خط قرمز های قرآن
 

تبادل لینک هوشمند

برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان ندای وحی و آدرس nedayevahi.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 6332
بازدید دیروز : 4917
بازدید هفته : 11958
بازدید ماه : 138662
بازدید کل : 11195513
تعداد مطالب : 16946
تعداد نظرات : 80
تعداد آنلاین : 1


حدیث موضوعیاک مهدویت امام زمان (عج)اک آیه قرآناک

 
 
نویسنده : اکبر احمدی
تاریخ : پنج شنبه 3 / 10 / 1394

معالجه عداوت و دشمنى
و معالجه اين صفت خبيثه آن است كه: اول تأمّل كند در اين كه دشمنى و عداوت، شجره‏اى است كه: به جز اندوه و الم در دنيا ثمرى ندارد. و صفتى است كه: غير از غصّه و غم اثرى نمى‏بخشد. ساغرى است كه: به جز زهر جانگزا به كام صاحب خود نريزد. و آتشى است كه: به غير از دود كدورت از آن بر نخيزد، زيرا كه عدوّ مسكين هميشه با اندوه و غصه قرين، و پيوسته با رنج و محنت همنشين است. به سبب عداوت خاندانهاى كهن بر باد، و دودمان قديم از بيخ و بنياد بر افتاد. و بسا دولتهاى بى‏پايان كه به سبب عداوت به نكبت مبدّل، و بسا عزّتها كه بنيادش به تيشه عداوت سست و مختل گرديده.
بلكه آنچه از كتب و تواريخ و سيره‏ها و احوال مردمان، مكرر معلوم شده آن است كه:
هيچ دولتى به سر نيامد مگر به واسطه عداوت و دشمنى.
درخت دوستى بنشان كه كام دل به بار آرد نهال دشمنى بر كن كه رنج بى‏شمار آرد و اكثر آن است كه: مطلقا از كينه و عداوت، ضررى به آنكه او را دشمن دارند نمى‏رسد. و بعد از آن ملاحظه عاقبت آن را در آخرت بنمايد كه آدمى را به عذاب اليم مى‏رساند. و چون اين امور را تأمّل كرد، و متنبه گرديد كه: عاقل هميشه خود را در حالتى باقى نمى‏دارد كه مضرّات آن به او عايد، و دشمن از آن منتفع گردد، پس سعى نمايد كه با آن شخصى كه عداوت و كينه دارد رفتار دوستانه و گفتار مشفقانه به عمل آورد. و با او به مهربانى و شكفتگى ملاقات كند. و در قضاى حوايج او سعى نمايد. و در مجامع و محافل، نيكيهاى او را اظهار نمايد. بلكه نسبت به او زياده از ديگران نيكى و احسان كند تا نفس را گوشمالى داده بينى شيطان را بر خاك مالد. و پيوسته چنين رفتار كند تا آثار عداوت از دل او بر طرف شود.
و ضد اين صفت، «نصيحت» است، كه عبارت است از: خير خواهى و نيك پسندى بر ديگران. و آن نيز بر دو قسم است: باطنى و ظاهرى.
اولى: عبارت از آن است كه: به دل، طالب خوبى و خير مسلمين باشد.
دومى: آن است كه خير و صلاح ايشان را به جا آورد.
و شرافت اين صفت بسيار، و فضيلت آن بى‏شمار است، همچنان كه در بيان صفت حسد مذكور خواهد شد.
مذمت ضرب، فحش، لعن و طعن
بدان كه: از آثار و لوازمى كه بر حقد و عداوت مترتب مى‏گردد، ضرب و فحش و لعن و طعن است. و بسا باشد كه اين‏ها از مجرّد غضب نيز صادر گردند. و مى‏شود كه به جهت همنشينى اوباش و اراذل، و مصاحبت فسّاق و جهّال، و كسانى كه هرزه‏گو و معتاد به فحش دادن هستند، فحش دادن عادت كسى شود كه بدون دشمنى و غضبى فحش به زبان او جارى گردد.
و شكى نيست كه همه اين امور، مذموم است و قبيح، و در شريعت غرّا، حرام صريح‏اند. و موجب «حبط» اعمال و مولّد خسران مآل‏اند. و «ملّيين» و حكماء و متشرعه و ساير عقلاء بر خباثت آنها متّفق، و عقل و شرع بر حرمت آنها دو شاهد صادق.
اما ضرب: كه عبارت است از: زدن با دست، يا چوب، يا آلتى ديگر. پس بدون جهت شرعيه، در حرمت آن شكى نيست. و هيچ طايفه از طوايف بنى آدم، و هيچ فرقه از فرق عالم، بى‏جهت و سبب شرعى تجويز زدن كسى را نكرده‏اند. و در اخبار و آثار، نهى صريح از آن شده و وارد شده است كه:
«هر كه مردى را تازيانه زند حق تعالى او را تازيانه‏اى از آتش خواهد زد». و اما فحش و دشنام و هرزه زبانى و بدگوئى: منشأ همه اين‏ها خباثت نفس و دنائت طبع است. و هر كه زبان او به اين‏ها دراز، البته خبيث النفس و از جمله اراذل و اوباش، معدود است. بلكه از بعضى اخبار مستفاد مى‏شود كه: رذل مخصوص شخصى است كه مضايقه نداشته باشد از اينكه هر چه بگويد و هر چه به او بگويند.
و حضرت پيغمبر - صلّى اللّه عليه و آله - فرمودند كه: «مؤمن نيست كسى كه طعنه زن و لعن كن و فحش گوى و هرزه زبان است». و نيز فرمودند كه: «بهشت حرام است بر هر فحش دهنده». و در روايت ديگر از آن سرور مروى است كه: «هرزه‏گوئى و پرده‏درى از شعبه‏هاى نفاق است». و نيز از آن حضرت منقول است كه: «چهار نفرند كه اهل دوزخ از آنها متأذّى‏اند:
يكى از آنها مردى خواهد بود كه پيوسته چرك از دهان او جارى خواهد بود، و آن كسى است كه در دنيا فحش گوى بوده». و نيز از آن جناب مروى است كه: «بهشت حرام است بر هر فحّاش هرزه‏گوى كم‏حيائى كه باك نداشته باشد از اينكه هر چه بگويد و از هر چه از براى او بگويند. و چنين شخصى را اگر تفتيش و تفحّص كنى و به حقيقت امر او بر خورى يا ولد الزنا است، يا نطفه پدرش با نطفه شيطان ممزوج شده، و اين شخص به وجود آمده...». (يعنى در وقت معاشرت و مجامعت پدرش، شيطان نيز در جماع با او شريك شده).
و در حديثى ديگر است كه هر گاه ببينى مردى را كه مضايقه ندارد از اينكه هر چه بگويد و هر چه در حق او بگويند، بدانيد كه او ولد الزنا است، يا به شراكت شيطان هم رسيده».
و اما لعن: و معنى آن راندن و دور كردن از خداست. پس شكى در بدى آن نيست.
و جايز نيست شرعا لعن كردن بر كسى مگر كسى كه متّصف به صفتى باشد كه آن صفت به نص شريعت موجب دورى او از خدا باشد و مجوز لعن او باشد. و ذم شديد در اخبار در خصوص لعن كردن رسيده.
و حضرت امام محمد باقر - عليه السّلام - فرمودند كه: «چون لعنت از دهان شخصى بيرون آيد ميان او و آن شخص كه به او لعنت شده تردد مى‏كند، اگر آن شخص مستحق لعن باشد به او متعلق مى‏شود و اگر نباشد به صاحبش برمى‏گردد». و از اين حديث مستفاد مى‏گردد كه: لعن به كسى كه سزاوار لعن نباشد، بر مى‏گردد به لعن كننده.
پس بايد نهايت احتراز را نمود و لعن نكرد كسى را مگر آنانى كه از صاحب شريعت مقدسه تجويز لعن ايشان شده. و والد ماجد حقير - قدس سره - در كتاب «جامع السعادات» فرموده است كه: آنچه (در شريعت‏) تجويز شده، لعن كردن به كافرين و فاسقين و ظالمين است. - همچنان كه در قرآن وارد شده است - و شكى در جواز لعن اين‏ها بر سبيل عموم نيست، به اين نوع كه بگوئى: «لعنة الله على الكافرين يا على الظالمين يا على الفاسقين».
نفرين به مسلمان
و مخفى نماند كه دعاى بد و نفرين به مسلمانان كردن نيز مانند لعن كردن است و مذموم است. و خوب نيست حتى بر ظلمه، مگر در صورتى كه از شرّ و ضرر او آدمى مضطر و ناچار گردد.
و در حديث است كه: «گاه است مظلوم اين قدر نفرين ظالم مى‏كند كه مكافات ظلم او مى‏شود و زياد مى‏آيد، و اين زيادتى از براى ظالم باقى مى‏ماند و روز قيامت مطالبه مى‏كند». و اما ضد اين، كه دعاى خير باشد از براى برادر دينى بهترين طاعات و فاضل‏ترين عبادات است. و فايده آن بى‏حد، و ثواب آن خارج از «حيزّ عد» است بلكه در حقيقت كسى كه دعا به ديگرى كند دعا به خود كرده. حضرت رسول - صلّى اللّه عليه و آله - فرمودند كه: «چون كسى در غياب برادر خود به او دعا كند فرشته گويد: از براى تو هم مثل اين باشد».
و فرمودند كه: «در حق برادر مستجاب مى‏شود دعائى كه در حق خود مستجاب نمى‏شود».@#@ و از حضرت امام زين العابدين - عليه السّلام - مروى است كه: «چون ملائكه بشنوند كه بنده مؤمن برادر خود را دعا مى‏كند در غياب او، يا او را به خوبى ياد مى‏كند، گويند:
خوب برادرى هستى از براى برادرت، دعاى خير به او مى‏كنى و حال اينكه او حاضر نيست، و او را به خير ياد مى‏كنى خدا به تو داد دو مقابل آنچه از براى او خواستى. و ثنا كرد بر تو دو مقابل آنچه ثنا كردى بر او. و از براى تو است فضيلت بر او». و اخبار در اين خصوص بى‏حد است و چه كرامتى از اين بالاتر است كه هديه‏اى از دعا و طلب آمرزش از تو به برادر مؤمنت رسد و حال آنكه او در زير طبقات خاك خوابيده.
و تأمّل كن كه روح او به چه حد از تو شاد مى‏شود كه اهل و فرزندانش ميراث او را قسمت مى‏كنند و در مال او عيش و تنعم مى‏نمايند و تو او را در تاريكى‏هاى شب ياد مى‏كنى و از خدا آمرزش او را مى‏طلبى و هديه از براى او مى‏فرستى.
و حضرت امام محمد باقر - عليه السّلام - فرمودند كه: «هيچ كس بر مؤمنى طعنه نمى‏زند مگر اينكه مى‏ميرد به بدترين مردنها». و بدان كه: اين‏ها كه مذكور شد از فحش و لعن و طعن، از آفات زبان است و از براى زبان آفات بسيار است از: غيبت، دروغ، سخريّه، استهزاء، شوخى، و غير اين‏ها، و ضد همه اين‏ها سكوت و صمت است.

ملااحمد نراقي- تلخيص از کتاب معراج السعاده، ص222و185و178.

 


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





موضوعات مرتبط: خط قرمز های قرآنی
برچسب‌ها: خط قرمز های قرآن
 
 
این وب سایت جهت بسط وگسترش فرهنگ قرآنی ، با لا بردن سطح آگاهیهای دینی اعتقادی تربیتی