تقوا، زيربناي تربيت
 

تبادل لینک هوشمند

برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان ندای وحی و آدرس nedayevahi.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 34257
بازدید دیروز : 344
بازدید هفته : 35116
بازدید ماه : 88394
بازدید کل : 10480149
تعداد مطالب : 16946
تعداد نظرات : 80
تعداد آنلاین : 1


حدیث موضوعیاک مهدویت امام زمان (عج)اک آیه قرآناک

 
 
نویسنده : اکبر احمدی
تاریخ : دو شنبه 21 / 5 / 1396

لزوم اصلاح نفس قبل از پيشوائي متّقيان

حالا چه كار بكنيم كه متّقيان به ما اقتداء بكنند؟ آن را وجود مبارك حضرت امير (ع) بيان كرده، فرمود: من نصب نفسه ل لنّاس ا ماماً فليبدأ ب تعليم نفس ه قبل تعليم غير ه(8). شما كه مي خواهيد امام ديگران باشيد، رهبر ديگران باشيد، الگو و اسوه جامعه باشيد؛ قبل از اينكه ديگران را اصلاح كنيد، خودتان را اصلاح كنيد، خودتان را ياد بدهيد. معلوم مي شود اگر ما چيزي را ياد گرفتيم، در آن زمينه كتاب هم نوشتيم؛ امّا باور نكرديم، عمل نكرديم، متخلّق نشديم، عالم نيستيم؛ چون:العلم نور يقذ فه الله ف ي قلب من يشاء (9)، علم نافع را نداريم. 

تقدّم تربيت خويش بر تعليم ديگران

فرمود: قبل از اينكه ديگران را ياد بدهي، خودت را ياد بده ! مگر انسان مي تواند خودش را ياد بدهد؟ اگر نمي داند كه بايد از ديگري ياد بگيرد. به تعبير جناب سنائي: از علم به عين آمد و از گوش به آغوش. آنها مي گويند: تلاش و كوشش بكن، بگو ما از علم رهيديم و به معلوم رسيديم. اگر اينچنين باشد، انسان علمش را معلوم مي كند، ذهنش را عين مي كند، مفهوم را مصداق مي كند و مي شود علم مجسّد؛ اين معناي تعليم نفس است. لذا در بخش ديگري از سخنان نوراني همان حضرت اين تعليم به تأديب تعبير شده است. فرمود: من نصب نفسه ل لنّاس ا ماماً فليبدأ ب تعليم نفس ه قبل تعليم غ ير ه. 
بعد نسبت به ديگران هم كه بخواهد معلم ديگران باشد، فرمود: فليكن تأديب ك ب سيرت ك لا ب ل سان ك (10). با زبان سخنراني كردن، با زبانه قلم چيز نوشتن خيلي آسان است. اين همه سخنراني ها كه هست، اين همه كتاب هائي كه هست؛ اما يك كسي بتواند تحولي در مخاطبانش ايجاد بكند؛ گفت آنكه يافت مي نشود، آنم آرزوست. بيان نوراني حضرت اين است كه شما با روش ورفتارتان جامعه را اصلاح كنيد، نه با حرف هايتان ! آن حرف هايتان گوشه اي از مشكلات را مي تواند حل كند.پس تا كسي خودش را تأديب نكند، سيره محققانه پيدا نكند كه روشمند نيست ! وقتي روشمند نبود نمي تواند با سيره،مردم را تربيت كند ! قهراً سخنراني هم همين آثار اندكي را دارد كه مي بينيد. 

برتري تربيت كننده خويش بر تربيت كننده ديگران

بعد فرمود: و معلّ م نفس ه و مودّ بها احقّ ب الجلال م ن معلّ م النّاس و مودّبهم (11). ما موظفيم كه جامعه فرهنگيان را، معلمان را گرامي بداريم. اگر كسي معلم جامعه بود، حرمتش را نگه داريم، احترام بكنيم و مانند آن. اما اگر كسي معلم جامعه نيست، معلم خودش است، خودش را خوب ساخت؛ او را بيشتر بايد گرامي بداريم. فرمود: كسي كه خود را خوب ساخت، اين جلالمند تر از كسي است كه معلم زباني يا قلمي ديگران است.ما اگر جامع هر دو كار شديم، طوبي لنا و حسن مآب. هم خودمان را ساختيم، هم جامعه اي را متحوّل كرديم؛ ديگر فرشتگان به استقبال انسان مي آيند و ملائكه تجليل مي كنند. 

شدت لذّت مومنان به هنگام مرگ

همين كه انسان مختصري از آثار مرگ در او پيدا شد، تمام محصولش را در آن وقت مي بيند كه چه گروهي به حضور او مي آيند، چه گروهي استقبال مي كنند، چه نشاطي او دارد ! مرحوم كليني (رض) از امام (ع) نقل كرده است كه هيچ لذّتي براي مومن بالاتر از لذّت مرگ نيست، چون هيچ فشاري ندارد. يك بيان لطيفي سيّدنا الاستاد مرحوم علامه طباطبائي داشتند، مي فرمودند: اين شهداء، مخصوصاً شهداي كربلا؛ اينها كه در خونشان دست و پا مي زنند در ميدان جنگ، خيلي ها خيال مي كنند اينها در حال احتضارند و رنج مي برند ! ايشان مي فرمودند كه: شهيد كه تير خورده، در خونش دست و پا مي زند؛ مثل يك انساني است كه در نيمروز سوزان در يك استخر خنك دارد شنا مي كند؛ هيچ رنجي ندارد ! 
از وجود مبارك امام باقر (ع) سؤال كردند: شهداي كربلا اين همه تير و دشنه و شمشير راچه جور تحمّل كردند؟ حضرت فرمود: آنها فشاري احساس نمي كردند ! مثل اينكه شما با دو انگشت تان مقداري پوست يا گوشت يكي از انگشتها را فشار بدهيد. اين دو تا انگشت اگر يك مختصر گوشت انگشت ديگر را فشار بدهد، مگر چه قدر درد مي آيد؟ فرمود: آنها بيش از اين احساسي نداشتند ! خانواده هايشان رنج مي برند كه آنها در شعله دارند مي سوزند، امّا آنها مثل اينكه در استخر دارند شنا مي كنند. 

چگونگي قرار گرفتن مومنان و كافران در رحمت و عذاب

بعضي ها بااينكه در آب اند، ولي در آتش اند. تعبير قرآن كريم در باره طوفان نوح اين است كه: اين كفّار غرق شدند: اغر قوا فادخ لوا ناراً (12)، نه ثمّ ادخ لوا. با ( فاء ) تفريع تعبير كرد، فرمود: همين كه رفتند در آب، رفتند در آتش؛ نه اينكه بعد از اينكه آبها كنار رفت و تمام شد و زمين خشك شد، سوخت و سوز اينها شروع شد؛ ثمّ ادخ لوا نيست ! اغر قوا فادخ لوا ناراً.چون آني كه بايد بسوزد، در آب هم مي سوزد. بنابراين اصحاب اخدود اينجور نبودند. آنها سوختند، امّا مثل اينكه ف ي روضه م ن ر ياض الجنّه دارند دست و پا مي زنند. 
گرچه آتش براي مومن ممكن است گلستان نباشد، پوست بدنش را بسوزاند؛ امّا سوخت و سوز يك مطلب است، درد و احساس مطلب ديگر است. اينها دردي احساس نمي كنند؛ كسي كه در راه رضاي خدا و حفظ نظام اسلامي تلاش و كوشش بكند، حافظ خون شهداء و ايثارگران و تلاش جانبازان باشد، اين دردي احساس نمي كند؛ چون مهمان ذات أقدس له است. خداي سبحان آن بيان نوراني را در قرآن كريم فرمود، وجود مبارك حضرت امير هم اين بيان را كه مي تواند شرح و تفسير آن آيه باشد، به ما آموخت. فرمود: اگر كسي خود را خوب ساخت، اين شايسته تر است به ا جلال و تجليل و تكريم تا كسي كه فقط براي مردم سخنراني مي كند. اگر كسي،هم خودش را خوب ساخت، هم بتواند جامعه اي را متحوّل كند، مخصوصاً حوزويان و دانشگاهيان را؛ طوبي له و حسن مآب. 
بيانات حضرت آيت الله جوادي آملي (مدظلّه العالي) در جلسه درس اخلاق در ديدار با جمعي از طلاب، فضلاء، دانشجويان و اقشار مختلف مردم - قم ؛ آذر 1384 

پی نوشتها :

(1) ر. ك: قمر/ 55 
(2) ر. ك: بحار الأنوار/ 79/ 303 
(3) نجم/ 8 
(4) منيه المريد/ 123 
(5) الكافي/ 1/ 91 
(6) فرقان/ 74 
(7) انعام/ 122 
(8) نهج البلاغه/ حكمت 73 
(9) مصباح الشريعه/ 16 
(10) نهج البلاغه/ حكمت 73 - با تلخيص 
(11) نهج البلاغه/ حكمت 73 
(12) نوح/ 25


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





موضوعات مرتبط: مربیان ببینند
 
 
این وب سایت جهت بسط وگسترش فرهنگ قرآنی ، با لا بردن سطح آگاهیهای دینی اعتقادی تربیتی