تبادل لینک هوشمند

برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان ندای وحی و آدرس nedayevahi.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 23153
بازدید دیروز : 52528
بازدید هفته : 376287
بازدید ماه : 374216
بازدید کل : 1983414
تعداد مطالب : 16946
تعداد نظرات : 80
تعداد آنلاین : 1


Alternative content


حدیث موضوعیاک مهدویت امام زمان (عج)اک آیه قرآناک
 
 
نویسنده : اکبر احمدی
تاریخ : سه شنبه 28 / 8 / 1396

رهبر انقلاب

بسم الله الرّحمن الرّحیم[1]

 اوّلاً خداوند زیارتهای شما را قبول کند؛ و قبولی زیارت هم معنایش این است که آن فیضی که از ملاقات این ولیّ خدا به ملاقات کننده میرسد، آن فیض به شما برسد؛ این معنای قبولی زیارت است. اگر بخواهید این فیض به شما برسد، شرط اوّل این است که با حضرت «ملاقات» کنید؛ یعنی رفتنِ حرم و آمدن، صِرف رفتن به یک مکان و بیرون آمدن نباشد؛ آن جا یک موجودی و یک روح والایی حضور دارد؛ به این حضور توجّه بکنید؛ ولو حالا شما آن شخص زیارت شده را -یعنی آن کسی که میخواهید با او ملاقات کنید- به چشم نمی بینید، لیکن «به چشم دیدن» که لازمه ی ملاقات نیست؛ او هست و سخن شما را می شنود، حضور شما را میبیند، شخص شما را میبیند، با او حرف بزنید؛ این شد زیارت. زیارت یعنی همین ملاقات. ما وقتی می آییم سراغ شما و خانه ی شما، [در واقع] آمده ایم به زیارت شما؛ معنای زیارت این است. خب انسان وقتی به ملاقات کسی میرود، با او احوالپرسی میکند، به او سلام میکند؛ همین، در ملاقات روح مطهّر ائمّه (علیهم السّلام) و اولیاء الهی [هم] لازم است؛ باید رفت، سلام کرد، عرض ادب کرد.


موضوعات مرتبط: ویژه نامه ها
نویسنده : اکبر احمدی
تاریخ : سه شنبه 28 / 8 / 1396

امام رضا علیه السلام

حجت ‎‎الاسلام محمود ابوالقاسمی

حجت الاســـــلام محمود ابوالقــــــاسمی با اشاره به کلام امام جواد (ع) در پاسخ به سوال یکی از اصحاب که عرض کرد چگونه می شود ثواب زیارت پدر شما از ثواب زیارت امام حسین (ع) بیشتر باشد، گفت: امام جواد (ع) با پاسخ شان، افضل بودن زیارت پدرشان را بر زیارت امام حسین (ع) بیان کردند و فرمودند: امام حسین (ع) را همه زیارت می کنند؛ اما پدرم را فقط خواص از شیعه (شیعیان 12 امامی) زیارت می کنند.

به گزارش تسنیم، وی افزود: در اینجا این سوال مطرح می شود که چرا امام جواد (ع) این سخن را بیان کردند و اصلاً منظورشان از «شیعیان خاص» چه کسانی بوده است؟ برای پاسخ به این سوال باید به مسئلۀ مهمی اشاره کنیم و آن این است که عده ای در طول تاریخ خود را شیعه نامیدند، در حالیکه از مسیر تفکر شیعی منحرف شدند، با بررسیها و مطالعات صورت گرفته اینگونه به نظر می رسد که این اتفاق ناگوار نخستین بار بعد از شهادت امام حسین (ع) رخ داد و تا زمان امام کاظم (ع) نیز رگه هایی از آن وجود داشت.

موضوعات مرتبط: ویژه نامه ها
نویسنده : اکبر احمدی
تاریخ : سه شنبه 28 / 8 / 1396





توصیه‌هایی از مرحوم آیة الله العظمی بهجت
در باب زیارت امام رضا (ع)



1- زیارت شما قلبی باشد.

در موقع ورود اذن دخول بخواهید،
اگر حال داشتید به حرم بروید.
هنگامی که از حضرت رضا علیه السلام اذن دخول می‌طلبید و می‌گویید:

«أأدخل یا حجة الله: ای حجت خدا، آیا وارد شوم؟»

به قلبتان مراجعه کنید و ببینید آیا تحولی در آن به وجود آمده و تغییر یافته است یا نه؟
اگر تغییر حال در شما بود،
حضرت علیه السلام به شما اجازه داده است.
اذن دخول حضرت سیدالشهداء علیه السلام گریه است،
اگر اشک آمد امام حسین علیه السلام اذن دخول داده‌اند و وارد شوید.
اگر حال داشتید به حرم وارد شوید.
اگر هیچ تغییری در دل شما به وجود نیامد و دیدید حالتان مساعد نیست، بهتر است به کار مستحبی دیگری بپردازید.
سه روز روزه بگیرید و غسل کنید و بعد به حرم بروید و دوباره از حضرت اجازه ورود بخواهید.

2- زیارت امام رضا علیه السلام از زیارت امام حسین علیه السلام بالاتر است،

چرا که بسیاری از مسلمانان به زیارت امام حسین علیه السلام می‌روند. ولی فقط شیعیان اثنی عشری به زیارت حضرت امام رضا علیه‌السلام می‌آیند.



3- بسیاری از حضرت رضا علیه السلام سؤال کردند و خواستند و جواب شنیدند،

در نجف،
در کربلا،
در مشهد مقدس،-
هم همین طور - کسی مادرش را به کول می‌گرفت و به حرم می‌برد. چیزهای عجیبی را می‌دید.
ملتفت باشید!
معتقد باشید!
شفا دادن الی ماشاءالله!
به تحقق پیوسته.
یکی از معاودین عراقی غده‌ای داشت و می‌بایستی مورد عمل جراحی قرار می‌گرفت.
خطرناک بود، از آقا امام رضا خواست او را شفا بدهد، شب حضرت معصومه علیهاالسلام را در خواب دید که به وی فرمود:

«غده خوب می‌شود. احتیاج به عمل ندارد!»
ارتباط خواهر و برادر را ببینید که از برادر خواسته خواهر جوابش را داده است.


4- همه زیارتنامه‌ها مورد تأیید هستند.
زیارت جامعه کبیره را بخوانید.
زیارت امین الله مهم است.
قلب شما- این زیارات را بخواند.
با زبان قلب خود بخوانید.
لازم نیست حوائج خود را در محضر امام علیه السلام بشمرید.
حضرت علیه السلام می‌دانند!
مبالغه در دعاها نکنید!
زیارت قلبی باشد.
امام رضا علیه السلام به کسی فرمودند:
«از بعضی گریه‌ها ناراحت هستم!»

5- یکی از بزرگان می‌گوید، من به دو چیز امیدوارم
اولاً قرآن را با کسالت نخوانده‌ام.
بر خلاف بعضی که قرآن را آنچنان می‌خوانند که گویی شاهنامه می‌خوانند. قرآن کریم موجودی است شبیه عترت.
ثانیاً در مجلس عزاداری حضرت سیدالشهداء گریه کرده‌ام.

6- حضرت آیت الله العظمی بروجردی رحمة الله مبتلا به درد چشم شدند، فرمودند:
«در روز عاشورا مقداری از گِل پیشانی عزاداری امام حسین علیه السلام را بر چشمان خود مالیدم، دیگر در عمرم مبتلا به درد چشم نشدم و از عینک هم استفاده نکردم!





موضوعات مرتبط: ویژه نامه ها
نویسنده : اکبر احمدی
تاریخ : سه شنبه 28 / 8 / 1396

حجت الاسلام قرائتی

خاطره ای زیبا از حجت الاسلام محسن قرائتی:
وارد حرم امام رضا علیه السلام شدم،جوانی را دیدم که زنجیر طلا به گردن کرده بود.متذکر حرمت آن شدم ،او در جواب گفت:می دانم و به زیارت خود مشغول شد.من ابتدا ناراحت شدم،زیرا او سخنم را شنید‌و اقرار به گناه کرد و با بی اعتنایی دوباره مشغول زیارت شد.
بعد به فکر فرو رفتم که الان اگر امام رضا علیه السلام نیز از بعضی از خلافکاری های من بپرسد،نمی توانم انکار کنم وباید اقرار کنم!با خود گفتم:پس من در مقابل امام رضا علیه السلام و آن جوان در مقابل من،اگر من بدتر نباشم بهتر نیستم!
بعد از چند لحظه همان جوان کنار من نشست و گفت: حاج آقا! به چه دلیل طلا برای مرد حرام است؟من دلیل آوردم او قبول کرد.پیش خود فکر کردم که چون روح من در مقابل امام رضا علیه السلام تسلیم شد،خداوند هم روح این جوان را در مقابل من تسلیم کرد.


موضوعات مرتبط: ویژه نامه ها
نویسنده : اکبر احمدی
تاریخ : سه شنبه 28 / 8 / 1396
محمدرضا حسینی

 

مقدمه 

پیشوایان معصوم شیعه هر کدام به نوبه خود سرچشمه کمالات و منبع فضایل و صفات عالی انسانی محسوب می شوند. نه تنها شیعه بلکه افراد و گروه های مختلفی که با آن بزرگان در ارتباط بوده اند به این نکته اذعان دارند. حتی مخالفین و معاندین آنان گاهی در لابلای سخنان خویش این حقیقت را ابراز کرده اند. یکی از کارگزاران حکومتی مامون به نام رجاء بن ضحاک - که مامور آوردن امام هشتم علیه السلام از مدینه به خراسان بود - می گوید: هنگامی که امام رضاعلیه السلام را به دستور مامون از مدینه به خراسان آوردم، مامون از رفتار و حالات و خصوصیات وی از من سؤالاتی کرد و من آنچه را که در طول سفر و در اوقات شبانه روز از علی بن موسی الرضاعلیه السلام دیده بودم به خلیفه گزارش دادم. مامون به من گفت: «یابن ابی الضحاک! هذا خیر اهل الارض و اعلمهم و اعبدهم فلا تخبر احدا بما شاهدته منه; ای پسر ضحاک! این شخص بهترین، داناترین و عابدترین فرد روی زمین است، آنچه را که از فضائل و مناقب و صفات والای او دیده ای نزد کسی فاش نکن [تا اینکه فضائل او توسط من منتشر شود.]»[1]
ائمه اطهارعلیهم السلام معدن علم و سرچشمه دانش حکمت و اخلاق و معارف عالی انسانی بوده و به تمام علوم مورد نیاز بشر آگاهی کامل دارند. به فرموده امام هشتم علیه السلام تمام نیازمندی های فرزندان آدم در نزد امام معصوم علیه السلام می باشد، و جمیع علوم مختلف بشری نزد آن هاست.
[2]

موضوعات مرتبط: ویژه نامه ها
برچسب‌ها: سرچشمه دانش
نویسنده : اکبر احمدی
تاریخ : سه شنبه 28 / 8 / 1396

امروز، عمارت بلند آوازه توس،
غربت سراست و بر بالاى این بناى شهیر،
کبوترى نیست که نالان نباشد.
بر بالاى این بناى غریب،
آسمان نیز به اشک ریزى ابرها تن داده است.

مشهد، شعرهاى «دعبل» را به همراه دارد
که هم صدا با رشته هاى روشن باران مى گرید.
محفلى از مرثیه است و حرم،
با تن پوشى از رنگ هاى عزلت،
هم زبان غزل هاى اندوه زاست.

در «بست»ها، جز مقام پرپر عاشقى،
تصویر دیگرى چشم ها را پر نمى کند.
در قاب امروز، توس را مى بینیم که زهر،
چونان تیغ وحشى بر اندامش وارد آمده است.

عصیان آشکار انگور است
و به داغ نشاندن سینه چاکان مسیر رأفت.

اُف بر این دنیا که حبّه هاى زهرآلود را
کنار امام روشنى ها آورد!

آه، اى رقت خراسانى تبار؛
اى توس سر کرده با عشق!
اى انگورهاى نرفته از خاطر!



موضوعات مرتبط: ویژه نامه ها
نویسنده : اکبر احمدی
تاریخ : سه شنبه 28 / 8 / 1396




llı. ۩✿۩.ıll کوچ غریبانه llı. ۩✿۩.ıll
ویژه نامه شهادت مظلومانه آقا امام رضا علیه السلام






لجه ای از دریا

 
 



قال علی بن موسی الرضا علیه السلام :

خمس من لم تكن فیه فلا ترجوه لشیء من الدنیا و الَخرة :
من لم تعرف الوثاقة فی أرومته ، و الكرم فی طباعه ،
و الرصانة فی خلقه ، و النبل فی نفسه ، و المخافة لربه

حضرت علی بن موسی الرضا علیه السلام فرموده اند:

پنج چیز است كه در هر كس نباشد امید چیزی از دنیا و آخرت به او نداشته باش :
كسی كه در نهادش اعتماد نبینی ، و كسی كه در سرشتش كرم نیابی ،
و كسی كه در خلق و خوی اش استواری نبینی ،
و كسی كه در نفسش نجابت نیابی ،
و كسی كه از خدایش ترسناك نباشد.

تحف العقول ، ص (470)


موضوعات مرتبط: ویژه نامه ها
نویسنده : اکبر احمدی
تاریخ : یک شنبه 26 / 8 / 1396

لبخندهای امام حسن (علیه السلام)

 
 

 

امام حسن علیه السلام دوست بذله گو و شوخ طبعی داشت که گهگاه خدمت آن حضرت می رسید و با سخنان خود مایه شادی آن بزرگوار را فراهم می ساخت. مدتی بود که او به امام سر نمی زد تا آنکه که یک روز نزد حضرت آمد. امام علیه السلام فرمود: «چطوری؟» مرد پاسخ داد: «نه چنانم که خدا دوست می دارد، نه چنانم که شیطان دوست می دارد و نه چنانم که خودم دوست می دارم.»
امام حسن علیه السلام از این حرف خنده اش گرفت و با تعجب پرسید: «چرا؟» مرد عرض کرد: «زیرا خدا دوست دارد که از او اطاعت کنم و نافرمانی اش نکنم که چنین نیست. شیطان هم دوست دارد که مدام نافرمانی خدا کنم و اصلاً اطاعت نکنم که چنین نیز نیستم (و گاهی حرف خدارا گوش می دهم.) خودم هم دوست دارم که هرگز نمیرم، چنین نیز نیستم (و روزی باید بمیرم)».

موضوعات مرتبط: ویژه نامه ها
نویسنده : اکبر احمدی
تاریخ : یک شنبه 26 / 8 / 1396






چراغ همیشه روشن مظلومیت


پنجره دل را باز کن تا به تازگی خویش هم قدری ببالی
تا روحت به آن سوی ندیده ها هم نظر بیفکند.


دریا پر گرفته است برای آستان بوسی نامی که خود نور است.
ابرها، کشان کشان می آیند و به این نقطه که می رسند
متحیر می مانند و حقارت خویش را بر بلندای ظاهر، به شرم می نشینند.


غزل ها دلتنگی های شبانه را پشت دیوار بقیع می برند.
با پای دل آمده ایم اینجا؛

اندکی خویش را باید در نظر نداشت تا شاید نظر کنند.

صمیمی ترین لحظه ها را می شود از متن این فضا گرفت.

حالِ عجیبی است؛ تمام پدیده ها، امشب را در همسایگی شیون
به سر می برند؛ شیونی که غرق در عطرِ خوشِ خداست.


در این قطعه از زمین، جهانی از استغاثه شناور است.
در این فرصت، دلِ هر قلم اگر در مسیر شفاعت نتپد، بیمار است.


اینجا همه چیز ساده و صمیمی است و مهیا برای اینکه انسان
گوشه ای از روح خود را برای تبرک، به آسمان بقیع بزند.


نه اکنون، که پیش از ما چقدر رؤیای بهشتی به این دیار فرستاده شده!
چقدر خواسته های شریف، در سینه این خاکْ پنهان شده!

دنیا، نگاشته ای از منظومه های بلند روشن است.
وقتی صحبت از اینجا می شود، نسیم ایمان می وزد از چهار سو؛

به ضمیمه رنگی از غربت.

اصلاً غروب اینجا خیمه زده است حتی در نیمه روز.
بر این خاک، دلتنگی آسمان پاشیده شده است.


وقتی صحبت از اینجا می شود، غمی بزرگ بر سینه انسان می نشیند و
اندوهی پهناور.
در قبرستان تاریک بقیع، چراغ مظلومیت، همیشه روشن است.

اینجا مظلومیت امام مجتبی علیه السلام بازخوانی می شود.
حدیث بیرون منزلش: نارفیقان و یاران مخالف؛

آنان که می آمدند و سجاده از زیر پای آقا می کشیدند.

حدیث درون خانه اش هم که معلوم است!

... و حدیث این قبرستان...
اینجا تاریک است و بی بارگاه و خلوت.


محمد کاظم بدرالدین

موضوعات مرتبط: ویژه نامه ها
نویسنده : اکبر احمدی
تاریخ : یک شنبه 26 / 8 / 1396


 

در دین مقدس اسلام به مسلمانان سفارش اکید شده که فرد در زمان زندگیش وصیت نامه بنویسد که معمولاً در آن به مسائل مادی و معنوی پرداخته می شود. کسانی که ثروتی ندارند هم وصیت نامه را نوشته و در آن سفارشات معنوی می نماید. با خواندن وصیت نامه علما و بزرگان درسهای معنوی زیادی نصیبمان می شود.

اهل بیت علیهم السلام نیز خود به این سفارش عامل بودند که دنیایی از معرفت و عرفان در آن یافت می شود. در اینجا وصیت نامه امام مجتبی علیه السلام را که خطاب به برادر خود امام حسین علیه السلام است را می آوریم تا با گوش دل آخرین توصیه های امام خود را شنوا و سپس عامل باشیم.

و این هم وصیتی است که از امالی شیخ(ره) نقل شده که به برادرش امام حسین(ع) فرمود:

موضوعات مرتبط: ویژه نامه ها
نویسنده : اکبر احمدی
تاریخ : یک شنبه 26 / 8 / 1396

« بهترین زندگی ... »

 
 

این نگاه های ماست که زندگی ما را تعریف می‌کند و قدر و ارزش ما را رقم می‌زند. ارزشی که شاید کمتر هم به آن فکر کنیم. ما چگونه به زندگی می‌نگریم؟ از دریچه‌ای تنگ محدود یا از دریچه‌ای وسیع و گسترده؟ واقعاً دیگران در زندگی ما چه جایگاهی دارند؟ آیا تا به حال به این موضوع فکر کرده‌ایم؟

در آئین و مذهب ما، درباره موضوعات و مسائل اجتماعی، بسیاری از ظرافت ها وجود دارد که چه بسا ما کمتر از آنها اطلاع داشته باشیم و آموزه‌های اهل بیت (علیهم السلام) نکات دقیق اخلاقی فراوانی دارند که پیچ و خم زندگی را برایمان تبیین می‌کند. اهل بیت (علیهم السلام) همانگونه که رابطه ما با پروردگار مهربانمان را تبیین می‌کنند، از نحوه نگرش و چگونگی تعامل ما با مردم نیز سخن می‌گویند. آیا تا بحال از خود پرسیده‌ایم که ائمه ما چگونه به زندگی می‌نگرند و بهترین زندگی را چگونه توصیف می‌کنند؟ روزی فردی دقیقاً به دنبال همین بود و می‌خواست تا نگرش امام مجتبی (علیه السلام) را به زندگی ببیند. لذا همین پرسش را از آن حضرت پرسید ...


موضوعات مرتبط: ویژه نامه ها
نویسنده : اکبر احمدی
تاریخ : یک شنبه 26 / 8 / 1396

محبوب پيامبر(ص)

 
 

همه مي‌دانند رسول خدا صلي الله عليه و آله در موضع گيري ها و تمام کارهايي که انجام مي‌داد و يا از انجام دادن آن ها اجتناب مي‌ورزيد، بر اساس منافع شخصي و خواسته هاي نفساني يا تحت تاثير احساسات و عواطف گام بر نمي‌داشت، بلکه با تمام وجود، فقط و فقط به خدا مي‌انديشيد. از اين رو، آن حضرت از خدا بود و به خاطر دين و رسالت الهي زندگي مي‌کرد. تا آن جا که هر موضعي، از هر نوع و هر اندازه که باشد، اگر قدمي در راه خدمت به دين خدا و اعتلاي کلمه الهي نباشد، ممکن نيست که از رسول اکرم صلي الله عليه و آله صادر شود.

اين گفته بدين معنا نيست که آن حضرت از عواطف و احساسات انساني نوع بشر برخوردار نبود، يا اين که به عواطف و احساسات خويش ميدان نمي‌داد تا آن طور که حق طبيعي آن هاست، در زندگي تاثير مثبت داشته باشد يا حتي از آن ها استفاده مباح نمي‌کرد، بلکه مي‌خواهيم بگوييم:
آن جا که حضرت از احساسات و عواطف خود در امور شخصي صرف استفاده مي‌کند، به کارگيري عواطف و احساسات را عبادتي مي‌سازد که به ايشان توان افزون داده و آن حضرت را به قرب الهي نزديک مي‌سازد.
از سوي ديگر هر گاه اين عواطف و احساسات به صورت موضع گيري هاي علني و آشکار جلوه کند و رسول اکرم صلي الله عليه و آله در اظهار آن در ملاء عام اصرار داشته باشد، مي‌بايست در خدمت رسالت و براي رسيدن به اهداف عاليه رسول خدا (صلي الله عليه و آله و سلم) باشد. چرا که قرآن کريم، نه تنها اطاعت مطلق از گفته ها و عملکردهاي پيامبر اکرم صلي الله عليه و آله را بر مسلمانان واجب مي‌داند، بلکه آن حضرت را اسوه معرفي مي‌نمايد و مسلمانان را به الگوگيري از ايشان فرا مي‌خواند.
بر طبق بينش قرآن،اعلام مواضع شخصيتي چون رسول خدا صلي الله عليه و آله، براي مسلمانان ايجاد وظيفه و تکليف مي‌نمايد. لذا اين اعلام مواضع، نمي‌تواند در جهت استفاده هاي شخصي و تحت تاثير احساسات صرف صورت پذيرد.
هنگامي که با اين رويکرد به سراغ سيره رسول خدا صلي الله عليه وآله مي‌رويم، با روايات فراواني از آن حضرت در مورد علاقه و محبت ايشان نسبت به حسنين عليهم السلام مواجه مي‌شويم. به عنوان نمونه، پيامبر اکرم صلي الله عليه و آله در مورد امام حسن عليه السلام فرمود: "خدايا اين کودک، پسر من است و او را دوست مي‌دارم، او را دوست بدار و نيز هر کس که او را دوست مي‌دارد، دوست بدار."(1)
در روايتي درباره امام حسن عليه السلام فرمود: "او سرور جوانان اهل بهشت و حجت خدا در ميان امت است، فرمان او فرمان من است و گفتارش گفتار من؛ هر کس او را پيروي کند از من است و هر کس از او نافرماني کند از من نيست."(2)
از طرفى ملاحظه مى کنيم که رسول اکرم صلى الله عليه و آله سعى دارد تا امور مربوط به امام حسن و امام حسين علهما السلام) را از لحاظ عقيدتى و تشريعى و حتى از نظر عاطفى و وجدانى به شخص خويش مربوط سازد. از اين رو فرمود: "من با دوست شما دوست و با دشمن شما دشمنم."(3)
اين موضع متمايز رسول اکرم (صلي الله عليه و آله و سلم) در قبال حسنين (عليهما السلام) و پرورش بي نظير آنان، بدون شک سرشار از راهنمايي ها و اشاره هاي مهم و فراواني است.
رسول خدا (صلي الله عليه و آله و سلم) با تاکيدات مکرر خويش هدفي را دنبال مي‌نمود و همواره بر نقشي که امام حسن و برادرش امام حسين (عليهم السلام) در رهبري امت اسلامي در آينده ايفا خواهند کرد، تاکيد داشت و آن دو را براي مسئوليت هاي بزرگي آماده مي‌کرد. ايشان اهتمام زيادي داشت تا مباني و اصولي را که براي تشکيل بينش اعتقادي و سياسي صحيح و کامل در قبال نقش آينده حسنين (عليهم السلام) لازم و ضروري است و از طرفي بيانگر ضمانت هاي کافي براي وجدان امت اسلامي در قبال هر گونه تحريف و تفسير باشد، بيان و کاملا روشن کند.
اما با گذشت ساليان متمادي، همواره اين سوال مطرح است که آيا امت اسلامي پس از وفات پيامبر اکرم (صلي الله عليه و آله و سلم) به توصيه هاي ايشان در جدا نشدن از قرآن و اهل بيت (عليهم السلام) جامه عمل پوشانيد؟ و به راستي اينک مسلمانان براي تحقق آرمان هاي پيش بيني شده پيامبر خويش براي سرافرازي هميشگي جامعه اسلامي چه وظيفه اي دارند؟

 
موضوعات مرتبط: ویژه نامه ها
برچسب‌ها: محبوب پيامبر(ص)
نویسنده : اکبر احمدی
تاریخ : یک شنبه 26 / 8 / 1396

هديه الهى

 
 

در پانزدهم رمضان سال دوم و يا سوم هجرت خداوند سبحان‏ بالاترين هديه خويش را به بيت نبوت وامامت اهدا كرد.

مولود سعيدى كه صورت و سيرتش آيينه تمام‏ نماى سيماى نبوى و علوى ‏بود و امتيازات فاطمى نيز در اندامش درخشش داشت.
اين هديه الهى از بالاترين خيرات و بركات ماه رمضان بعد از هجرت بشمار مى‏رفت.
ولادتش نويدى بر مهاجران سخت‏كوش و موحد و معتمد بر خدا شد.
تسبيح و تهليل سبط اكبر رسول خدا(ص) و ثمره رسالت و امامت‏به هنگام ولادت درنيمه رمضان و قرائت قرآن او برترين تحفه رمضانيه بر روزه‏داران عصر پيامبرخدا(ص) و نسل‏هاى آينده گشت.


موضوعات مرتبط: ویژه نامه ها
برچسب‌ها: هديه الهى
نویسنده : اکبر احمدی
تاریخ : یک شنبه 26 / 8 / 1396

اخلاق امام حسن مجتبی علیه السلام

 
 

مرحوم شيخ صدوق در كتاب امالى به سند خود از امام صادق(ع)روايت كرده كه آن حضرت فرمود:
حسن بن على(ع)عابدترين مردم زمان خود و زاهدترين آنها و برترين آنها بود، و چنان بود كه وقتى حج‏به جاى مى‏آورد، پياده به حج مى‏رفت و گاهى نيز پاى برهنه راه مى‏رفت. (1)

 

و چنان بود كه وقتى ياد مرگ مى‏كرد مى‏گريست، و چون ياد قبر مى‏كرد مى‏گريست، و چون از قيامت و بعث و نشور ياد مى‏كرد مى‏گريست، و چون متذكر عبور و گذشت از صراط-در قيامت-مى‏شد مى‏گريست.
و هر گاه به ياد توقف در پيشگاه خداى تعالى در محشر مى‏افتاد، فريادى مى‏زد و روى زمين مى ‏افتاد...
و چون به نماز مى‏ايستاد بندهاى بدنش مى‏لرزيد، و چون نام بهشت و جهنم نزد او برده مى‏شد مضطرب و نگران مى‏شد و از خداى تعالى رسيدن به بهشت و دورى از جهنم را درخواست مى‏كرد...و هر گاه در وقت‏خواندن قرآن به جمله‏«يا ايها الذين آمنوا»مى‏رسيد مى‏گفت: «لبيك اللهم لبيك‏»...


موضوعات مرتبط: ویژه نامه ها
نویسنده : اکبر احمدی
تاریخ : یک شنبه 26 / 8 / 1396

سوال هایی خواندنی و جواب هایی خواندنی تر

 
 

روزى یك نفر از بلاد روم خدمت امیرالمؤمنین امام علىّ علیه السلام وارد شد و اظهار داشت : من یك نفر از رعیّت تو و از اهالى این شهر هستم . حضرت فرمود: خیر، تو از رعیّت من و از اهالى این شهر نیستى؛ بلكه تو از سوى پادشاه روم آمده اى و او چند سؤال براى معاویه فرستاده است و چون معاویه جواب آنها را نمى دانست به من ارجاع شده است. آن شخص اظهار داشت : بلى ، صحیح فرمودى ، معاویه مرا به طور محرمانه نزد شما فرستاد تا جواب مسائلم را از شما دریافت دارم ؛

موضوعات مرتبط: ویژه نامه ها
نویسنده : اکبر احمدی
تاریخ : یک شنبه 26 / 8 / 1396







غریب شهر خود





آخر، غربت هم اندازه ای دارد، صبر هم حدی دارد
غم هم... آه! چه بگویم از غم های بی کران تو ای پیشوای غریب!؟


گفتم: غریب؟
چه کنم که حروف، غیر از این توانی برای
بیان حال تو ندارد؛


وگرنه کجا با یک کلمه می شود به عمق غربت تو رسید؟
حال تو را چه کسی جز خدای تو می داند؟

تو حتی در میان اهل خانه خود غریب بودی و
نگاه غمگینت را حتی از همسرت می پوشاندی.


دلت شده بود خانه دردهای نگفتنی.
جز به خواهرت، به چه کسی می توانستی اعتماد کنی؛

آن گاه که ظرف طلب کردی برای فوران درد این سال ها؟
سال ها بود زهر در کام داشتی و دم برنمی آوردی.

سال ها بود به هر بهانه ای راه خانه مخفی مادر را پیش
می گرفتی و زائر شبانه اش بودی، دردت را به خاک او که
نمی گفتی دیگر چه کسی می توانست مرهم زخم هایت باشد؟


سال ها بود حتی برای زیارت مزار جدت باید از
ازدحام نگاه های مرموز و پرکینه ای عبور می کردی
و خود می دانستی معنی آن نگاه ها را.


سال ها بود پشت صبر را به خاک رسانده بودی
و طاقت برایت شده بود لهجه هر مصیبتی.


با این حال، هر که از هر کجا بی نصیب می ماند، راه خانه تو
احاطه اش می کرد و ناگاه، خود را جلوی دروازه کرامت تو
می دید و بی پروا طلب می کرد حاجتش را.


آخر می دانست کریمی و به این صفت از همه به جدت
شبیه تری؛ حتی چهره نورانی ات، همه را مسافر
روزهای خوش مدینه با رسول می کرد.

از کوچه که می گذشتی، هر کس به بهانه ای در مسیر راهت
می ایستاد تا لحظه ای، جلوه ای از بهشت را در سیمای ملکوتی تو
ببیند و تو با آن لبخند بی ریا و مهربانت به او سلام کنی؛

درست مثل جد بزرگوارت.
با این همه، تو در شهر خودت هم غریب
بودی و در خانه ات و در میان دوستان.


حالا چگونه می شود این همه غربت را با یک کلمه تصویر کرد
امام مظلوم و غریب ما، امام حسن مجتبی علیه السلام .




موضوعات مرتبط: ویژه نامه ها
نویسنده : اکبر احمدی
تاریخ : یک شنبه 26 / 8 / 1396




نیستان اندوه
ویژه نامه شهادت امام حسن مجتبی علیه السلام







صبورانه



در سوگ کیست که زمین ـ مادر دلتنگی های عالم ـ سیاه پوشیده است؟

دریاها، زیستن کدام مرد را این گونه می گریند؟
زیستنی غریب و پروازی غریبانه جز صفت مردان
خدا، صفت که می تواند باشد؟!


مدینه، ناظر تشییع غریبانه فرزند علی علیه السلام
فرزند فاطمه علیهاالسلام ، فرزند پیامبر صلی الله علیه و آله است.


گلوی کوچه ها گرفته است. می دانند که نباید فریاد بزنند.
می دانند که باید بنشینند و تماشا کنند.


باید این داغ را شانه به شانه به دوش کشیده
و صبورانه، بغض در گلو خفه کنند.


غریبی اش را سال ها پیش مادرش دیده بود که می فرمود:
«هر کس برای حسنم گریه کند، در قیامت چشمانش گریان نخواهد بود»؛


اما افسوس که آن روز به جای اشک، باران تیر بر
تابوت داغ سنگین مدینه می بارید.

این سنت نامردان تاریخ است که همواره مردانگی را تحمل
نمی توانند کرد. عهدشکنی را به مثابه عهدی استوار، به دوش
می کشند و خانه بر شانه باد ساخته اند.


اکنون نوبت امام حسن علیه السلام است که تنهایی و
غربت مدینه را به ارث ببرد.


چرا باید فرزندان پیامبر صلی الله علیه و آله
شهر پیامبر را با خاطرات تلخش بشناسند؟


شهری که روزی پایکوب آمدن پیامبر بود، اینک خفقانی شده است
که حتی مانع به خاک سپردن فرزند پیامبر می شود!


کاش می شد سوگ سروده های زمین را شنید!
کاش صدای به هم خوردن پنجره ها را از بهت این
وقایع عظیم می شد از سطور دلتنگ تاریخ شنید!


فرزند پیامبر، فرزند علی علیه السلام و فرزند فاطمه علیهاالسلام دارد
تشییع می شود و زمین ـ مادر دلتنگی های عالم ـ سیاه پوشیده است.







موضوعات مرتبط: ویژه نامه ها
نویسنده : اکبر احمدی
تاریخ : پنج شنبه 25 / 8 / 1396


 

 

اخلاق خانوادگی پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم

 

 

 

رهبران اسلام در همه زمینه‌های زندگی، راهنمایی‌های لازم را بیان كردند تا هر عضو جامعه اسلامی از هر جهت فردی و اجتماعی كامل باشد.

مشاهده سیره عملی "اسوه‌های حسنه" از سخنان آنان نقش بیشتری در زندگی نسل جوان دارد، سیره هر شخصیت بیشتر از سخنش گویای هویت واقعی اوست. اگر سخن از زبان شخص بیرون میآید، سیره از مركز دل آن شخصیت برمی خیزد. و سیره عملی پیامبر اكرم صلی الله علیه و آله و خاندان پاكش در تمامی زمینه‌ها بهترین تابلو و الگو برای تاسیس مدینه فاضله و جامعه نمونه اسلامی است.

یافتن و داشتن اسوه و چهار چوب‌های فكری، كرداری و گفتاری در روابط خانوادگی برای هر انسانی توفیقی در جهت تكامل هر چه بهتر اوست. از سویی محك اخلاق انسان در خانواده است زیرا اشخاص در بیرون قدرت بر انجام رفتار ضداخلاقی ندارند یا به دلیل پاره‌ای ملاحظات، بد اخلاقی نمیكنند. آن كس كه در منزل كه زن و فرزندانش تحت نظر اویند خوش رفتاری كرد، خوش اخلاق است.

 

نمایی كلی از اخلاق خانوادگی پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله را ـ كه سرمشق اعلا و بالاترین اسوه و نمونه برجسته اخلاق الهی است و برای تكمیل اخلاق مبعوث شد ـ به تصویر میكشیم تا با الهام گیری از سیره والای ایشان زندگی خداپسندانه‌ای داشته باشیم و به گونه‌ای كه آن بزرگوار با اعضای خانواده رفتار میكرد معاشرت كنیم، به گونه‌ای سخن بگوییم كه آن حضرت سخن میگفت، آن جایی غضب كنیم كه آن عزیز خشمگین میشد، و جایی عفو كنیم كه آن جناب میبخشید.

در این مقاله نمایی كلی از اخلاق خانوادگی پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله را ـ كه سرمشق اعلا و بالاترین اسوه(1) و نمونه برجسته اخلاق الهی است و برای تكمیل اخلاق مبعوث شد ـ (2) به تصویر میكشیم تا با الهام گیری از سیره والای ایشان زندگی خداپسندانه‌ای داشته باشیم و به گونه‌ای كه آن بزرگوار با اعضای خانواده رفتار میكرد معاشرت كنیم، به گونه‌ای سخن بگوییم كه آن حضرت سخن میگفت، آن جایی غضب كنیم كه آن عزیز خشمگین میشد، و جایی عفو كنیم كه آن جناب میبخشید.(3)


موضوعات مرتبط: ویژه نامه ها
نویسنده : اکبر احمدی
تاریخ : پنج شنبه 25 / 8 / 1396

 

 

شوخ طبعی‌ های پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم

 

پیامبر (ص‌) فردی شوخ طبع بود و هیچ حالت خشم و عصبانیت در او دیده نشد. در حدیث آمده است‌: كان بالنبی دعابة‌، یعنی مزاحا. اما این تبسم به معنای قهقهه زدن نبوده بلكه فقط متبسم بود: ما رأیت النبی‌ضاحكا ما كان الا یتبسم‌.

این شوخ طبعی هم خود او را سرحال نگاه می‌داشت و هم مردم را آرام و راضی نگاه می‌داشت‌. آن حضرت به دیگران هم فرصت شوخ طبعی می‌داد، چنان كه یك اعرابی هدیه آورده بود، بعد كه پیامبر استفاده كرد، آمد و پولش را می خواست و می‌گفت‌: پول هدیه ما را بدهید. بعدها هر وقت پیامبر دلگیر می‌شد، می‌فرمود این اعرابی كجاست بیاید و ما را از گرفتگی در آورد.

البته پیغمبر از شوخی بی‌مورد خوشش نمی‌آمد. یكی از شوخ طبع‌های آن زمان عبدالله بن حذافه بود كه پیغمبر او را رهبر سریه‌ای كرد. در آنجا از سپاهش خواست آتش روشن كنند. سپس گفت‌: همه شما در آتش بپرید. آنها گفتند: ما ایمان به پیغمر آوردیم تا از آتش مصون باشیم‌. (در نقل دیگری دارد كه آنها خواستند خود را در آتش بیندازند كه او نگذاشت و گفت‌: شوخی كردم‌.) وقتی نزد پیامبر آمدند و داستان را گفتند، حضرت كار آنها را تأیید كرد و فرمود: لاطاعة لمخلوق فی مصعیة الخالق (امتاع 10.63) در کارهایی که معصیت خالق است، نباید از مخلوق پیروی کرد.

بعد از رسیدن رسول خدا (ص‌) از بدر مردم به استقبال آمدند. سلمة بن سلامه كه پیامبر به خاطر یك‌شوخی نادرست‌، سبب قهر آن حضرت با خود شده بود، خطاب به مردم گفت‌: این كه تبریك ندارد، ما مشتی پیر و كچل را كشتیم‌. رسول‌خدا(ص‌) از سخن او خندید و فرمود: آنان ملاء قریش بودند، كسانی كه‌با دیدنشان وحشت پدید می‌آمد و اگر دستوری می‌دادند، به سختی اطاعت می‌كردید. در این وقت سلمه از فرصت استفاده كرده علت قهر پیامبر را پرسید. حضرت فرمودند زمانی كه در «روحاء» عازم بدر بودیم‌، یك اعرابی نزد من آمد و پرسید: اگر پیامبری‌، بگو بدانم كه شتر حامله من‌، چه می‌زاید؟ تو گفتی كه‌، خودت ‌با او جماع كردی و از تو حامله شده‌؛ و تو البته برخورد زشتی كردی‌! سلمه از رسول خدا (ص) عذر خواست و پیامبر عذرش را پذیرفت‌.


موضوعات مرتبط: ویژه نامه ها
نویسنده : اکبر احمدی
تاریخ : پنج شنبه 25 / 8 / 1396

تا همیشه وام دار پیامبرى ات هستیم

 
 

سیاه پوش بیست وهشتمین روز صفر، شانه به شانه آسمان فشرده در ابر مدینه مى گریم.
دست هایم فصل کوچت را چگونه تحریر کند، اى پیام آور زیباترین روزهاى جهان!

دیوارهاى حرا، هنوز طنین نیایش هایت را جار مى زند. خشت خشت کعبه از تو مى گوید؛ از تو که دسیسه هاى کفار را به هیچ گرفتى و مصمم و پرشور، ایمانت را فریاد کردى. آفتاب تا ابد چشمان پیامبرى ات را وام
دار است.
خاتم عشق
یا محمد صلى الله علیه و آله ! پنجره در پنجره، باران سوگوارى توست که هواى این حوالى را مى آشوبد.
اى خاتم مهربانى و عشق! اعجاز نگاهت را بر افق هاى پرستاره بسیار دیده ایم و ستاره به دامن، بازگشته ایم.
نامت، بت هاى زمین را به خاک مى افکند. از تو که مى گویم، بادهاى کافر، کلمات روشنت را مسلمان مى شوند.
سلام بر تو که گام هاى مهتابى ات شب هاى جهل بشر را به جاده هاى راستى کشاند!
در طوفان اندوه
رفته اى و کوچه هاى مدینه، سر بر شانه هاى هم مویه مى کنند. تویى که چشمه هاى بى شمار، از رد قدم هایت سر برآورده اند. تویى که آیه هاى پیغمبرى ات را هیچ کلامى تشبیه نمى تواند.
بزرگوارى ات، زبان زد عابران تاریخ است.
اى امین دل هاى دردمند! حالا که رفته اى، تاروپودمان را طوفان اندوه در هم مى پیچد.

معصومه داوودآبادى


موضوعات مرتبط: ویژه نامه ها
 
 
این وب سایت جهت بسط وگسترش فرهنگ قرآنی ، با لا بردن سطح آگاهیهای دینی اعتقادی تربیتی