تبادل لینک هوشمند

برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان ندای وحی و آدرس nedayevahi.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 20396
بازدید دیروز : 105982
بازدید هفته : 257028
بازدید ماه : 126378
بازدید کل : 2774401
تعداد مطالب : 16946
تعداد نظرات : 80
تعداد آنلاین : 1


Alternative content


حدیث موضوعیاک مهدویت امام زمان (عج)اک آیه قرآناک
 
 
نویسنده : اکبر احمدی
تاریخ : پنج شنبه 31 / 1 / 1397



 



امشب بهشت و گلشن رضوان مزین است ،
امشب رواق منزل جانان مزین است.

امشب عرش وزمین برای جشن ،
غرق زیور و جبرئیل درآسمان
و زمین در حال صعود و نزول.
درهای آسمانی گشاده و بر بام عرش،
پرچم رحمت در اهتراز.
ملائک کمر به خدمت بسته
و در حال آمد ورفت.

شب است و زمین نور باران،
گویا خورشید هم منتظر است.
چشم بود و افق بی انتهای آسمان ،
گوش بود و نغمه بی پایان ملکوت .
خدایا ارض و سماء را چه شده
که اینگونه در هیجانند ؟

بیا دل را به گلستان مدینه ،
به خانه فاطمه ببریم .
اینجا چه خبر است که همه اهل بیت
جمع اند و منتظر؟!!

احمد و علی (علیهما السلام ) را بنگر
که چگونه چشم به فاطمه دوخته اند.
آه گوش کن صدای دلنواز نوزادی را نمی شنوی ؟

آری انتظار به پایان رسید
و دومین فرزند علی و فاطمه ( علیهما السلام )،
نور چشم پیامبر به دنیا آمد ،

ملائک را ببین که با آب کوثر
شستشویش می دهند .

آنطرف را بنگر حوران رضوان ،
حریر بهشتی آورده اند
تا فرزند فاطمه را با آن بپوشانند.

به راستی کدام دل است که از لبخند
چشمان نازنین و نگاه عرشی آن نوزاد ،
به تلاطم در نیاید ؟!
نبی کودک را به دامان گرفته ،
از عرش ندا می رسد که نامش را
" حسین "بگذار.

او را به سینه می چسباند ومی بوید.
شادی و شعف خانه علی (ع) را پر نموده،
ملائک ندا می دهند:
به به ازاین شکوفه باغ محمدی
به به ازاین چراغ فروزان احمدی

خوش آمدی حسین جان
که جان عالمی فدای نام تو باد





موضوعات مرتبط: ویژه نامه ها
نویسنده : اکبر احمدی
تاریخ : پنج شنبه 31 / 1 / 1397





شاهکاری قدم لطف خداوند کشید

پرده چون ماه من از چهره تابنده گشود
ماه رویان جهان را ز دل آرام ربود

حوریان گو که بریزند ز دامن اشک‌ها مشک
قدسیان گو که بسوزند به مجمرها عود

عاشقان گو که به صد عزت و اجلال رسید
موکب خسرو خوبان که بر او باد درود

سومین روز ز شعبان چون برآمد خورشید
سومین شمس ولایت ز افق چهره گشود

روز میلاد همایون حسین ابن علی است
باد بر خلق جهان مقدم پاکش مسعود

میوه باغ رسالت، مه ایوان جلال
وارث تاج ولایت، شه اقلیم وجود

مظهر عزت و آزادگی و فضل و کمال
آیت غیرت و مردانگی و رحمت و جود

صولت حیدری از چهره پاکش پیداست
جلوه احمدی از نور جمالش مشهود

سینه گنجینه الطاف و عنایات و کرم
چهره آیینه آیات خداوند ودود

عصمت از فاطمه آموخت، شجاعت ز علی
صبر و احسان ز حسن، حُسن خصال از محمود

شاهکاری قلم لطف خداوند کشید
که بدین جامه ناچیز محال است ستود

همچو یوسف چو قدم بر سر بازار گذاشت
ماه مجلس شد و بر رونق بازار افتاد

کیست این کوکب تابان که پی تهنیتش
از طربخانه افلاک رسد بانگ سرود

کیست این غنچه خندان که زانفاس خوشش
هر دم آید ز فضا بوی خوش عنبر و عود

کیست این لاله خونین که زهفتاد و دو داغ
به فلک می‌رود از آه دل سوخته دود

این حسین است که از مهر جهان افروزش
محو خورشید جمالش شده ذرات وجود

این حسین است که لطفش کند آزاد ز بند
ملکی را که ز درگاه خدا شد مردود

این حسین است که در پیشگه حضرت حق
گاه در حال قیام است و گهی حال قعود

عاشقان را چو فتد دیده بر آن تربت پاک
اشک اندوه و غم از دیده روان است چو رود

نیست جز درگه او اهل ولا را مأمن
نیست جز کعبه او اهل صفا را مقصود

کرم و منزلتش را نبود هیچ شمار
شرف و مرتبتش را نبود هیچ حدود

کس به جز میوه توحید از آن شاخ نچید
کس به جز نکته توحید از آن لب نشنود

جلوه چون کرد در آفاق تجلی حسین بن علی
ظلمت کفر ز آئینه اسلام زدود

شام تاریک دلان شد ز فروغش روشن
کاخ بیدادگران شد ز قیامش نابود

چون گدا جبهه بر آن درگه شاهانه بسای
که در آن بارگه افکنده شهان سر به سجود

خسروا خسته دلان را به نگاهی بنواز
که بود عاشق مسکین به نگاهی خشنود

چون رسا کوی سعادت ز جهان برد کسی
که ره دوستی آل علی(ع) را پیمود

كیمیای اشك؛ سید جلال یاسینی


موضوعات مرتبط: ویژه نامه ها
نویسنده : اکبر احمدی
تاریخ : پنج شنبه 31 / 1 / 1397



✿^**^✿کعبه هفتاد و دوملت✿^**^✿
ویژه نامه ولادت با سعادت آقا وسرورجوانان بهشت
سید الشهداء‌ حضرت حسین بن علی علیه السلام

-پستال-ولادت-امام-حسین-ع-4

درس معرفت

قال الامام حسین بن علی علیه السلام :

38. مَاذَا وَجَدَ مَن فَقَدَك؟
وَ مَا الَّذِی فَقَدَ من وَجَدكَ؟
لَقَد خَابَ مَن رَضِیَ دُونَكَ بَدَلا.


چه دارد آن كس كه تو را ندارد؟
و چه ندارد آن كه تو را دارد؟
آن كس كه به جای تو چیز دیگری را پسندد
و به آن راضی شود، مسلما زیان كرده است .

دعای عرفه ، بحار الانوار، ج 98، ص
228



موضوعات مرتبط: ویژه نامه ها
نویسنده : اکبر احمدی
تاریخ : یک شنبه 25 / 1 / 1397

 

فوائد بعثت پیامبر خاتم صلی الله علیه وآله



«لَقَدْ مَنَّ اللَّهُ عَلَى الْمُۆْمِنینَ إِذْ بَعَثَ‏ فیهِمْ رَسُولاً مِنْ أَنْفُسِهِمْ یَتْلُوا عَلَیْهِمْ آیاتِهِ وَ یُزَكِّیهِمْ وَ یُعَلِّمُهُمُ الْكِتابَ وَ الْحِكْمَةَ وَ إِنْ كانُوا مِنْ قَبْلُ لَفی‏ ضَلالٍ مُبینٍ» [1]



«ممكن است كسانى در این جهان اینگونه بیندیشند كه خداوند به ما انسانها عقل و اندیشه داده و در سایه خرد قادر هستیم مصالح و مفاسد خویش را ادراك كنیم و به دنبال آن به امورى كه مصلحت ما در آن است جامه عمل پوشیده و از امورى كه داراى مفسده و ضرر است اجتناب كنیم و در نتیجه هماى سعادت و خوشبختى را در آغوش كشیم و مدینه فاضله را بر روى كره خاكى ایجاد نمائیم. حال با این محاسبه، دیگر چه نیازى به ارسال رُسل و انزال كتب و وعده‏ و وعیدهاى آسمانى و ... وجود دارد؟
ما معتقدیم كه با وجود عقل و شعور و اراده و علوم بشرى باز بشر نیاز به انبیاء دارد، نیاز به قانون آسمانى دارد و در هیچ عصرى بشر از حجت ظاهرى یعنى پیامبران و یا ادامه ‏دهندگان راه آنان یعنى ائمه علیهم السلام بى‏نیاز نیست و بلكه با گذشت زمان احساس نیاز به آئین هاى آسمانى فزونى یافته و مضاعف مى‏گردد. » [2]
این مسأله آن قدر با اهمیت است که علمای بزرگ همچون خواجه نصیرالدین طوسی آن را در صدر مباحث بعثت انبیاء آورده اند. شاید با طرح چنین بحثی بتوان به امتنانی بودن بعثت پی برد؛ که خداوند برای ارسال رسل بر انسانها منت گذارده است. بنابراین در جواب این سۆال که «چرا خداوند بخاطر مبعوث کردن پیامبرانش بر عموم مردم منت نهاده است؟» باید گفت بخاطر اهمیت موضوں و اینکه فوائد و ثمرات و نتایج بسیاری بر آن مترتب است.

موضوعات مرتبط: ویژه نامه ها
نویسنده : اکبر احمدی
تاریخ : یک شنبه 25 / 1 / 1397






مبعث فرخنده آخرين فرستاده خدا ، حبيب قلوب العالمين
طيب نفوس المومنين ، اشرف الانبياء و المرسلين ،
فخر عالم امکان ، محمد مصطفي صلوات الله عليه
واله بر مسلمانان سراسر گيتي مبارک باد

موضوعات مرتبط: ویژه نامه ها
نویسنده : اکبر احمدی
تاریخ : یک شنبه 25 / 1 / 1397

هنوز پس از چهارده قرن،
صدایت را می شنوم
صدای روشنت را،
از پس دیوارهای قرون
صدای ضجه بت ها را،
که می شکستی شان

و صدای انسانیت را،
که با تو نفسی تازه یافته بود
و از زیر گورهای جهالت
و خروارها خاک تعصب و بی ریشگی
به سمت آسمان وحی پلک می گشود
و حقیقت انسان را مشاهده می نمود.

صدایت را می شنوم
که بر پیکر صخره های سنگی
موهوم و بت های جاهلی لرزه افکنده.
هنوز نسیم پیامت می وزد
که آتش نمرودیان را خاموش ساخت
و طرحی از گلستان حقیقت انداخت.

از حرا پایین بیا
و «قولوا لااله الاالله تفلحوا» را
دوباره فریاد کن؛

تا زمین زیر گام هایت دوباره جان بگیرد
تا این بار، عصر منجمد آهن و ابررایانه و موشک،
در برابر خورشید نگاه تو ذوب شود؛
تا لات و عزا‌های نوپدید،
جاودانگی پیام تو را باور کنند
و در خود فرو ریزند.

صدایت را هنوز می شنوم؛
دوباره بیا و از شکستن بگو و از ساختن
از عطر بال جبرئیل بگو و از وحی
از پرواز بگو و از رسیدن
از عشق بگو و از لاهوت
از ملکوت

زمان در انتظار انقلابی بزرگ است
و به دنبال آن انقلابی بزرگ،
که پس از چهارده قرن غفلت و دلواپسی،
لابه لای همه هیاهوهای مدرن
از تو می گوید،
از عشق، از انسان، از خدا

او می آید تا انسانیت، نفسی دوباره یابد
و بار دیگر انسان خفته در زیر خروارها
جهل و تعصب رها شود از خود

هنوز از پس دیوار قرون،
صدایت را می شنوم

و صدای او را که صدای توست؛
که سرشار از عطر خوش وحی است؛
که مژده آمدنش را خود داده ای

او که پیام آشنای حرا را،
دوباره در جان مان جلا می بخشد
اینک در سایه سار نامت ایستاده ایم
و بعثت را دوباره فریاد می کشیم

و از دوردست، چشم براه
غبار سواری هستیم که می آید
از حرای غیبت،
و پرچم سبز توحید بر دوش

او می آید و زمین زیر گام هایش
جانی دوباره می گیرد....

برگرفته از: پایگاه اطلاع رسانی مقام معظم رهبری



موضوعات مرتبط: ویژه نامه ها
نویسنده : اکبر احمدی
تاریخ : یک شنبه 25 / 1 / 1397



از حرا آیات رحمن و رحیم آمد پدید


با نخستین حرف،قرآن کریم آمد پدید

صوت"اقرا ء باسم ربک" می رسد بر گوش جان

یا که از غار "حرا"خلق عظیم آمد پدید

نغمه "یا ایها المدثر"از جبرئیل بین

یک جهان رحمت به ما از آن کلیم آمد پدید

بانگ توحید است از هرجا طنین افکن به گوش

فانی اصحاب شیطان رجیم آمد پدید

سید امی لقب بر دست قرآن می رسد

یا به گمراهان صراط مستقیم آمد پدید


بعثت پیامبر اكرم (ص) بر پیروان حضرتش تهنیت باد

موضوعات مرتبط: ویژه نامه ها
نویسنده : اکبر احمدی
تاریخ : یک شنبه 25 / 1 / 1397






▐*^* ▐سفیر نور ▐*^* ▐
ویژه نامه مبعث فرخنده حضرت ختمی مرتبت
محمد مصطفی صلوات الله علیه و آله




نسیمی از عطر کلام حضرت ختمی مرتبت

قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله و سلم):

تُقْبِلُوا إِلَيَّ بِسِتِّ خِصَالٍ أَتَقَبَّلُ لَكُمْ بِالْجَنَّةِ
إِذَا حَدَّثْتُمْ فَلَا تَكْذِبُوا وَ إِذَا وَعَدْتُمْ فَلَا تُخْلِفُوا
وَ إِذَا ائْتُمِنْتُمْ فَلَا تَخُونُوا وَ غُضُّوا أَبْصَارَكُمْ
وَ احْفَظُوا فُرُوجَكُمْ وَ كُفُّوا أَيْدِيَكُمْ وَ أَلْسِنَتَكُمْ

شش چيز را براى من بپذيريد تا من بهشت را برايتان بپذيرم:
هنگامى كه سخن مى گوئيد، دروغ نگوئيد
و هنگامى كه وعده مى دهيد، خلف وعده نكنيد
و هنگامى كه امانتى به شما سپرده مى شود، پس خيانت نكنيد،
چشمان خود را (بر حرام) ببنديد و پاكدامن باشيد
و دست و زبانتان را (از گناه) نگه داريد.


بحارالأنوار جلد : 66 صفحه : 371




موضوعات مرتبط: ویژه نامه ها
نویسنده : اکبر احمدی
تاریخ : جمعه 23 / 1 / 1397
امام موسي جعفر

مهدي خليفه عباسي امام را در بغداد بازداشت كرد اما بر اثر خوابي كه ديد و نيز تحت تأثير شخصيت امام از او عذرخواهي كرد و به مدينه اش بازگرداند گويند كه مهدي از امام تعهد گرفت كه بر او و فرزندانش قيام نكند اين روايت نشان مي دهد كه امام كاظم (ع) قيام را در آن زمان صلاح و شايسته نمي دانسته است و با آنكه از جهت كثرت عبادت و زهد به (العبد الصالح) معروف بوده است بقدري در انظار مردم مقامي والا و ارجمند داشته است كه او را شايسته مقام خلافت و امامت ظاهري نيز مي دانستند و همين امر موجب تشويش و اضطراب دستگاه خلافت گرديده و مهدي به حبس او فرمان داده است.

ـ زمخشري در (ربيع الابرار) آورده است كه هارون فرزند مهدي در يكي از ملاقاتها به امام پيشنهاد نمود فدك را تحويل بگيرد و حضرت نپذيرفت وقتي اصرار زياد كرد فرمود مي پذيرم به شرط آن كه تمام آن ملك را با حدودي كه تعيين مي كنم به من واگذاري، هارون گفت حدود آن چيست؟ امام فرمود يك حد آن به عدن است حد ديگرش به سمرقند و حد سومش به افريقيه (آفريقا) و حد چهارمش كناره درياي خزر است. هارون از شنيدن اين سخن سخت برآشفت و گفت: پس براي ما چه چيز باقي مي ماند؟ امام فرمود:

موضوعات مرتبط: ویژه نامه ها
نویسنده : اکبر احمدی
تاریخ : جمعه 23 / 1 / 1397

*اعجاز امام کاظم علیه السلام در خروج از زندان

 

 

 

مسیب، زندانبان امام موسی کاظم علیه السلام می‌گوید:سه روز قبل از شهادت امام مرا طلبید و فرمود:

" امشب عازم مدینه هستم تا عهد امامت پس از خود را به فرزندم علی واگذار کنم و او را وصی و خلیفه خود نمایم."

گفتم:" آیا توقع دارید با وجود این همه مامور و قفل و زنجیر، امکان خروج شما را فراهم کنم؟!"

فرمود: " ای مسیب، تو گمان می‌کنی قدرت و توان الهی ما کم است؟ "

گفتم:" نه، ای مولای من. " فرمود: " پس چه؟ "

 

 

گفتم:" دعا کنید ایمانم قوی‌تر شود "

امام چنین دعا کرد: " خدایا او را ثابت‌قدم بدار. "

 

سپس فرمود:" من با همان اسم اعظم الهی که آصف بن برخیا ( وزیر حضرت سلیمان علیه السلام ) تخت بلقیس را در یک چشم به هم زدن از یمن به فلسطین آورد، خدا را می‌خوانم و به مدینه می‌روم."

ناگهان دیدم امام دعایی خواند و ناپدید شد. اندکی بعد بازگشت و با دست خود زنجیرهای زندان را به پای مبارک بست.

موضوعات مرتبط: ویژه نامه ها
نویسنده : اکبر احمدی
تاریخ : جمعه 23 / 1 / 1397

مناظره امام کاظم(علیه السلام) با هارون الرشید

 

 

 

 

 

 

علامه مجلسی از فضل بن ربیع روایت می‎کند[1] که:

هارون‎الرشید به قصد حج از بغداد حرکت کرد و صد هزار نفر قشون همراه خود کرد تا صولت خود را به علویین نشان دهد و این سفر رسمی خلیفه عباسی بود. هیچ کس حق نداشت بر خلیفه تقدم و پیشی گیرد، تا رسید به مکه و داخل مسجدالحرام شد، خواست شروع به طواف کند. ملتزمین برای او راه باز می‎کردند و نمی‎گذاشتند کسی بر او سبقت گیرد.

در این میان یک نفر اعرابی بر خلیفه سبقت گرفت و هر کجا هارون طواف می‎کرد، اعرابی پیش از خلیفه در محل رکن می‎ایستاد، در محل لمس حجرالاسود قبل از خلیفه حجَر را می‎بوسید و ادعیه وارده را می‎خواند.

حاجب و دربان کعبه با خشونت گفت: «ای اعرابی از پیش روی خلیفه کنار برو.»

 

 

گفت: «خداوند در این موضع، مساوات و برابری را برای تمام بشر قرار داده و فرموده:

 

 
 
«سواءً العاکفُ فیه و البادِ» [2]

 

هارون به مقام ابراهیم آمد، اعرابی بر او سبقت گرفت و به نماز ایستاد و خلاصه در تمام اعمال و افعال بر خلیفه سبقت می‎گرفت. خلیفه چون جسارت و شهامت عرب را دید، پس از فراغت از طواف، او را خواست.

حاجب نزد آن مرد عرب آمد و گفت: «ای اعرابی امیرالمؤمنین ترا می‎خواهد.»

موضوعات مرتبط: ویژه نامه ها
نویسنده : اکبر احمدی
تاریخ : جمعه 23 / 1 / 1397

قال الامام الکاظم (عليه السلام):

إنّ الزَّرعَ يَنبُتُ في السَّهلِ ولايَنبُتُ في الصَّفا ؛ فكذلكَ الحِكمَةُ تَعمُرُ في قَلبِ
المُتَواضِعِ ، ولا تَعمُرُ في قَلبِ المُتَكبِّرِ الجَبّارِ ؛
لأنّ اللّه‏َ جَعلَ التَّواضُعَ آلَةَ العَقلِ ، وجَعَلَ التَّكبُّرَ مِن آلَهِ الجَهلِ .


هـمـانا زراعـت در خـاك مى ‏رويد و روى تخته سنگ نمى‏ رويد . حكمت نيز چنين
است ، در دل شخص فروتن مى رويد و در دل انسان متكبّر و گردن
فراز نمى ‏رويد ؛ زيرا خداوند فروتنى را ابزار خرد قرار
داده است و تكبّر را ابزار نابخردى .

بحار الأنوار : 78 / 312 / 1


موضوعات مرتبط: ویژه نامه ها
نویسنده : اکبر احمدی
تاریخ : جمعه 23 / 1 / 1397





امشب شب تازیانه است
امشب شب دیوارهاست
امشب شب سلول است و میله‏ ها

امشب کدام شب است
که صدای شیون از آهن‏ ها می‏آید،
صدای سوگ از تازیانه ‏ها بلند است،
دیوارها نُدبه می‏خوانند
و سلول‏ها، «وَ إِنْ یَکادْ می‏گیرند.

آه! از برکه کُدام چشم بارانی،
این همه اشک می‏جوشد؟
کبوترها برای کیست
که سرهایشان را به زمین می‏زنند؟

خدایا! این چه پیروزی است، نگاه کن!
این همه کبوتر چرا از آسمان،
خود را به دیوار این سیاه‏چال می‏کوبند؟
چرا این همه ماهی در دجله،
از آب بیرون می‏افتند؟
چرا امشب ستاره‏ها بیرون نمی‏آیند؟
چرا ماه شیون می‏کند... ؟

می‏ترسم از پس این دیوار،
به عشق نگاه کنم ،
به پاهای خون آلود
می‏ترسم به خورشید نگاه کنم
که در زنجیر است
می‏ترسم به ملکوتی نگاه کنم
که جای تازیانه بر تن دارد...

آه از جفای هارون...
با عشق چه کرده ‏ای که دارد خون... ؟

زمین خشکش زده؛
یکی قطره‏ای آب برای این تشنه بغداد بیاورد؛
کربلا دارد این‏جا تکرار می‏شود...

دلم بوی مدینه می‏دهد...
خون... خون... خون...
این‏جا دارند برای ماه، ختم فراق می‏گیرند.

رهایم کنید!
این‏که بر تکه چوبی می‏آورند،
پاره‏ای از خداست...
چه قدر زخمی می‏ آید
از این دریای شکسته!



موضوعات مرتبط: ویژه نامه ها
نویسنده : اکبر احمدی
تاریخ : جمعه 23 / 1 / 1397




llı §✿§ ıll خورشید در زنجیر llı §✿§ ıll
ویژه نامه شهادت جانسوزهفتمین اخترتابناک آسمان امامت و
ولایت ،باب الحوائج ،حضرت امام موسی کاظم علیه السلام





امام موسی کاظم (ع) فرمودند:


مَن لَم یجِد لِلاساءَةِ مَضَضّا لَم یکن عِندَهُ لِلاِحسانِ مَوقعٌ.

کسی که مزه رنج و سختی را نچشیده ،
نیکی و احسان درنزد او جایگاهی ندارد.

(بحارالانوار، جلد 78، ص333)



موضوعات مرتبط: ویژه نامه ها
نویسنده : اکبر احمدی
تاریخ : چهار شنبه 13 / 1 / 1397


خداحافظ، کربلایی خاتون!
خدا حافظ ای پنجاه و... این همه سال در بدری!

خدا حافظ ای پنجاه و... این همه سال شبانه های زخمی!
خداحافظ ای پنجاه و... این همه سال خستگی ممتد!
خداحافظ ای تا ابد چلّه نشین کربلا، پرستوی زخمی خانه به دوش!


و خدا حافظ ای خاتون غم ها، زبان ناطقه بنی هاشم،
کانون وفا، حیدر ثانی، ای ام المصائب، زینب!...

امشب را سبک تر سفر می کند و سنگینی بار رسالت
خود را بر شانه های زمین می سپارد؛


آن سان که از آن موقع، شانه های زمین، در هر بهاری زخم
بر می دارد و از دل زمین، گل های سرخ رنگ می روید.

لاله، پلاک رنگین کربلاست و رسالت زینب، رساندن
کربلا به مقصد است.لاله، دل پاره پاره شبگرد نینواست.
لاله، دل خون شده زینب است.

بگذر ای مرگ برادر بر دوش
بگذر ای درد سراسر بر دوش

بگذر ای کرب و بلایی خاتون
سینه زخمی مادر بر دوش

بگذر ای مردتر از هر کوفی
بگذر ای پرچم حیدر بر دوش.

مژده باد تو را، زینب!
که دیگر فردایی نیست، این شام غریبان آخرینِ تو
را که کوفیان، خاکستر بر سرت بریزند و بر
اشک های جانسوز کودکان، نیشخند بزنند.


مژده بادت که دیگر، زنان قبیله تاریکی،
بر مظلومیتت کِل نمی کشند!

خاتون!
دیگر راحت شدی و غم فردا را نمی خوری که سر خورشید
را بر نیزه ها ببینی و از سوز جگر، سر بر محمل بکوبی.

خانم!
نمی دانم که این دریای صبر را از کدامین آب
حیات سر کشیده ای که صبر هم در مقابلت زانو زد.

اما سرانجام بعد از پنجاه و چند سال، مقنعه مشکینی را از
سرت برداشتی و با لباس سفید به خانه ابدی ات رفتی.


ابراهیم قبله آرباطان


موضوعات مرتبط: ویژه نامه ها
نویسنده : اکبر احمدی
تاریخ : چهار شنبه 13 / 1 / 1397




آغاز رسالت حضرت زینب(س) پس از عاشورا

این کارشناس دینی با اشاره به رسالت حضرت زینب(س) گفت: پس از کربلا زینب(س) تسلیم فشار و محنت و رنج نشد. حضرت زینب 72 نفر از نزدیکان و یاران با وفای امام حسین و از همه بالاترین برادر خود را از دست داده است اما با آن همه رنج این کاروان را بعد از امام حسین با کمک و راهنمایی امام سجاد(ع) رهبری کرد. این دردها نه تنها او را از پای در نیاورد بلکه اهداف بزرگ امام حسین را در جامعه اسلامی زنده نگاه داشت.




موضوعات مرتبط: ویژه نامه ها
نویسنده : اکبر احمدی
تاریخ : چهار شنبه 13 / 1 / 1397



خداوند روز قیامت داوری خواهد کرد

مترجم کتاب زندگانی حضرت زینب(س) در مورد نوع مواجهه حضرت زینب(س) با دشمن گفت: وقتی حضرت زینب وارد مجلس ابن زیاد شد، ابن زیاد سوال کرد که این زن کیست؟ چون حضرت زینب خیلی با وقار وارد مجلس ابن زیاد شد. حضرت برای بی اعتنایی به او جواب ابن زیاد را نداد. ابن زیاد چند بار سوال کرد تا اینکه یکی از کنیزان گفت که او زینب(س) دختر فاطمه(س) است. ابن زیاد رو به حضرت زینب(س) کرد و گفت حمد و سپاس خدا را که شما را رسوا کرد و کشت و گفته های شما دروغ از آب درآمد. اینجا بود که حضرت سکوت را روا نداشتند و فرمودند سپاس خودا را که ما را به پیامبر خود محمد(ص) گرامی داشت و از پلیدی ها پاک کرد که به آیه یرید الله لیذهب عنکم الرجس اشاره دارد. حضرت ادامه دادند فاسق کسی است که رسوا می شود و نابکار کسی است که دروغ می گوید.

این کارشناس دینی ادامه داد: وقتی ابن زیاد گفت که دیدی خدا با برادر و اهل بیت او چه کرد؟ حضرت پاسخ دادند ما رایت الا جمیلا که من چیزی جز زیبایی ندیدم. اینها گروهی بودند که خداوند شهادت را بر آنها تقدیر کرده بود و بسوی جایگاه ابدی خود شتافته و در آن آرمیدند. خداوند روز قیامت میان تو و آنان داوری خواهد کرد و در آن روز خواهی دید که پیروز چه کسی است.

حجت الاسلام شریفی اقدم گفت: پیروزی به این نیست که در ظاهر کسی که کشته شده مغلوب شده باشد. پیروزی رسیدن به آن هدفی است که انسان به دنبال به ثمر رسیدن آن است. هدف امام حسین اقامه دستورات الهی و زنده کردن دین پیامبر بود که به این واسطه محقق شد.





موضوعات مرتبط: ویژه نامه ها
نویسنده : اکبر احمدی
تاریخ : چهار شنبه 13 / 1 / 1397




اگر زینب(س) نبود قیام امام حسین(ع) به نتیجه نمی رسید

حجت الاسلام شریفی اقدم مترجم کتاب زندگانی حضرت زینب(س) در مورد اینکه چرا امام حسین در واقعه عاشورا زنان را با خود همراه کرد، گفت: آنطور که از سخنان خود امام حسین برمی آید، آن حضرت حرکت خود را بر اساس برنامه ای منسجم از مدینه آغاز کرد. ایشان در تمام منزل ها و مسیرها با برنامه عمل کردند. در رابطه با بردن زن ها و بچه ها خیلی ها به حضرت می گفتند که زن و بچه خود را در این سفر همراه نکن که حضرت در پاسخ می فرمودند که خداوند اینطور اراده کرده که می خواهد یک عده را شهید و یک عده را اسیر ببیند. لذا ایشان می دانستند که چه رخ خواهد داد.

این کارشناس دینی ادامه داد: امام حسین می داند که برای رسیدن به هدفی که دارد باید این زن و بچه را به همراه داشته باشد. یعنی این اقدام را دستور الهی و وظیفه خود می داند. قطعا این زن و بچه در واقعه عاشورا موثر بودند. اگر زینب کبری و دیگران نبودند معلوم نبود که این قیام امام حسین به این نتیجه برسد.





موضوعات مرتبط: ویژه نامه ها
نویسنده : اکبر احمدی
تاریخ : چهار شنبه 13 / 1 / 1397





حضرت زینب چه مرتبه ای از عصمت را دارد؟


این واعظ دینی با اشاره به عصمت حضرت زینب(س) گفت: عقیله بنی هاشم همان امام حسین(ع) در قالب زنانه است. زینب حجت الهی نیست و حجج الهی در نزد خدا مشخص هستند اما به غیر از حجیت الهی ، زینب(س) با امام حسین(ع) دو تکه از یک قلب هستند و با هم یکی هستند. اگر بخواهیم از فضائل زینب کبری بگوییم هر چه از فضائل امام حسین(ع) گفتیم فضائل زینب کبری نیز هست.

وی ادامه داد: ما دو جور عصمت داریم. یک عصمت در رابطه با بندگی با خداست و عصمت عبودی است. یعنی کسی در بندگی به درجه ای می رسد که گناهی از او سر نمی زند. عواقب کار برای او روشن است و ممکن نیست مبتلی به آلودگی شود. این عصمت عبودی است و قطعا عقیله بنی هاشم این نوع عصمت را داشته اند و مصداق اتم این عصمت هستند، بسیار اولیای الهی هم ممکن است بهره ای از این عصمت داشته باشند. اما یک نوع عصمت وجود دارد که مربوط به ولایت الهی و مخصوص ولی الله است که این عصمت را خدا به فرد اعطا می کند. لذا امام معصوم هیچ چیزی جز وحی نمی گوید. لذا افرادی که به این درجه می رسند مشخص هستند و کسی نمی تواند در این خصوص ادعا کند. عصمت ولایت و عصمت نبوی و اهل بیت را خدا به این چهارده معصوم داده و بقیه در این درجه نیستند. اما در بحث درجه عصمت عبودیت قطعا حضرت زینب(س) برترین درجات را دارد.





موضوعات مرتبط: ویژه نامه ها
نویسنده : اکبر احمدی
تاریخ : چهار شنبه 13 / 1 / 1397



هیچ چیز غیر از زیبایی ندیدم


حجت الاسلام صفاری با اشاره به جمله ما رایت الا جمیلا گفت: کربلا دو بُعد دارد. یک بعد وحشیگری بنی امیه است که این وحشیگری زیبا نخواهد بود. منتهی کربلا یک بعد دیگر دارد که بعد فدا شدن و جان دادن و در راه خدا و ذبح شدن برای رسیدن به هدف است، لذا این وادی عشق بازی با ولی است که این قطعا زیباست. اما چرا زینب کبری می فرماید من جز زیبایی چیزی ندیدم؟ چون او خود زیباست و زیبا جز زیبایی چیزی نمی بینید. چون او عبد و بنده خداست. اگر ظلمی به او می شود ظلم کننده را نمی بیند بلکه نحوه ارتباط خود را با خدا را می بیند که زیباست. در مناسباتی که بین بشر ممکن است پدید بیاید متوقف نمی شود، بلکه مناسبات را در رابطه خدا و خود می بینید و از این باب فرمود ما رایت الا جمیلا. نه اینکه بخواهد بگوید ظلم بنی امیه هم زیبا بود. ما رایت الا جمیلا یعنی من آنقدر در بندگی و اطاعت و شهادت و فداکاری غرق بودم که انگار هیچ چیز غیر دوست نمی بینم.




موضوعات مرتبط: ویژه نامه ها
 
 
این وب سایت جهت بسط وگسترش فرهنگ قرآنی ، با لا بردن سطح آگاهیهای دینی اعتقادی تربیتی