تبادل لینک هوشمند

برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان ندای وحی و آدرس nedayevahi.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 4816
بازدید دیروز : 709
بازدید هفته : 5525
بازدید ماه : 132229
بازدید کل : 11189080
تعداد مطالب : 16946
تعداد نظرات : 80
تعداد آنلاین : 1


حدیث موضوعیاک مهدویت امام زمان (عج)اک آیه قرآناک

 
 
نویسنده : اکبر احمدی
تاریخ : دو شنبه 27 / 3 / 1396

و نادرستی به من نسبت ندهید ، چون که به خدا قسم به شما چیزی نشان نمی دهم جز آنچه پیغمبر ( ص ) به من یاد داده و عهد و پیمانی محکم تر از آنچه خدا از پیغمبرانش گرفته ، از آنها گرفت ، و فرمود : رو از من بگردانید ، تا دعایی که می خواهم ، بخوانم ، و شنیدند دعاهایی که مانندش را نشنیده بودند خواند و فرمود : رو بگردانید ، و چون روگرداندند ، دیدند از یک طرف باغ ها و نهرهایی است و از طرفی آتش فروزانی زبانه می کشد ، به طوری که در معاینه بهشت و دوزخ هیچ شک نکردند ، و آن که از همه خوش گفتارتر بود گفت : این سحر بزرگی است ، و به جز دو نفر همه کافر برگشتند ، و چون با آن دو نفر برگشت فرمود : گفتار اینها را شنیدند ؟
تا آن جا که فرمود : و چون به مسجد کوفه رسیدند دعاهایی خواند که سنگریزه های مسجد در و یاقوت شد ، و به آن دو نفر فرمود : چه می بینید ؟
گفتند : در و یاقوت است ، فرمود : اگر درباره امری بزرگتر از این هم خدا را قسم بدهم ، خواسته ام را انجام می دهد ، و یکی از آن دو هم کافر شد ، ولی دیگری ثابت ماند ، و حضرت به او فرمود : اگر از این در و یاقوت ها برداری پشیمان شوی و اگر هم برنداری پشیمان می شوی ، و حرص او را رها نکرد تا دری برداشت
و در آستین گذاشت ، و چون صبح شد دید در سفیدی است که کسی مثلش را ندیده ، گفت : یا امیرالمؤ منین من یکی از آن درها را برداشتم .
فرمود : برای چه ؟
گفت : می خواستم بدانم حق است یا باطل ؟
فرمود : اگر آن را به جای خود برگردانی خدا عوض آن بهشت را به تو می دهد ، اگر برنگردانی خدا جهنم را در عوض به تو می دهد ، و آن مرد برخاست و دُر را به جایی که برداشته بود برگرداند ، و حضرت آن را به سنگریزه مبدل کرد ، مانند سابق ، و بعضی گفتند : آن مرد میثم تمار بود ، و بعضی گفتند : عمرو بن حمق خزاعی . ( 2 )


3 - مسخ شدن به دست علی ( ع )

از عمار یاسر نقل است که گفت ، در مقابل علی ( ع ) بودم ناگاه بر آن حضرت مردی وارد شد و گفت : یا امیرالمؤ منین من پناهنده هستم به شما و شکایت دارم از مصیبتی که بر من وارد شده و مرا مریض کرده است . آن حضرت فرمود : قصه تو چیست ؟
عرض کرد : فلان شخص زن مرا گرفته و تفرقه انداخته است ، بین من و زوجه من جدایی انداخته است حال آنکه من شیعه شما هستم .
آن حضرت فرمان داد که آن فاسق فاجر را نزد من بیاور .
آن مرد شاکی به طلب آن مرد فاسق روانه شد او را در بازار بنی الحاضر ملاقات کرد و به او گفت : امیرالمؤ منین تو را می خواهد و او را به حضور آن حضرت آورد
. عمار یاسر می گوید : دیدم به دست علی ( ع ) چوب دستی ، وقتی مرد خیانتکار مقابل علی ( ع ) قرار گرفت ، آن حضرت فرمود : یا لعین بن العین الزنیم آیا ندانسته ای که من آگاه هستم به چشم خیانتکار و چیزهائی که در سینه پنهان است و نمی دانی که من حجت خدا در زمین هستم . به حرم مؤ منین تجاوز می کنی ؟ آیا از عقوبت من و از عقوبت خداوند ایمن شده ای ؟
سپس فرمود : ای عمار لباسهایش را بیرون آور عمار می گوید : لباسهایش را بیرون آرودم .
بعد فرمود : قسم به آن کسی که حبه را می شکافد و خلقت نموده خلق را ، قصاص مؤ من را غیر از من نمی گیرد .
پس با چوب دستی که در دست آن جناب بود به پهلوی آن مرد زد و فرمود : بنشین خدای تو را لعنت کند ، عمار یاسر گفت : به ذات حضرت حق قسم است که دیدم آن لعین را که خداوند به صورت لاک پشت او را مسخ کرده بود .
سپس آن حضرت فرمود : خداوند روزی کرد تو را در هر چهل روز یک آب آشامیدن و مسکن تو صحرای خشک و بی آب و علف است .
پس آن حضرت این آیه را تلاوت فرمود : ( و لقد علمتم الذین اعتدوا فی السبت و قلنا لهم کونوا قرده خاسئین ) این آیه راجع به مسخ شدن یهود به صورت میمون است . ( 3)





نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





موضوعات مرتبط: ویژه نامه ها
 
 
این وب سایت جهت بسط وگسترش فرهنگ قرآنی ، با لا بردن سطح آگاهیهای دینی اعتقادی تربیتی