تبادل لینک هوشمند

برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان ندای وحی و آدرس nedayevahi.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 1637
بازدید دیروز : 6151
بازدید هفته : 1637
بازدید ماه : 49465
بازدید کل : 10376391
تعداد مطالب : 16946
تعداد نظرات : 80
تعداد آنلاین : 1


Alternative content


حدیث موضوعیاک مهدویت امام زمان (عج)اک آیه قرآناک
 
 
نویسنده : اکبر احمدی
تاریخ : یک شنبه 29 / 3 / 1394

رمضان ؛ ماه خودسازى

خودسازى از خودشناسى آغاز مى‏شود. نخست ‏باید خود را شناخت تا بتوان خود را ساخت، چرا كه با خودشناسى، خداشناسى ‏تحقق مى‏یابد و اگر خدا را شناختیم، خود را ساخته‏ایم.

در آغاز باید دید چرا پدید آمده‏ایم؟ و هدف از پیدایش و خلقت ما چیست؟ خداوند در قرآن كریم تصریح كرده ‏است كه:« و ما خلقت الجن و الانس الا لیعبدون، من جن و انس را نیافریدم، جز براى این‏ كه عبادت كنند.»

در تفاسیر زیادى «لیعبدون‏» به معناى «لیعرفون‏» آمده‏است، یعنى هدف از خلقت ‏شناخت است وگرنه عبادت فقط نماز و روزه و در سجاده نشستن و خدا را نیایش كردن‏ نیست. نماز و روزه و ...، شعبه‏اى ازعبادت است كه عبادت اجتماعى اهمیتش‏ كم‏تر از آنها نیست ، زیرا درآن جا انسان فقط به خود مى‏اندیشد، وعبادت در معناى ‏گسترده‏تر با دیگران و به دیگران اندیشیدن است. عبادت، دردشناسى و دردزدایى است.

چگونه خلیفة الله شویم ؟

عبادت، در جمع زیستن و براى جمع زیستن است. این كه عبادت بیش‏تر به صورت جمعى مطرح مى‏شود و بر مسجد و جمعه و جماعت تاكید مى‏شود، براى این است كه شناخت انسان به خویش منحصر نشود و به دیگران نیز سرایت ‏كند. ما آفریده نشده‏ایم كه تنها گلیم خود را ازآب بیرون بكشیم بلكه باید درمتن قرار بگیریم نه در حاشیه. در جمع زندگى كنیم نه در دیر. به فكر چاره‏جویى ازدیگران باشیم نه تنها چاره‏جویى از خویشتن . به هرحال، بحث ما درباره شناخت نیست ‏كه بحثى است طولانى و از آن مى‏گذریم. اما آن‏ چه گفتنى است، این است كه انسان‏ چگونه باید خود را بسازد و چگونه باید خود را آماده كند تا انسانى الهى گردد، تا قابلیت ‏خلیفة الله شدن پیدا كند. خودسازى به این است كه منش خود را به ‏گونه‏اى تغییر دهیم كه پروردگار مى‏خواهد، و به عبارت دیگر: اگر هم طبیعت ما مایل ‏به تكبر و خودخواهى است، باید نفس خویشتن را چنان ریاضت دهیم كه از فراز كبر و نخوت فرود آید و به تواضع و فروتنى گراید. اگر طبیعت ما، به بخل تمایل بیشترى ‏دارد، چون این صفت مورد نكوهش خداوند و تمام پیامبران و اولیاء و خردمندان‏ مى‏باشد، پس باید از آن دست‏ برداشت و سخاوتمند شد. خلاصه باید صفات سلبیه (منفى) را از قلب زدود، چنان كه صفات ثبوتیه را چون جامه‏اى تمیز و زیبا در بر كرد.

چه باید كرد ؟

باید قلب را از آن چه در نظر مولا و پروردگارمان ناخوشایند و مكروه است، پاك‏ كرد و باید تمام اعضاء و جوارح را در راه رضایش به كار گرفت.

خویشتن را باید به حلم و بردبارى عادت داد كه آن درجه و مقام آدمى را والا برد ودر میان مردم مایه شرف و عزت باشد و با نیكان و بزرگان هم صحبت ‏شود و از هرچه ‏مایه پستى و تن ‏پرورى و تنبلى است دور سازد و آن چه كه انسان را به خدایش نزدیك‏ و مقرب مى‏كند، به آن سوى سوق دهد و عاقبت‏ خیر و نیك فرجامى، ثمره و نتیجه‏اش ‏باشد.

باید به عفت و پاكدامنى روى آورد و از آن‏ چه مایه نفرت و خجلت ‏باشد و شخصیت ‏انسان را لكه‏دار و ننگ بار سازد، دورى جست. باید صبر را پیشه خود ساخت تا به ‏یقین و رضا برسد و تسلیم در برابر اوامر حق باشد و تنگناها و محنت‏ها و رنج‏ها وسختى‏ها و تنگدستى‏ها و رویدادهاى تلخ روزگار، او را از پاى درنیاورد.

باید به سوى تكامل عقل و روح گام برداشت و با تكیه بر دو بال تقوا و عمل، به‏ اوج عزت و عظمت و خدا خواهى رسید. باید در مقابل لذات زودگذر دنیایى به سلاح‏ تقوا، ورع، پارسایى و زهد مسلح شد تا رستگار شویم و به بهشت رضوان نایل آییم كه:« و رضوان من الله اكبر.»

باید آن چنان بر خویشتن مسلط بود و نفس سركش را مهار كرد كه نه مدح و درود دیگران، و نه فحش و ناسزاى آنها در روحیه فولادین و با صلابتش تاثیر گذارد.

باید خود نگهدار بود از آن‏ چه نارضایتى حق در بردارد، نه آن ‏چه خویشتن بخواهد یا نخواهد كه در برابر امر مولا خودى نیست كه مطرح باشد. باید از شر و بدى و رذایل اخلاقى و عادت‏هاى ناپسند و منش‏هاى زشت و كارهاى قبیح، دور شد چنان‏ كه به‏ خیرخواهى ، راستگویى ، امانت ، فضیلت ، اخلاق نیكو و خصال پسندیده، متخلق شد.

باید به فكر امروز و فرداى خود بود و براى فردا كه دیرهم نیست آماده شد و براى جهان جاویدان و ابدى، توشه برداشت.

باید با استقامت و پایدارى، نه ازحوادث و رویدادهاى تلخ ترسید و نه از ملامت ‏ملامت كنندگان و سرزنش نادانان، خم به ابرو آورد؛ بلكه فقط خدا را در نظر داشت و راه خدا را دنبال كرد و پیوسته از او خواست كه توفیق هدایت در صراط مستقیمش به‏ وى بخشد: «اهدنا الصراط المستقیم‏».

باید محبت، دوستى، همكارى، غم‏خوارى، ایثار، گذشت، بخشش و نرمش را جایگزین ‏نفرت، خشم، كینه، خودپسندى، خودمحورى، آز و تندخویى نمود.

باید از زندگى دیگران عبرت گرفت، نه خود عبرت دیگران شد. و ده‏ها باید و نباید در این جا خودنمایى مى‏كند كه اگر انسان به فطرت و سرشت‏ خویش بنگرد، به آنها پى‏خواهد برد، و ماه رمضان، هنگام آن است كه انسان را متوجه خویشتن كند و فطرت‏ خفته‏اش را بیدار سازد و از راه تفكر و اندیشیدن كه برترین عبادت است او را به خودسازى وادارد.

لحظه های ماه رمضان را غنیمت شماریم

 برادران ! خواهران ! ماه خدا فرا رسیده است، جا دارد كه ‏بیش‏ترین استفاده را ازآن بنماییم. نگذارید ساعتى، بلكه لحظه‏اى از این ماه‏ مبارك به هدر رود. در این ماه، سرنوشت ‏یك ساله، بلكه سرنوشت تمام عمر تعیین ‏مى‏شود.

هشیار باشیم، مبادا ساعتى بى‏انگیزه، بى‏توجه و بى‏هدف بگذرد و از عیدى و جایزه ‏الهى در روزعید فطر خداى نخواسته بى‏بهره و محروم بمانیم كه هیچ زیانى از آن ‏سخت‏تر و زیان ‏بارتر نیست! در روایت آمده است كه رسول خدا صلى‏الله علیه و آله وسلم قبل از ماه رمضان خطبه‏اى خواند و در آن خطبه فرمود:

«اى مردم! جبرئیل به دیدار من آمد و گفت: یا محمد! هركه نام تو را بشنود وبر تو صلوات نفرستد، از رحمت‏ خدا دور باشد. یا محمد! هر كه ماه رمضان را دریابد و مورد مغفرت و آمرزش پروردگار قرار نگیرد و از دنیا برود، خداوند او را ازرحمتش دور خواهد كرد. اى پیامبر آمین بگو. من هم آمین گفتم‏ .» (1)

دراین ماه خودسازى، درهاى بهشت ‏بر روى مومنان گشوده مى‏شود و درهاى جهنم بسته‏ مى‏شود، نباید كارى كرد كه در اثر آن كار، درهاى بهشت ‏بر رویمان بسته و درهاى ‏دوزخ گشوده شود.

در این ماه پربركت چنان كه از روایات استفاده مى شود بهشت را زینت مى‏دهند و پاداش كارهاى خیر و عبادت ها و راز و نیازها دو برابر مى‏گردد.

رسول خدا صلى الله علیه و آله وسلم فرمود: «شهر رمضان شهرالله عز و جل و هو شهر یضاعف الله فیه الحسنات و یمحو فیه السیئات، و هو شهر البركة، و هو شهرالانابة، و هو شهر التوبة، و هو شهرالمغفرة ، و هو شهرالعتق من النار و الفوز بالجنة.

الا فاجتنبوا فیه كل حرام و اكثروا فیه من تلاوة القرآن و سلوا فیه حوائجكم واشتغلوا فیه بذكر ربكم و لا یكونن شهر رمضان عندكم كغیره من الشهور فان له ‏عندالله حرمه و فضلا على سائر الشهور، ولا یكونن شهر رمضان، یوم صومكم كیوم ‏فطركم .‏» (2)

ماه رمضان، ماه خداى عزوجل است كه در آن پاداش كارهاى نیك دو برابر مى‏شود و گناهان زدوده مى‏شود.

ماه رمضان، ماه بركت و افزایش است.

ماه رمضان، ماه بازگشت و انابه است.

ماه رمضان، ماه توبه است.

ماه رمضان، ماه آمرزش گناهان و مغفرت است.

ماه رمضان، ماه آزادى و رهایى از جهنم و دستیابى به بهشت است.

پس اى مردم! درماه رمضان از هر كار بد و حرامى دورى كنید و درآن بسیار قرآن بخوانید و تمام ‏اوقاتش را به یاد و ذكر پروردگارتان مشغول شوید. مبادا ماه رمضان نزد شما مانند دیگر ماهها باشد، چرا كه بر دیگر ماهها حرمت و برترى دارد. حضرت امیرالمومنین ‏علیه‏السلام مى‏فرماید: "علیكم فى شهر رمضان بكثرة الاستغفار والدعاء، فاما الدعاء فیدفع البلاء عنكم و اما الاستغفار فتمحى به ذنوبكم ." (3) ; بر شما باد، در ماه ‏رمضان، به بسیار دعا كردن و استغفار نمودن چرا كه دعا بلا را از شما دور مى‏سازد و استغفار، گناهانتان را مى‏زداید .» به ‏هر حال، ماه رمضان ماه خودسازى است و كمترین خودسازى به این است كه انسان خودى را براى خویشتن نشناسد و خدا را مالك ‏خود بداند كه اگر چنین بود، خدا را خواهد شناخت و حق عبودیت پروردگار را ادا خواهد كرد و از هر چه رنگ ضد خدایى دارد، دور خواهد شد. خودسازى و جدا شدن از تعلقات و هواهاى نفسانى، منشا تمام كمالات و ملكات و فضائل انسانى است و اگر كسى ‏توانست ‏خود را از تعلقات مادى برهاند، و به ظواهر زود گذر دنیا بى‏اعتنا باشد، بى‏گمان به خدا توجه خواهد كرد و به سوى تكامل روانه خواهد شد و این بالاترین ‏پیروزى و سرفرازى انسان است. خدا مى‏داند تمام مفاسد جهان و ظلم‏ها و تعدى‏ها و تجاوزها و گردن كشى‏ها در اثر خودبینى و هوا پرستى است، لذا در قرآن كریم همواره‏ تزكیه و تربیت مقدم بر تعلیم وآموزش ذكر شده ‏است و خودسازى، یعنى تزكیه نفس و ماه‏ رمضان به حق ماه تزكیه و تطهیر نفس است. پس بیایید باهم در این ماه بزرگ ‏آهنگ تقرب به خدا را بجوییم تا در درگاهش ره یابیم و در روز رستاخیز سفید روى گردیم.

فرازی از نیایش های امام سجاد علیه السلام

در پایان فرازى زیبا از نیایش‏هاى امام سجاد (ع) را یادآور مى‏شویم، باشد كه صحیفه سجادیه همواره الگوى ما در زندگى باشد:

" اللهم و انت جعلت من صفایا تلك الوظائف، و خصائص تلك الفروض شهر رمضان، الذى اختصصته من سائر الشهور و تخیرته من جمیع الازمنه و الدهور، و آثرته على كل‏ اوقات السنه بما انزلت فیه من القرآن و النور و ضاعفت فیه من الایمان، و فرضت ‏فیه من الصیام، و رغبت فیه من القیام، و اجللت فیه من لیله القدر التى هى خیر من الف شهر، ثم آثرتنا به على سائر الامم و اصطفیتنا بفضله دون اهل الملل، فصمنا بامرك نهاره، و قمنا بعونك لیله، متعرضین بصیامه و قیامه لما عرضتنا له من ‏رحمتك و نسبتنا الیه من مثوبتك و انت الملى بما رغب فیه الیك، الجواد بما سئلت ‏من فضلك القریب الى من حاول قربك. " (4) .

«خداوندا! از كارهاى برگزیده و واجبات ویژه ، ماه رمضان را قرار دادى ؛ ماهى كه آن را از میان دیگر ماهها برگزیدى، و از میان ‏تمام زمان‏ها و روزگاران، آن را انتخاب نمودى، و بر جمیع اوقات سال برتریش ‏بخشیدى و انتخاب آن به دلیل قرآن و نورى است كه درآن ماه فرو فرستادى، و ایمان ‏را درآن دو برابر ساختى و روزه‏اش را واجب، و شب زنده‏دارى را براى عبادت در آن‏ ترغیب فرمودى و شب قدر را كه از هزار شب برتر است در آن عظمت‏ بخشیدى و گرامى ‏داشتى، سپس ما را به وسیله آن ماه برتمام امتها برگزیدى و به سبب فضیلتش ما را به دیگر پیروان ادیان برترى بخشیدى، پس به فرمان تو روزش را روزه مى‏داریم‏ و به یارى تو شبش را به عبادت مى‏پردازیم، در حالى كه با صیام و قیامش، خویش را مشمول دعوتى كه ما را در معرض آن قرار داده‏اى، مى‏سازیم، و آن را سبب دریافت‏ پاداش تو مى‏سازیم و تو برآن چه از درگاهت درخواست ‏شود، توانایى و به آن چه كه ‏از فضل و احسانت مسالت گردد بخشاینده‏اى و به كسى كه آهنگ تقرب به تو جوید نزدیكى .‏»

 آخرین سخن این كه امیدواریم خداوند ما را توفیق عبادت خصوصا در این ‏ماه مبارك بخشد و مستوجب مغفرت و آمرزش درگاهش قرار دهد.

سید محمد جواد مهرى

پى‏نوشتها:

1- المقنعه، ص 308 .

2- فضائل الاشهر الثلاثه، ص‏95 .

3- وسائل الشیعه، ج‏7، ص‏220 .

4- صحیفه سجادیه، دعاى 45.

موضوعات مرتبط: lماه ضیافت خدا
نویسنده : اکبر احمدی
تاریخ : یک شنبه 29 / 3 / 1394

چگونه در پناه قرآن باشیم؟

 

چکیده

دو سوره ناس و فلق" معوذتان یا معوذتین" نامیده می شوند. زیرا از ویژگی های این دو سوره، این است که با خواندن این دو سوره می توان خود یا کس دیگری را " تعویذ" کرد.

تعویذ یعنی در پناه قراردادن، دفع شر کردن و حفظ نمودن. به عبارت دیگر، خواندن این دو سوره باعث دفع بعضی از شرور و آفات خواهد شد. و مُعوذ، اسم فاعل تعویذ و به معنای تعویذ کننده، در پناه قرار دهنده و حفظ کننده است.

کلید واژه ها:

کلمه"رب" به معنای" مالک و صاحب اختیار" است. مثل" رب البیت"؛ یعنی صاحب و مالک خانه و لزوماً به معنای" پرورش دهنده" است.

" خناس" یعنی " آن که خود را بسیار عقب می کشد و پنهان می شود." در روایت آمده است که: شیطان بینی خود را بر قلب انسان می گذارد ( به سراغ انسان می آید)، ولی وقتی این انسان به یاد خدا افتاد، خود را عقب می کشد و مخفی می شود" فاذا ذکر الله خَنسَ"(علل الشرایع/ ص 526). لذا شیطان، خناس نامیده شده است. یعنی بسیار عقب نشینی کننده و پنهان شونده.

آشنایی با کلمات و نیز الگوهای زبانی به کار رفته در قرآن کریم، در فهم معانی ظاهری این کتاب مقدس، نقش بسیار مهمی دارد، ولی متأسفانه عربی آموختگان کشور ما، از زبان عربی، بیشتر با قواعد آن، اعم از صرف یا نحو، آشنایی دارند و از لغت و نیز" الگوهای جمله" (SENTENCE STRUCTURE) عموماً غافلند.

در این مقاله سعی خواهد شد، به خواست خداوند متعال مختصری درباره ریشه یابی لغات سخن گفته شود.

بحث را از سوره مبارکه" ناس" شروع می کنیم . البته در آغاز و پیش از شروع توضیح واژه ها و مفردات این سوره، بی مناسبت نیست درباره نام دیگر سوره ناس که در واقع نام مشترک دو سوره ناس و فلق است توضیح مختصری بدهیم.

دو سوره ناس و فلق، معوذتین یا معوذتان- با کسر واو(رازی/461)- نیز نامیده می شوند. معوذ اسم فاعل از تعویذ است. تعویذ یعنی" چیزی را در پناه چیز دیگر قرار دادن". عوذه: وقاه (راغب/352) و این دو سوره از این جهت، معوذتین نامیده شده اند که با " قل اعوذ" آغاز می شوند ( ابن منظور3/499، زبیدی5/382) یعنی انسان با خواندن این دو سوره، خود را- یا کس دیگر را- در پناه خداوند قرار می دهد. از جمله ویژگی هایی که برای این دو سوره، در روایت ذکر شده است، دفع بعضی از شرور و آفات است. برای مثال در روایتی از امام باقر علیه السلام، چنین نقل شده است:

رسول اکرم صلی الله علیه و آله به بیماری سختی مبتلا شده بودند و از درد شدیدی رنج می بردند، جبرائیل و میکائیل علیهماالسلام، به خدمت ایشان آمدند. جبرائیل بالای سر آن حضرت و میکائیل پایین پای ایشان نشستند. آن گاه جبرائیل با " قل اعوذ برب الفلق" و میکائیل با" قل اعوذ برب الناس" آن حضرت را تعویذ کردند.(طبرسی10/560) یعنی برای دفع شر از آن حضرت، این دو سوره را برایشان خواندند.

و نیز نقل کرده اند که رسول اکرم (ص) بعد از این که، کسی درصدد سحر کردن ایشان برمی آمد، خود را با این دو سوره" تعویذ" می کردند و نیز دو فرزند دلبند خود، امام حسن و امام حسین علیهماالسلام را نیز با این دو سوره تعویذ می نمودند.( ابن منظور 3/499)

واژه های سوره ناس

از بین کلمات این سوره، سه واژه"رب"، " وسواس و وسوسه" و" خناس" را توضیح می دهیم.

رب

" رب" را معمولاً مربی و پرورش دهنده معنی می کنیم. ولی باید در نظر داشت که در عربی قدیم، این کلمه بیش تر معنای" مالک" و " صاحب اختیار" را می رسانده است. برای مثال:

الرب: المالک ( زمخشری1/10)

رب کل شیء: مالکه ( رازی، 228)

الرب هو الله عزوجل، هو رب کل شیء ای مالکه ( ابن منظور1/399).

رب کل شیء مالکه و مستحقه و قیل: صاحبه و یقال: فلان رب هذا الشیء ای ملکه له و کل من ملک شیئاً فهو ربه.(همان)

ربه یربه ربا: ملکه ... و انه لمربروب بین الربوبة ای لمملوک. و العباد مربوبون الله- عزوجل- ای مملوکون. (همان/400)

و نیز گفته می شود:

لان یربنی فلان احب الی من ان یربنی فلان. یعنی اگر فلانی مالک من بشود و من برده او گردم، برایم محبوب تر است تا فلانی مرا مالک گردد و مرا برده خود کند.( ابن منظور 1/400، زمخشری1/10).

یا در داستان اصحاب فیل آمده است که وقتی ابرهه به اطراف مکه رسید و آنجا اردو زد. مردم از ترس، به کوه های اطراف گریختند و سپاهیان او 200 شتر عبدالمطلب را غارت و تصاحب کردند. جناب عبدالمطلب به نزد او رفت و درباره شتران خود از وی پرسید. ابرهه گفت: فکر می کردم تو مرد بزرگی هستی، ولی الان از چشمم افتادی. من آمده ام این خانه را که دین و آیین و شرافت آباء و اجدادی شما به آن بستگی دارد، نابود کنم، ولی تو به دنبال تعدادی شتر هستی که از تو گرفته اند!

فقال:انا رب الابل و للبیت رب سیمنعه. (زمخشری4/798)، یعنی گفت: من مالک شتران هستم و این خانه هم مالکی دارد که آن را حفظ خواهد کرد.

پر واضح است که منظور جناب عبدالمطلب این نبوده است که: من پرورش دهنده شتر هستم یا شتر چرانم! و یا این خانه پرورش دهنده ای دارد!!

پس به هر حال معنای اصلی رب،- همان طور که در مثال های فوق روشن شد، عبارتست از: مالک و صاحب اختیار. پس " رب الناس" یعنی " مالک و صاحب اختیار مردم"

بی مناسبت نیست در این جا به این نکته اشاره کنیم که: با توجه به این معنی" رب"، " عبد" بودن، مردم و نیز تمامی آنچه در جهان است، بهتر روشن می شود. زیرا" عبد" یعنی" برده"، و" مملوک".

ما عادت کرده ایم" عبد" را به معنای" بنده" ترجمه کنیم، حال آن که" عبد" یعنی" برده"، " آن که در مالکیت کسی قرار می گیرد و مالک و صاحب اختیاری دارد."

خداوند رب است و هر چه در آسمان ها و زمین است" عبد" و" مملوک" است." ان کل من فی السموات و الارض الا اتی الرحمن عبدا"( مریم:93) و لذا وقتی انسان سر به سجده می گذارد و می گوید: سبحان ربی الاعلی و بحمده، چه زیبا است که در نظر آورد، در واقع در مقابل مالک و صاحب اختیار خود، و نه پرورش دهنده خود، سر به خاک تسلیم می ساید و اظهار ذلت، کوچکی و بردگی می کند و می گوید:پاک و منزه و بی عیب است، مالک و صاحب اختیار من، این برده بی مقدار، و به حمد و ستایش او مشغولم.

وسواس، یوسوس

نخست توضیحی درباره وزن این کلمه می دهیم: " وسواس" اسم مصدر است، ولی به خاطر مبالغه، به معنای وصفی به کار رفته است. ولی وسواس با کسر واو، مصدر است ( زمخشری4/823). به کار بردن مصدر یا اسم مصدر به جای صفت در عربی شایع است، مثل " زید عدل" به جای" زید عادل".

اما معنای آن:

" وسوسة" یعنی سخن گفتن پنهانی. وسوسه: کلمه کلاماً خفیا. و نیز الوسواس: همس الصائد و الکلاب و هوالصوت الخفی

( زبیدی9/31). وسواس یعنی صدای آهسته صیاد و سگ های[او] و آن عبارتست از صدای پنهان و آهسته. مخفی نماند که " همس" یعنی صدای آهسته؛ صدای ظریف زیور آلات را نیز" وسواس" گویند(همان).

پس " وسواس" در معنای وصفی یعنی کسی که آهسته سخن می گوید و بی سر و صدا حرف می زند.

گویی شیطان بی سرو صدا و آرام به سراغ طعمه خود می رود و آهسته و مخفیانه با او سخن می گوید. و " یوسوس" نیز یعنی آهسته و بی سر و صدا سخن می گوید.

خناس

" خناس" صیغه مبالغه از ماده " خُنوس" است. خنوس یعنی پنهان شدن بعد از آشکار بودن. الاختفاء بعدالظهور،( طبرسی10/559) و نیز به معنای عقب رفتن و کناره گیری کردن است." خنس" تأخر و انقبض،( زبیدی 8/268) برای این که به معنای ماده " خنس" بهتر پی ببریم، خوب است به آیه شریفه " فلا اقسم بالخنس" (تکویر: 15) نیز اشاره کنیم . خداوند در این آیه به " خنس" قسم یاده کرده است. " خنس" جمع مکسر بر وزن" فُعّل، و مفرد آن:" خانس" است. مثل: ساجد و سُجّد، راکع و رُکع.

صرف نظر از گفته های مفسران درباره " خنس" و این که مراد از این کلمه در آیه مورد بحث چیست، اگر به آیه بعدی مراجعه کنیم، درمی یابیم که " خنس" یعنی چیزهایی که حرکت می کنند و سپس پنهان می شوند ( الجواری الکنس). " جواری" جمع جاری، به معنای چیزهایی است که حرکت و جریان دارند. و" کنس" جمع کانس، به معنای آهوانی است که در کِناس خود مخفی می شوند. " کناس" یعنی مکان و مأوایی لابه لای درختان که آهو خود را در آن جا پنهان می کند ( محمود شلتوت و دیگران2/501). پس خنس، هر چه و هر که باشند، یکی از ویژگی هایشان پنهان شدن بعد از آشکار شدن است.

بعضی از مفسران خنس را در این جا به معنای سیاره های خاص دانسته اند که پس از طلوع و سیر و حرکت در فلک خود، مجدداً غروب می کنند و پنهان می شوند (طباطبائی 20/239). پس کاملاً روشن می شود که : خناس یعنی" بسیار کناره گیری کننده و عقب رونده یا بسیار مخفی شونده و" وسواس خناس" یعنی" آن که آهسته و بی سر و صدا و بدون جلب توجه به سراغ انسان می آید و با او سخن می گوید و بسیار مخفی می شود و عقب می نشیند."

در روایتی از پیامبراکرم(ص) چنین آمده است:

" ان الشیطان واضع خطمه علی قلب ابن آدم فاذا ذکرالله سبحانه خنس"( طبرسی10/561) شیطان بینی(منقار) خود را بر قلب انسان می گذارد. وقتی او به یاد خدا بیفتد شیطان عقب نشینی می کند و پنهان می شود.

و ظاهراً به همین خاطر، خداوند، شیطان را" خناس" نامیده است.

منابع:

1. قرآن کریم.

2. تاج العروس من جواهرالقاموس. محمد مرتضی الزبیدی، دارالفکر، بیروت، 1414ه، 1994م.

3. الکشاف عن حقائق غوامض التنزیل. محمودبن عمرالزمخشری، دارالکتاب العربی، بیروت، بدون تاریخ.

4. لسان العرب، محمدبن مکرم، ابن منظور افریقی، نشر ادب الحوزة، قم، 1405ه.ق، 1363 ه.ش.

5. مجمع البیان علوم القرآن. ابوعلی فضل بن الحسن الطبرسی، رابطة الثقافة الاسلامیة، تهران1417ه، 1997م.

6. مختار الصحاح. محمدبن ابی بکر الرازی، مؤسسة الرسالة بیروت، 1413ه. 1992م.

7. معجم الفاظ القرآن الکریم، مجمع اللغة العربیة قاهره. محمود شلتوت و دیگران، انتشارات ناصرخسرو، قم، 1363ه.ش.

8. المیزان فی تفسیر القرآن، محمد حسین طباطبائی، مؤسسة الاعلمی للمطبوعات، بیروت، 1417ه. 1997م.

9. المفردات. ابوالقاسم الحسین بن محمد الراغب الاصفهانی، المکتبة المرتضویه، تهران، بدون تاریخ.

"دکتر حمیدرضا مستفید"، مجله گلستان قرآن.

موضوعات مرتبط: lماه ضیافت خدا
نویسنده : اکبر احمدی
تاریخ : پنج شنبه 28 / 3 / 1394

رمضان، ماه عبادت و بندگی و راز و نیاز با معبود جهان است در روایات اسلامی تاکید شده که در این ماه با توجه و خضوع بیشتر، نمازها را بجا آورند و از نمازهای مستحبی در شب و روز غفلت نورزند و بدین ترتیب با یک تمرین یک ماهه همه مومنین به عبادت خالصتری موفق می شوند و جانها به خدا نزدیک تر می گردد.
رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم در این زمینه می فرماید: و هر کس در این ماه رمضان نماز مستحبی بجا آورد خداوند، برائت او را از اتش دوزخ خواهد نوشت.
و نیز از رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم روایت شده: «هر کس از شما در این ماه دو رکعت نماز برای خدای عز و جل و بزرگ بخواند خوداوند او ار خواهد آمرزید.» (امالی شیخ صدوق، ص33)
حضرت صادق علیه السلام می فرماید: «همواره پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم چون ماه رمضان فرا می رسید نمازهای بیشتری بجا می آورد و من نیز در ماه رمضان ، افزونتر می خوانم و شما نیز افزونتر بخوانید» (وافی، ج2، ص66)

افطاری دادن

موضوع افطاری دادن به روزه داران و تقدیر از این بندگان صالح و پاک از سنت های سابقه دار اسلامی است که در تمامی اعصار و قرون مورد اهتمام مسلمانان بوده و نه نتها در اعصار پیامبر و امام علیهم السلام رایج بوده بلکه در عصرهای دیگر نیز همچنان به قوت خود باقی بوده و می باشد.
روزه داران با پیروزی بر هوای نفس قلب هایشان را از هر گونه کینه و تفرقه پاک می کنند و کدورتهایی را که ممنشاء شیطانی دارد مبدل به صفا و صمیمیت می سازند و ماه رمضان بهترین فرصت برای این دگرگونی و عالی ترین فصل برای وحدت در قلب های موحدین است.
رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم به این نکته مهم توجهی خاص فرموده و به مسلمین دستور می فرماید که برای ایجاد اتحاد و انسجام میان همه اقشار جامعه همدیگر را به بهانه افطار دعوت کنید تا در سایه ماه رمضان اتحاد و اتفاق هر چه بیشتر میان مسلمانان ریشه بدواند. در این باره آن حضرت می فرماید:
«ای مردم! هر کس از شما مومن روزه داری را در این ماه افطاری دهد، برای او است در مقابل این عمل، ثواب آزاد کردن بنده، و آمرزش گناهان گذشته اش.
عرض کردند: یا رسول الله برای همه ما مقدور نیست که به یک صائم و روزه دار افطاری بدهیم.
پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم فرمود: بترسید از آتش جهنم(بهانه جویی نکنید) و اگر چه به یک نصفه خرمایی و یا یک جرعه آب به روزه داری بدهید و روزه او را باز کنید به این ثواب بزرگ نائل می آیید.

رسیدگی به مستمندان

   
از نتایج بارز روزه برانگیختن حس همدردی نسبت به مستمندان و هم نوعان تنگدست است انانکه زندگی آسوده ای دارند و رنج فقر و طعم گرسنگی و تشنگی را نچشیده اند ممکن است از حال مستمندان غافل بمانند و روزه وسیله ای است که انان را از غفلت می رهاند و رنج مستمندان را به یاد آنان می آورد تا به دستگیری فقیران همت گمارند و به دردل انان برسند.
به همین جهت است که به احسان و اطعام و انفاق به مستمندان در ماه مبارک رمضان بسیار سفارش شده است و نبی مکرم اسلام صلی الله علیه و آله وسلم یکی از موارد برنامه پربار رمضان را صدقه و انفاق بر مستمندان قرار داده و فرموده اند: بر فقرا و مسکینان خود صدقه بدهید.
امام صادق علیه السلام نیز در این زمینه می فرماید: کسی که در ماه رمضان صدقه ای بدهد خداوند هفتاد نوع بلا و گرفتاری را از او دفع خواهد فرمود.(بحار، ج93، ص319)
 
موضوعات مرتبط: lماه ضیافت خدا
برچسب‌ها: عبادت و بندگی
نویسنده : اکبر احمدی
تاریخ : پنج شنبه 28 / 3 / 1394

تلاوت قرآن

در این ماه به قرائت قرآن، بسیار سفارش شده است و مرسوم مسلمین است که در ماه رمضان بیشتر از ماههای دیگر قرآن می خوانند و این خود وسیله ای است که جامعه اسلامی با قرآن و معارف ان آشنایی بیشتری پیدا کنند و برای پیشرفت در صراط خدا و اسلام از کلام خدای متعال آموزش بگیرند.
قران، سفره نعمت الهی است که همه نیازهای دنیا و اخرت و ظاهر و باطن انسان به بهترین صورت ممکن، برای سفره چیده شده است.
قرآن کتاب رمضان و ره آورد ماه خداست کتاب زندگی سازی که ارمغان این ماه بزرگ برای بندگان صالح خدا به شمار می رود. طائران بلند پرواز رمضان، در خلال این ماه شریف، با قرائت قرآن نغمه خوانی می کنند و عاشقان خدا با تلاوت آیات روحبخش قرانی، سرود عشق را سر می دهند، شبستان تنگ و تاریک زندگی بوسیله قران مجید، نورانی و نشاط انگیز می شود.
این که خداوند قرآن را در ماه رمضان بر پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم فرو فرستاده از طرفی عظمت ایام این ماه را بیان می دارد و از طرف دیگر این حقیقت را می گوید که قرآن کتاب هدایت است، اما تنها برای آنها که از وابستگیهای غیر خدایی بریده باشند و یکی از راههای مهم بریدن از وابستگی ها روزه گرفتن است.
رسول خدا صلی الله علیه و اله وسلم می فرمایند: اگر کسی در این ماه یک آیه از قرآن را تلاوت نماید ثوابش مثل کسی است که در غیر رمضان یک ختم قرآن نموده باشد.(خطبه شعبانیه)
هم چنین می فرمایند: ماه رمضان ماه خدای عز و جل است...، هان ای مردم در این ماه از هر حرامی دوری جویید و در این ماه بسیار قرآن بخوانید.
موضوعات مرتبط: lماه ضیافت خدا
برچسب‌ها: تلاوت قرآن
نویسنده : اکبر احمدی
تاریخ : جمعه 27 / 3 / 1394

 دعا و مناجات
دعا یعنی خواندن خدای بزرگ و از او یاری خواستن، دعا یعنی پیوند با آفریدگار توانا و حکیم، در غم و شادی ، راحتی و گرفتاری و در لحظه لحظه زندگی.
در فرهنگ اسلام دعا کردن به درگاه خداوند کی از مشخصاتی است که ویژه موحدان و مومنان است چنانکه می فرماید: «قل ما یَعْبَؤُ بِکسم ربی لو لا دُعاؤکم» ای پیامبر بگو اگر دعا نکنید و خدا را نخوانید پروردگار من به شما هیچ اعتنایی نخواهد کرد. (فرقان، 77)
و آنگاه که پروردگار به کسی اعتنایی نگند خسران دنیا و و آخرت و ضلالت و هلاکت او حتمی خواهد بود. در مقابل کسانی که خدا را بخوانند و به راستی از او یاری بخواهند آفریدگار مهربان بدون شک فریادشان را پاسخ می دهد زیرا خود فرموده است: ادعونی استجب لکم؛ بخوانید مرا تا استجابت کنم شما را.
بنابراین دعا کردن و نیازهای خود را از خدا خواستن یکی از صفات ضروری همه خدا پرستان و مومنان است و هر موحد باید در همه لحظات زندگی و در همه موقعیت ها خدا را بخواند و سلاح دعا را همراه داشته باشد.
رمضان، ماه دعا است پیشوایان گرامی فرموده اند مومنان در این ماه و بویژه در شب های مبارک قدر در دعا و نیایش مبالغه کنند و با توجه به اثرات سازنده دعا و نیایش روزه داران می توانند در پیوند معنوی خویش، با خدای متعال تحولی بوجود اورند و بیش از پیش به ذات متعال هستی بخش او نزدیک شوند و کسب فیض کنند.
رمضان، بهار دعا است و لحظاتی که روزه دار به دعا می پردازد از پرشکوهترین لحظات زندگی اوست.
رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم درباره دعا کردن در ماه رمضان چنین می فرماید:
«هان ای مردم، در ماه رمضان و به هنگام نماز دستهایتان را به دعا بسوی پروردگار متعال بلند کنید که چنین لحظاتی ، با فضیلت ترین لحظات زندگی شماست که در آن هنگام خداوند ، با دیده محبت به بندگان نظر می افکند.»
و نیز در روایتی دیگر می فرماید: دعای چهار نفر مستجاب است و رد نمی شود و درهای آسمان از برای ایشان گشوده شده دعوت آنها تا به عرش اعلاء می رسد یعنی دیگر حاجبی و مانعی در استجابت نماند:
1- دعای پدر در حق فرزند؛
2- نفرین مظلوم بر ظالم؛
3- دعای کسی که حج عمره انجام می دهد تا برگردد؛
4- روزه دار تا وقت افطار.
هم چنین امام علی علیه السلام در این زمینه می فرماید: بر شما باد در ماه رمضان به استغفار و دعای زیاد، اما دعای شما دافع بلای شماست و استغفار شما از بین برنده گناهان است.
موضوعات مرتبط: lماه ضیافت خدا
برچسب‌ها: دعا و مناجات
نویسنده : اکبر احمدی
تاریخ : جمعه 27 / 3 / 1394

روزه حقیقی
از نظرقرآن قبولی اعمال بندگان مشروط به وجود خلوص در آن هاست عملی که به انگیزه تقرب به خداوند انجام شود، اگر با خلوص همراه باشد پذیرفته است خداوند در قران کریم می فرماید:
«ای کسانی که ایمان اورده اید صدقه های خویش را با منت نهادن و آزار رسانیدن باطل نکنید مانند کسی که اموال را از روی ریا و خودنمایی انفاق می کند و به خداوند و روز قیامت ایمان ندارد.» (بقره، 264)
قران در این آیه کریمه هشدار می دهد که خدمت های خود را با منت باطل نکنید و در اعمال خود ریا و تظاهر نداشته باشید. اگر تظاهر و خودنمایی در عملی باشد علاوه بر اینکه آن عمل باطل است گناه آن در حد کفر به خداوند و بی ایمانی نسبت به جهان اخرت است. بنابراین چنانچه در روزه خلوص وجود نداشته باشد جز تشنگی و گرسنگی فایده ای برای روزه دار نخواهد داشت اگر شخصی برای ستایش مردم و خودنمایی و ریا روزه بگیرد، روزه او نه تنها باطل است بلکه گناه ان در حد کفر به پروردگار عالمیان است.
امیرمومنان می فرمایند: «چه بسا روزه داری که از روزه اش جز تشنگی نصیبی ندارد و چه بسا شب زنده داری که جز رنج و سختی بهره ای نمی برد چه خوس است خواب هوشمندان و افطار انان.» (مستدرک الوسائل، ج7، ص367)
اگر انسان بتواند به گفتار و کردار خود رنگ خدایی بدهد عمل او با ارزش می شود و نزد خداوند ارج و بها پیدا می کند. چنانچه روزه دار با خلوص نیت و تنها به خاطر خشنودی پروردگار روزه گرفت می تواند در وقت افطار بگوید:
«اللهم لک صمت و علی رزقک افطرت و علیک توکلت»
آدمی با پرو بال اخلاص می تواند به عالم ملکوت پرواز کند وبه جایی برسد که جز خدا نبیند. وقتی همه افکار و اعمال انسان نور خدایی داشته باشد شیطان نمی تواند او را فریب دهد همان گونه که در قرآن کریم آمده است:
«شیطان را بر کسانی که ایمان آورده اند و بر خدا توکل می کنند تسلطی نیست.» (نحل،99)
انسانهای مخلص در معرض خطر شیطان قرار می گیرند شیطان با وسوسه پیوسته خود می کوشد تا با وارد کردن نوعی ریا و تظاهر، ارزش اعمال مومنان مخلص را از بین ببرد. ارزش یک ماه روزه، تلاوت قرآن و نماز شب، اگر با غروز ؛ ریا و خود نمایی همراه شود از میان می رود.
بندگان مخلص کسانی هستند که خداوند متعال بر قلب و روح آنان حاکم است و عبادت های آنان فقط برای تقرب به حق تعالی و لقای پروردگار است.
کسی که خداوند بر دلش حاکم شده باشد دیگر هوی و هوس به قلب او راه نمی یابد افکار و خواطر شیطانی به ذهن او وارد نمی شود و در خطر وسوسه های شیطان قرار نمی گیرد.زیرا که:
«قلب المومن عرش الرحمان؛ قلب مومن عرش خدای رحمان است.»(بحار، ج55، ص39)
روزه سلوک پرهیزگاران، آیت الله مظاهری مدظله العالی
موضوعات مرتبط: lماه ضیافت خدا
برچسب‌ها: روزه حقیقی
نویسنده : اکبر احمدی
تاریخ : جمعه 27 / 3 / 1394

مراتب روزه
روزه از نظر فقهای اسلام و علمای اخلاق دارای مراتب مختلفی است:
* مرتبه نخست:روزه فقهی است و آن روزه است که مطابق دستورهای فقهی گرفته شود بدین معنا که روزه دار قبل از اذان صبح نیت روزه کند و تا مغرب از مبطلات روزه پرهیز نماید. از نظر فقهای اسلام چنین روزه ای صحیح است و مسقط قضا و کفاره. این روزه انسان را از سقوط و گمراهی نجات می دهد ولی لزوما موجب تقرب انسان به درگاه الهی نمی شود. علمای اخلاق به چنین روزه ای «روزه عامه» می گویند زیرا عموم مردم بدین صورت روزه می گیرند.
* مرتبه دوم:«روزه خواص» است در این مرتبه روزه دار علاوه بر اینکه از مبطلات روزه پرهیز می کند از گناهان کبیره و صغیره نیز اجتناب می ورزد به عبارت دیگر ، چشم ، گوش، زبان و اعضای بدن او هم روزه هستند.
* مرتبه سوم:«روزه دل و باطن» است در این مرتبه روزه دار علاوه بر پرهیز از مبطلات روزه و اجتناب از گناهان و حفظ اعضا و جوارح ، دل و باطن خود را نیز متوجه حق می کند و از شائبه غیر خدا محفوظ نگه می دارد.
چنین روزه ای از صبح تا مغرب ، دلش در محضر ربوبی است و خود را در پیشگاه خداوند متعال احساس می کند، روزه دل به گونه ای دیگر نیز تعبیر شده است و آن اینکه گناهان قلبی از قبیل کبر، حسد، ریا، کینه و غرور و ... در دل روزه دار راه نمی یابد و قلب او از اندیشه های باطل و صفات ناپسند مبری است.
روزه قلب که در برخی از متون عرفانی از آن به «روزه خاص الخواص» تعبیر شده است دارای این ویژگی است که روزه دار در حالی که روزه است هیچگونه اندیشه غیر خدایی به دل خود راه نمی دهد زیرا توجه به غیر خدا واندیشیدن درباره امور دنیوی و حتی اخروی موجب بطلان این روزه است.
روزه دل و باطن از روزه اعضاء و جوارح مهم تر و روزه اعضا و جوارح نیز از خوردن و آشامیدن مهم تر است. اگر روزه دل و قلب میسر نشد روزه دار باید بکوشد با گرفتن روزه خواص، دادن صدقه، اطعام روزه داران، توسل به اهل بیت علیهم السلام و کمک به مستمندان، زمینه قبولی روزه های خود را در درگاه ربوبی فراهم سازد.
موضوعات مرتبط: lماه ضیافت خدا
برچسب‌ها: مراتب روزه
نویسنده : اکبر احمدی
تاریخ : جمعه 27 / 3 / 1394

آثار و فواید روزه

فلسفه ی عالی و فاید مهم روزه گرفتن همان است که در قرآن آمده: «روزه باعث ایجاد تقوا در انسان می شود»
ولی در کنار آن فوائد دیگری نیز برای روزه داری وجود دارد که آن هم به نوبه خود اهمیت دارند بعضی از آنها عبارتند از:
1- آثار معنوی و تربیتی
روزه، با کیفیتی که دارد در حقیقت روح معنوی و ایمانی انسان را تقویت و اراده او را در اجتناب از معاصی و گناه قوی و نیرومند می گرداند و رمضان ماه خودسازی و تزکیه است.
در این باره امام علی علیه السلام چنین توصیه می فرماید: «علیکم بصیام شهر رمضان فان صیامه جنة حصینة» (امالی طوسی، ص 136)
رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم ارزش معنوی عبادات و فرائض را مشخص فرمود و از نظر مراتب و درجات برای هر یک از آنها ارزشهای به خصوصی ذکر کرده و از باب انکه اهمیت روزه و خود سازی بوسیله آن از یک امتیاز خاصی برخوردار است او را باب و دروازه عبادات قرار می دهد:
«لکل شی باب و باب العباده الصوم»
برای هر چیزی بابد و دریست و درِ عبادات، روزه است.(محجة البیضاء، ج2، ص122)
و کمتر عبادتی است که داری شرایط خاصی باشد که در حین خواب ثواب عبادت و طاعت برای شخص ثبت گردد که فرمود: «نوم الصائم عبادة» «خواب روزه دار عبادت است».(همان)
روزه عبادتی نسبتا شاق و مشکل است که باید بنده خدا به این عبادت مهم تن در دهد که تا از این باب و دروازه وارد عبادات دیگر شود.
بنابراین روزه دروازه عبادات است به معنای اینکه خودسازی و مقاومت در انجام عبادات را از روز باید شروع نمود.
در حدیث قدسی آمده است: «کُلُّ حَسَنَةٍ بِعَسْرِ اَمثالِها الی سَبْعِمَأةِ ضِعْفٍ الّا الصِّیامَ فَانَّهُ لی و انا اَجْزی بِهِ» (همان)
«هر حسنه و عمل نیکی به ده برابر تا هفتصد برابر پاداش دارد مگر روزه، زیرا براستی روزه متعلق به من است و من مستقیما ثواب و جزای روزه را می دهم.»
2- آثار اجتماعی
روزه موجب تهذیب جامعه، و تداوم روح تعادل و همبستگی و برادری بین مسلمین و همدردی و همنواز، و استحکام پایه های فضایل اخلاقی و منهدم ساختن رذایل اخلاقی از قبیل فسق و فجور، فحشاء و جنایت می باشد.
از نتایج بارز روزه، برانگیختن حس همدردی نسبت به مستمندان و همنوعان تنگدست است، آنانکه زندگی آسوده ای دارند و رنج فقر و طعم گرسنگی و تشنگی را نچشیده اند . ممکن است از حال مستمندان غافل بمانند و روزه وسیله ای است که آنان را از غفلت می رهاند و رنج مستمندان را به یاد آنان می آورد تا به دستگیری فقیران همت گمارند و به درد دل آنان برسند.
از سویی به احسان و اطعام و انفاق به مستمندان در ماه مبارک رمضان بسیار سفارش شده است و از سوی دیگر گرسنگی و تشنگی روزه موجب درک رنج مستمند می گردد. و بدین ترتیب ثروتمندبه فقیر نزدیک می شود و احساس رقت می یابد و احسان و انفاق فزونی می گیرد و جامعه کمک به همنوع را می آموزد.
تا به مسلمانان به احسان نسبت به هم بپردازد و با تمرین براین صفت ازنده انسانی ، جامعه را از کینه برهانند و برادر وار، درکنار هم از نعمت های الهی بگیرند؛ و شایسته است که روزه داران به همه این نکات انسانی روزه توجه کنند و بکوشند واقعا فریضه روزه را آنچنان که باید بجا آورند و ماه مبارک رمضان را آنچنان که سزاوار این ماه است به سر آورند تا همگان از برنامه های سازنده اسلامی بهره مند شوند.
از حضرت امام حسن عسکری علیه السلام پرسیدند:  چرا روزه واجب شده است؟
فرمودند: تا ثرومتمند درد گرسنگی را دریابد و به فقیر توجه کند. (کافی، ج4، ص181)
و هشام از امام صادق علیه السلام علت روزه را پرسید فرمود: «خداوند روزه را واجب کرد تا غنی و فقیر با هم مساوی باشند. و بدان جهت که غنی رنج و گرسنگی را لمس نکرده تا به فقیر رحم کند و هر وقت چیزی خواسته قدرت بدست آوردن آن را داشته است خدا خواسته است که میان بندگانش یکنواختی بوجود آورد و خواسته است ثروتمند طعم گرسنگی را بچشد، و اگر جز این بود ثروتمند بر مستمند و گرسنه ترحم نمی کرد.» (وافی، ج2، ص8)
3- آثار اقتصادی
روزه، سدی در مقابل اسراف و تبذیر بوده و باعث عدم تبعیض و شکاف طبقاتی از نظر اقتصادی است زیرا بوسیله بذل و بخشش و انفاق مالی، هیچ گاه فردی در اجتماع مسلمین گرفتار فقر و تنگدستی نخواهد شد.
امیرمومنان علی علیه السلام می فرماید: فقر و تنگدستی ، مرگ بسیار بزرگ و فجیع است.(میزان الحکه ج7، ص504)
زیرا سختی مرگ یک بار است اما سختی فقر و تنگدستی بی شمار است. روزه فریضه ای است که مسلمان را از غرقه شدن در مادی گرایی و حرص و آز برای لذت های مادی، و مسابقه برای مصرف و تن پروری می رهاند، و به او می آمزود که به فکر دیگران باشد و بر خواهشهای جسمانی خویش مسلط گردد و به مصرف به قدر نیاز قناعت ورزد و از اسراف و تبذیر بپرهیزد.
روزه به مسلمان قناعت و مناعت را می آموزد و ارزش این صفات و تاثیر آن در ایجاد صفت برجسته دیگر همچون زهد و بخشش بسیار است. قانع از دیگران بی نیاز است و تن به ذلت و خواری نمی دهد، جامعه ای که روح قناعت را در خود بپرورد بر خود متکی خواهد بود و بیا دوری از مصرف بی رویه می تواند بر پای خویش بایستد و از بیگانه بی نیاز باشد.
4- آثار بهداشتی
روزه از نظر بهداشت جسم و سلامت بدن مخصوصا در سلامت معده و پاکسازی آن از انواع غذاها که موجب بیماریهاست اثرات فوق العاده دارد.
معده و دستگاه گوارش از اعضا پرکار اندام آدمی است و با سه وعده غذا که معمول مردم است تقریبا در همه ساعات دستگاه گوارش به هضم و تحلیل و جذب و دفع مشغول است.
روزه باعث می شود که از یک سو این اعضا استراحت کنند و از فرسودگی مصون بمانند و نیروی تازه ای بگیرند و از سوی دیگر ذخایر چربی که زیانهای مهلکی دارند تحلیل رفته و کاسته شوند.
رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم فرمود: روزه بگیرید تا سالم بمانید.(سفینة البحار، ج2، ص78)
از نظر روانی و اخلاقی ، مردمی که همیشه سیر می خورند تدریجا یک حالت طغیان و غرور بر ایشان دست می دهد و در نتیجه به کارهای ناپسندی دست می زنند و علاوه بر این از بسیاری کمالات معنوی باز می مانند پر واضح است که انسان وقتی همیشه سیر خورد کم کم شهوات بر او غالب می شود و چه بسا او را به نافرمانی از خدا وادار می کند، مخصوصا اگر جوان و عزب باشد و نیز پس از گذشت مقداری از زمان تغذیه خواب بر او مستولی می شود و هر اندازه معده از غذا پرتر باشد تسلط خواب بر انسان بیشتر است و قهرا انسان را از کسب کمالات و فضایل زیادی از قبیل تحصیل علوم و عبادات و... باز می دارد.
لذا رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم می فرماید: «بپرهیزید از پرخوری و امتلاء معده، زیرا پرخوری موجب فساد بدن و سوء هاضمه و باعث انواع بیماریها و عامل کسالت بدن از اجرای عبادات الهی خواهد شد»
و یا در جای دیگر، حضرت می فرمایند: « آن کس که عادت به پرخوری داشته و زیاد می نوشد قلب او سیاه می گردد (یعنی آمادگی بیشتری برای جنایت و کارهای زشت پیدا می نماید و نمی تواند مخلصانه و با حال بندگی عبادت خدا کند»
آثار و برکات روزه داری در دنیا؛ قبر و قیامت، محمدجواد مهری
یکی از مهم ترین فواید گرفتن روزه؛ صفای دل می باشد زیرا سیری باعث می شود که بخار مغز زیاد شده و حالتی شبیه حالت مستی در انسان وجود بیاید. و همین امر سبب می شود که مغز نتواند به خوبی فکر کند و سرعت انتقالش کم می گردد و سیری باعث کوردلی می شود؛ اما گرسنگی ؛ باعث می شودکه انسان صفای قلب پیدا کرده و دل نازک شود. گرسنگی دل را برای تفکری پیوسته که به شناخت و معرفت منجر می گردد آماده می سازد و دل، صاحب نوری آشکار و نمایان می گردد.
رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم فرمودند: هر کس شکم خویش را گرسنه نگاهدارد اندیشه و فکر او، بزرگ تر می شود.
گرسنگی و روزه، باعث ایجاد صفت تواضع و فروتنی در انسان می گردد و سبب می شود که روح سرمستی و ناسپاسی که سرمنشأ سرکشی و طغیان است در انسان از بین برود. هنگامی که در نفس انسان ، حالت تواضع و فروتنی ایجاد شود، نفس، خود به خود خوار و زبون شده و در برابر پروردگارش آرام و خاشع می گردد.
گرسنگی و روزه، باعث شکسته شدن شهوات و امیال نفسانی و نیروهایی می گردد که همین ها مسبب گناهان کبیره هستند؛ زیرا شهوت کلام و شهوت جنسی ، منشا بیشتر گناهان کبیره می باشند و کم کردن این دو شهوت، باعث ایمنی از گناهان کبیره و نجات از مهلکه ها می گردد.
یکی دیگر از فواید گرسنگی و روزه، این است که خواب انسان کم می شود و خواب ، همان عاملی است که عمر انسان را تباه می کند و سرمایه تجارت اخروی انسان را به باد می هد . گرسنگی موجب بیداری می شود و بیداری، منشا تمامی خیرات می باشد و هم چنین انسان روزه دار را برای شب زنده داری و تهجد یاری می دهد که همین امر، سبب رسیدن به «مقام محمود» می گردد.
فایده دیگر گرسنگی این است که انجام تمامی عبادات برای انسان میسر می گردد زیرا انسان در حالت روزه داری، کمتر احتیاج به قضای حاجت دارد و نیز انسان روزه دار، در حال روزه، دیگر در پی به دست آوردن غذا نیست.
دیگر فایده روزه گرفتن این است که شخص روزه دار، به علت کمتر خوردن، کمتر بیمار می شود، زیرا همانگونه که در روایات گوناگون هم آمده: معده انسان، خانه تمام بیماری هاست و پرهیز و کم خوردن سرآمد تمامی دواهاست.
روزه باعث می شود که انسان به مشکلاتی که از غذا خوردن به وجود می آیند گرفتار نشود، مشکلاتی که انسان به خاطر آن، محتاج دارایی و مقامات دنیایی می شود و همین ها هستند که باعث هلاکت و نابودی انسان می گردند.
روزه، باعث تمکن برای بخشیدن مال و دادن غذا به درماندگان و بیچارگان و پیوستن به خویشان و احسان و زیارت بیت الله الحرام و عتبات عالیات و خلاصه تمامی عبادت های مالی می گردد.
اینها بخشی از فواید روزه بود که انسان با عقل بشری اش، قادر به درک روشنی از انها نیست. به خصوص نخستین فایده روزه، که همان تفکر و اندیشیدن است، زیرا اندیشیدن در اعمال، مثل نتیجه ان و غیر فکر، به منزله مقدمات است.در روایت آمده: یک ساعت تفکر و اندیشیدن، بهتر از هفتاد سال عبادت است.»
ترجمه المراقبات شیخ صدوق، محمودی گلپایگانی
موضوعات مرتبط: lماه ضیافت خدا
برچسب‌ها: آثار و فواید روزه
نویسنده : اکبر احمدی
تاریخ : شنبه 26 / 3 / 1394

ماه مبارک رمضان و اهمیت آن
رمضان در مکتب پیامبر خدا صلی الله علیه وآله وسلم ماه ضیافت خداست، در این مهمانی بزرگ الهی میزبان خداوند است و بندگان مومن او مهمان این دعوت الهی و ریاضت و زهد و مجاهده نفسانی و تقوا، وسائل پذیرایی آن.
و این سخن از پیام آور مکتب الهی است: «دعیتم الی ضیافة الله» رمضان ماهی است که شما را در آن به سوی ضیافت خدا خوانده اند.
یکی از تفاوتهای عمده ضیافت الهی با ضیافت مردمی در این است که در ضیافتی که از جانب مردم صورت می گیرد محور؛ دعوت بسوی طعام است و بهره بردن از آنچه هست. اما در ضیافت الهی محور، تقوی و ریاضت و مبارزه نفسانی با شهوات و امیال شیطانی است که از جمله ویژگیهای ان، بودن و نخوردن و قدرت داشتن و گناه نکردن و بر خواهشای دل «نه» گفتن است که تسلط بر نفس را تقویت می کند و بدون این هم نمی توان به وارستگی از خود و رسیدن به قرب الی الله رسید.
آری رمضان، ماه قرب است ماه گریز از خویشتن خویش و التجاء به پروردگار.
این مقام قرب حق تعالی است که تمامی انبیاء الهی و هم بندگان مخلص خداوند آرزوی رسیدن به آن را داشتند:
«وَ اَنِر اَبْصارَ قُلُوبِنا بِضیاء نَظَرِها اِلیکَ حتی تَخْرَقَ اَبْصارُ القلوب حُجُبَ النّورِ فَتَصِلَ الی مَعْدِنِ الَظَمَة...»
«و چشمان دلمان را جلوه ای از عنایت خود روشن فرمای تا پرده های نور را بدرد و به سرچشمه عظمت برسد»
این فرازی از مناجات تمامی ائمه معصومین سلام الله علیهم اجمعین است که با آن پروردگار خود را می خواندند و در مقام معرفة الله فانی می گشتند لذا وارد شدن در وادی فیض الهی لیاقت و شایستگی می خواهد.
رمضان، هجرت درونی است برای سیر در دنیای باطن. برای مرور نفسانیات و اخلاقیات.
اگر دل را در اختیار صالحات گذاشتی اگر مشوق به خیر و تقوا و عشق به الله را، در دل مشعل ساختی، دیگر حسنات و صالحات جریان زلالی می شود که خود به خود از ان چشمه می جوشد و از درون به بیرون سرایت می کند و از قلب به اندام می رسد و از دل بر دیده تاثیر می گذارد اگر به دیدار رمضان می روی که لقاء خداوند نیز می باشد باید چهره جان را هم بیارایی و جمال باطن را هم داشته باشی.
رمضان، دوره تزکیه و تهذیب و تربیت و ساختن و مقاومت کردن و تحمل نمودن و چشیدن است ایام عفاف و کنترل و امساک و توجه به خدا و تقرب به پروردگار است.
دریغ... که این فرصت بگذرد و کاری نکنی که خدا را از خویش راضی کنی.
بنابراین محور ضیافت خدای تبارک و تعالی دعوت و لذات معنوی و روحانی و وارستگی کامل از بتهای درونی می باشد که رسیدن به این مقامات عالیه مقدمه ورود به معدن عظمت الهی است.
لذا باید تمامی حجابهای ظلمانی به حجابهای نورانی تبدیل گردد تا لیاقت ورود به بهشت الهی نصیب سالک الی الله شود اما کسی که هنوز نتوانسته است زنجیرهای وابستگی درونی و این حجابهای تاریک نفسانی را کنار بزند و توجهش را از عالم طبیعت به عالم روحانیت منعطف گرداند و حتی هیچ گاه توان خود را در جهت تهذیب نس بکار نینداخته است در اسفل السافلین که اخرین درجه حجب ظلمانیست قرار می گیرد؛ در حال که خداوند انسان را در عالیترین مقام آفریده است.«لقد خلقنا الانسان فی احسن تقویم»
رمضان دعوتی است معنوی و تو مهمان عرش خدایی. مگر نه اینکه مهمان باید به دلخواه صاحبخانه رفتار کند؟
مگر نه اینکه هر چه میزبان آورد باید تناول کرد و هر جا که او گفت آرمید؟
آثار و برکات روزه داری در دنیا، قبرو قیامت، محمد جواد مهری
برای رسیدن به مقام قرب الهی، توجه به این نکته ضروری است که تنها اجتناب از مبطلات فقهی کافی نیست انچه در رساله های عملیه مراجع معظم تقلید آمده، شرایط صحت روزه است و روزه صحیح با روزه مقبول فاصله زیادی دارد . روزه صحیح ان است که قضا و کفاره را ساقط می کند اما روزه مقبول علاوه بر شرایط صحت روزه، به امور دیگری نیز نیازمند است. از جمله اینکه تمامی اعضا و جوارح انسان باید روزه باشند چشم او به نامحرم نگاه نکند. گوش او شنونده غنا و غیبت نباشند. زبان او گوینده غیبت و تهمت نباشد. روزه داری که با این امور همراه است اگر چه قضا و کفاره ندارد اما روزه ای نیست که پروردگار عالم آن را بپذیرد روزه نیست که که وقتی روزه دار هنگام افطار می گوید: اللهم لک صمت. ملائکه گفته او را تصدیق کنند.
علاوه برا ین انسان باید به جایی برسد که دل او نیز روزه باشد؛ یعنی غیر خدا را وارد آن نکند و تمام توجه انسان به ذات باری تعالی باشد.
بهشت برای چنین روزه ای کم است؛ پاداش این روزه ذات خداوند متعال است و چه سعادتی بالاتر از این که چنین پاداشی نتیجه عمل انسان باشد و در تمام عالم وجود، تنها قلب انسان مومن است که ظرفیت چنین پاداشی را دارد.
در حدیث قدسی چنین آمده: «زمین و آسمان وسعت مرا ندارند تنها قلب بنده مومنم است که می تواند مرا در خود جای دهد.»
و معنای میهمانی خداوند تبارک و تعالی همین است انسان نباید در این میهمانی به  کمتر از این راضی شود وگرنه باخته است.

روزه سلوک پرهیزگاران، آیت الله مظاهری مدظله العالی

موضوعات مرتبط: lماه ضیافت خدا
نویسنده : اکبر احمدی
تاریخ : شنبه 26 / 3 / 1394

روزه در احادیث و روایات معصومین علیهم السلام
1) رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم فرمود: اسلام بر پنج یز استوار شده 1- شهادت به خدایی جز خدای یگانه نیست و محمد صلی الله علیه و اله وسلم پیغمبر خداست. 2- بپا داشتن نماز 3- ادای زکات 4- زیارت خانه خدا 5- روزه رمضان (نهج الفصاحه، ح1095)
2) رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم فرمود: همانا ماه رمضان ماه مبارکی است که خداوند واجب فرموده است که در این ماه روزه بگیرید؛ پس در این ماه، تمام درهای بهشت گشوده و تمام شیاطین در بند و زنجیر کشیده شده و در این ماه ؛ شب قدری است که از هزار ماه بهتر است پس هر کس از (فیض های) آن بی بهره بماند به راستی که بی بهره و محروم مانده است و این سخن را حضرت سه بار تکرار فرمود.(بحار، ج93، ص366)
3) امام صادق علیه السلام فرمودند: که پیامبر خدا صلی الله علیه و آله وسلم فرمودند: خداوند از میان روزها روز جمعه را و از میان ماهها ، مه رمضان و از میان شب ها، شب قدر را و از میان انبیاء مرا انتخاب فرموده و علی را از بنده انتخاب کرد و بر همه اوصیاء برتری دارد. (وسائل الشیعه، ج5، ص67)
4) امام صادق علیه السلام فرمودند: اولین چیزی که در روز قیامت سوال می شود از نمازها ، روزه ها و حج واجب و از ولایت ما اهل بیت است.
5) رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم فرمودند: پنج چیز بر امت من در ماه رمضان عطا شده است که به امت هیچ پیغمبری پیش از من عطا نشده است.
1- چون شب اول ماه رمضان شود خدای عز و جل به آنان نظر کند و هر کس مورد توجه خدای شد هرگز او را عذاب نخواهد فرمود.
2- آنکه بوی دهانشان به هنگام عصر نزد خدای عز و جل از مشک خوشبوتر باشد.
3- انکه فرشتگان شبانه روز برای آنان طلب آمرزش کنند.
4- آنکه خدای عز و جل بهشت را مامور فرماید که برای بندگانم آمرزش بطلب و خود را برای آنان بیارای؛ تا خستگی و آزار دنیا از جانشان بدر آید و به بهشت و پذیرایی من درآیند.
5- آنکه چون شب آخر فرا رسد همگی آنان آمرزیده شوند مردی عرض کرد یا رسول الله در شب قدر آمرزیده شوند؟ فرمود: کارگران را نمی بینی که چون از کار فارغ شوند مزد خویش دریافت کنند.(خصال صدوق، ج1، ص353)
6) رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم فرمود: هیچ مومنی نیست که ماه رمضان را فقط بحساب خدا روزه بگیرد مگر آنکه خداوند تبارک و تعالی هفت صفت را برای او ثاببت و لازم فرماید:
1- آنکه هر چه حرام در پیکرش باشد گداخته شود.
2- به رحمت خدای عز و جل نزدیک می شود.
3- کفاره گناه پدرش آدم را پرداخت نموده است.
4- خداوند لحظات جان کندن را بر وی آسان گرداند.
5- از گرسنگی و تشنگی روز قیامت در امان خواهد بود.
6- خدای عز و جل از خوراکیهای لذیذ بهشتی او را نصیب دهد.
7- خدای عز و جل بیزار ی از آتش دوزخ به او عطا فرماید: علی علیه السلام فرمود ای محمد راست فرمودی. (خصال صدوق، ج1، ص 3563 )
7) امام باقر علیه السلام فرمودند: خداوند ملائکه ای دارد که موکل به روزه داران هستند و برای آنان در هر روز ماه رمضان تا اخر ماه رمضان طلب آمرزش می کنند و هر شب ، وقت افطار روزه داران را ندا می کنند که ای بندگان خدا بشارت باد شما را که گرسنگی کمی تحمل کردید و سیری بسیار در پیش دارید و چون شب آخر ماه رمضان فرا رسد، روزه داران را ندا می کنند که ای بندگان بشارت باد شما را که خداوند گناهان شما را امرزید و توبه شما را قبول کرد: ببینید در آینده چگونه عمل خواهید کرد.(وسایل الشیعه،ج7، ص176)
8) رسول گرامی اسلام صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: بدانید ماه رمضان ماه بزرگی است خداوند حسنات و نیکی ها را در این ماه مضاعف می کند، گناهان و بدیها را محو می فرماید، و درجات روزه داران را بالا می برد، هر کس در این ماه رمضان صدقه ا ی بدهد خداوند او را می آمرزد و هر کس به مملوکان و کارگران خود احسان کند پروردگارش او را می آمرزد، هر کس خوش رفتاری و خوش اخلاقی کند خداوند او را می آمرزد، هر کس خشم خود را فرو برد خداوند او را می آمرزد، هر کس صله رحم کند خدا او را می آمرزد. سپس رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم فرمود: این ماه شما مانند ماههای دیگر نیست زیرا چون به شما رو آورد با برکت و رحمت رو کند و چون بر شما پشت کند و برود، با آمرزش گناهان می رود... بدبخت واقعی کسی است که این ماه تمام بگذرد از او، و گناهانش آمرزیده نشود و موقعی که نیکوکاران به دریافت پاداش پروردگار کریم موفق شوند او زیانکار و متاسف باشد. (امالی شیخ صدوق، م 13)
9) رسول خدا صلی الله علیه و آْله وسلم فرمود: اگر بنده خدا می دانست که در ماه رمضان چیست(چه برکتی وجود دارد) دوست می داشت که تمام سال ، رمضان باشد. (بحار، ج93، ص346)
10) رسول خدا صلی الله علیه واله وسلم فرمود: رمضان ماهی است که ابتدایش رحمت است و میانه اش مغفرت و پایانش آزادی از آتش جهنم. (بحار، ج93، ص342)
موضوعات مرتبط: lماه ضیافت خدا
نویسنده : اکبر احمدی
تاریخ : شنبه 26 / 3 / 1394

روزه در قرآن
احکام روزه ماه رمضان خلال آیاتی در سوره بقره به اجمال تعیین شده و در چند آیه از سوره های دیگر ، به اقسام روزه اشاره ای رفته است.
آیات دال بر روزه ماه رمضان همه در سوره بقره نزدیک به یکدیگر تربیت یافته است که عبارتند از:
آیه اول) «یا ایها الذین آمنوا کتب علیکم الصیام کما کتب علی الذین من قبلکم لعلکم تتقون» (سوره بقره، 183)
«ای افرادی که ایمان آورده اید روزه بر شما واجب شده است همانگونه که بر کسانی که قبل از شما بودند نوشته شده بود تا پرهیزگار شوید.»
به نظر مفسران و دانشمندان علوم قرآنی ، آیاتی که با خطاب «یا ایها الذین آمنوا» هستند در مدینه نازل شده اند و جز آیات و سوره های مدنی می باشند. فرمان روزه نیز همچون دستور جهاد و پرداخت زکات، در سال دوم هجری صادر شد. (تفسیر نور،ج1، ص364)
در آیه مورد بحث، به بیان یکی دیگر از احکام الهی که از مهمترین عبادات محسوب می شود می شود می پردازد و آن روزه است. برای اینکه احساسات مومنان را به نفع این حکم تحریک کند و انها را آماده پذیرش آن قرار دهد در آغاز مومنان را با این خطاب مفتخر می سازد.«ای کسانی که ایمان آورده اید»
و به تعبیر امام صادق علیه السلام لذت این خطاب، سختی روزه گرفتن را از بین می برد سپس تشریح حکم روزه را اعلام می دارد انگاه جهت کاستن از سختی ان، اظهار می دارد که روزه گرفتن بر امت های پیشین هم واجب بود.
طبق تحقیق، روزه در میان تمام امت های گذشته به نحوی وجود داشته و حتی بت پرستان نیز برای تقرب به بت های خود گاهی روزه می گرفتند و هم اکنون در میان بت پرستان هندوستانی روزه گرفتن در مواقع خاصی موسوم است.
یهود و نصاری و صائبین نیز برای خود نوعی روزه داشته اند در تورات و انجیل کنونی در مواردی روزه داری تحسین شده و از روزه گرفتن موسی و عیسی سخن به میان امده است و در قرآن داستان نذر حضرت مریم آمده که نذر کرده روزه بگیرد:
«فقولی انّی نذرت للرحمن صوماً فلن اکلم صوما الیوم انسیاً»
پس بگو من برای خدا روزه نذر کرده ام پس امروز با هیچ کس حرف نمی زنم.»
البته روزه مریم روزه «صمت» یعنی روزه سکوت بود که از حرف زدن با مردم امساک کرده بود ولی به هر حال، ان هم نوعی روزه داری است ولی آنچه در تورات و انجیل آمده روزه داری به معنای امساک از خوردن و آشامیدن است.
در پایان آیه با یک عبارت کوتاه فلسفه مهم روزه داری را بیان می کند و آن اینکه روزه باعث ایجاد تقوا در انسان می شود انسان روزه دار با امساک از لذت های جسمی که به خاطر خدا خود را از آن ها محروم می کند نوعی تمرین برای تسلط بر نفس و خواهشهای آن انجام می دهد و چون یک ماه این تمرین ها را تکرار کرد و در وجودش ملکه تقوا و خویشتن داری ایجاد می شود و او دیگر به آسانی می تواند از ارتکاب گناه و خوردن مال دیگران و تجاوز به حقوق مردم هر چند که به نفع او باشد پرهیز کند و بر نفس خود تسلط یابد و در جهت حفظ خود از معصیت اراده ی نیرومند داشته باشد.
آیه دوم) «ایاما معدودات فمن کان منکم مریضا او علی سفر فعده من ایام اخر و علی الذین یطیقونه فدیه طعام مسکین فمن تطوع خیرا فهو خیر له و ان تصوموا خیر لکم ان کنتم تعلمون.» (سوره بقره، 184)
چند روز معدودی را (باید روزه بدارید) و کسانی که از شما بیمار یا در سفر باشد پس (به همان تعدا) از روزه های دیگر (ی را بجای آن روزه بگیرد) و بر کسانی که قدرت انجام آن را ندارند (همچون بیماران مزمن و پیرمردان و پیرزنان) لازم است کفاره بدهندع مسکینی را اطعام کنند، و کسی که کار خیر کند، (بیش از مقدار، طعام مسکین بدهد) برای او بهتر است روزه گرفتن برایتان بهتر است اگر بدانید.
توضیح:
پس از بیان حکم و فلسفه روزه در آیه قبل، برای کاستن از سنگینی روزه چند دستور دیگر را در این زمینه بیان می فرماید:
1- چنان نیست که مجبور باشید تمام سال یا قسمت مهمی از آن را روزه بگیرید بلکه چند روز معدودی را باید روزه بدارید.
2- هر کس از شا مریض یا مسافر بود از این حکم معاف است و روزه بر او نیست و باید بعد از ماه رمضان به تعداد ایامی که روزه نبوده قضا کند.
3- کسانی که توانایی و طاقت روزه گرفتن را ندارند مانند بیماران و سالمندان و زنان باردار و شیردهع چنین افرادی روزه خود را بخورند ولی در مقابل آن فدیه و کفاره بدهند میزان فدیه ای که باید بدهند سیر کردن یک فقیر به جای یک روز است اما اگر کسی بخواهد در عوض یک روز، عده ای بیش از یک نفر گرسنه را سیر کند بهتر است.
4- در پایان آیه باز یادآوری می شود که روزه گرفتن بای شما بهتر است و اگر میزان و اندازه این خیر و خوبی دانسته شود هیچ کس آرزو نمی کند که ای کاش من هم سالمند بودم و به جای روزه گرسنه ای را سیر می کردم.
آیه سوم) «شهر رمضان الذی انزل فیه القرآن هدی للناس و بینات من الهدی و الفرقان فمن شهد منکم الشهر فلیصمه و من کان مریضا او علی سفر فعده من ایام اخر یدید الله بکم الیسر و لا یرید بکم العسر و لتکلموا العده و لتکبرو الله علی ما هدکم و لعلکم تشکرون.»(بقره، 185)
(آن چند روز معدود) ماه رمضان است ، ماهی است که قرآن برای راهنمایی مردم، همراه با دلائل روشن از هدایت و جدا کننده حق از باطل در آن نازل شده است پس هر کس این ماه را دریابد باید روزه بگیرد و ان کس که مریض و یا مسافر باشد روزهای دیگری را به جای ان روزه بگیردع خداوند راحتی برای شما می خواهد نه زحمت و سختی راع هدف این است که شما، تعداد این روزها را تکمیل کنید و خدا را بر اینکه شما را هدایت کرده بزرگ بدارید شاید شکر گذاری کنید.
توضیح:
پس از بیان حکم و فلسفه روزه و اینکه روزه گرفتن در چند روز معین استع اینک آن روزها را تعیین می کند و می فرماید: ان روزهای معدود عبارتند از ایام ماه رمضان که دارای امتیاز ویژه ای است. ماه رمضان ماه خداست و دارای فضیلتی است که ماههای دیگر،آن فضیلت را ندارند.
زمان وو مکان به خودی خود، دارای هیچ فضیلتی نیست بلکه این حوادث مهم است که به زمان و مکان امتیاز می دهد در این آیه خداوند علت فضیلت ماه رمضان را بیان می کند و ان اینکه قران کریم در این ماه نازل شده است و ضمنا چند صفت از اوصاف برجسته قرآن را بیان می کند.
یکی اینکه قران هدایتگر است و انسانها را، به راه راست و درست رهنمون می شود و دیگر اینکه نشانه های روشنی از هدایت و فرمان در ان است یعنی قرآن ضمن اینکه بشر را هدایت می کند به او قدرت تشخیص هم می دهد و انسان بوسیله قرآن می تواند حق را از باطل و راه را از چاه تشخیص بدهد و به حقیقت دست یابد.
در پایان آیه شریفه به سه مطلب اشاره می کند و اشعار می دارد که خداوند احکام روزه را برای شما بیان نمود تا شما چند کار را انجام دهید:
1- اینکه تعداد روزهای روزه داری را تکمیل کنید و اگر به علت بیماری و سفر، روزه خود را خورده اید به تعداد آن روزها در ایام دیگر، روزه بگیرید.
2- خدا را به خاطر هدایتی که کرد تکبیر بگویید و بزرگ بدارید و شاید این اشاره به تکبیرهای نماز عید فطر باشد که پس از پایان ماه رمضان خوانده می شود و نیز تکبیرهایی که مستحب است بعد از نمازهای واجب در روز عید فطر گفته شود.
3- اینکه خدا را سپاسگزار باشید که این حکم مهم را به شما بیان کرد و شما از این نعمت استفاده خواهید نمود.
موضوعات مرتبط: lماه ضیافت خدا
برچسب‌ها: روزه در قرآن
نویسنده : اکبر احمدی
تاریخ : شنبه 26 / 3 / 1394





 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

السلام علیک یا شهر الله الاکبر و یا عید اولیائه
درهای آسمان در شب اول ماه رمضان گشوده می شود وتا آخرین شب این ماه بسته نمی شود.

 

پیامبر اکرم (ص)

 

بدبخت واقعی کسی است که این ماه را پشت سر گذارد و گناهانش آمرزیده نشود .

 

پیامبر اکرم (ص)

 

رمضان ، رمضان نامیده شد ؛ زیرا گناهان را می سو زاند .

 

پیامبر اکرم (ص)

 

خداوند ماه رمضان را میدان مسابقه ای برای آفریدگان خود قرار داده تا با طاعتش برای خشنودی او از یکدیگر پیشی گیرند .

 

امام حسن (ع )

 

۱-« در هر شب ماه رمضان خدا را در موقع افطار هفتاد هزار آزاد کرده از آتش است که همگی مستوجب آتش بوده اند و چون آخرین شب رمضان شود در آن شب معادل آنچه در تمام ماه آزاد شده اند آزاد خواهد فرمود.»

 

۲ – در روایت دیگر:« چون نخستین شب ماه رمضان فرا رسد خداوند هر کس را بخواهد می‌آمرزد و در شب بعد از آن آنها را دو برابر فرماید و درشب بعد دو برابر شبهای پیش «آزاد» می فرماید تا آخرین شب ماه رمضان به قدر دو برابر آنچه در هر شب آزاد فرموده است آزاد خواهد فرمود.»

 

۳- و از جمله سیّ (قَدَّسَ الله نَفْسَهُ الزَّکِیَّهْ) در اقبال از کتاب (بِشارَهُ الْمُصْطفی لِشیعَهِ الْمُرْتَضی) به اسناد خود تا حسن بن علی بن فضال از رضا صلوات الله علیه از پدرانش از امیرالمؤمنین علیهم الصلوه والسلام روایت کرده است که فرمود رسول خدا صلی الله علیه واله و سلم روزی برای ما، خطبه نمود و فرمود:
هر کس در آن ماه آیه‌ای از قرآن تلاوت کند اجر او مانند کسی است که در غیر آن ماه قرآنی ختم کرده است.
هر کس در آن ماه نماز مستحبی و به دل خواه خود بجای آورد خداوند برات بیزاری او را از آتش به او دهد و هر کس در آن ماه واجبی ادا کند برای او ثواب کسی است که هفتاد فریضه در ماههای دیگر ادا کرده باشد.
هر کس در آن ماه بر من بسیار درود و صلوات فرستد خداوند در روزیکه میزانها سبک است میزان او را سنگین کرده‌اند .
«ای مردم ماه خدا به سوی شما پیش آمد با برکت و رحمت و مغفرت به شما اقبال نمود- آن ماهی است که نزد خدا افضل از سایر ماه‌ها است روزهای آن بهترین روزها، شبهای آن با فضیلت‌ترین شبها و ساعتهای ان بهترین ساعتها است، ماهی است که شما به مهمانی خدا دعوت شده اید و در آن ماه از اهل کرامت «خدا» قرار گرفاته اید نفسهای شما درآن ماه تسبیح است و خوابتان در آن عبادت و عملتان در آن مقبول و دعایتان در آن مستجاب است پس بخواهید از خداوند پروردگارتان با نیّات راست و دلهای پاک که شما را به روزه در آن ماه و تلاوت کتاب خودش موفق فرماید زیرا بدبخت کسی است که در این ماه بزرگ از آمرزش خدای نومید محروم شود به گرسنگی و تشنگی خودتان در این ماه گرسنگی و تشنگی روز قیامت را بیاد آورید و بر فقرای خودتان و بینوایان خودتان تصدق بدهید و در آن ماه برگان خودتان را توقیر و احترام کنید به کوچکتران رحم نمائید و ارحام خود را صله کنید و زبانهایتان را نگاهدارید و چشمها را از آنچه نگاه به آن حلال نیست بپوشید و گوشهاتان را ازآنچه شنیدن آن نارواست ببندید و بر یتیمان مردم ترحم و مهربانی نمائید تا بر یتیمان شما ترحم شود و از گناهان خودتان به سوی خدا بازگشت نمائید و دستهایتان را در اوقا نمازهاتان به دعا بردارید زیرا وقت نماز افضل ساعاتیست که خدای عز و جل به بندگانش به نطر رحمت می نگرد و چون چیزی بخواهند و با او مناجات کنند جوابشان را میدهد و چون ندا کنند لبیک فرماید و دعایشان را مستجاب نماید.
ای مردم جانهای شما در گرو کردارهای شماست پس آنها را به طلب آمرزش و استغفار از گرو در آورید و پشتهای شما از بار گناهانتان گران است به طول سجده‌هاتان آنها را سبک سازید و بدانید که خداوند به عزت خود سوگند یاد فرموده است که نماز‌گزاران و سجده‌کنندگان را با آتش عذاب نفرماید و نترساند روزیکه مردم در برابر پروردگار عالمیان بر پا خیزند.
ای مردم هر کس از شما روزه دار مؤمنی را دراین ماه افطار دهد در برابر این عمل به نزد خدا برای او ثواب آزاد کردن بنده ایست و آمرزشی نسبت به گناهان گذشته اوست- عرض کردند با رسول الله همگی ما را توان آن نیست که چنین کنیم آن حضرت صلی الله علیه واله فرمود خود را از آتنش نگاه داردی هر چند به بخشی از خرما باشد و ازآتش بپرهیزید هر چند به جرعه آبی باشد .
ای مردم هرکس از شما در این ماه خلق خود را نیکو سازد به او پروانه عبور از صراط میدهند در روزیکه در آن روز قدمها می لغزد و هر کس از شما با رغلام و کنیز خود را سبک گرداند و هر کس شر خود ار نگهدارد خداوند غصب او را در روز ملاقات از او باز دارد و هر کس در آن ماه یتیمی را گرامی دارد خداوند در روز ملاقات او را گرامی دارد و هر کس در آن ماه قطع رحم کند خداوند رحمت خود را در روز ملاقات از او قطع نماید .

 

ای مردم درهای بهشت در این ماه باز است از پروردگار خو بخواهید که آنها را بر روی شما نبندد و درهای دوزخ بسته است از خدا مسئلت کنید که آنها را بر شما نگشاید- و شیاطین در زنجیراند از پروردگار خود بخواهید که آنها را بر شما تسلط ندهد امیرالمؤمنین علیه السلام فرماید که من برخاستم و عرض کرد یا رسول الله صلی الله علیه واله با فضیلت‌ترین اعمال در این ماه کدامست؟ فرمود یا اباالحسن افضل‌ترین اعمال در این ماه پارسائی و دوری است از آنچه خدای عز و جل حرام فرموده است- سپس رسول خدا بگریست عرض کردم یا رسول‌الله چه چیز شمار ار به گریه آورده است فرمود یا علی آنچه که در ین ماه از تو حلال می گردد گویا تورا می بینم که در برابر پروردگار خود نماز می‌گذاری و بدبخت‌ترین اولین وآخرین همدوش و هم قطار پی کننده ناقه صالح برانگیخته می‌شود و ضربتی بر فرق تو میزند و محاسن تو را به خون سرت خضاب می کند- امیرالمؤمنین (ع) فرماید – عرض کردم یا رسول الله صلی الله علیه واله در ان حال دین من در حال سلامت است؟!!- فرمود: آری در سلامت دین خواهی بود- سپس فرمود یا علی- هر کس ترا بکشد مرا کشته است و هر کس به تو کینه بورزد به من کینه ورزیده است و هر کس به تو دشنام دهد مرا دشنام داده است زیرا تو برای من به منزله جان منی روح تو از روح من است و گل تو از گل من چه خدای عزوجل مرا آفریده و ترا آفرید و مرا بر‌گزید و ترا برگزید و مرا برای نبوت و پیمبری اختیار کرد و ترا برای امامت و پیشوائی پس هر کس امامت ترا منکر شود منکر نبوت من شده است-یا علی-تو وصیّ من میباشی و پدر فرزندان من هستی و شوهر دختر منی و جانشین و خلیفه من بر امت من در زندگانی و بعد از مرگ من میباشی فرمان تو فرمان منست و نهی تو نهی من است به آن کسیکه مرا به نبوت برگزید و مرا بهترین خلق قرار داد قسم میخورم که تو حجّت خدا بر خلق او هستی و امین او بر راز او و خلیفه او در بندگان او میباشی.»
و از «رساترین» چیزی که در مژده برای ماه رمضان وارد شده است دعای پیغمبر صلی الله علیه واله است برای کسیکه در آن ماه گناهانش آمرزیده نشده باشد آنجا که آن حضرت صلی الله علیه واله فرماید:
«هرکس ماه رمضان بر او بگذرد و آمرزیده نشده باشد خدا اورا نیامرزد» و این دعا به لحاظ اینکه او صلی الله علیه واله برا یرحمت عالمیان مبعوث گردیده است بشارت برگی برای وسعت رحمت و عام بودن غفران در این ماه است و الاّ با اینکه او رحمه للعالمین است برای مسلمانان دعا می کند هر چند گناهکار باشد و بدین جهت در این باب اخبار زیادی وارد شده است که شیاطین متمّرد در زنجیراند و درهای بهشت و ابواب رحمت خداوند باز است ودرهای دوزخ بسته است و خداوند شر دشمنان جنّی را باز میدارد و منادی خدای از اول ماه تا آخر آن ندا می کند و در ماهی از ماه های دیگر مانند آن در اخبار وارد نشده است و آنچه در باب منادی در سایر ماه ها وارد شده است آن است که در ثلث آخر شب ندا بلند است جز در شب های جمعه که از اول شب تا آخر شب منادی حق تعالی ندا میکند و همچنین در ماه رجب عموماً و اما ماه رمضان- ندآء از اول ماه تا آخر آن در شبها و روزهای آن وارد است ودر اختصاص ماه رمضان به اجابت دعاء آیه «ادعُوْنُی اَسْتَجْبَ لَکُمْ» وارد گشته است .
۴_مـرحـوم آیت الله قاضـى در ماه رمـضـان بـه مـردم مـى فـرمـود : "مــردم خـودبـیـن نباشید، خدا بین باشید" . از خودبینـى خـارج شدن کـافـى نیست باید خدا بین شد .
- در ماه مبارک رمضان از "خدایی" استعفا بدهیم.
- بیایید از خدائیمان استعفا بدهیم! ماه رمضان است بیایید دیگر خدا نباشیم؟!. یعنی چه؟ تو که می گویی: "خدا چرا این طور با من رفتار نکردی" یعنی تو هم خدا، من هم یک خدا. این فضولی ها خیلی زشت است. ما کار خودمان را بکنیم خدا هم کار خودش را. حافظ وظیفۀ تو دعا گفتن است و بس/ در بند آن مباش که نشنید یا شنید.

 

- به آقای قاضی گفته بودند ماه رمضان روزه می گیرید؟ گفته بود تا ببینیم تکلیف چیست. این درس است . طرف می گوید اگر بمیرم روزه ام را می گیرم . خب روزه را برای که می گیری؟!

 

- ما باید در ماه رمضان عبدالله شویم. اگر کسی سبوعیت در او غلبه کند عبدالکلب است. اگر کسی شهوت در او غلبه کند عبدالخنزیر است. اگر کسی شیطنت در او غلبه کند عبد الشیطان است. عبد الله آن کسی است که سبوعیت و…( شهوت و شیطنت در او غلبه نداشته باشد.)

 

- این چه میهمانی است که همه اش گرسنگی و تشنگی است؟! پس معلوم می شود غذاهای دیگری هست؛ نوشیدنی های دیگری هست؛ما غافلیم. ذکر های مخصوصی هست.
- تا خودمان را پیدا نکنیم خدا را پیدا نمی کنیم. ماه رمضان، ماه پیدا کردن خود است. ما قرآن را گم کردیم؛ خدا را گم کردیم؛ اهل بیت را گم کردیم؛ چرا؟!. اول ماه رمضان گفتیم نبّهنا عن نومه الغافلین (ما را از خواب غافلان بیدار کن)، ولی گفتیم و رفتیم؛ واقعا نخواستیم. آدم اگر بیدار باشد درد را می بیند از کجا می آید؛ آفت را می بیند. ولی خواب اگر بودی نه درد را می بینی… سیل می آید، درنده می آید.

 

- وقتی شیطان درون تسلیم شود، آن شیطان بیرون کاری نمی تواند بکند. در ماه رمضان، آن شیطان بیرون بسته است تا ما با خودمان ور رویم(و این شیطان درون را مهار کنیم).

 

 

 

موضوعات مرتبط: lماه ضیافت خدا
 
نویسنده : اکبر احمدی
تاریخ : شنبه 26 / 3 / 1394


صدایی می آید!
صدایی آسمانی
گویی صدای دف های فرشتگان است
خبری هست !!
در آسمان شوری برپا شده است ...
عروس زمان
ماه خدا میاید ...
هیاهویی بپا شده است
مجلس جشن ملائک در اسمان برپاست
میلیاردها موجود در سراسر جهان
متوجه اتفاقی شده اند
آری ،ماه میهمانی خدااست
دلها یادش کرده اند صدایش میکنند
درمیخانه اسمانی را گشوده اند
نور را نشان همه میدهند
در خانه خدا باز است
وخوان الهی گسترده
نعمت فراوان و رحمت بی شمار
چه مهمانی باشکوهی !
چه میزبان کریم و دست و دلبازی !
30روز عاشقی و عشق بازی در راه است
اما در این طریق آیا
همه حرمت میزبان را نگه خواهند داشت؟
فطر خواهد امد
آیا ما مست می دوست خواهیم ماند؟
یا سبوی خدا را بار دیگر
مثل هر سال خواهیم شکست؟!!
خدایا به همه ما لیاقت حضور در این میهمانی
و سعادت درک برکات وفیوضات ماه خودت را عنایت کن
و آنچنان بر معنویات و ظرف وجودی ما بیافزای
که پایان رمضان آغاز دلداگی ماباشد

موضوعات مرتبط: lماه ضیافت خدا
 
 
این وب سایت جهت بسط وگسترش فرهنگ قرآنی ، با لا بردن سطح آگاهیهای دینی اعتقادی تربیتی