديگر جلوگيرى نكنيد«و‌اِذا طَلَّقتُمُ النِّساءَ فَبَلَغنَ اَجَلَهُنَّ فَلاتَعضُلوهُنَّ اَن يَنكِحنَ اَزوجَهُنَّ اِذا تَرضَوا بَينَهم بِالمَعروفِ». (بقره/2،232) تكيه قرآن، پس از طلاق بر كلمه «ردّ» و «رجوع»، نشان اهمّيّت بازسازى نظام خانواده پيشين است. از آيات مربوط به وفات شوهر به‌دست مى‌آيد كه زن را نبايد پس از بيوه شدن در تنگنا قرار دهند و از ازدواج او جلوگيرى كنند; بلكه خود بايد براى آينده خويش تصميم بگيرد«والَّذينَ يُتَوَفَّونَ مِنكُم و يَذَرونَ اَزوجًا يَتَرَبَّصنَ بِاَنفُسِهنَّ اَربَعَةَ اَشهُر و عَشرًا فاِذا بَلَغنَ اَجَلَهُنَّ فلاجُناحَ عَليكُم فيِما فَعَلنَ فِى اَنفُسِهِنَّ بِالمَعروفِ‌...» (بقره/2،234)، و در آيه بعد، سخن از مذاكره با زن در زمان عدّه است كه اين، خود از فراهم آوردن زمينه براى آن‌ها پس از عدّه حكايت دارد.

خصايص پيامبراسلام در ازدواج:

رسول اسلام(صلى الله عليه وآله)ويژگى‌هايى داشته كه كسى در آن‌ها، با حضرت شريك نبوده است. برخى فقيهان، از‌جمله، محقّق حلّى، در كتاب نكاحِ شرايع،[241] مواردى از آن‌ها را بيان داشته‌اند كه متأخّران، اين قسمت از بحث را به‌دليل نبودن ثمره عملى، حذف كرده‌اند. برخى از اين ويژگى‌ها، به ازدواج مربوط است كه عبارت‌اند از:

1. جواز نكاح دائم با بيش از 4 همسر:

اين مسأله، از ضروريّاتى است كه مورد اتّفاق فريقين است.[242] در كتاب جواهر، استدلال ابوعبيده به آيه‌50 احزاب/33 بدون هيچ توضيحى بيان شده است.[243] كيفيّت و استدلال را شايد بتوان چنين بيان كرد كه در اين آيه، چهار گروه از زنان بر پيامبر حلال شده‌اند: همسرانى كه مهرى مشخّص براى‌شان پرداخته است، همسرانى كه ملك يمين وى بوده‌اند و آنان را آزاد كرده سپس به ازدواجشان درآورده، همسرانى كه از بستگان خود برمى‌گزيند و زنى كه داوطلبانه خود را به پيامبر مى‌بخشد.[244] مجموع اين موارد مى‌تواند تعداد بسيارى از زنان را دربرگيرد.

2. جواز نكاح با لفظ «هبه»:

آيه‌50 احزاب/33 و روايات، بر اين مطلب گواه است.[245]

3. تخيير همسران پيامبر(صلى الله عليه وآله) در جدايى يا ادامه زندگى با او:

خدا به پيامبر مى‌فرمايد: به همسرانت بگو: اگر خواهان دنيا هستيد، بياييد تا مهرتان را بدهم و به‌گونه‌اى نيكو شما را رها كنم و اگر خواستار پيامبر و سراى آخرت هستيد، خداوند براى نيكوكارانتان پاداش بزرگى مهيّا كرده است«ياَيُّهَا النَّبِىُّ قُل لاَِزوجِكَ اِن كُنتُنَّ تُرِدنَ الحَيوةَ الدُّنيا و زينَتَها فَتَعالَينَ اُمَتِّعكُنَّ و اُسَرِّحكُنَّ سَراحًا جَميلاً * و اِن كُنتُنَّ تُرِدنَ اللّهَ و رَسولَهُ والدّارَ الأخِرَةَ فَاِنَّ اللّهَ اَعَدَّ لِلمُحسِنتِ مِنكُنَّ اَجرًا عَظيما». (احزاب/33،28‌ـ‌29)

4. ممنوعيّت ازدواج با كنيزان:

براى پيامبر، آميزش با كنيزان مملوك خويش، جايز بوده; چنان‌كه از آيه‌50 احزاب/33 استفاده مى‌شود; ولى ازدواج با كنيزان به اجماع ممنوع بوده است.[246] بعضى گفته‌اند: علّت اين حكم آن است كه ازدواج با كنيزان، براى كسانى مجاز است كه از آلوده‌شدن به گناه بيم دارند و نمى‌توانند با زنان آزاد ازدواج كنند و گرنه خوددارى از اين‌گونه ازدواج بهتر است«... ذلِكَ لِمَن خَشِىَ العَنَتَ مِنكُم و اَن تَصبِروا خَيرٌ لَكُم‌...» (نساء/4،25)، و پيامبر به لحاظ مقام عصمت نمى‌تواند مصداق آيه باشد.[247]

5. دو چندان بودن كيفر و پاداش همسران پيامبر:

«ينِساءَ النَّبِىِّ مَن يَأتِ مِنكُنَّ بِفحِشَة مُبَيِّنَة يُضعَف لَهَا العَذابُ ضِعفَين و كان ذلك عَلى اللّهِ يَسيرا * و مَن يَقنُت مِنكُنَّ لِلّهِ و رَسولِه و تَعمَل صلِحًا نُؤتِها اَجرَها مَرَّتَينِ و اَعتَدنا لَها رِزقًا كَريماً». (احزاب/33، 30‌ـ‌31).

6. سقوط رعايت «حق قَسْم»:

يكى از حقوق زن در‌صورت تعدّد زوجات، آن است كه شوهر، زمان را ميان آنان عادلانه تقسيم كند[248] كه در اصطلاح به آن، حقِّ قَسْم مى‌گويند كه لزوم رعايت آن، از رسول‌اكرم(صلى الله عليه وآله)ساقط شد[249]. قرآن مى‌فرمايد«تُرجِى مَن تَشاءُ مِنهُنَّ و تُـوِى اِليكَ مَن تَشاءُ و مَنِ ابتَغَيتَ مِمَّن عَزَلتَ فَلا جُناحَ عَلَيكَ» (احزاب/33،51); هرچند وى، حتّى‌الامكان، مساوات را رعايت‌مى‌كرد.

7. ممنوعيّت ازدواج با همسران پيغمبر:

زنان پيامبر بر ديگران حرام دائم‌اند; يعنى پس از وفات حضرت نمى‌توانند با ديگر مسلمانان ازدواج كنند«...‌و‌لا اَن تَنكِحوا اَزوجَهُ مِن بَعدِهِ اَبدًا اِنّ ذلكُم كانَ عِند اللّهِ عَظيماً». ‌(احزاب/33، 53)

ازدواج در آخرت (بهشت):

در قرآن از همسران اهل‌بهشت، ياد‌شده است. احتمال دارد آنان، زنان صالح و با ايمان در دنيا باشند كه پس از رفع نارسايى و پيرى، براى ورود به بهشت، شاداب و جوان مى‌شوند و شايد از روايات متعدّد، از‌جمله رواياتى كه برترى زنان شايسته و با ايمان را بر حورالعين اثبات مى‌كند، بتوان استفاده كرد كه حورالعين*، موجودى غير



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:






موضوعات مرتبط: ازدواج
برچسب‌ها: ازدواج

تاريخ : شنبه 22 / 4 / 1395 | 7:28 | نویسنده : اکبر احمدی |
.: Weblog Themes By M a h S k i n:.