تبادل لینک هوشمند

برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان ندای وحی و آدرس nedayevahi.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 3088
بازدید دیروز : 86
بازدید هفته : 61774
بازدید ماه : 188478
بازدید کل : 11245329
تعداد مطالب : 16946
تعداد نظرات : 80
تعداد آنلاین : 1


Alternative content


حدیث موضوعیاک مهدویت امام زمان (عج)اک آیه قرآناک
 
 
نویسنده : اکبر احمدی
تاریخ : جمعه 7 / 5 / 1394

امام علی علیه السلام شاگرد مکتب وحی
واقعیت های تاریخی گویای این حقیقت است که علی بن ابی طالب علیه السلام همواره در کنار پیامبر صلی الله علیه و آله بود و رسول خدا صلی الله علیه و آله به هر جا که می رفتند، ایشان را هم با خود می بردند. علی علیه السلام خود در این باره می فرماید: «آن گاه که کودک بودم، رسول خدا صلی الله علیه و آله مرا در کنار خود جای می داد.

هر سال که در «غار حرا» برای عبادت خلوت برمی گزید، مرا نیز با خود به آن جا می برد، به گونه ای که در زمان نزول وحی، من روشنایی آن را [به چشم بصیرت [می دیدم و بوی نبوّت را [به شامه درونیِ خویش] استشمام می کردم... .» به این ترتیب، از همان آغاز نزول وحی با زلال وحی آشنا شده و معارف آن در جان وی نفوذ می کرد و لحظه ای از قرآن فاصله نمی گرفت ؛ از این رو، کسی را جز او نمی توان به عنوان برترین شاگرد مکتب وحی معرفی کرد تا آن جا که رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: «علی همگام با کتاب خدا و کتاب خدا همراه اوست؛ این دو هرگز از یکدیگر جدا نخواهند شد تا در کنار حوض کوثر بر من وارد شوند».

امام علی علیه السلام و علم به معارف قرآن
بدون تردید پس از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله شایسته ترین انسان برای معرّفی قرآن علی بن ابی طالب علیه السلام است؛ چرا که آن حضرت، علاوه بر برخورداری از منصب امامت و جانشینی رسول خدا صلی الله علیه و آله معارف قرآن را از شخص آن حضرت آموخته است. خود ایشان دراین باره می فرمایند: «چون آیات الهی نازل می شد، پیامبر خدا صلی الله علیه و آله مرا نزد خود می خواند و به من آیات الهی را املاء می کرد و تفسیر و تأویل و سایر آگاهی های مربوط به آیات را به من می آموخت و من همه آن چه را ایشان بیان می کرد، بدون کم و کاست می نگاشتم.» با توجّه به چنین حقیقتی است که وقتی علی علیه السلام درباره آشنایی خود با معارف قرآنی سخن می گوید، با صراحت کامل می فرماید: «به خدا سوگند تمام آیات الهی را می دانم که درباره چه چیزی و چه کسی نازل شده است؛ پروردگارم برای من قلبی فهیم و زبانی پرُسنده بخشیده است».

موضوعات مرتبط: قرآن شناسی
نویسنده : اکبر احمدی
تاریخ : جمعه 7 / 5 / 1394

ارتباط قرآن و علوم مختلف
بنابر اصل جامعیت قرآن، برخی این مجموعه عظیم الهی را حاوی کلیه علوم و مسائل مورد نیاز بشر پنداشته و در پی ایجاد رابطه مابین کلیه علوم نوین با قرآن برآمده اند. 
آیت الله معرفت این پندار را افراطی می داند و می گوید: «این ادعا که هرآنچه بشر به آن رسیده یا می رسد مانند دستاوردهای علمی، فنی، فرهنگی و... از قرآن بوده، و یا ریشه قرآنی دارد، ادعایی گزاف و بی اساس است. مقصود از کمال و جامعیت قرآن، جامعیت در شؤون دینی، اعم از اصول و فروع آن است; یعنی آنچه در رابطه با اصول ، معارف و احکام و تشریعات، بطور کامل در دین مطرح گشته است; به عبارت دیگر هرآنچه که در زمینه سلامت و سعادت معنوی، روحی و اخلاقی انسان است، در برنامه ها و اهداف قرآن قرار دارد، اما روشهای اجرایی، ساختاری و اجتماعی برای پیاده کردن این برنامه ها به عهده انسانهاست. 
بایستی به این نکته توجه داشت که دلیل ادعای قرآن کریم به کمال، در 
«الیوم اکملت لکم دینکم » 
و یا 
«تبیانا لکل شی ء» 
برعهده داشتن تشریع مطالب است; چنانچه از زاویه تکوین چنین می گفت، باید انتظار می داشتیم که هرآنچه بشر از علوم طبیعی، تجربی و... نیاز دارد بطور کامل در قران آمده باشد و یا حداقل ریشه اش در قرآن باشد; ولی منظور قرآن از «بیان هرچیز» و «کامل بودن دین » آن است که قرآن هرآنچه را در زمینه شریعت است،برای ما طرح و پایه ریزی کرده است. (15) 
آیه 
«و لا رطب و لا یابس الا فی کتاب مبین » (16) 
نیز که برخی برای تایید صحبت خود مبنی بر اینکه در قرآن همه علوم بشری و طبیعی نهفته است، بدان تمسک جسته اند، زمانی مورد قبول است که «کتاب مبین » را «قرآن » فرض کنیم، حال آنکه مفسران آن را «لوح محفوظ » تفسیر کرده اند; یعنی هرآنچه در عالم وجود تحقق می یابد، در آن لوح محفوظ ثبت می گردد. طبق شواهد ارائه شده مفسران، منظور از «کتاب مبین » در آیه فوق «قرآن » نیست. 
آیة الله معرفت جایی دیگر در تایید صحبت خود، دخالت قرآن در امور مربوط به علوم طبیعی را که بشر خود بایستی بدان برسد، دور از شان قرآن کریم دانسته می گوید: از طرفی شان قرآن و دین اقتضا نمی کند در اموری که مربوط به یافته های خود بشر است، دخالت کندو حتی راهنمایی کردن او هم معنا ندارد; زیرا خداوند به انسان عقل و خرد ارزانی داشته و فرموده:«و علم ادم الاسماء کلها» (17) یعنی به انسان اسماء را آموخته است. منظور از اسماء حقایق اشیاست; یعنی ما به انسان قدرت پی بردن به تمام حقایق هستی را داده ایم و برای آنکه جنبه جانشینی او در زمین به منصه ظهور برسد، باید خود جوشیده و به فعلیت برسد. 
خداوند انسان را توانمند و خردورز و کاوشگر آفریده است. از طرف دیگر میدان تاثیر پذیری را در طبیعت بازگذاشته است: 
«و سخر لکم ما فی السموات و الارض » 
همین کافی است که بشر بتواند با تصرف در طبیعت به طرف سازندگی دنیوی حرکت کند و لزومی ندارد که خداوند فرمول شیمی یا مسائل ریاضی را توضیح دهد. (18) 
واضح است که شارع در برخی موارد در مسائل غیر شرعی نیز دستوراتی داده است، زیرا خدایی که 
«یعلم السر فی السموات و الارض » (19) 
است، به هنگام بیان مطالبی از اسرار طبیعت به صورت اشاره و کنایه صحبت می کند و این تراوشاتی است که به هنگام بیان مناسب شرعی عرضه می شود. از دیدگاه دیگر، این موضوع از تفضل خدای تعالی بر بشر خبر می دهد. بطوری که وظیفه خدای سبحان بیان این امور نبوده است; بلکه از روی تفضل و لطف اشاراتی کرده است. 
از این رو، وظیفه شرع، دخالت در آنچه عقل بشر بدان می رسد، نبوده است. البته در احکام تعبدی بشر که شرع دستور عمل یا احتیاط را داده، عقل بشر توان پی بردن به واقعیت آن عمل را نداشته است و چنانچه این توان را می یافت، قطعا آنچه را شرع دستور داده، پیاده می کرد. در نتیجه در اسلام احکامی وجود دارد که صرفا جنبه تعبدی دارد و با پیشرفت علم، احکام آن قابل تغییر نیست.

موضوعات مرتبط: قرآن شناسی
نویسنده : اکبر احمدی
تاریخ : جمعه 7 / 5 / 1394

بسیاری از مخالفان قرآن کوشیده اند چنین شبهه افکنی کنند که این کتاب آسمانی با دنیای امروز که عصر پیشرفت علوم و تکنولوژی است، متناسب نیست; بلکه فقط اعجاز عصر پیامبر ختمی مرتبت صلی الله علیه وآله است و صرفا برای زمان ایشان شمولیت داشته است و اکنون همانند کتاب مقدس انجیل صرفا برای استفاده فردی قابلیت دارد.

از این دیدگاه، تئوری جدایی دین از سیاست و در پی آن عدم جامعیت و جاودانگی قرآن کریم داده می شود که مغالطه ای بس خطرناک و شائبه ای ناپسند است. 
بدیهی است یکی از نشانه های اعجاز قرآن مجید و از جمله دلایل خاتمیت دین مبین اسلام و برتری آن بر دیگر ادیان، جامعیت و جاودانگی این نسخه الهی است. 
ما بر آنیم که ادله جامعیت قرآن کریم را از لابلای سخنان گهربار حضرت علی علیه السلام در نهج البلاغه استخراج کنیم; زیرا بیان حضرت، قطعا دیدگاههای افراط گرایانه و نیز تفریط گرایانه را رد می کند و نظریه ناب در این باره به منصه ظهور می رسد.

موضوعات مرتبط: قرآن شناسی
نویسنده : اکبر احمدی
تاریخ : شنبه 30 / 4 / 1394

فضيلت سوره نصر
در كتاب مجمع البيان ابى بن كعب از پيامبر اكرم(صلى الله عليه وآله وسلم) روايت كرده كه فرمود: هر كس سوره نصر را بخواند هم چنان باشد كه در روز فتح مكه با من همراه و همكار بوده است. و در كتاب ثواب الاعمال از امام صادق(عليه السلام) روايت شده كه فرمود: هر كس سوره نصر را در نماز واجب و يا مستحبى بخواند حق تعالى او را بر جميع دشمنانش نصرت و يارى دهد و چون مبعوث شود حق تعالى كتابى از لاى قبر او بيرون آورد و به او دهد كه در آن نوشته باشد او در امان است از جهنّم و زفير و جسر آن و حق تعالى آن را به سخن درآورده تا آنچه كه در آن است براى او بخواند تا به بهشت برسد و در روز قيامت به هيچ چيز نگذرد مگر آنكه او را بشارت دهند به انواع نعمتهاى بهشت و در دنيا هم درهاى خير و نيكى بر روى او گشوده گردد.(107)

فضيلت سوره لهب
در كتاب مجمع البيان ابى بن كعب از پيامبر اكرم(صلى الله عليه وآله وسلم) روايت كرده كه فرمود: هر كس سوره لهب را تلاوت نمايد اميدوارم كه خداوند خواننده اين سوره را با ابو لهب در يك جا جمع نكند (يعنى در جايى كه ابولهب باشد او را نبرند).(108)

فضيلت سوره توحيد
در كتاب ثواب الاعمال از امام صادق(عليه السلام) روايت شده كه فرمود: هر كس نماز پنج وقت را بخواند و در هيچ كدام آن سوره توحيد را نخواند به او خطاب مى شود كه تو از نماز گزاران نيستى.
در كتاب مجمع البيان ابى بن كعب از پيامبر اكرم(صلى الله عليه وآله وسلم) روايت كرده كه فرمود: هر كس سوره توحيد را بخواند چنان است كه ثلث قرآن را خوانده باشد و به عدد هر كه ايمان آورده به خدا و ملائكه و كتابهاى آسمانى و رسول وى و به روز قيامت ده حسنه در نامه عمل او ثبت مى كند و نيز از امام صادق(عليه السلام) روايت شده كه فرمود: هنگامى كه سعد بن معاذ از دنيا رفت پيغمبر اكرم(صلى الله عليه وآله وسلم) بر او نماز خواند و فرمود: هفتاد هزار فرشته هم با من بر او نماز خواندند.از پيامبر(صلى الله عليه وآله وسلم) سئوال كردند يا رسول الله سعد اين فضيلت را از چه راهى به دست آورد؟ فرمود: از اينكه سوره قل هو الله احد را زياد قرائت مى كرد، نشسته، ايستاده، سواره، پياده و در هر حال بر خواندن اين سوره مداومت داشت.(109)

فضيلت سوره فلق
در كتاب مجمع البيان ابى بن كعب از پيامبر اكرم(صلى الله عليه وآله وسلم) روايت كرده كه فرمود: هر كس سوره فلق و ناس را بخواند مانند آن است كه تمام كتب آسمانى را كه بر انبياء نازل گشته تلاوت كرده است.(110)

فضيلت سوره ناس
در كتاب ثواب الاعمال از امام باقر(عليه السلام) روايت شده كه فرمود: هر كس در نماز وتر سوره فلق و ناس و توحيد را بخواند به او گفته مى شود كه اى بنده خدا حق تعالى نماز تو را قبول كرد.(111)
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
منابع : 
1ـ تفسير نور الثقلين جلد1 ص4
2ـ نور الثقلين جلد1 ص26
3ـ تفسير خلاصه منهج الصادقين جلد1 ص179
4ـ اعلام الدين ص369
5ـ نور الثقلين جلد1 ص582
6ـ نور الثقلين جلد1 ص697
7ـ خلاصه منهج الصادقين جلد2 ص29
8ـ نور الثقلين جلد2 ص3
9ـ نور الثقلين جلد2 ص117
10ـ نور الثقلين جلد2 ص290
11ـ تفسير خلاصه منهج جلد2 ص313
12ـ نور الثقلين جلد2 ص408
13ـ نور الثقلين جلد2 ص480
14ـ نور الثقلين جلد2 ص525
15ـ نور الثقلين جلد3 ص2
16ـ نور الثقلين جلد3 ص38
17ـ نور الثقلين جلد3 ص38
18ـ نور الثقلين جلد3 ص97
19ـ نور الثقلين جلد3 ص240
20ـ تفسير خلاصه منهج جلد3 ص173
21ـ نور الثقلين جلد3 ص366
22ـ تفسير خلاصه منهج جلد3 ص244
23ـ تفسير خلاصه منهج جلد3 ص290
24ـ تفسير خلاصه منهج جلد3 ص321
25ـ نور الثقلين جلد3 ص568
        26ـ نور الثقلين جلد4 ص2
27ـ نور الثقلين جلد4 ص45
28ـ نور الثقلين جلد4 ص147
29ـ نور الثقلين جلد4 ص169
30ـ تفسير خلاصه منهج جلد4 ص239
31ـ تفسير خلاصه منهج جلد4 ص257
32ـ نور الثقلين جلد4 ص233
33ـ نور الثقلين جلد4 ص314
34ـ نور الثقلين جلد4 ص345
35ـ نور الثقلين جلد4 ص371
36ـ تفسير خلاصه منهج جلد5 ص48
37ـ نور الثقلين جلد4 ص441
38ـ تفسير خلاصه منهج جلد5 ص105
39ـ نور الثقلين جلد4 ص538
40ـ تفسير خلاصه منهج جلد5 ص194
41ـ نور الثقلين جلد4 ص591
42ـ تفسير خلاصه منهج جلد5 ص244
43ـ تفسير خلاصه منهج جلد5 ص258
44ـ نور الثقلين جلد5 ص7
45ـ تفسير خلاصه منهج جلد5 ص291
46ـ نور الثقلين جلد5 ص46
47ـ تفسير خلاصه منهج جلد5 ص235
48ـ تفسير خلاصه منهج جلد6 ص26
49ـ تفسير خلاصه منهج جلد6 ص120
50ـ نور الثقلين جلد5 ص135
51ـ نور الثقلين جلد5 ص144
52ـ تفسير خلاصه منهج جلد6 ص59
53ـ تفسير خلاصه منهج جلد6 ص72
54ـ تفسير خلاصه منهج جلد6 ص90
55ـ نور الثقلين جلد5 ص231
56ـ تفسير نور الثقلين ج5 ص254
57ـ نور الثقلين جلد5 ص271
58ـ تفسير خلاصه منهج جلد6 ص153
59ـ نور الثقلين جلد5 ص209
60ـ نور الثقلين جلد5 ص320
61ـ نور الثقلين جلد5 ص331
62ـ تفسير خلاصه منهج جلد6 ص176
63ـ نور الثقلين جلد5 ص347
64ـ تفسير خلاصه منهج جلد6 ص189
65ـ نور الثقلين جلد5 ص378
66ـ نور الثقلين جلد5 ص387
67ـ نور الثقلين جلد5 ص401
68ـ نور الثقلين جلد5 ص411
69ـ تفسير خلاصه منهج جلد6 ص221
70ـ نور الثقلين جلد5 ص430
71ـ تفسير خلاصه منهج جلد6 ص232
72ـ نور الثقلين جلد5 ص452
73ـ تفسير خلاصه منهج جلد6 ص243
74ـ نور الثقلين جلد5 ص467
75ـ نور الثقلين جلد5 ص487
76ـ تفسير خلاصه منهج جلد6 ص239
77ـ نور الثقلين جلد5 ص497
78ـ نور الثقلين جلد5 ص508
79ـ نور الثقلين جلد5 ص512
80ـ تفسير خلاصه منهج جلد6 ص282
81ـ نور الثقلين جلد5 ص527
82ـ تفسير خلاصه منهج جلد6 ص290
83ـ نور الثقلين جلد5 ص540
84ـ نور الثقلين جلد5 ص549
85ـ نور الثقلين جلد5 ص554
86ـ تفسير خلاصه منهج جلد6 ص300
87ـ نور الثقلين جلد5 ص571
88ـ نور الثقلين جلد5 ص578
89ـ تفسير خلاصه منهج جلد6 ص310
90ـ نور الثقلين جلد5 ص588
91ـ تفسير خلاصه منهج جلد6 ص314
92ـ نور الثقلين جلد5 ص602
93ـ نور الثقلين جلد5 ص608
94ـ نور الثقلين جلد5 ص612
95ـ نور الثقلين جلد5 ص642
96ـ نور الثقلين جلد5 ص647
97ـ نور الثقلين جلد5 ص651
98ـ تفسير خلاصه منهج جلد6 ص331
99ـ نور الثقلين جلد5 ص660
100ـ نور الثقلين جلد5 ص666
101ـ نور الثقلين جلد5 ص667
102ـ نور الثقلين جلد5 ص669
103ـ تفسير خلاصه منهج جلد6 ص339
104ـ نور الثقلين جلد5 ص677        
105ـ نور الثقلين جلد5 ص680
106ـ تفسير خلاصه منهج جلد6 ص342
107ـ نور الثقلين جلد5 ص689
108ـ نور الثقلين جلد5 ص689
109ـ نور الثقلين جلد5 ص700
110ـ تفسير خلاصه منهج جلد6 ص356
111ـ نور الثقلين جلد5 ص724
ميرزا باقر حسينى زفره اى اصفهانى

موضوعات مرتبط: قرآن شناسی
نویسنده : اکبر احمدی
تاریخ : شنبه 30 / 4 / 1394

فضيلت سوره معارج
در كتاب ثواب الاعمال از امام صادق(عليه السلام) روايت شده كه فرمود: سوره معارج را زياد بخوانيد كه اگر كسى آن را زياد بخواند خداوند متعال در قيامت از گناه او سئوال نمى كند و او را با نبى اكرم(صلى الله عليه وآله وسلم) در بهشت همنشين مى سازد.(68)

فضيلت سوره نوح
در كتاب مجمع البيان ابى بن كعب از پيامبر اكرم(صلى الله عليه وآله وسلم) روايت كرده كه فرمود: هر كس سوره نوح را بخواند داخل در دعاى حضرت نوح(عليه السلام) خواهد بود آنجا كه فرمود: «ربِّ اِغفِرلى وَ لِوالِدَىَّ وَ لِمَن دَخَلَ بَيتى مُؤمِناً وَ لِلمُؤمِنينَ وَ المُؤمِناتِ» يعنى اى پروردگار من بيامرز مرا و پدر و مادرم را و كسانى كه با من در رفت و آمد هستند از مؤمنين و نيزبيامرز مؤمنين و مؤمناتى راكه درگذشته بوده و تا روزقيامت خواهند آمد.(69)

فضيلت سوره جن
در كتاب مجمع البيان ابى بن كعب از پيامبر اكرم(صلى الله عليه وآله وسلم) روايت كرده كه فرمود: هر كس سوره جن را تلاوت نمايد خداوند به تعداد هر جن و شيطانى كه پيامبر(صلى الله عليه وآله وسلم)را تصديق و تكذيب كرده اند ثواب و اجر آزادى بنده به او عطا فرمايد.(70)
    
فضيلت سوره مزمل
در كتاب مجمع البيان ابى بن كعب از پيامبر اكرم(صلى الله عليه وآله وسلم) روايت كرده كه فرمود: هر كس سوره مزمل را تلاوت نمايد از گرفتاريهاى دنيا و آخرت نجات يابد.(71)

فضيلت سوره مدثر
در كتاب مجمع البيان ابى بن كعب از پيامبر اكرم(صلى الله عليه وآله وسلم) روايت كرده كه فرمود: هر كس سوره مدثر را قرائت كند خداوند به عدد آن كسانيكه پيامبر(صلى الله عليه وآله وسلم) را تصديق و تكذيب كردند ده حسنه ثواب به او عطا فرمايد.(72)

فضيلت سوره قيامت
در كتاب مجمع البيان ابى بن كعب از پيامبر اكرم(صلى الله عليه وآله وسلم) روايت كرده كه فرمود: هر كس سوره قيامت را تلاوت نمايد من و جبرئيل گواهى دهيم كه او به قيامت ايمان داشته و هنگامى كه در قيامت محشور شود روشنى نور او بر همه غالب آيد.(73)

فضيلت سوره دهر
در كتاب ثواب الاعمال از امام باقر(عليه السلام) روايت شده كه فرمود: هر كس سوره دهر را هر صبح پنج شنبه بخواند خداوند به او چهار حورالعين بهشتى شوهر ديده و صد هزار شوهر نديده به او عطا فرمايد و در بهشت نيز با پيامبر اكرم(صلى الله عليه وآله) خواهد بود.(74)

فضيلت سوره مرسلات
در كتاب مجمع البيان ابى بن كعب از پيامبر اكرم(صلى الله عليه وآله وسلم) روايت كرده كه فرمود: هر كس سوره مرسلات را تلاوت نمايد، در نامه عملش نوشته شود كه او از مشركين نيست.(75)
    
فضيلت سوره عمّ
در كتاب ثواب الاعمال از امام صادق(عليه السلام) روايت شده كه فرمود: هر كس سوره عمّ را در هر روز بخواند در آن سال زيارت خانه خدا نصيبش خواهد شد.(76)


فضيلت سوره نازعات
در كتاب مجمع البيان از امام صادق(عليه السلام) روايت شده كه فرمود: هر كس سوره نازعات را تلاوت نمايد هنگام مردن سيراب و در صحراى محشر نيز سيراب شده و سيراب هم وارد بهشت خواهد شد.(77)

فضيلت سوره عبس
در كتاب مجمع البيان ابى بن كعب از پيامبر اكرم(صلى الله عليه وآله وسلم) روايت كرده كه فرمود: هر كس سوره عبس را تلاوت نمايد روز قيامت با صورت خندان وارد محشر خواهد شد.(78)

فضيلت سوره تكوير
در كتاب مجمع البيان ابن عمر از پيامبر اكرم(صلى الله عليه وآله وسلم) روايت كرده كه فرمود: هر كس بخواهد در روز قيامت مرا ملاقات نمايد پس سوره تكوير را بخواند.(79)

موضوعات مرتبط: قرآن شناسی
نویسنده : اکبر احمدی
تاریخ : شنبه 30 / 4 / 1394

فضيلت سوره زخرف
در مجمع البيان ابى بن كعب از پيامبر اكرم(صلى الله عليه وآله وسلم) روايت كرده كه فرمود: جماعتى كه سوره زخرف را در دنيا تلاوت مى كنند در روز قيامت به ايشان ندا مى شود: اى بندگان امروز ترس و اندوهى نداشته باشيد و بدون حساب وارد بهشت شويد.
در كتاب ثواب الاعمال از امام باقر(عليه السلام) روايت شده كه فرمود: هر كس بر خواندن سوره زخرف مداومت نمايد، خداوند متعال او را در قبر از شر گزندگان و فشار قبر ايمن گرداند تا روز قيامت و چون قيامت بر پا شود سوره زخرف به صورت زيبايى درآيد و به امر پروردگار خواننده خود را وارد بهشت كند.(41)

فضيلت سوره دخان
در مجمع البيان ابى بن كعب از پيامبر اكرم(صلى الله عليه وآله وسلم) روايت كرده كه فرمود: هر كس سوره دخان را در شب جمعه تلاوت نمايد جميع گناهانش آمرزيده گردد.
و در حديث ديگرى ابوهريره از آن حضرت روايت كرده كه فرمود: اگر كسى اين سوره را در شب بخواند تا صبح هفتاد هزار فرشته براى او طلب مغفرت مى كنند و اگر در روز بخواند تا شب همان هفتاد هزار فرشته براى او طلب مغفرت مى كنند.(42)

فضيلت سوره جاثيه
در مجمع البيان ابى بن كعب و ابى سعيد خدرى از پيامبر اكرم(صلى الله عليه وآله وسلم) روايت كرده اند كه هر كس اين سوره را تلاوت كند حق تعالى در قيامت عورت او را ظاهر نسازد و از ترس و هيبت عذاب ايمن گرداند.در كتاب ثواب الاعمال ابو بصير از امام صادق(عليه السلام) روايت كرده كه فرمود: ثواب قارى اين سوره آن است كه هرگز روى جهنّم را نبيند و زفير و شهيق آن را نشنود و در بهشت اعلا رفيق پيامبر اكرم(صلى الله عليه وآله وسلم) باشد.(43)

فضيلت سوره احقاف
در مجمع البيان ابى بن كعب از پيامبر اكرم(صلى الله عليه وآله وسلم) روايت كرده كه فرمود: هر كس سوره مباركه احقاف را بخواند به عدد ريگهاى عالم ده حسنه در نامه عمل او ثبت و ده گناه از او محو و ده درجه براى او بالا مى رود.در كتاب ثواب الاعمال از امام صادق(عليه السلام) روايت شده كه فرمود: هر كس سوره احقاف را در شب جمعه بخواند حق تعالى او را از ترس و هراس دنيا و آخرت ايمن گرداند.(44)

فضيلت سوره مباركه محمد(صلى الله عليه وآله وسلم)
در مجمع البيان ابى بن كعب از رسول خدا(صلى الله عليه وآله) روايت كرده كه فرمود: هركس سوره مباركه محمد(صلى الله عليه وآله)را تلاوت كند بر خداى تعالى واجب مى شود كه از نهرهاى بهشت او را بياشاماند. در كتاب ثواب الاعمال ابوبصير از امام صادق(عليه السلام) روايت كرده كه فرمود: هر مؤمنى كه سوره محمد(صلى الله عليه وآله وسلم) را بخواند هرگز در دين خود دچار شك نشود و از شرك محفوظ ماند و بعد از فوت او خداى تعالى هزار فرشته را مأمور مى كند كه در قبر او داخل شده نماز بخوانند و ثواب آن را براى او هديه كنند و در روز قيامت او را تا محضر عدل الهى همراهى نمايند.(45)

فضيلت سوره فتح
در مجمع البيان ابى بن كعب از رسول خدا(صلى الله عليه وآله وسلم) روايت كرده كه فرمود: هر كس سوره فتح را قرائت كند مانند آن است كه با من در روز فتح حاضر بوده.
و در كتاب ثواب الاعمال از امام صادق(عليه السلام) روايت شده كه فرمود: مال و اموال و تمامى اعضاء خانواده خود را با خواندن سوره فتح از گزند حوادث بيمه سازيد زيرا كسانى كه به خواندن اين سوره مداومت مى كنند روز قيامت منادى از طرف پروردگار ندا سر مى دهد به گونه اى كه همه مى شنوند، مى گويد: تو بنده خالص من هستى.(سپس خطاب به فرشتگان مى فرمايد: اين بنده صالح و شايسته مرا) به صالحين ملحق نموده وارد بهشت كنيد و از آب سردى كه از رحيق مختوم است او را سيراب نماييد.(46)

فضيلت سوره حجرات
در كتاب ثواب الاعمال از امام صادق(عليه السلام) روايت شده كه فرمود: هر كس سوره حجرات را شب يا روز تلاوت نمايد از زائران رسول خدا(صلى الله عليه وآله) محسوب خواهد شد.و در مجمع البيان ابى بن كعب از پيامبر اكرم(صلى الله عليه وآله وسلم) روايت كرده كه فرمود: هر كس سوره حجرات را بخواند به عدد هر يك از كسانى كه اطاعت خدا و پيامبر(صلى الله عليه وآله وسلم)را نموده و نيز به عدد كسانى هم كه نافرمانى كرده اند خداوند ده حسنه در نامه عملش ثبت مى كند.(47)

موضوعات مرتبط: قرآن شناسی
نویسنده : اکبر احمدی
تاریخ : شنبه 30 / 4 / 1394

فضيلت سوره شعراء نمل و قصص
در كتاب ثواب الاعمال ابا بصير از امام صادق(عليه السلام) روايت كرده كه فرمود: هر كس سه سوره شعراء، نمل و قصص را در هر شب جمعه بخواند از دوستان خدا و در حمايت بارى تعالى خواهد بود و فقر و تنگدستى در دنيا به او نرسد و در آخرت خداوند به قدرى از نعمتهاى بهشت به او عطا كند كه او راضى گردد كه يكى از عنايتهاى پروردگار به او آن است كه صد حوريه به او تزويج نمايد.(27)

فضيلت سوره عنكبوت
در مجمع البيان ابى بن كعب از پيامبر اكرم(صلى الله عليه وآله وسلم) روايت كرده كه فرمود: هر كس سوره عنكبوت را تلاوت نمايد خداوند متعال به عدد هر يك از مؤمنين و منافقين ده حسنه در نامه عملش ثبت فرمايد.(28)

فضيلت سوره روم
در مجمع البيان ابى بن كعب از پيامبر اكرم(صلى الله عليه وآله وسلم) روايت كرده كه فرمود: هر كس سوره روم را بخواند، حق تعالى او را به عدد هر فرشته اى كه در آسمان و زمين تسبيح مى كند ده حسنه در نامه عملش ثبت و چنانچه ثوابى در آن شب و يا روزى كه قرائت كرده از او فوت شده باشد به حساب او منظور مى گردد.(29)
    
فضيلت سوره لقمان
در مجمع البيان ابى بن كعب از پيامبر اكرم(صلى الله عليه وآله وسلم) روايت كرده كه فرمود: هر كس سوره لقمان را بخواند در قيامت رفيق و همنشين لقمان خواهد شد و به عدد هر كه امر به معروف و نهى از منكر مى كند حق تعالى براى او ده حسنه ثبت مى نمايد.
و در ثواب الاعمال از امام باقر(عليه السلام) روايت شده كه فرمود: هر كس سوره لقمان را بخواند خداوند سى فرشته را محافظ او قرار خواهد داد كه او را از شر شيطان و لشكريانش حفظ نمايند تا صبح و چنانچه روز بخواند محافظت نمايند تا شب.(30)فضيلت سوره سجده در مجمع البيان ابى بن كعب از پيامبر اكرم(صلى الله عليه وآله وسلم) روايت كرده كه فرمود: هر كس «سوره سجده» و «سوره مُلك» را بخواند مانند آن است كه شب قدر را احيا گرفته باشد.و در حديث ديگرى ليث از ابوجابر روايت مى كند كه گفت: پيامبر اكرم(صلى الله عليه وآله وسلم)شب را نمى خوابيد تا آنكه اين دو سوره را تلاوت مى كرد.
و در كتاب ثواب الاعمال از امام صادق(عليه السلام) روايت شده كه فرمود: هر كس سوره سجده را در شب جمعه بخواند حق تعالى در روز قيامت نامه عملش را در دست راستش قرار دهد و از حساب او صرف نظر نمايد و در بهشت همنشين پيامبر(صلى الله عليه وآله وسلم)و ائمه معصومين(عليهم السلام)باشد.
و همچنين از پيامبر اكرم(صلى الله عليه وآله وسلم) روايت شده كه فرمود: هر كس اين سوره را بخواند تا سه روز شيطان به خانه او داخل نخواهد شد.(31)

فضيلت سوره احزاب
در مجمع البيان ابى بن كعب از پيامبر اكرم(صلى الله عليه وآله وسلم) روايت كرده كه فرمود: هر كس سوره احزاب را قرائت كند و آن را به اعضاء خانواده اش تعليم نمايد خداوند عذاب قبر را از او بر مى دارد.(32)   

فضيلت سوره سباء
در مجمع البيان ابى بن كعب از پيامبر اكرم(صلى الله عليه وآله) روايت كرده كه فرمود: كسى كه سوره سباء را تلاوت نمايد تمام پيامبران در روز قيامت رفيق او گشته با او مصافحه نمايند.(33)

موضوعات مرتبط: قرآن شناسی
نویسنده : اکبر احمدی
تاریخ : شنبه 30 / 4 / 1394

فضيلت سوره انفال
در تفسير عياشى از امام صادق(عليه السلام) روايت شده كه فرمود: هر كس سوره برائت و انفال را در هر ماه يك بار تلاوت نمايد هرگز نفاق به سراغ او نخواهد رفت و از شيعيان مولا اميرالمؤمنين على(عليه السلام) در روز قيامت محسوب خواهد شد و در آن روز از ميوه هاى بهشتى تناول خواهد كرد تا مردم از حساب فارغ شوند.و در مجمع البيان ابى بن كعب از رسول گرامى اسلام(صلى الله عليه وآله وسلم) روايت كرده كه فرمود: هر كس سوره برائت و انفال را تلاوت نمايد من در روز قيامت او را شفاعت خواهم كرد و گواهى خواهم داد بر اينكه او از نفاق به دور بوده و خداوند به عدد هر مرد و زن منافق كه در دنيا باشند براى او ده حسنه ثبت و ده گناه محو و ده درجه بالا مى برد و علاوه بر اينها عرش الهى و حاملانش براى او تا زمانى كه زنده است صلوات مى فرستند.(9)

فضيلت سوره برائت
فضيلت سوره برائت در ضمن فضيلت سوره انفال گذشت. چون از امام صادق(عليه السلام)روايت شده كه فرمود: سوره برائت و انفال يكى است.

فضيلت سوره يونس
در كتاب ثواب الاعمال از امام صادق(عليه السلام) روايت شده كه فرمود: هر كس سوره يونس را در هر دو ماه يا سه ماه يك بار بخواند از جاهلين محسوب نگشته و در قيامت از مقربين خواهد بود.و در مجمع البيان ابى بن كعب از پيامبر اكرم(صلى الله عليه وآله وسلم) روايت كرده كه فرمود: هر كس سوره يونس را قرائت كند خداوند به تعداد كسانيكه به حضرت يونس ايمان آورده بودند و به تعداد كسانى كه ايمان نياورده بودند و نيز به تعداد كسانى كه با فرعون غرق شدند به عدد هر كدام ده حسنه ثواب در نامه عمل او ثبت مى شود.(10)

فضيلت سوره هود
در كتاب ثواب الاعمال از امام جواد(عليه السلام) روايت شده كه فرمود: هر كس سوره هود را در هر جمعه چه شب و چه روز بخواند حق تعالى او را در روز قيامت در زمره پيغمبران مبعوث گرداند و حساب او را آسان كند و در آن روز هيچ كس را از گناه او آگاه نسازد.
و در كتاب مجمع البيان ابى بن كعب از حضرت رسول اكرم(صلى الله عليه وآله وسلم) روايت كرده كه فرمود: هر كس سوره هود را بخواند حقتعالى به عدد كسانى كه به حضرت نوح و هود و صالح و شعيب و لوط و ابراهيم و موسى(عليهم السلام) ايمان آورده اند و يا ايمان نياورده اند به عدد هر كدام ده حسنه در نامه عمل او ثبت و در روز قيامت از خوشبختان محسوب خواهد شد.(11)

فضيلت سوره يوسف
در كتاب ثواب الاعمال از امام صادق(عليه السلام) روايت شده كه فرمود: هر كس سوره حضرت يوسف(عليه السلام) را بخواند چه شب و چه روز خداوند روز قيامت او را به زيبايى حضرت يوسف محشور كرده و از ترس و وحشت قيامت مصون بوده و جزء نيكان محسوب خواهد بود.(12)

فضيلت سوره رعد
در مجمع البيان ابى بن كعب از پيامبر اكرم(صلى الله عليه وآله وسلم) روايت كرده كه فرمود: هر كس سوره رعد را تلاوت نمايد به عدد هر ابرى كه بر روى هوا واقع شود تا روز قيامت براى وى ده حسنه نوشته شود و جزء افراد بايقين به حساب آيد.(13)

موضوعات مرتبط: قرآن شناسی
نویسنده : اکبر احمدی
تاریخ : شنبه 30 / 4 / 1394

در اصول كافى ج2 ص611 از امام صادق(عليه السلام) روايت شده كه مى فرمايد: چه مانع است كه تاجرى از شما كه در بازار مشغول تجارت است وقتى به خانه برمى گردد نخوابد تا اينكه سوره اى از قرآن را بخواند كه برايش نوشته شود به جاى هر آيه اى كه مى خواند ثواب ده حسنه و محو شود از او ده سيّئه.
و در مجمع البيان ص 36 از پيامبر اكرم(صلى الله عليه وآله وسلم) روايت شده كه فرمود: هر كس حرفى از قرآن را تلاوت كند براى او حسنه اى كه ده برابر ثواب داشته باشد نوشته مى شود. مثلا در «الم» سه حسنه است يكى براى الف و يكى براى لام و ديگرى براى ميم.

قرائت قرآن يا بهترين اعمال
مرحوم ديلمى از امام صادق(عليه السلام) روايت مى كند كه فرمود: خواندن قرآن از ذكر برتر و ذكر از صدقه بهتر و صدقه از روزه بالاتر و روزه سپرى است در مقابل آتش.

مراتب قرائت قرآن
در عدة الداعى ص 329 از امام صادق(عليه السلام) روايت شده كه مى فرمايد: هر كس قرآن را در نماز و در حال ايستاده بخواند به هر حرفى صد حسنه براى او ثبت خواهد شد و چنانچه در نماز نشسته بخواند پنجاه حسنه و در غير نماز با وضو بيست و پنج حسنه و بدون وضو ده حسنه در نامه عملش ثبت خواهد شد.
سپس فرمود: من نمى گويم «المر» يك حرف است بلكه از براى الف آن ده حسنه و لام ده حسنه و ميم ده حسنه و راء آن ده حسنه (هر كدام جدا، جدا) نوشته مى شود.
        
فضيلت قرائت قرآن از روى قرآن 
در اصول كافى جلد2 ص613 از اسحاق بن عمار روايت شده كه مى گويد: به امام صادق(عليه السلام) گفتم: فدايت شوم من قرآن را حفظ كرده ام آيا خواندن آن از حفظ بهتر است يا از رو خواندن؟حضرت فرمود: از رو خواندن بهتر است، آيا نمى دانى كه نگاه كردن بر روى قرآن عبادت است؟

فضيلت خواندن قرآن در خانه
در اصول كافى جلد2 ص610 امام صادق(عليه السلام) از جدش اميرالمؤمنين(عليه السلام)روايت مى كند كه فرمود: خانه اى كه در آن قرائت قرآن و ياد خدا مى شود، بركتش زياد مى شود و فرشتگان در آن حضور يافته و شياطين از آن دور مى شوند و از آن خانه نورى به آسمان بالا مى رود براى اهل آسمان همان گونه كه ستارگان نور مى دهند براى اهل زمين.و اما برعكس خانه اى كه در آن قرآن خوانده نمى شود بركتش كم، و ملائكه از آن دور و شياطين در آن حضور مى يابند.

ماه رمضان يا بهار قرآن 
در اصول كافى جلد2 ص630 از امام باقر(عليه السلام) روايت شده كه فرمود: براى هر چيز بهارى است و بهار قرآن ماه مبارك رمضان است.

موضوعات مرتبط: قرآن شناسی
نویسنده : اکبر احمدی
تاریخ : شنبه 30 / 4 / 1394

إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ الَّذِینَ إِذَا ذُکِرَ اللّهُ وَجِلَتْ قُلُوبُهُمْ وَإِذَا تُلِیَتْ عَلَیْهِمْ آیَاتُهُ زَادَتْهُمْ إِیمَانًا وَعَلَى رَبِّهِمْ یَتَوَکَّلُونَ
مؤمنان تنها کسانی هستند که هر وقت نام خدا برده شود دل هاشان ترسان می ‏گردد، و هنگامی که آیات او بر آنها خوانده می‏ شود ایمانشان افزون می‏ گردد و تنها بر پروردگارشان توکّل دارند 
صفات مؤمنین در قرآن به طور مفصل بیان شده است ولی برای رعایت اختصار به بعضی از آنها اشاره می‌نماییم.
الف – صفات فردی :
1. خشوع در نماز
«الَّذِینَ هُمْ فِی صَلاتِهِمْ خاشِعُونَ» 
«مؤمنین کسانی هستند که در نماز خویش خاشع و فروتن هستند و دیده بر سجده‌گاه خود دارند و به این سو و آن سو نمی‌نگرند و دلشان در گرو مهر و عشق به خداست.

2. دوری از گفتار و عملکرد بیهوده
«وَ الَّذِینَ هُمْ عَنِ اللَّغْوِ مُعْرِضُونَ» 
مردم با ایمان کسانی هستند که از هر گفتار و نوشتار و عملکرد بیهوده و بی‌ثمر و بی‌اهمیت روی می‌گردانند. چرا که به باور آنان چنین گفتار و کردار بیهوده و زشت و ناپسند است و باید از آن دوری جست.

3. پاکدامنی
«وَ الَّذِینَ هُمْ لِفُرُوجِهِمْ حافِظُونَ» 
آنان (مؤمنان) کسانی هستند که دامن خویش را حفظ می‌کنند، منظور از حفظ دامن خویش، این است که رابطۀ جنسی آنان تنها در قلمرو خانه و خانواده، و در چهارچوب مقررات شرعی و اخلاقی و انسانی است. و هرگز خود را با پستی و زشتی گناه آلوده نساخته، و دامان به حرام و گناه نمی‌آلایند، و چشم و دل و جسم را از حرام حفظ می‌کنند.

4. دوری از بدگمانی، غیبت، بدگویی، تجس
«یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اجْتَنِبُوا کَثِیراً مِنَ الظَّنِّ إِنَّ بَعْضَ الظَّنِّ إِثْمٌ وَ لا تَجَسَّسُوا وَ لا یَغْتَبْ بَعْضُکُمْ بَعْضاً»[۲] 
«ای کسانی‌ که ایمان آورده‌اید دوری گزینید از بعضی گمان‌های (بد)، که آن گمان ها گناه است، و تجسس در عیوب دیگران نکنید (از چیزهایی که از بدی ایشان بر شما پنهان است) و غیبت و بدگویی از یگدیگر نکنید.

5. مقام تسلیم
مؤمن تمام امور وجودی خود را به اختیار خداوند واگذار می‌کند و در قرآن کریم، حضرت ابراهیم (علیه السّلام) از خداوند چنین مقامی را می‌طلبد «رَبَّنا وَ اجْعَلْنا مُسْلِمَیْنِ لَکَ وَ مِنْ ذُرِّیَّتِنا أُمَّةً مُسْلِمَةً لَکَ»[۳]

6. مقام یقین
مؤمن اعتقاد جازم نسبت به اصول دین و فروع دین دارد، مثلاً ممکن نیست انسان اعتقاد قطعی به روز حساب داشته باشد، و همواره آن روز را در خاطر داشته و به یاد آن باشد در عین حال پاره‌ای گناهان را مرتکب شود و بالاخره (هم یوقنون) چنین کسی نه تنها مرتکب گناه نمی‌شود بلکه از ترس، به قرق گاه‌های خدا، نزدیک هم نمی‎ گردد.

موضوعات مرتبط: قرآن شناسی
نویسنده : اکبر احمدی
تاریخ : شنبه 30 / 4 / 1394

ختم بسم الله الرحمن الرحيم 
براى رفع مشكلى در يك مجلس 786 بار گفتن «بسم الله» و بعد از اتمام ختم به همين عدد صلوات فرستادن نافع است.
ختم ديگر: از بزرگان و مشايخ منقول است كه هرگاه كسى دچار مهمى و مشكلى گردد و راه چاره و نجات بر او بسته باشد بعد از هر نماز 19 بار بگويد: «نِجاتاً مِنكَ يا سَيِّدَ الكَريمَ نِجِّنا وَ خَلِصّنا بِحَقِّ بَسمِ اللهِ الرَّحمنِ الرَّحيمِ» و اگر اين كلمات را در يك مجلس 786 بار بگويد، اثر عجيب دارد.
ختم بسم الله جهت نابودى ظالم: در يك مجلس هزار بار بسم الله گفتن و هزار بار لا اله الا الله محمد رسول الله گفتن و هزار بار صلوات فرستادن جهت دفع شر ظالم مفيد است.

ختم سوره حشر
از امام صادق(عليه السلام) راويت شده كه فرمود: هر كس سوره حشر را از براى قضاء حاجت و برآمدن امور مهم چهل روز هر روز يك بار بخواند حاجتش برآورده گردد و اگر يك روز فوت شود ختم را از سر بگيرد.
گفته اند اين ختم از مجربات است و بسيارى از بزرگان آن را تجربه كرده اند.

ختم سوره مزمّل
هر كه اين سوره را نوشته با خود دارد هر جا كه رود فتح و پيروزى نصيبش گردد. و ايضاً جهت گشايش كار خواندن آن نافع است و چنانچه چيزى گم كرده تا ده روز هر روز يك بار بخواند.
و اگر در ميان زن و شوهر ناسازگارى پديد آيد اين سوره مباركه را بر آب بخوانند و بياشامند محبت ايجاد شود.
و هرگاه كسى را فرزند نشود، زن و شوهر هر دو روزه بگيرند و وقت افطار غسل كنند و هر دو سوره مباركه مزمل را به آب بخوانند و از آن بياشامند، خداوند متعال به آنها فرزند عطا مى فرمايد.
و چنانچه كسى قرض دار باشد بعد از هر نماز يك بار بخواند قرضش اداء گردد. و نيز اگر كسى دردى داشته باشد اين سوره مباركه را بر روغن بادام تلخ خوانده و برا اندام او بمالند دردش تسكين يابد. و اگر كسى دچار تنگى روزى گردد تا چهل روز روزى يك بار اين سوره را بخواند روزى اش وسعت يابد.
و نيز جهت فتح مهمات يازده روز روزى يازده بار بعد از نماز صبح خواندن مفيد و مؤثر است.

موضوعات مرتبط: قرآن شناسی
نویسنده : اکبر احمدی
تاریخ : شنبه 23 / 4 / 1394


 

1. گوش و چشم

حس شنوایی و بینایی، دو رکن اساسی معرفت و تفکر است. سخن گفتن بر مبنای شنیدن و تصور اشیاء بر اساس مشاهده است، لذا گوش و چشم اهمیت ویژه ای برای بدن دارند.
قرآن کریم نوزده مرتبه به مسئله شنیدن و دیدن اشاره دارد. در بعضی از این آیات، پس از مراحل اولیه نطفه، به سمع و بصر اشاره می کند.
«انا خلقنا الانسان من نطفه امشاج نبتلیه فجعلناه سمیعاً بصیراً؛ ما انسان را از نطفه ای آمیخته آفریدیم تا او را بیازمائیم و وی را شنوا و بینا گردانیدیم». (1)
در بعضی از آیات این دو را پس از مرحله دمیدن روح (2) و در سوره نحل (آیه 78) بعد از تولد بیان می کند. گاهی هم شنیدن و دیدن را به صورت مطلق می آورد. (3)

اهمیت گوش و چشم در قرآن

قرآن از میان تمام حواس به گوش، چشم و فؤاد(4) تکیه دارد، چون گوش و چشم مهم ترین حس ظاهری انسان است که رابطه نیرومندی میان او و جهان خارج برقرار می سازد. گوش صداها را درک می کند، به خصوصاً تعلیم و تربیت به وسیله آن انجام می گیرد. چشم وسیله دیدن جهان خارج و صحنه های مختلف عالم است و نیروی خرد مهم ترین حس باطنی است و اگر از آدمی گرفته شود، ارزش او تا حد یک مشت سنگ و خاک سقوط می کند. (5)

پیدایش اولیه چشم و گوش

به اعتقاد دانشمندان رویان شناسی نخستین نشانه رشد گوش را می توان در یک رویان تقریباً بیست و دو روزه به صورت ضخیم شدن اکتودرم سطحی در هر طرف رو مبانسفال پیدا کرد و در هفته چهارم گوش داخلی از اکتودرم سطحی جدا می گردد. (6)
در رویان بیست و دو روزه، چشم در حال رشد به صورت یک زوج ناودان کم عمق در هر طرف فرو رفتگی مغز قدامی ظاهر می شود. در انتهای هفته چهارم رشد به صورت یک جفت حبابهای بینایی در هر طرف مغز قدامی رشد می کند. (7)
حس شنوایی در جنین پیش از بینایی فعال می شود. اکنون ثابت شده است که جنین پیش از بینایی حس شنوایی دارد. دانشمندان با ارسال فرکانسهای صوتی به سوی یک زن باردار که آخرین روزهای بارداری را می گذراند، مشاهده کردند که جنین با انجام حرکاتی به این اصوات پاسخ می دهد. در صورتی که قبل از تولد توان دیدن ندارد و نخستین صدایی که گویشهایش را نوازش می دهد، صدای قلب مادر است. (8) شاید یک دلیل تقدم واژه «سمع؛ شنیدن» بر «بصر؛ دیدن» در قرآن این است که:
1) حسّ شنوایی در جنین قبل از بینایی فعال می شود.
2) فراگیری تکلم در درجه اول از راه شنوایی انجام می پذیرد.
3) چشم تنها وظیفه بینایی را به عهده دارد، (9) اما گوش علاوه بر آنکه مسئول شنوایی است، باید تعادل را نیز حفظ کند. (10)
نکته جالب اینکه واژه سمع در قرآن مفرد، ولی واژه «ابصار» جمع آمده است، یعنی در آن واحد گوش انسان یک شنوایی دارد، ولی چشم می تواند در یک لحظه چند چیز را ببیند.

موضوعات مرتبط: قرآن شناسی
نویسنده : اکبر احمدی
تاریخ : شنبه 23 / 4 / 1394


 

زبان و لب

بعضی از مطالب علمی قرآن برای معرفی قدرت خداوند است و می خواهد انسان با تفکر در اعضا و جوارح به قدرت بی پایان الهی ایمان بیاورد. «فی انفسکم افلا تبصرون»؛(1)
خداوند یکی دیگر از نعمتهای الهی را یاد آوری و آنها را برای استفاده در مسیر هدایت و رشد بشریت می داند.
«الم نجعل له عینین و لساناً و شفتین؛(2)
آیا برای او (انسان) دو چشم و یک زبان و دو لب قرار ندادیم»؟
آیه فوق بخشی از مهم ترین نعمت مادی را برمی شمارد تا از یک سو غرور و غفلت انسان را بشکند و از سوی دیگر قوه تفکر او را تحریک و حس شکرگزاری اش را با شناخت از قدرت خداوند تقویت نماید.
برای آشنایی بهتر با مهم ترین نعمتهای الهی در قرآن ضرورت دارد زبان و لب را از نگاه علم بررسی کنیم.

زبان و لب در نگاه علم

زبان عضوی عضلانی است که از غشاء مخاطی پوشیده شده است. روی زبان برجستگیهایی به نام حبه یا پاپیل وجود دارد. انتهای رشته های اعصاب ذائقه که به دانه های ذائقه ختم می شوند در قاعده پاپیل قرار دارند.
زبان هفده عضله دارد که در جهات مختلف کشیده شده اند. به همین جهت، به هر شکل درمی آید و به هر طرف حرکت می کند و اندازه واقعی اش از آنچه به نظر می رسد، بزرگ تر است. (3)
عضله مدوّر لب، سبب حرکات لبها و باز و بسته شدن دهان می گردد. زیر غشاء مخاطی لب، دانه های برجسته ای وجود دارد که غدد بزاقی کوچکی اند و ترشحات خود را به دهان می ریزند. پوست لب بسیار نازک و رگهای خونی آن کاملاً نمایان است و بدین جهت قرمز به نظر می رسد.
از رنگ لب می توان به درجه کم خونی شخص پی برد. برای مثال، لبهای آبی و بنفش، علامت بیماری قلب و نارسایی گردش خون است. (4)
لبها نقش موثری در سخن گفتن و حرف زدن دارند، چون بسیاری از مقاطع حروف به وسیله لبها ادا می شود. از این گذشته لبها کمک زیادی به جویدن غذا و حفظ رطوبت دهان و نوشیدن آب می کنند. (5)
انتهای زبان، الیاف عصب ذائقه است و چهار مزه اصلی و محل احساس آنها عبارتند از: شیرینی (با نوک زبان)، تلخی (در عقب زبان)، ترشی (کناره و وسط زبان)، شوری (با تمامی سطح فوقانی زبان). تحریک دانه های ذائقه، توسط اعصاب زبانی حلقی به پیاز نخاع و از آنجا به نوک قطعه گیجگاهی مغز منتقل می گردد. (6)
حسهای عادی لامسه و دما در سطح زبان از نوک انگشتان هم قوی تر است(7) و مخاط زبان می تواند ریگ بسیار کوچک را در غذا لمس کند. (8)
عفونت میکروبی زبان به ندرت رخ می دهد. وجود هم زمان باکتریهای بی خطر در حفره دهان، خاصیت میکروب کشی بزاق و خون رسانی فوق العاده، کارآمدی این عضو را در برابر عفونت نشان می دهد. زبان، نسبت به کمبود ویتامین و آهن حساسیت نشان می دهد و یک درصد سرطانها مربوط به سرطان زبان است. (9)
حروف صدا دار توسط حنجره تولید می شود و توسط دهان شکل می گیرد و حروف بی صدا توسط زبان و لبها به وجود می آید. (10)
زبان علاوه بر جویدن، غذا را در بین دندانها می راند، بدون برخورد زبان با دندان، لقمه را به طرف حلق فشار می دهد تا به سوی مری رانده شود. موقع مکیدن، زبان مانند: پیستون تلمبه جا به جا می شود. هم چنین هوای حفره دهان را رقیق می کند. (11)
حرف زدن مهم ترین وظیفه زبان و لب است؛ به گونه ای که خدا به آن قسم خورده و آن را جلوه ای از رحمانیت خویش بر شمرد و انسان را به وسیله آن تکریم نموده است: «الرحمن، خلق الانسان ، علمه البیان؛(12)
به راستی اگر زبان نبود انسان چه تفاوتی با حیوانات، جزء در عقل، داشت. حضرت علی (ع) فرمود: «ما الانسان لو لا اللسان الاصوره ممثله او بهیمه مهمله؛(13)
اگر زبان نبود، انسان چه بود؟ در آن زمان یا صورتی مثل انسان بود یا حیوان گنگ و ناشناخته ». شگفتی زبان در آن است که استعداد آن را دارد که به هزاران لغت تکلم نماید. در دنیا صدها زبان و لهجه وجود دارد که هر کدام دارای هزاران لغت است و زبان استعداد تکلم به همه آنها را دارد و این نشان از قدرت خداوند است.
زبان برکات زیادی در زندگی انسان دارد از جمله مناجات و ارتباط با خدا یا حل مشکلات افراد، ابراز محبت و فهماندن آنچه در باطن است و...، اما در مقابل این همه برکات، شرور بسیاری نیز در این عضو به ظاهر کوچک نهفته است. (14)
نتیجه: زبان و لب از مهم ترین نعمتهای الهی است و خداوند با تاکید می فرماید برای شما زبان و لب قرار دادم تا از آن استفاده درست کنید و از آن در مسیر رشد و هدایت بهره بگیرید. همچنین در سوره الرحمن به آن قسم یاد می کند.

موضوعات مرتبط: قرآن شناسی
نویسنده : اکبر احمدی
تاریخ : شنبه 23 / 4 / 1394


در بحث مدیریت و سازمان، سه مقوله اساسی وجود دارد:
1. دستورالعمل و برنامه 2. مدیریت 3. منابع و امکانات
در بخش امکانات، منابع انسانی محوریت دارد.
این سه مقوله، از فاکتورهای اساسی سازمان ها است که سلامت و اصلاح هر سازمان، منوط به سلامت و اصلاح آنها است. اشکالات و آسیبهای هر سازمان و نظام را باید در این سه محور جستجو کرد.
در این میان قانون و برنامه، نقش محوری دارد به نحوی که اگر یک سازمان از برنامه ریزی درستی برخوردار نباشد یا براساس اهداف درستی طراحی نشده باشد، سازمان دچار اشکال اساسی می شود.
در نظام کلی اجتماعی هم همینطور است یعنی جان نظام در درجه اول به قوه مقننه و قانونگذار است.
اسلامی بودن نظام، در نگاه اول، در قانون مشخص می شود بعد در اجرا که همان بحث مدیریت است و آن هم سلسله مراتبی شامل مدیر و نیروهای زیر مجموعه مدیریت، دارد.
اما یک قانون برای اینکه بتواند در یک سازمان مفید و مؤثر باشد، باید از دو ویژگی مهم برخوردار باشد که عبارتند از:
1- جامعیت 2- کمال
کتاب آسمانی قرآن، بعنوان یک قانون الهی برای سعادت بشر، این دو ویژگی را در حد اعلا دارد.

1- معیار جامعیت و نگرش سیستمی

1/1- توجه به تمام نیازها

اولین معیار جامعیت، توجه به تمام ابعاد وجودی انسان است چرا که انسان ابعاد مادی و فوق مادی (ملکوتی) دارد و یک قانون جامع، قانونی است که به همه این ابعاد و نیازهای مبتنی بر این ابعاد توجه کند و پاسخ این نیازها را به نحوی منطقی ارائه نماید.
کمال قرآن هم سطوحی دارد به این معنا که در بحث معرفت و شناخت، حداقل آن یعنی حقوق و احکام، باید به عموم مردم (مسلمین) گفته شود و آنها از حیث آشنا شدن به حقوق خود و احکام و ارزشهای اخلاقی تحت آموزش قرار گیرند. اخلاق قرآن به مؤمنین و علما بر می گردد و عرفان قرآن که مفاهیم آن در سطح عالی است، علمای ربانی و معصومین (ع) را در برمی گیرد.

2/1- توجه به ارتباط منطقی بین نیازها

بحث اصلی در این مقال «جامعیت قرآن کریم» است.
در بحث جامعیت، مسأله اول «توجه به نیازها» و دومین مسأله «توجه به ارتباط منطقی بین نیازها» است.

3/1- افراط و تفریط در توجه به نیازهای انسان

افراط و تفریط به شکلهای مختلف رخ می نماید.
افراط و تفریط دو طیف دارد:
1. «توجه مطلق به احکام شرعی» و «غفلت از حقوق انسانی»
2. «ادعای توجه به حقوق انسانی فارغ از ضوابط شرعی»
که هر دو طیف نادرست و منحرف است. چرا که انسان را در شکلی جامع نمی بیند.

موضوعات مرتبط: قرآن شناسی
نویسنده : اکبر احمدی
تاریخ : شنبه 23 / 4 / 1394


 

آغاز تاريخ بشر از ديدگاه قرآن

 

در ديدگاه اسلامي، رشته زندگي انسان امروز، از آدم و حوا (عليه السلام) آغاز مي شود و آن دو، خود پدر و مادري نداشته اند:
« يَا أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْنَاکُمْ مِنْ ذَکَرٍ وَ أُنْثَى »؛(27)
اي مردم، همانا شما را از يك مرد و زن پديد آورديم ».
همه آيين ها، خواه آسماني و خواه بشري، بر اين باورند كه اين پدر و مادر آغازين، در باغي به سر مي بردند و آنگاه به سبب خطايي، از آن رانده شدند. اين باور اصيل و حقيقي، به تدريج از اوهام و پندارهاي بشري رنگ پذيرفت و اسطوره هايي در اين زمينه شكل گرفت.(28) هر قومي براي خود تصويري از آفرينش آدم و حوادث پيرامون آن آفريد و بري كتاب هاي تفسير، به ويژه تفاسير اهل سنت، سرشار از اين وهم بافي ها شد. متاسفانه، برخي از اين افسانه ها در لباس روايت و نقل معصوم به كتا ها راه يافت اند. اين گونه اخبار كه به اسرائيليات مشهورند، حاصل خيال پردازي و افسانه سرايي مسيحيان و يهوديان تازه مسلمان يا مسلمان نما، چون كعب الاحبار، وهب بن منبه و هم كيشان آنها بوده است. آنان به دليل اينكه برخي مسلمانان ساده لوح را آماده شنيدن خرافات مي ديدند، با بهره گيري از قوه خلاق خود، افسانه هايي خرافي خلق مي كردند كه حتي سابقه اي از آنها در منابع اهل كتاب به چشم ني خورد.(29) سپس با شاخ و برگ دادن به اين داستان ها، گاه از كاه، كوهي مي ساختند. بسياري از تلاش هاي اين مسلمان نمايان يهودي الاصل، در تاريخ اسلام به بار نشست و سير تاريخ را تغيير داد.(30)
از ديدگاه قرآن، آدم ابولبشر (عليه السلام) عالم به علم لدني بود. خداوند آدم را خليفه خود در زمين گمارد و او براي اينكه در زمين فساد نكند، بايد زمين را كاملا مي شناخت. پس نخستين انساني كه به عرصه زمين پا نهاد، عالم بود و تمام ابزارها را مي شناخت، اما اين ابزارها فراهم نبود و او از علم خداوندي براي ساخت آنها بهره گرفت. بنابراين، نخستين انسان، علمش را از خدا داشت وخداپرست نيز بود. طبق فرمايش قرآن، زندگي بشر در زمين، با دو ويژگي توحيد و علم آغاز شد. جامعه شناسي امروز غرب، برخلاف قرآن، عقيده دارد كه زندگي بشر با جهل و بت پرستي آغاز شده و خدا معلول ترس بشر از عوامل طبيعي است. همين ترس، او را به پناه بت ها كشانده و گاه درخت يا كوه يا ستاره اي را از ترس عذاب هاي آسماني يا به طمع نزول نعمت پرستيده است. او پس از اينكه آگاه تر شد، از بت پرستي به زنده پرستي، و از آن به غيب پرستي و سپس به خدا پرستي روي آورد. اين ديدگاه جامعه شناسان غرب، برخلاف چيزي است كه خداوند از سير آفرينش بيان مي دارد. آنچه بشر را دچار جهل و شرك كرده، دوري از نقطه آغاز و فاصله گرفتن از خط انبياء (عليه السلام) است.
بر اين اساس، زندگي انسان در زمين، با اكثريت انسان هاي خوب آغاز شد، هر چند از حيث كميت بيش از دو نفر نبودند؛ همان گونه با اكثريت انسان هاي خوب نيز پايان خواهد يافت و عدد آنها در پايان را تنها خدا مي داند.

موضوعات مرتبط: قرآن شناسی
نویسنده : اکبر احمدی
تاریخ : شنبه 23 / 4 / 1394


« ما انسان را در بهترين صورت و سيرت آفريديم ».(1)
« بزرگا خداوندي كه نيكوترين آفرينندگان است ».(2)

آنچه ملائكه نمي دانستند

بشر، مهمان تازه وارد كره زمين بود. از آفرينش جهان، كروبيان، فرشتگان، حيوانات و جنبندگان، سال هاي درازي مي گذشت كه بشر به عرصه خاكي پانهاد.
آنگاه كه خداوند، اراده آفرينش انسان كرد تا اورا نماينده خويش در زمين بگمارد. فرشتگان را از اراده خويش آگاه ساخت. فرشتگان با شنيدن اين خبر گفتند: خداوندا، آيا كسي را مي آفريني كه در آنجا فساد كند و خون ها بريزد؟
« وَ إِذْ قَالَ رَبُّکَ لِلْمَلاَئِکَةِ إِنِّي جَاعِلٌ فِي الْأَرْضِ خَلِيفَةً قَالُوا أَ تَجْعَلُ فِيهَا مَنْ يُفْسِدُ فِيهَا وَ يَسْفِکُ الدِّمَاءَ وَ نَحْنُ نُسَبِّحُ بِحَمْدِکَ وَ نُقَدِّسُ لَکَ قَالَ إِنِّي أَعْلَمُ مَا لاَ تَعْلَمُونَ‌ »؛(3)
و چون پروردگارت به فرشتگان گفت: من در زمين خليفه اي مي آفرينم، گفتند: آيا كسي را مي آفريني كه در آنجا فساد كند و خون ها بريزد و حال آنكه ما به ستايش تو تسبيح مي گوييم و تو را تقديس مي كنيم؟ گفت: من آن دانم كه شما نمي دانيد.
در هيچ آيه اي از قرآن، شاهدي يافت نمي شود كه خداوند، اين گفته فرشتگان را انكار كرده باشد.
برخي در علت اين سخن فرشتگان گفته اند: پيش از آن، كساني وجود داشتند كه مفسد في الارض بوده اند و فرشتگان اين را مي دانستند. اين پاسخ درست نيست؛ چون خداوند در اين آيه فرموده است: من در زمين خليفه اي مي آفرينم؛ صحبت از مدل پيشين نيست. اگر در مدل پيشين، همه همانند ما بودند و نيكاني داشتند، فرشتگان اين گونه سخن نمي گفتند. آنها چيزي نديده بودند و به همين دليل خداوند در ادامه فرمود:
« إِنِّي أَعْلَمُ مَا لاَ تَعْلَمُونَ‌ »
من از اين آفريده چيزي مي دانم كه شما نمي دانيد ».
همه انسان ها، جز معصومان (عليه السلام)، به سبب جهلشان، به نوعي در زمين فساد مي كنند انسان در مقابل خليفه خداوند، زمين را نمي شناسد و با قدرت و اراده اي كه خداوند به او داده است. در طبيعت دست مي برد و پيوندهاي در هم پيچيده و سيستم نظام مند عالم را كه مخلوق احسن خداست، نابود مي كند.
از نگاه فرشتگان، كار انسان، تباه كردن و خونريزي است: « قالو اتجعل فيها من يفسد فيها و يسفك الدما »؛ چون خداوند، انسان را خليفه قرار داد، به او اراده بخشيد. از سوي ديگر، وي دچار جهل است. نتيجه اراه و جهل، افساد در زمين است. اينكه خداوند در پاسخ فرشتگان فرمود: « اني اعلم ما لا تعلمون »؛ بدان معناست كه آنها از نكته اي ناآگاه بودند. آنگاه براي بيان و اثبات ناآگاهي فرشتگان، آنان را مي آزمايد:
« وَ عَلَّمَ آدَمَ الْأَسْمَاءَ کُلَّهَا ثُمَّ عَرَضَهُمْ عَلَى الْمَلاَئِکَةِ فَقَالَ أَنْبِئُونِي بِأَسْمَاءِ هؤُلاَءِ إِنْ کُنْتُمْ صَادِقِينَ‌ قَالُوا سُبْحَانَکَ لاَ عِلْمَ لَنَا إِلاَّ مَا عَلَّمْتَنَا إِنَّکَ أَنْتَ الْعَلِيمُ الْحَکِيمُ‌ »؛(4)
و نام ها را به تمامي آدم (عليه السلام) بياموخت. سپس آنها را به فرشتگان عرضه كرد و گفت: اگر راست مي گوييد، مرا به نام هاي اينها خبر دهيد. گفتند: منزهي تو! ما را جز آنچه خود به ما آموخته اي، دانشي نيست. تويي داناي حكيم ».
با اين آزمون، فرشتگان مقام والاي آدم (عليه السلام) را در مي يابند و او را بيشتر مي شناسند. خداوند به آدم (عليه السلام) امر كرد اسامي را به فرشتگان بياموزد:
« قَالَ يَا آدَمُ أَنْبِئْهُمْ بِأَسْمَائِهِمْ فَلَمَّا أَنْبَأَهُمْ بِأَسْمَائِهِمْ قَالَ أَ لَمْ أَقُلْ لَکُمْ إِنِّي أَعْلَمُ غَيْبَ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِ وَ أَعْلَمُ مَا تُبْدُونَ وَ مَا کُنْتُمْ تَکْتُمُونَ‌ »؛(5)
گفت: اي آدم، آنها را از نام هايشان آگاه كن. چون از آن نام ها آگاهشان كرد، خدا گفت: آيا به شما نگفتم كه من نهان آسمان ها و زمين را مي دانم، و بر آنچه آشكار مي كنيد و پنهان مي داريد، آگاهم ».
و آدم از نخستين روز خلقت، معلم فرشتگان و سب كمال آنان شد. فرشتگان از كلمه « خليفه »، دريافته بودند كه اين موجود، به دليل داشتن توان تصرف و نيز جهل، مرتكب اشتباه مي شود، اما خداوند آنان را آگاه ساخت كه آدم مجهز به علمي الهي است. فرشتگان پاسخ خود را دريافتند؛ آدم بدون علم و آگاهي از طبيعت و خويش و ارتباطات، حاكمي مفسد خواهد بود، اما وقتي علم همه امور را از خداوند گرفته است، تصرفات و دخالت هاي او جاهلانه و مفسدانه نخواهد بود اكنون آدم با اين علم فراگير، خطاناپذير است و اگر افسادي از او سر زند، عصيان است؛ يعني سرپيچي از مسير دانسته ها، او با اين علم، علمدار حركت انسان در زمين شد و آنها كه در آغاز از اين علم فراگير محروم بودند، براي رهايي از فساد و افساد، بايد پيرو او مي شدند. آنها با پيروي از عصمت او مي توانستند به سوي كمال رهسپار شوند و اين است راز لزوم عصمت در انبياي الهي و اوصياي آنها؛ اگر آنها فاقد علم و جايزالخطا باشند، فساد و افساد در پي خواهد بود.

موضوعات مرتبط: قرآن شناسی
نویسنده : اکبر احمدی
تاریخ : دو شنبه 20 / 4 / 1394

1. عظمت قرآن کریم:

قال رسول اللّه:«فضل القرآن علی سائر الکلام کفضل اللّه علی خلقه»  1
رسول خدا(ص) فرمود:«برتری قرآن کریم بر سایر سخنان،مانند برتری خداوند است بر بندگانش».

2.نگاه کردن به کلمات قرآن کریم:
قال رسول الله(ص):«النّظر فی المصحف من غیر قراءةٍ عبادةُ» 2
رسول خدا(ص) فرمود:«نگاه کردن به صفحات قرآن کریم(حتی بدون خواند آن) عبادت است».

3.تاثیر قرآن خواندن:
قال رسول الله(ص):«انّ القلوب تصدء کما یصدء الحدید فقیل یا رسول اللّه ما جلاءها،قال:تلاوة القرآن و ذکر الموت». 3
پیامبر اکرم(ص)فرمود:«به درستی که دلها زنگار می گیرند،آنچنان که آهن زنگار می‌گیرد،عرض شد یا رسول اللّه(ص) جلای آن با چیست؟فرمودند:تلاوت قرآن کریم و یاد کردن مرگ است».

4.تلاوت قرآن در خانه‌ها:
قال النبی(ص):«نوروا بیوتکم بتلاوة القرآن ولاتتخذوها قبوراً کما فعلت الیهود و النصاری،طوفی الکنائس و البیع و عطّلوا بیوتهم فانّ البیت اذا کثر فیه تلاوت القرآن کثّر خیره و التسع اهله و اضاء لاهل السماءكما تضيء النجوم السماء لاهل الدنيا 4» 
پیامبر اکرم(ص)فرمود:«نورانی کنید خانه‌های خود را با تلاوت قرآن کریم و آن را قبرستان قرار ندهید کما اینکه یهود و نصارا کردند،نماز در کلیساها خواندند و خانه‌های خود را معطل گذاشتند،پس به درستی اگر زیاد شود تلاوت قرآن در خانه‌ای خیر و وسعت برای اهل آن زیاد می‌شود و می‌درخشد و به اهل آسمان نور می‌دهد،آنچنان که ستاره‌های آسمان به اهل زمین نور می‌دهند و می‌درخشند».

5.کسانی که قرآن را به زحمت یاد می‌گیرند:
قال الصادق(ع):«ان الذی یعالج القرآن و یحفظه بمشقه منه (قلة حفظ) له اجران5». 
امام صادق(ع) فرمودند:«کسی که کشش حافظه‌اش کم است و با مشقت قرآن را فرا می‌گیرد دو اجر دارد».

6.قرآن آموختن جوان:
قال الصادق(ع):«من قرأ القرآن و هو شباب مؤمن اختلط القرآن بلحمه و دمه

6؛کسی که قرائت کند در حالی که جوان با ایمان باشد قرآن با گوشت و خونش آمیخته می‌شود».

7.عمل به دستورات قرآن:
قال رسول الله(ص):«ما امن بالقرآن من استحل محارمه». 7
پیامبر اکرم(ص)فرمود:«ایمان نیاورده است به قرآن کسی که حلال بداند چیزهایی را که قرآن حرام کرده است». 
پدیدآورنده: آمنه شاهنده

_________
1-    بحار الانوار : ج 89 ص 19
2-    بحارالانوار : ج 96 ص 65
3-    ميزان الحكمة : ج 3 ص 2616
4-    الكافي : ج 2 ص 610
5-    الكافي : ج 2 ص 606
6-    الكافي : ج 2 ص 603
7-    بحارالانوار : ج 74 ص 159

موضوعات مرتبط: قرآن شناسی
نویسنده : اکبر احمدی
تاریخ : دو شنبه 20 / 4 / 1394

خداوند عالم در اولین آیات نازل شده بر پیامبر اکرم(ص) به او فرمود: «برای پروردگارت صبر کن»! و آن حضرت در مسیر ارشاد انسانها و بطور کلی اجرای امر رسالت الهی، صبر عظیمی به کار می‌بست و در نتیجه مشکلات فراوان بوجود آمده را از میان برمی‌داشت. در آیات دیگری هم آن حضرت مأمور به صبرشده است.

خداوند عالم پاداش صبر عظیم رسول خدا(ص) را به او عطا کرد و آن عبارت بود از گرایش گروه گروه انسانها به دین خدا. 
صبر برای پروردگار در خاندان و فرزندان رسول خدا(ص) یعنی اهل‌بیت(ع) نیز جریان داشت. چون آنان وارث حقیقی و کامل علم، صفات و اخلاق کریمانه آن حضرت بودند. در این راه رفتارهای قهرمانانه‌ای از آنان ظهور می‌کرد که موجب شگفتی‌ها و تحسین زیادی شده است. یکی از موارد حادثه‌ای است که موجب نزول سوره انسان شد و آن حادثه به این صورت نقل شده است: 
حسن و حسین(ع) در سنین کودکی مریض شدند. رسول خدا(ص) با چند نفر از مؤمنان به عیادت آنان رفتند. آنان به امام علی(ع) گفتند: خوب است جهت بهبودی فرزندانت نذری کنی! 
امیرالمؤمنین علی(ع) و حضرت فاطمه زهرا(س) جهت بهبودی حال آنان، نذر کردند که سه روز روزه بگیرند. حال حسن و حسین(ع) بهبود یافت و اثری از مریضی در آنان نماند. امام علی(ع) و حضرت فاطمه(س) جهت وفای به نذر خود روزه‌ها را شروع کردند. و آن دو کودک هم به آنان پیوستند، چون آنان فرزندان آن پدر و مادر بزرگوار بودند و اخلاق و صفات کریمانه والدین در همان سنین کودکی در آنان نفوذ کرده بود. 
غروب روز اول جهت افطار مقدار اندکی نان جو که ارزان‌ترین و ساده‌ترین غذای آن روزگار بود، فراهم شده بود. گفته‌اند: غذای آن شب و دو شب بعد، از مقداری جو که نتیجه کار امام علی(ع) بود، تهیه شد. و بعضی‌ها گفته‌اند که آن حضرت آن مقدار مواد غذایی را از کسی قرض کرده بود تا بعداً برای او در مقابل آن قرض، کاری انجام دهد!

موضوعات مرتبط: قرآن شناسی
برچسب‌ها: پاداش صبر
نویسنده : اکبر احمدی
تاریخ : دو شنبه 20 / 4 / 1394

اشاره
بیان هر چیزی در قرآن کریم آمده است؛ چنان که می فرماید: و نزّلنا علیک الکتاب تبیانا لکلّ شی ء(1) و فرو فرستادیم بر تو این کتاب را که روشنگر هر چیزی است. و تفصیل کل شی ء.(2)
این آیات شریفه بیانگر این است که قرآن کریم نسبت به هر چیزی حالت روشنگری دارد و چیزی از مسائل فردی و اجتماعی و دانش های مختلف نیست، مگر این که قرآن آن را بیان نموده است.
شاید برای برخی اذهان این پرسش پیدا شود که آیا قرآن کریم که خود جامع تمامی احکام و معارف و منبع شناخت دین می باشد، از عزاداری و سوگواری سخن گفته است؟ و آیا در قرآن شاهد و قرینه ای بر اثبات یا نفی عزاداری و یا تقسیم آن به انواعی وجود دارد؟ در قرآن کریم آیاتی وجود دارد که مشروعیت، بلکه رجحان عزاداری و اقسام آن را اثبات می کند. در این نوشتار مختصر، برآنیم تا با مطالعه و تدبر در آیات روح بخش قرآن کریم به چند نمونه اشاره کنیم: 
الف) عزاداری فریاد ستمدیدگان علیه ستمگران
قرآن کریم می فرماید: لا یُحبُّ اللهُ الجَهْرَ بالسُّوء مِنَ الْقَولِ إِلاّ مَن ظُلِم.(3) خداوند متعال فریاد زدن به بدگویی را دوست ندارد، جز برای کسانی که مورد ستم قرار گرفته اند.
در این آیه شریفه دو فراز وجود دارد؛ نخست می فرماید: لا یحبّ الله ... خداوند متعال بدگویی و افشای عیوب دیگران را دوست ندارد؛ جز کسانی که به حقوقشان تجاوز شده است و این گونه افراد استثنا شده اند. دوّم: الاّ مَن ظلم، این فراز هشداری است به همه ستمگران که خداوند متعال نه تنها به مظلومان اجازه فریاد و افشاگری داده، بلکه چنین فریادی محبوب الهی قرار گرفته است. 
هر چند ظلم دارای اقسام و مراتبی است، مانند ظلم به نفس، ظلم به یتیمان و ...، اما بزرگ ترین ظلم، آن است که به حقوقی که خداوند برای برخی از افراد قرار داده است تجاوز شود. به بیان دیگر خداوند برای برخی از افراد حقّی قرار داده و آن حق ولایت و امامت است؛ (إِنَّما وَلیکُمُ اللهُ وَ رَسُولُهُ وَ الَّذینَ آمَنوا الَّذینَ یُقیمُونَ الصَّلوةَ وَ یُؤْتُونَ الزَّکاةَ وَ هُمْ راکِعُون)(4) به تحقیق سرپرست شما خدا و رسول و کسانی هستند که به خدا گرویده و نماز را بپا می دارند و در حال رکوع زکات می دهند.
روشن است که تعدّی به حقّ خدادادی، بزرگ ترین ظلم است؛ زیرا سایر ظلم های فردی و تجاوزات اجتماعی از آن سرچشمه می گیرد، بنابراین ستیز با حاکمیت ولیّ خدا، و سایر ارزش ها، ظلم و ستمی بزرگ و نارواست. بی تردید امام حسین(ع) یکی از کسانی است که خداوند متعال حقّ ولایت و حاکمیت برای آن حضرت قرار داده است و یزید و یزیدیان جزو طاغوت اند و غاصب حاکمیت الهی؛ ازاین رو نباید مسلمانان اطاعت آنها را قبول کنند. براین اساس بود که مردم کوفه در نامه های خود اظهار داشتند که ما ولایت معاویه و یزید را نمی پذیریم و شما هر چه زودتر به سوی کوفه بشتابید. آن حضرت با همه مشکلات و موانع موجود، به دعوت آنان پاسخ مثبت داده و به سوی کوفه حرکت کرد؛ امّا دشمنان اهل بیت با تمام امکانات خویش در برابر نهضت کربلا ایستادند و با شهادت آن حضرت خسارت و ظلم بزرگی بر پیکر امت اسلامی وارد ساختند، به گونه ای که آثار شوم آن حادثه هنوز به چشم می خورد.

موضوعات مرتبط: قرآن شناسی
نویسنده : اکبر احمدی
تاریخ : دو شنبه 20 / 4 / 1394

هر كس آية الكرسى را بعد از هر نماز بخواند، هفت آسمان شكافته گردد و به هم نيايد تا خدا به سوى خواننده‎اش نظر رحمت افكند…
به گزارش پايگاه اطلاع رساني حج، آيه ۲۵۵ سوره مباركه بقره مشهور به آيه الكرسي است كه بنابر روايات از فضيلت بسيار و آثار و بركات فراوان برخوردار است.
آنچنان كه آمده است كه رسول اكرم (صلی الله علیه و آله وسلم) در هنگام خواندن آيه الكرسي تبسم مي‌كردند و مي‌فرمودند: «آيه الكرسي گنج بزرگ و رحماني است كه زير عرش (همان كرسي) به من نازل شد و نيز در روايت آمده است كه هنگام نزول آيه الكرسي هزار فرشته تا رسيدن به پيامبر (صلی الله علیه و آله وسلم) اين آيه مبارك و عظيم را همراهي مي‌كردند. »
همچنين، ايشان فرمودند: «هر كس آية الكرسى را بعد از هر نماز واجب بخواند، چيزى مانع از ورودش به بهشت نخواهد شد، مگر مرگ. (كنايه از اين كه وقتي مرگش برسد به بهشت مي‎رود) و كسي بر قرائت آن، مواظبت نمى‎كند، مگر آن كس كه صديق و راستگو باشد. »
امام صادق (علیه السلام) فرمودند: «وقتي مؤمني، ثواب قرائت آية الكرسى را به اهل قبور هديه كند، خداوند براي هر حرفى از اين آيه، فرشته ‎اي قرار مي‎دهد كه خداوند را براى قاري آن، تا روز قيامت تسبيح كند. و به وى پاداش شصت پيامبر را دهد و خدا در هر قبرى از شرق تا غرب، چهل شمع از نور قرار مي‎دهد و قبرهاى آنها را وسعت دهد.»
از پيامبر اكرم (صلی الله علیه وآله وسلم) نيز روايت است كه فرمودند: «هر كس آية الكرسى را بعد از هر نماز بخواند، هفت آسمان شكافته گردد و به هم نيايد تا خدا به سوى خواننده‎اش نظر رحمت افكند و پس از آن فرشته‎اى را برانگيزد كه از آن هنگام تا فرداى آن روز، كارهاى خوبش را بنويسد و كارهاى بدش را محو نمايد.»
در كتاب الخصال شيخ طوسي آمده است: آيه الكرسي عظيم‌ترين آيه اي است كه بر پيامبر (صلی الله علیه و آله وسلم) نازل شد ابوذر رحمته الله عليه مي‌گويد: وارد مسجد شدم ديدم كه رسول مكرم اسلام (صلی الله علیه و آله وسلم) تنها نشسته اند. فرصت را غنيمت شمردم به خدمتشان رسيدم و سوالي كردم: يا رسول الله (صلی الله علیه و آله وسلم) عظيم‌ترين و بزرگترين آيه اي كه خداوند بر شما نازل كرده كدام آيه است؟ حضرت (صلی الله علیه و آله وسلم) فرمودند: آيه الكرسي، سپس ادامه دادند: اي اباذر! آنچه در آسمان هفتگانه مي‌باشد در كرسي مثل حلقه اي است در بيابان بي آب و گياه افتاده باشد.
علاوه بر اين، در خواص و آثار آيه الكرسي آمده كه اگر براي كسي كار مهمي پيش آمده باشد و بخواهد كه زود انجام شود و به صحرايي رود كه در آنجا كسي نباشد و خطي دور خود بكشد و رو به قبله با تواضع بنشيند و ۷۰ بار آيه الكرسي را بخواند. بدون شك در آن روز حاجات او بر آورده شود.
رسول اكرم (صلی الله علیه و آله وسلم) فرموده اند: «هرگاه براي حاجتت از خانه خود بيرون آمدي آيه الكرسي را بخوان كه حاجتت به خواست خدا برآورده گردد.»
اميرالمومنين علي (علیه السلام) فرمودند: «هرگاه يكي از شما اراده حاجتي كند پس صبح روز پنجشنبه در طلب آن بيرون رود و در وقت بيرون رفتن آخر سوره آل عمران (آيه ۱۹۰ تا آخر) و آيه الكرسي و سوره قدر و حمد را بخواند، زيرا كه در خواندن اين‌ها حوائج دنيا و آخرت برآورده مي‌شود. »
همچنين از ايشان روايت شده است كه پيامبر اكرم (صلی الله علیه و آله وسلم) هر گاه غم و اندوهى برايش ايجاد مي‎شد، بعد از خواندن آية الكرسى اين دعا را مى‎خواندند و مى‎فرمودند: «مسلمانى نيست كه اين دعا را سه بار بخواند، مگر آن كه درخواست خود را به دست آورد.»
«يا حَىُّ يا قَيِوم، يا حَيّا لايَموت، يا حَىَّ لا اِلهَ اِلا انت كاشِفَ الهَمّ، مُجيبَ دَعوة المُضطَرين، اَسالُكَ بِانَّ لكَ الحَمد لا اِله اِلا انت، المَنّان، بَديع السموات والارض، ذوالجلال و الاكرام، رَحمان الدنيا والاخرة و رَحيمها ربِّ ارحَمنى رَحمَةً تُغنينى بِها عَن رَحمةٍِ مِن سِواكَ يا ارحمَ الراحمين.»
جابربن عبدالله مي‌گويد رسول خدا (صلی الله علیه و آله وسلم) فرمودند: «خداي تعالي به موسي بن عمران (علیه السلام) وحي نمود، هر كس بر آيه الكرسي مداومت كند و بعد از هر نمازي تلاوت نمايد خداوند به او دل شاكران، مزد پبامبران و عمل صديقان را مي‌دهد و او رامشمول رحمت خود مي‌گرداند و مانعي جز مرگ ما بين او و بهشت فاصله نينداخته است. موسي (علیه السلام) عرضه داشت: چه كسي بر آن مداومت مي‌كند خطاب شد اي موسي! مداومت بر آن نمي‌كند مگر پيامبري يا صديقي و يا كسي كه من از او راضي باشم يا مردي كه شهادت را روزي او كرده باشم. »
در روايتي از امام باقر آمده است: «هر كس آيه الكرسي را بعد از هر نماز بخواند از فقر و بيچارگي در امان شود و رزق او وسعت يابد و خداوند به او از فضل خودش مال زيادي بخشد.»

منبع: روزنامه قدس

موضوعات مرتبط: قرآن شناسی
 
 
این وب سایت جهت بسط وگسترش فرهنگ قرآنی ، با لا بردن سطح آگاهیهای دینی اعتقادی تربیتی