تهمت زدن به نظام اسلامی
تهمت زدن به یک شخص گناه است، تهمت زدن به یک نظام اسلامى، به یک مجموعه، گناه بسیار بزرگترى است. ۱۳۸۸/۰۶/۲۹
زمینهسازی برای آشوب و اغتشاش
توى همین قضایاى بعد از انتخابات واقعاً غفلت بزرگى کردند. مردم را به خیابانها دعوت کردند؛ چرا نیروى فشار درست کردن. مأمنى درست میکنند براى آن کسى که میخواهد ایجاد آشوب و اغتشاش کند؛ اینها غفلتهاست. یعنى در سیاست، غفلتها گاهى مثل خیانتها خیلى ضربه میزند. ۱۳۸۸/۱۱/۱۳
تکذیب و تهمت به نظام
خدشه به رأی مردم و نفی آن
در این فتنههاى بعد از انتخابات، آن چیزى که اساس قضیه است، این است که رأى مردم و حضور مردم از نظر یک عدهاى نفى شد، مورد خدشه قرار گرفت، نظام تکذیب شد، مورد تهمت قرار گرفت. گناه بزرگى که انجام دادند، این بود. اینها بایست تسلیم میشدند.
حضرت نوح نبىاللَّه (على نبیّنا و علیه السّلام) به فرزندش فرمود: «یا بنىّ ارکب معنا و لا تکن مع الکافرین».(۵) نظام اسلامى هم تأسیاً به حضرت نوح، به همه میگوید: بیائید با ما باشید، بیائید وارد این کشتى نجات شوید، «و لا تکن مع الکافرین». هدف و مبنا این است. ما هیچ کس را از نظام بیرون نمیکنیم؛ اما کسانى هستند که خودشان، خودشان را از نظام بیرون میکنند؛ خودشان را از نظام خارج میکنند. ۱۳۸۸/۱۲/۰۶
تلاش برای تغییر نتائج قانونی انتخابات با زور خشونت و اردوکشی خیابانی
انتخاباتى انجام میگیرد، یک حرکت قانونى اتفاق مىافتد، یک نتیجهاى هم با خود به دنبال مىآورد؛ این نتیجه را به زور خشونت بخواهند عوض کنند. یک عدهاى را بکِشند توى صحنه؛ احیاناً اگر اقتضاء شد، خشونت هم بکنند، آتشسوزى هم راه بیندازند، بانک هم آتش بزنند، اتوبوس هم آتش بزنند، براى اینکه نتائج قانونى را برگردانند. خوب، این حرکتى است که هم خلاف شرع است، هم خلاف قانون است. پیداست این حرکت، حرکت هدایت شدهاى از طرف بیگانگان است. یک چنین اتفاقى را میخواستند در کشور پیش بیاورند. ۱۳۸۹/۰۱/۰۱
امیدوار کردن جبهه دشمن
. کسانى که فتنهى سال ۸۸ را شروع کردند – حالا یا خودشان طراحى کرده بودند، یا دیگران طراحى کرده بودند؛ نمیخواهیم نسبتى بدهیم، ولى به هر حال این فتنه طراحى شده بود – به کار کشور ضربهى سختى زدند. اگر این فتنه نبود، بلاشک کارهاى گوناگون کشور بهتر پیش میرفت. اینها دشمنان را امیدوار کردند و روحیه دادند به کسانى که علیه نظام اسلامى جبههبندى کردهاند و یک جبههاى تشکیل دادهاند. ۱۳۸۹/۰۶/۰۸
بی بصیرتی و چشمبستن بر روی حقایق واضح
ایراد کار بسیارى از کسانى که در لغزشگاههاى بىبصیرتى لغزیدند و سرنگون شدند، این است که نگاه نکردند و چشم خودشان را بر یک حقایق واضح بستند. انسان باید نگاه کند؛ وقتى که نگاه کرد، آنگاه خواهد دید. ما خیلى اوقات اصلاً حاضر نیستیم یک چیزهائى را نگاه کنیم. انسان مىبیند منحرفینى را که اصلاً حاضر نیستند نگاه کنند
سرپیچی از راه معقول قانونی
اگر شما نگاه کردید دیدید یک راه معقول قانونىاى وجود دارد و کسى از آن راه معقول قانونى سرمیپیچد و کارى میکند که براى کشور مضر است، ضربهى به منافع ملت است، خوب، با نگاه عادلانه، با نگاه متعارف، با نگاه غیرجانبدارانه، معلوم است که او محکوم است
انسان با اینکه جان خودش را خیلى دوست دارد، اما گاهى ممکن است در حال رانندگى هم یک لحظه حواسش پرت شود، یک لحظه چرت بزند، یک ضایعهاى پیش بیاید. لغزشهائى که در این زمینه پیش مىآید، اینها را نمیشود گناه دانست؛ اما اگر چنانچه تداوم پیدا کند، این دیگر بىبصیرتى است، این دیگر غیر قابل قبول است. ۱۳۸۹/۰۸/۰۴
بازیچه دشمن
اینهائى که عامل فتنه بودند – توى خیابان، یا بعضى از سخنگویانشان – اغلب ندانسته وارد این میدان شده بودند؛ اما دستهائى اینها را هدایت میکرد، نمیفهمیدند. حالا این که چطور بعضىها وارد این میدان شدند، چطور ندانسته به دشمن کمک کردند، خودش تحلیلهاى دقیق روانشناختى دارد؛ اما واقعیت قضیه این است که عرض کردم. این مسئله خیلى کار بزرگى بود؛ این کار را شما جوانها به سامان رساندید. ۱۳۸۹/۰۸/۱۲
امیدوار کردن دشمن
گناه بزرگى که برخى از دستاندرکاران فتنهها در کشور انجام میدهند، امیدوار کردن دشمن است؛ دشمن را امیدوار میکنند که میتواند منفذى در بین مردم، در بین عوامل گوناگون، در بین مسئولان نظام باز کند. ۱۳۸۹/۱۰/۰۸
بازیچه طراحی دشمن شدن
این کسانى که شما بهشان میگوئید سران فتنه، کسانى بودند که دشمن اینها را هل داد وسط صحنه. البته گناه کردند. نبایستى انسان بازیچهى دشمن شود؛ باید فوراً قضیه را بفهمد. اگر اول غفلتى کرده است، وسط کار وقتى فهمید، بلافاصله بایستى راه را عوض کند. خوب، نکردند. عامل اصلى دیگرانى بودند که طراحى کرده بودند، به خیال خودشان محاسبه کرده بودند. به گمان آنها بساط جمهورى اسلامى بنا بود جمع شود؛ نه فقط حقیقت دین، حتّى شعارهاى دینى هم باقى نمانَد؛ برنامه این بود. ۱۳۸۹/۱۰/۱۹
آخرین نمایشنامهى آنها که روى صحنه آمد، همین فتنهى ۸۸ بود. در حقیقت، یک تلاشى بود. یک عدهاى در داخل، به خاطر حب به نفس، حب به مقام – از این قبیل امراض خطرناک نفسانى – اسیر این توطئه شدند. من بارها گفتهام؛ طراح و نقشهکش و مدیر صحنه، در بیرون از این مرزها بود و هست. در داخل با آنها همکارى کردند؛ بعضى دانسته، بعضى ندانسته. ۱۳۸۹/۱۱/۱۵
دعوا راه انداختن و مضطرب کردن ملت و خوشحال کردن دشمن
تمکین نکردن به قانون و رأی مردم
ادعا کردند که قانونگرا هستند، بعد خب مردم به آنها رأى ندادند، اکثریت مردم به کس دیگرى رأى دادند؛ اینها بنا کردند دعوا راه انداختن که چرا! کشور را، ملت را مدتى مضطرب کردند، دشمن را خوشحال کردند؛ البته آخرش هم در مقابل مردم دیگر تاب نیاوردند و عقب نشستند.
گناه آتشافروزان فتنهى ۸۸ همین بود که به قانون تمکین نکردند، به رأى مردم تمکین نکردند. ممکن است کسى بعد از انتخابات اعتراض داشته باشد؛ خیلى خوب، این اعتراض ایرادى ندارد؛ اما راهِ قانونى دارد که چگونه باید این اعتراض را بیان و دنبال کرد. اگر قانون را قبول داریم، باید از آن راه برویم. این هم نکتهى اصلى است. ۱۳۹۰/۰۷/۲۰
بیزاری نجستن از آشوبگران
حرف من در فتنهى ۸۸ هم همین بود. در فتنهى ۸۸، چند روز بعد از انتخابات به آن عظمت، یک عدهاى آمدند اظهار مخالفت کردند، یک عده هم از این فرصت استفاده کردند؛ سلاح گرفتند، کار را به آشوب و تشنج کشاندند، پایگاه بسیج را گلولهباران کردند. حرف ما این بود: آن کسانى که به نام آنها این کارها انجام میگرفت، باید همان وقت اعلامیه میدادند، اعلام بیزارى میکردند، میگفتند اینها از ما نیستند؛ اما نکردند. اگر این کار را میکردند، فتنه زودتر ریشهکن میشد؛ مسائل بعدى هم پیش نمىآمد. ۱۳۹۱/۰۷/۱۹
انتخابات را مظهر اختلافات وانمود کردن
انتخابات براى کشور مایهى آبروست، مایهى افتخار است. همه مراقب باشند که انتخابات مایهى بىآبروئى براى کشور نشود؛ آنطورى که در سال ۸۸ یک عدهاى سعى کردند انتخابات را مظهر اختلافات وانمود کنند، جنجال سیاسىِ طبیعىِ انتخابات را تبدیل کنند به یک فتنه. ۱۳۹۱/۰۷/۲۴
ایجاد تلاطم و گرفتن آرامش عمومی و ثبات از ملت
در هر دو مورد سعىشان این بود که بتوانند ثبات سیاسى را در کشور به هم بزنند؛ سعىشان این بود که تلاطم ایجاد کنند؛ این آرامش عمومى را، این ثبات را از این ملت بگیرند. ۱۳۹۱/۰۷/۲۴
قانونشکنی و دشمنشاد کردن کشور
بدترین خاطرهها مربوط به جرزنىهاى سیاسى یک عده آدم نادان، ناباب و بعضاً معاند در قضیهى انتخابات بود. خب، در هر قضیهاى، در هر حادثهاى ممکن است یک عدهاى قبول نداشته باشند، معترض باشند. چگونه باید اعتراض را نشان داد؟ قانون، راه معین کرده است. چرا قانونشکنى کنند؟ چرا براى مردم هزینه درست کنند؟ چرا کشور را دشمنشاد کنند؟ چرا برنامههائى را که عفونت تصمیمگیرىها و ترفندهاى دشمن از آن بلند و آشکار است، اجرا کنند؟ قانون، راه معین کرده است. آنجا ما گفتیم، به همه هم گفتیم، همهى اطراف قضیه هم ملزم بودند که بر طبق آنچه که گفته شده است – که مرّ قانون است – عمل کنند. چرا نکردند؟! ۱۳۹۰/۱۰/۱۹
ایجاد هزینه و زحمت برای کشور و مردم
البته کسانى بخواهند از طرق غیر قانونى عمل کنند، خب به ضرر کشور میکنند؛ کمااینکه در سال ۸۸ از راههاى غیر قانونى وارد شدند، کشور را دچار هزینه کردند، براى مردم اسباب زحمت درست کردند، براى خودشان هم اسباب بدبختى و سرشکستگى در زمین و در ملأ اعلى شدند. ۱۳۹۱/۱۰/۱۹
تلاش برای قراردادن مردم در مقابل نظام
دشمن تلاش میکند زحمت مردم را باطل کند – همچنان که در سال ۸۸ کردند – این هم یکى از کارهاى دشمنان بود؛ کسانى را وادار کردند که برخلاف قانون، توقعاتى بکنند و بر اساس آن توقعات، سعى کنند مردم را در مقابل نظام قرار دهند.
کارشان منطقى نبود، معقول نبود؛ براى کشور هزینه درست کردند. خب، کشور بر این مسائل فائق مىآید. نظام جمهورى اسلامى قوى است. این خرابکارىها و انگشت توى چشم کردنها و این مزاحمتها و آزارها، جمهورى اسلامى را که از پا نمىاندازد. منتها براى کشور هزینه درست میشود. ۱۳۹۲/۰۲/۱۶
تخلف از قانون
آنجائى اشکال پیش مىآید که تخلف از قانون انجام میگیرد. سال ۸۸ اشکالاتى که وارد شد، خسارتى که به کشور وارد کردند و نگذاشتند کشور و ملت طعم آراء چهل میلیونى را درست بچشد، به خاطر تخلف از قانون بود. یک عدهاى یا براى خاطر اغراض نفسانى، یا هدفهاى خلاف سیاسى، یا هرچه – حالا در آن زمینه نمیخواهیم قضاوتى بکنیم – از قانون تخلف کردند، خطا کردند، از راه غیر قانونى وارد شدند؛ هم به خودشان صدمه زدند، هم به ملت صدمه زدند، هم به کشور صدمه زدند. راه درست، راه قانون است. همه تابع قانون باشند، همه تسلیم قانون باشند. ۱۳۹۲/۰۲/۲۵
قرار دادن کشور در لبهی پرتگاه خشونت و خونریزی بر سر قدرت
البته درسال ۸۸ بعضى خطاى بزرگى را مرتکب شدند، کشور را در لبهى یک چنین پرتگاهى قرار دادند، یک مشکل اینچنینى را براى کشور تدارک دیدند؛ اما بحمدالله خداى متعال کمک کرد، ملت توانست از این مشکل عبور کند. ۱۳۹۲/۰۴/۳۰
ایستادگی غیرقانونی و غیر نجیبانه در مقابل جریان قانونی کشور
قراردادن کشور در لبه پرتگاه اختلافات و جنگ داخلی
من خواهش میکنم اگر چنانچه مسائل سال ۸۸ را مطرح میکنید، مسئلهى اصلى و عمده را در این قضایا مورد نظر و در مدّ نگاهتان قرار دهید؛ آن مسئلهى اصلى این است که یک جماعتى در مقابل جریان قانونى کشور، به شکل غیر قانونى و به شکل غیر نجیبانه ایستادگى کردند و به کشور لطمه و ضربه وارد کردند؛ این را چرا فراموش میکنید؟
اما در این قضایا، مسئلهى اصلى گم نشود. خب، در انتخابات سال ۸۸، آن کسانى که فکر میکردند در انتخابات تقلب شده، چرا براى مواجههى با تقلب، اردوکشى خیابانى کردند؟ چرا این را جواب نمیدهند؟ صد بار ما سؤال کردیم؛ نه در مجامع عمومى، نخیر، به شکلى که قابل جواب دادن بوده؛ اما جواب ندارند. خب، چرا عذرخواهى نمیکنند؟ در جلسات خصوصى میگویند ما اعتراف میکنیم که تقلب اتفاق نیفتاده بود. خب، اگر تقلب اتفاق نیفتاده بود، چرا کشور را دچار این ضایعات کردید؟ چرا براى کشور هزینه درست کردید؟ اگر خداى متعال به این ملت کمک نمیکرد، گروههاى مردم به جان هم مىافتادند، میدانید چه اتفاقى مىافتاد؟ مىبینید امروز در کشورهاى منطقه، آنجاهائى که گروههاى مردم مقابل هم قرار میگیرند، چه اتفاقى دارد مىافتد؟ کشور را لب یک چنین پرتگاهى بردند؛ خداوند نگذاشت، ملت هم بصیرت بهخرج دادند. در قضایاى سال ۸۸، این مسئلهى اصلى است.
برگرفته شده از KHAMENEI.IR
نظرات شما عزیزان: