حکایت سامری در قرآن

ندای وحی

قرآنی ،اعتقادی،مذهبی ، تربیتی

حکایت سامری در قرآن

اکبر احمدی
ندای وحی قرآنی ،اعتقادی،مذهبی ، تربیتی

حکایت سامری در قرآن

حکایت سامری در قرآن

در چهار سوره از قرآن کریم داستان سامری بازگو، یا به آن اشاره شده است(147)، اما، با توجه به اینکه، در سوره طه، این داستان با تفصیل بیشتری آمده است ابتدا، آیات مرتبط با داستان سامری را از این سوره مبارکه نقل می کنیم و پس از آن، یک یدو آیه، از سوره های دیگر که به وسیله آنها، این داستان کاملتر می شود ذکر خواهیم کرد و پس از آن، این حکایت عبرت آموز را به صورت کامل با توجه به روایات، بازگو خواهیم کرد.
خدای متعال در سوره طه می فرماید:
قال فانا قد فتتنا قومک من بعدک و اضلهم السامری فرجع موسی الی قومه غضبان اسفا قال یا قوم الم یعدکم ربکم وعدا حسنا افطال علیکم العهد ام اردتم أن یحل علیکم غضب من ربکم فاخلفتم موعدی قالو ما اخلفنا موعدک بملکنا و لکنا حملنا اوزارا من زینه القوم فقذفناها فکذلک القی السامری فاخرج لهم عجلا جسدا له خوار فقالوا هذا الهکم و اله موسی فنسی افلا یرون الا یرجع الیهم قولا و لا یملک لهم ضرا و لا نفعا و لقد قال لهم هارون من قبل یا قوم انما فتنتم به و أن ربکم الرحمن فاتبعونی و اطیعوا امری قالوا لن نبرح علیه عاکفین حتی یرجع الینا موسی قال یا هارون ما منعک اذ رایتهم ضلوا الا تتبعن افعصیت امری قال یا ابن ام لا تاخذ بلحیتی و لا براسی انی خشیت أن تقول فرقت بین بنی اسرائیل و لم ترقب قولی قال فما خطبک یا سامری قال بصرت بما لم یبصروابه فقبضت قبضة من اثر الرسول فنبذتها و کذلک سولت لی نفسی قال فاذهب فان لک فی الحیاة أن تقول لا مساس و أن لک موعدا لن تخلفه و انظر الی الهک الذی ظلت علیه عاکفا لنحرقنه ثم لننسفنه فی الیم نسفا(طه 85 - 97).
(گفت: پس همانا، ما قوم تو را، پس از تو آزمایش کردیم و سامری، آنها را گمراه کرد پس، موسی (علیه السلام) در حالی که از شدت ناراحتی، خشمناک بود به سوی قوم خود بازگشت و گفت: ای قوم، آیا پروردگار شما، به شما وعده نیکو نداد؟ پس، آیا، مدت عهد (دوری من) بر شما طولانی شده بود یا، می خواستید که خشم الهی را بر خود فرود آورید؟ وعده خود را با من مخالفت کردید گفتند: ما با میل خود، با وعده تو مخالفت نکردیم، بلکه ما مقداری از زیورآلات خود را از خود برداشتیم و آنها را انداختیم، پس، سامری با آنها چنین کرد پس، (سامری) برای آنها، مجسمه ای درست کرد که صدای گوساله سر می داد گفتند: معبود شما و معبود موسی همین است پس (سامری، عهد خود را) فراموش کرد آیا آنها نمی بینند که (این مجسمه) پاسخ (سخن) آنها را نمی دهد و برای آنها، نفع و ضرری ندارد (از او کاری بر نمی آید) و هر آینه، پیش از آن، هارون به آنها گفته بود که ای قوم، چیزی جز این نیست که شما بوسیله این (گوساله) آزمایش شدید و پرودگار شما (خدای) رحمان است پس از من پیروی کنید و فرمان مرا اطاعت کنید آنها گفتند: ما همچنان بر پرستش و تعظیم آن باقی خواهیم ماند تا اینکه موسی به سوی ما برگردد (موسی) گفت: ای هارون، چه چیز تو را مانع شد که وقتی دیدی که آنها گمراه شدند، از من پیروی نکردی پس، آیا امر مرا نافرمانی کردی گفت: ای پسر مادر من، محاسن و سر مرا مگیر، همانا، من ترسیدم که بگویی: بین بنی اسرائیل تفرقه انداختی و مراقب سخن من نبودی گفت: تو چرا چنین کردی ای سامری (سامری) گفت: من چیزی را دیدم که (دیگران) آن را ندیدند پس مشتی از اثر فرستاده (خدا) را برداشتم و سپس آن را افکندم و این چنین، نفسم (خواسته های نفسانی ام) بر من جلوه کرد موسی گفت: پس همانا، برای تو (مجازات تو) در زندگی دنیا این است که بگویی: با من تماسی نگیرید و همانا، برای تو وعده گاهی است که هیچ کس را از آن تخلفی نیست و به معبود خود که به پرستش آن باقی بودی بنگر که هر آینه، قطعا، آن را می سوزانیم و سپس هر آینه، قطعا آن را، به صورت کامل، به دریا می پاشیم).
در آیات فوق، جریان سامری و انحرافی که در بنی اسرائیل ایجاد کرد به خوبی بیان شده است و در آیات دیگری نیز زاویه های دیگری از این داستان بیان شده است.
از جمله در سوره بقره، به صراحت گفته شده است که مجسمه ای که سامری ساخته بود گوساله ای و خدای متعال مجازات قوم حضرت موسی را کشتن یکدیگر قرار داد یعنی، کفاره گناه آنها این بود که یکدیگر را بکشند. در آیات این سوره می خوانیم:
و اذ قال موسی لقومه یا قوم انکم ظلمتم انفسکم باتخاذکم العجل فتوبوا الی باردکم فاقتلوا انفسکم ذلکم خیر لکم عند بارئکم فتاب علیکم انه هو التواب الرحیم(بقره 54).
(و هنگامی که موسی به قوم خود گفت: همانا، شما، به سبب اینکه گوساله را گرفتید (پرستیدید) به خود ستم کردید پس، به سوی خالق خود برگردید(و توبه کنید) پس، خودتان را، (یکدیگر را) بکشید، این، برای شما، نزد خالقتان بهتر است پس خدا توبه شما را پذیرفت. همانا، او، توبه پذیر مهربان است).
و در سوره اعراف درباره پاسخ هارون به حضرت موسی (علیه السلام) آمده است:
قال ابن ام أن القوم استضعفونی و کادوا یقتلوننی فلا تشمت بی الاعداء و لا تجعلنی مع القوم الظالمین(الاعراف 150).
(هارون) گفت: ای پسر مادر من، همانا این قوم مرا در فشار قرار دادند و نزدیک بود مرا بکشند پس، کاری نکن که دشمن مرا شماتت کند و مرا با گروه ستمگران قرار مده).





نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:






موضوعات مرتبط: اسرار حسن عاقبت و سوء عاقبت
برچسب‌ها: اسرار حسن عاقبت و سوء عاقبت

تاريخ : سه شنبه 8 / 1 / 1401 | 6:0 | نویسنده : اکبر احمدی |
.: Weblog Themes By M a h S k i n:.