ندای وحی

قرآنی ،اعتقادی،مذهبی ، تربیتی

جوان، آزادى، اشتغال و ازدواج

اکبر احمدی
ندای وحی قرآنی ،اعتقادی،مذهبی ، تربیتی

جوان، آزادى، اشتغال و ازدواج

مشکلات اقتصادی عمده‌ترین موانع ازدواج جوانان

جوان، آزادى، اشتغال و ازدواج

يداللّه‏ كوثرى
سخنى صميمانه
«جوانى» بهار لبريز از زيبايى و هيجان و نشاط است كه پس از نوروز «نوجوانى» فرا مى‏رسد و نوجوانى، مرز ناپيداى كودكى و جوانى و آغاز فراز و نشيب‏هاى روحى، جسمى، تحصيلى، اجتماعى و فرهنگى خواهد بود. نيازها و دغدغه‏هاى روحى ـ روانى در اين دوران، ضرورتى فراوان پيدا مى‏كند.
دوران جوانى فصلى پرشكوه و باطراوت، همراه با سرزندگى و اميد و شادمانى است. در اين فصل از حيات، آراستگى، شيك‏پوشى، گفتگوهاى پرخاطره، مسافرت‏هاى لذّت‏بخش و هيجان‏هاى فراوان به چشم مى‏خورد. در كنار صفاتى اين چنين، پاكى فطرت به همراه حق‏جويى، خداخواهى، كمال‏يابى، عرفان و پرهيزكارى، چونان كيميايى تأثيرگذار، سرعتى بسيار به رشد و شكوفايى انسان مى‏بخشد.
نظر به پختگى هيجانى و ويژگى‏هاى آرمانى جوان، از جمله برجسته‏ترين دغدغه‏هاى ذهنى و فكرى در اين دوره، موضوعاتى همچون، آزادى، اشتغال و ازدواج، بيشتر از هر چيز، ذهن جستجوگر جوان را به خود مشغول ساخته است.
سپيده آرزوها
آزادى (= امنيت)، اشتغال (= رفاه)، ازدواج (= خوشبختى) واژه‏هايى زرّين و زيبا هستند كه هاله‏اى از جاذبه، شيفتگى و شوق، اطراف هر يك موج مى‏زند. با شروع نوجوانى و جوانى ـ كه ورود جدّى ما به جامعه است ـ تصور آرمانى از يكايك اين كلمات در آيينه ذهنمان ايجاد مى‏شود، به گونه‏اى كه «مدينه فاضله»، از تمام خوبى‏ها و خوشى‏ها با دستيابى به چنين آرزوهايى در خود مى‏يابيم و به خاطر همين، تمام همّت خويش را در راه به دست آوردن اين آرمان‏ها به كار مى‏گيريم.
1 . جوان و آزادى
در اين ميان، «آزادى» واژه‏اى است كه افزون بر جلوه‏هاى فكرى، فرهنگى و سياسى، از نوعى قداست نيز بهره‏مند است و دلرباترين چهره حقوقى و انسانى را به خود گرفته است.(1) تمامى ملّت‏ها با همه فرهنگ و آداب و رسومشان، از آن سخن مى‏گويند و علاوه بر بين‏المللى بودن آن، سابقه‏اى هزاران ساله و همزاد با ميلاد نخستين انسان در عرصه هستى دارد.
پيامبران آزادى
قرآن كريم يكى از فلسفه‏هاى بعثت انبيا را آزادى انسان‏ها از قيد اسارت‏ها مى‏داند.(2) پيامبران و پيشوايان الهى نيز هماره بر جايگاه و ارزش آزادى در زندگى فردى و اجتماعى بشر تأكيد كرده‏اند. در دوره معاصر نيز آزادى، ارزش و جايگاه ويژه‏اى دارد؛ هر كس، خود را آزاد و طرفدار آزادى مى‏داند و مى‏نماياند و بدان افتخار مى‏كند.
انواع تفسيرها براى آزادى
آزادى مفهومى است كه هر كس از آن برداشت خاصى دارد. البته همگى در مجموع، به دو دسته كلى قابل تقسيم است: عاميانه و عالمانه.
مقصود از برداشت عاميانه از آزادى اين است كه هر كس، هر كارى را كه مايل بود انجام دهد ؛ كسى را با كسى كارى نباشد و يا كسى نتواند در كار ديگرى دخالت كند. بديهى است كه اگر چنين برداشتى صورت اجرا و عمل در جامعه بگيرد، هرج و مرج و آشفتگى بر جامعه غلبه كرده، حيات جمعى را به خطر مى‏افكند.
برداشت عالمانه و حقيقى از آزادى اين است كه آدمى در حدود قانون، آنچه را كه مى‏خواهد، انجام دهد و به هيچ وجه، محكوم خواست و اراده شخصى ديگر يا تابع اراده اشخاص خودسر و غير پاسخگو (به قانون و شهروندان و نهادهاى منتخب آنان) نباشد. اين چنين آزادى‏اى، حاصل روشن‏بينى و تفكر صحيح است. در سايه آن، ايمنى از اجبار و تجاوز و امكان تجلّى شخصيت، حفظِ خود و محيط، تكامل و تعامل آدمى پديد مى‏آيد.
به اعتقاد استاد شهيد مطهرى، پايه و اساس ضرورت و مشروعيّتِ آزادى، استعداد تكامل و تعالى انسان است كه به وسيله آفريدگار در وجود وى نهاده شده است.(3)
آزادى، گوهرى با ارزش و بسيار گرانبها براى انسان است. انسان‏هايى كه بهره‏اى از انسانيت و شرافت برده‏اند، حاضرند با شكم گرسنه و تن برهنه و در سخت‏ترين شرايط زندگى كنند ولى در اسارت نباشند، آزاد باشند، و آزاد زندگى كنند.
آزادى، راه رسيدن به حق و عدل است. كسى كه به اين مسير نيايد، آزاد نيست، و به آزادى نمى‏رسد. مطمئنا به آزادى، جز از راه مجاهده براى عدالت نمى‏توان رسيد؛ چرا كه آزادى در همه ابعاد آن بايد بر آگاهى استوار باشد و اين آگاهى است كه نهال آزادى را تنومند و پربار مى‏سازد و از آن در مقابل آسيب‏ها محافظت مى‏نمايد.(4)
حضرت على(ع) در ضمن وصيت‏نامه خود به فرزند بزرگوارش امام حسن مجتبى(ع) مى‏فرمايد: «بنده غير از خودت (ديگرى) مباش، در حالى كه خداوند، تو را آزاد قرار داده است».(5)
پس سپاس، آن خداوندى را كه انسان را آزاد آفريد و ايمان مبتنى بر آزادى(6) را خواهان شد.
2 . جوان و اشتغال
بدون شك، نياز جوان به شغل، يك نياز ضرورى است و همواره در كنار ساير نيازهاى او (نظير ازدواج، تحصيلات، و مسكن) مطرح بوده است. مى‏دانيم نيروى انسانى به عنوان مهم‏ترين منبع توليد به حساب مى‏آيد؛ از اين رو بهبود اشتغال، به معناى رونق چرخه توليد و كسب درآمد، بيشتر است، و افزايش سطح درآمد، زمينه ارتقاى رفاه و آسايش مى‏شود.(7)
اشتغال عاملى است كه به طور آشكار بر زندگى، ميزان رفاه عمومى و سطح رضايت افراد از زندگى، اثر مى‏گذارد. از اين رو ايجاد فرصت‏هاى شغلى، بسيار مهم خواهد بود. داشتن شغل و حرفه به عنوان منبع درآمد و بى‏كارى يا نداشتن شغل به منزله محروميت از درآمد به شمار مى‏آيد.
جامعه‏اى كه در آن، موضوع اشتغال به طور صحيح سامان نيافته باشد، دير يا زود، بحران‏ها در آن رشد مى‏كند و فسادهاى اخلاقى ـ اجتماعى و اقتصادى ويرانگر، نمود مى‏يابد. از اين‏روست كه در تعاليم اسلامى، كار و اشتغال، گذشته از بُعد اقتصادى و درآمدزايى، براى سلامت جامعه و زيست مطلوب، ضرورى است و يك وظيفه دينى محسوب مى‏شود.(8)
اشتغال و كار كه فرصتى است براى ابراز وجود، كسب هويت، و تأمين درآمد. داشتن خدمات بهزيستى و اجتماعى و تأمين سلامت در زندگى، آن گاه كاركرد صحيح دارد كه هر كسى در رشته كارى و شغل خود، مهارت و دانش لازم را به دست آورده، در دستمزدها و درآمدها و توليدات، ميزان كار، كيفيت فعّاليت، سرمايه به كار رفته، مشكلات و سختى‏هاى كار، معيار قرار گيرد. از افراط‏كارى پرهيز شود و براى استراحت، تفريحات سالم، عبادت و خودسازى، زمان كافى و مناسبى لحاظ شود.
برنامه اشتغال
نظر به اهميّت و ضرورت اشتغال، لازم است براى آن، برنامه‏ريزى مناسب و كارآمدى صورت گيرد، تا براى همه افراد واجد شرايط و جوياى كار، موقعيت شغلى متناسبى فراهم گردد. از جمله نكات قابل توجّه در اين زمينه، جلوگيرى از پديده چند شغلى بودن است. بسيارى از آنان كه همه‏كاره‏اند در واقع جاه‏طلب و هيچ‏كاره‏اند؛ به حق جامعه احترام نمى‏گذارند و تنها به سود شخصى خود مى‏انديشند.
بدون شك جامعه‏اى كه با مشكل بيكارى رو به روست، و قشر انبوه جوان و پرانرژى جامعه، بر اثر نيافتن شغل و حرفه مناسب، دچار سردرگمى و سرخوردگى، افتادن در دامن فسادهاى شغلى و... مى‏شوند، برنامه‏ريزى و اجراى دقيق آن، با «عدالت اجتماعى»، «رفاه همگانى» و «ضرورت اجتماعى»، سازگارتر است.
اگر جامعه‏اى با فقر، دست به گريبان است و كمبود شغل، سطح پايين درآمد، تورّم و ده‏ها مشكل ديگر نيز در آن رواج دارد، بايد اين مشكلات بين همگان تقسيم شود. اين نكته‏اى است كه هر آنچه در اهميّت آن، گفته و نوشته شود، كم است. برخوردارى عده‏اى معدود از امكانات جامعه (و لو امكانات ناچيز) و محروميت عده‏اى ديگر، سلامت جامعه را متزلزل، عمر دولت و نظام سياسى را كوتاه و چون ويروسى خطرناك، به تدريج، حيات سالم جامعه را نيز از درون تهديد مى‏كند.(9)
اشتغال و ايمان
ايمان بدون كار و تلاش، عملى بى‏معناست. كار و تلاش سازنده، خواست خداوند و سيره انبيا و بزرگان و پيشوايان دين است. انسان مى‏تواند در مسير دين‏باورى با كار و تلاش عملى، عروج كند، و به اين وسيله، به رشد و تعالى نايل گردد.
به طور كلى انسان دينى، آميزه‏اى است از عقيده، عمل، فكر، كار و تلاش، كه سعادت و فلاح خود و جامعه را در كارِ بايسته مى‏داند. افزايش كيفيت كار، رعايت نظم و انضباط در كارها، تعهد كارى، مهارت و تخصّص، تقسيم كار، و... امورى است كه همواره بايد مورد توجّه يك انسان دين‏باور و تلاشگر باشد.
فعاليت‏هاى كارى مى‏بايد خداپسندانه، حق‏محورانه، عالمانه و عاقلانه، صورت گيرد و با پشتكار ادامه يابد،(10) تا آبادانى و بهزيستى و رفاه و آسايش را به ارمغان آورد.
3 . جوان و ازدواج
ازدواج و پيوند زناشويى، شيرين‏ترين پيوند به منظور امنيت خاطر، آرامش روان، و مودّت و محبّت، و آسايش هر دختر و پسر جوان است.
ازدواج، آهنگِ هماهنگ با همه هستى
نه‏تنها در ميان انسان‏ها بلكه در همه موجودات، حتى جمادات، نوعى ازدواج و زوجيّت، وجود دارد. «لينه» دانشمند و گياه‏شناس معروف سوئدى، در اواسط قرنِ 18 ميلادى، موفق به كشف اين واقعيت گرديد(11) و آن را به عنوان يك قانون عمومى، مطرح ساخت.
قرآن شريف هم قرن‏ها قبل به اين واقعيت تصريح فرمود. در آيه 49 سوره ذاريات مى‏خوانيم: «و از هر چيز، دو گونه [يعنى نر و ماده [آفريديم، اميد كه شما عبرت گيريد!».(12)
ازدواج و كسب آرامش روانى
ساختار انسان از سلسله‏نيازها و غرايز و انگيزه‏هاى مختلف، تركيب يافته است، كه هر يك از آنها بايد به طور طبيعى و صحيح، ارضا و برآورده شوند؛ در غير اين صورت، موجب سركوبى يا طغيان غرايز و همچنين باعث ناگوارى‏هاى روحى و روانى و انحرافات رفتارى و فكرى خواهد شد.(13)
از جمله نيرومندترين نيازها و غرايز در وجود آدمى، غريزه جنسى است كه بايد به طور شايسته پاسخ داده شود. البته به اعتقاد ما ازدواجِ سالم، يگانه راه مناسب براى ارضاى صحيح و بهداشتى آن است كه هيچ روش ديگرى، جايگزين آن نخواهد شد.
قانون خلقت، جاذبه جنسى را به عنوان عامل بقاى نسل آدمى و آرامش روانى، ميان دو جنس مخالف قرار داده است و هرگونه خروج از اين مسير، برخلاف موازين فطرى و علمى آفرينش است و آرامش روحى و بهداشت روانى انسان را برهم مى‏زند؛ از اين رو شايسته است با هدايت منطقىِ غريزه جنسى در مسير ازدواج سالم، آن را تعديل كرد تا از آثار و پيامدهاى مثبت آن بهره‏مند گرديد.
آثار مثبت و مفيد ازدواج
ازدواج در ديدگاه اسلام، از بهترين و شايسته‏ترين اعمال صالح به شمار مى‏رود. ازدواج، ارزش و پاداش عبادت‏هاى انسان را ده‏ها و گاهى صدها برابر مى‏كند. ازدواج، باعث اعتبار اجتماعى و هويت مستقل مى‏گردد. ازدواج، موجب شكوفايى زندگى و فعاليت در مسير خودكفايى مى‏شود. ازدواج، انسان را از بى‏پناهى و سرگردانى و پوچى و تنهايى نجات مى‏بخشد. ازدواج، آدمى را از خودمحورى و تك‏زيستى نجات داده، به‏سوى جامعه‏پذيرى و هويت اجتماعى هدايت مى‏كند. ازدواج، موجب پرهيز و دورى از انحرافات جنسى مى‏گردد. و سرانجام، ازدواج، روزنه‏هاى رحمت خداوندى را به‏سوى انسان مى‏گشايد. شايد به خاطر اين همه آثار و بركات مفيدِ امر ازدواج است كه دوست داشتنى‏ترين موضوع در سيره و رفتار پيامبر معرفى شده است.(14)
با التزام به دستورالعمل‏هاى نورانى آيين اسلام، در راستاى آسان‏سازى و زدودن پيرايه‏ها و تشريفات دست و پاگير و برداشتن موانع پيچيده و دشوار از سر راه ازدواج، زمينه آرامش و خوشبختى جوانان جوياى ازدواج، فراهم خواهد شد. به اميد هميارى دست‏اندركاران امور در زمينه تأمين به‏حقّ نيازهاى اساسى نسل جوان!

________________________________________
1 . جوان و آزادى، احمد لقمانى، مجموعه مقالات: جوانان و بينش‏هاى ناب، ص 48 .
2 . سوره اعراف، آيه 157.
3 . اخلاق جنسى در اسلام و جهان غرب، تهران: صدرا، 1374، مرتضى مطهرى، ص 30 تا 39 .
4 . فرهنگ، خرد و آزادى، رضا داورى اردكانى، ص 226 .
5 . نهج‏البلاغه، نامه 31.
6 . موضوع بحث ما در اين نوشتار و نيز موضوع بحث‏هاى فراوان فعالان سياسى و پژوهشگران اجتماعى در جهان معاصر، «آزادى سياسى ـ اجتماعى» است و نه «آزادى معنوى». آزادى معنوى، صفتى فردى است كه در فضاى نبودِ مطلق آزادى‏هاى سياسى ـ اجتماعى نيز امكان تحقّق دارد. عكس اين نيز صادق است و كسى ممكن است در فضاى آرمانىِ آزادى سياسى ـ اجتماعى نيز از نظر معنوى، اسير و در بند باشد. (ر.ك: منشور آزادى، [آية‏اللّه‏ [سيدعلى خامنه‏اى، قم: دفتر تبليغات اسلامى، 1376، ص 22 ؛ نامه‏اى براى فردا، سيّد محمّد خاتمى، ص 34) (حديث زندگى).
7 . توسعه اقتصادى در جهان سوم، مايكل تودارو، ترجمه: غلامعلى فرجارى، به نقل از پديده‏شناسى فقر و توسعه، ج 1، ص 363.
8 . پديده‏شناسى فقر و توسعه، ج 2، ص 450 ـ 451 ، گروهى از نويسندگان تحت اشراف محمّد حكيمى.
9 . همان، ج 4، ص 31 ـ 38 .
10 . همان، ج 1، ص 260 ـ 269 .
11 . ازدواج آسان، و شيوه همسردارى، محمّد محمدى اشتهاردى، قم: نبوى، 1372، ص 22 .
12 . همان، ص 23 و نظير اين مطلب، در سوره حج، آيه 5 و سوره لقمان، آيه 10 و سوره ق، آيه 7 و سوره شعرا، آيه 7 آمده است.
13 . مجله دانشمند، سال 13، شماره 8 .
14 . ازدواج آسان و شيوه همسردارى، محمّد محمّدى اشتهاردى، ص 36 ـ 43 .
(حديث زندگى)شماره 17.


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:






موضوعات مرتبط: ازدواج
برچسب‌ها: ازدواج

تاريخ : دو شنبه 29 / 12 / 1400 | 6:0 | نویسنده : اکبر احمدی |
.: Weblog Themes By M a h S k i n:.