غيبت معجزه نا پيدايي
 

تبادل لینک هوشمند

برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان ندای وحی و آدرس nedayevahi.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 905
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 19742
بازدید ماه : 194131
بازدید کل : 1605810
تعداد مطالب : 16947
تعداد نظرات : 80
تعداد آنلاین : 1


حدیث موضوعیاک مهدویت امام زمان (عج)اک آیه قرآناک

 
 
نویسنده : اکبر احمدی
تاریخ : جمعه 13 / 3 / 1394

زيباترين تعبير
راستى كه اين تشبيه چقدر عميق و اين تعبير چقدر زيبا و كامل است. 
اگر مردم در روزگاران گذشته از اين كره ى آتشين تنها هدين را مى شناختند كه يكى از اجرام بزرگ كيهانى است و فايده اش اين است كه بر زمين مى تابد و با تابش انوار طلايى خويشچروز را آغاز و با غروب خود روز را به پايان برد و اجسام تر و مرطوب را خشك و آنها را تبديل به بخار و جوّ را لبريز از حرارت و گرما مى سازد; اينك دانش روز دريافته است كه اين گوى غلطان در فضا علاوه بر آنچه آمد، فوايد عظيم و منافع سرنوشت ساز ديگرى دارد كه توضيح آن فرصت ديگرى مى طلبد. 
در رواياتى كه از پيامبر گرامى ـ صلّى اللّه عليه وآله وسلّم ـ و سه تن از پيشوايان نور ـ عليهم السلام ـ ترسيم گرديد، روشن شد همه ى آنها به يك واقعيّت پافشارى مى كنند; به گونه اى كه گويى هر چهار روايت از يك منبع سرچشمه گرفته است. و نيز روشن شد كه هم پيامبر ـ صلّى اللّه عليه وآله وسلّم ـ و هم امامان گرانقدر ـ عليهم السلام ـ حضرت مهدى ـ ارواحنا فداه ـ را در دوران غيبت به «خورشيد رخ بركشيده در پس ابرها» تشبيه نمودند. 
پرسش: اينك جاى سؤال است كه: «چرا آنان، آن حضرت را به ماه رخ بركشيده،0در پس ابرها تشبيه نكردند; با اينكه مى دانيم ماه نيز اثرات سازنده و بسيارى، هم ون روشنگرى، و ايجاد جزر و مدّ درياها و . . . در كره ى زمين مى گذارد؟» 
پاسخ: خورشيد، در مقايسه با ماه، داراى امتيازات متعدّدى است كه از آن جمله: 
1 ـگ نور و روشنايى خورشيد از خودشسرچشمه مى گيرد، در حالى كه ماه نور خويش را از نور خورشيد مى گيرد. 
2 ـ پرتو خورشيد، داراى فوايد بسن ارى است در حالى كه پرتو ماه فوايدش به اين پايه نمى رسد. 
3 ـ نقش خورشيد در منظومه ى شمسى،نقش رهبرى برجسته است، اما ماه اين گونه نيست، چرا كه ماه خود يكى از سيّاره هايى است كه در منظومه ى شمسى شناور است. 
و امتيازات ديگرى دارد كه در اينجا مورد نظر نيست. 
پرسشى ديگر: چرا پيشوايان نور وجود گرانمايه امام غائب را به خورشيد تشبيه كرده اند؟ 
پاسخ: پاسخ اين پرسش در گرو اين مطلب است كه مقدارى درباره ى خورشيد و نقش سازنده و اثرات حياتى آن بر كره ى زمين و پديده هاى موجود در آن تا آنجايى كه دانش بشر بدان رسيده است، بحث شود. اما از آنجايى كه بحث عميق و گسترده در اين مورد با موضوع كتاب سازگار نيست، بحث فشرده اى را ترسيم مى كنيم تا نخست موارد شباهت ميان خورشيد و حضرت مهدى ـ ارواحنا فداه ـ روشن گردد و آنگاه موارد شباهت ميان آن حضرت در دوران غيبت و خورشيد جهان افروز به هنگامى كه ابرها ـ چهره اش را پوشانده است. 
خورشيد 
در اين فضاى گسترده و بى كران، ميليونها منظومه ى شمسى شناورند كه هر كدام از آنها داراى مركز و سيّاره هايى هستند. 
اين سياره ها هر كدام در مدار خويش و در فاصله اى مشخّص با سرعتى كه نظام بخش تواناى هستى، تدبير و اندازه گيرى كرده است، بر گرد مركز خويش مى چرخند. 
منظومه ى شمسى ما نيز يكى از آن ميليونها منظومه ى شمسى در اين فضاى بى كران است كه داراى مركزى است به نام خورشيد و سياره هايى كه بر گرد آن مى گردند. 
در مراكز علمى مشهور است كه سياره هايى كه بر گرد اين مركز آتشين و اين منبع نور و حرارت مى گردند، نُه سيّاره اند: زمين، زهره، عطارد، مريخ، مشترى، زحل، اورانوس، نپتون و پلوتون. 
نيروى شگرف جاذبه و گريز
در اين منظومه هاى شمسى كه در اين فضاى بى كران شناورند، نظام شگرف و بديعى قرار داده شده است. و نيرويى كه بقا و حيات آنها را تضمين مى كند، همان نيروى شگفت انگيزى است كه خداى حكيم و مدبر كه بر هر كارى تواناست آن نيرو را در آن به وديعت نهاده است و ما از آن به «نيروى جاذبه» و «گريز از مركز» تعبير مى كنيم. 
اين نيرو در مراكز اين مجموعه ى عظيم قرار داده شده است كه آنچه بر گرد آن مى چرخد همه را به سوى خود جذب مى كند. از آن طرف سياره هايى كه در حال گردشند، نيز كه با تمام قدرت از مركز خويش مى گريزند و دور مى شوند و اينجاست كه به بركت اين نيروى جاذبه و گريز توازن و تعادل مورد نظرِ تدبيرگر تواناى اين نظام شگرف تأمين و حيات و بقاى ميليونها منظومه ى شناور در فضا تضمين مى گردد. 
با اين بيان عامل بقاى اين مجموعه و منظومه و نظم شگرف حاكم بر آنها و گردش شگفت انگيزشان تنها نيروى جاذبه است. نيروى بهت آورى كه آفريدگار تواناى هستى آن را در مركز اين منظومه هاى شناور در فضا قرار داده است. نيرويى كه اگر لحظه اى نباشد اين نظام شگرف از هم مى پاشد و اين منظومه ها به هم مى ريزند و تمامى سيّاره ها پراكنده گشته و با خروج از مدار خود به يكديگر برخورد مى نمايند و همه چيز در اين فضاى بى كرانه اى كه جز خدا هيچكس از مرزهاى آن آگاه نيست، منهدم مى گردد و هستى جاى خويش را به نابودى و نيستى مى سپارد. 
راستى كه منزه است آن آفريدگار توانايى كه آسمان و زمين را از زوال و نابودى نگاه داشته است. 
اوست كه نيروى شگرف جاذبه را در خورشيد قرار داد و نيروى گريز از مركز را در سياره ها; به همين جهت است كه هر سياره اى بر آن است كه با قدرتى وصف ناپذير از مركز خويش كه خورشيد است دور گردد; اما نيروى جاذبه ى خورشيد از گريز آن مانع مى شود. اگر نيروى گريز از مركز نبود، سياره ها به خورشيد نزديك مى شدند و شعله ور مى گشتند. از آنسو اگر نيروى جاذبه را نظام بخش هستى در خورشيد قرار نداده بود، سياره ها پخش و پراكنده گشته و از مدار خويش خارج مى شدند و نظام به هم مى ريخت و زندگى براى هميشه نابود مى شد. 
بنابراين خورشيد در منظومه ى شمسى پناهگاه و مايه ى حيات و عامل امنيت است. عامل امنيت و حيات و نظام منظومه شمسى از انهدام و نابودى. 
اين نگرشى گذرا و شرحى كوتاه در نقش حياتى و اثرگذارى خورشيد بر سياره هايى ست كه بر گرد آن مى چرخند. سياره هايى كه زمين با پديده هاى موجود در درون و برون آن، يكى از آنهاست. 
با اين بيان به نقش حياتى و اهميّت بسيار اين توده ى شعلهور و تابنده اى كه با فرستادن پرتو مفيد و سازنده ى خويش به زمين بصورت گوناگونى در زندگى انسان، حيوان، گياه، هوا، آب، خاك و ديگر پديده ها . . . اثر گوناگونى مى گذارد، بنگر! 
روشن است كه ابرها چيزى از آن اثرگذارى نمى كاهند و تنها مانع رؤيت چهره ى آن مى گردند، آن هم نه همه جا و هميشه، بلكه در آن محدوده اى كه ابرهاى غليظ بطور موقّت سايه افكنده اند. 
و مى دانيم كه ابرها نيز تنها در پرتو تابش خورشيد مى توانند پديد آيند و باران نيز از ابرها فرو مى ريزد. بنابراين اگر خورشيد نباشد، نه ابرى خواهد بود و نه بارانى، نه گياهى و نه حيوانى، نه جاندارى و نه بى جانى و آنگاه ديگر سرنوشت حيات و زندگى روشن است. 
خورشيد عالم افروز
امام مهدى ـ ارواحنا فداه ـ كه پيامبر گرامى ـ صلّى اللّه عليه وآله وسلّم ـ و دو امام گرانقدر، حضرت سجّاد و حضرت صادق ـ عليهما السلام ـ در رواياتى كه گذشت او را به «خورشيد فروزان رخ بركشيده در پس ابرها» تشبيه نموده اند; همان پيشواى گرانقدرى است كه انسانيت به بركت وجود گرانمايه ى او متنعّم است و زندگى اش سامان مى يابد. 
اوست كه تمامى خوبيها و بركات و الطاف نهانى خدا و بهره هاى معنوى او به مردم همه از وجود او سرچشمه مى گيرد. 
اوست كه به اذن خدا از پس پرده ى غيبت بر جهان هستى حاكم و ناظر است. همواره در كران تا كران جهان و همه ى موجودات تصرّف و دخالت مى كند و همه ى اختيارات و صلاحيّتهايى را كه خداوند به او و آنها داده است، همه را در كف با كفايت خويش دارد. 
زندگى آن گرامى زندگى انسان ناتوانى نيست كه فاقد قدرت، امكانات و نيرو باشد و تنها به نماز و روزه بسنده كند و وقت گرانمايه ى خويش را در دشتها و بيابانها و بيگانه از مردم و بى خبر از سرنوشت بندگان و شهرها بگذراند، هرگز ! . . . . 
حضرت مهدى ـ ارواحنا فداه ـ با وجود پنهانى از نظرها ـ به قدرت خدا از توان و نيرويى بهرهور است كه آن گرامى را به انجام هر كارى كه اراده فرمايد، قادر مى سازد و همه وسايل و امكانات لازم را براى او فراهم مى آورد. 
چيزى كه هيچ ترديدى در آن روا نيست، اين واقعيت است كه همه ى كارها و تصرّفات آن حضرت ره آورد عملكرد او بر اساس حكمت و مصلحت است، نه مطابق با هواى دل و تمايلات نفسانى. 
بر اين اساس است كه به يكى مى بخشد و ديگرى را باز مى دارد. 
يكى را يارى مى كند و ديگرى را وا مى گذارد. 
يكى را دعا مى كند و خواسته ى او را از خدا مى خواهد و يكى را دعا نمى كند. 
گمشده اى را راه مى نمايد و بيمارى را شفا مى بخشد و آن گنگ بيچاره را گويا مى سازد . . . 
خود را به اين انسان وارسته نشان مى دهد و آن انسان شايسته را به ديدار مفتخر مى سازد. 
گاه در «عراق» يا «ايران» است و گاه در موسم حجّ، گاه در «مكّه» است و گاه در «منى» و «عرفات». 
در برخى اوقات خود را در «بحرين» به برخى شايستگان مى نماياند و برخى اوقات در «قفقاز» يا ديگر نقاط گيتى. 
و تمامى اين كارهاى بزرگ و برخاسته از اعجاز، به قدرت خدا و به اذن او صورت مى گيرد. 
آرى! خواننده ى گرامى! اينك با تعمق در آنچه آمد پرتوى از معنا و مفهوم رواياتى كه آن خورشيد جهان افروز رخ بركشيده در ابر غيبت را به خورشيد آسمان يا خورشيد پوشيده شده در پس ابرها تشبيه مى نمايد، آشكار خواهد شد. 
آرى! اين است آن امام گرانقدرى كه خداوند او را برگزيده است، نه آنكه مردم بر مى گزينند! 
اين است آن امام بزرگى كه جانشين به حق پيامبر ـ صلّى اللّه عليه وآله وسلّم ـ است، نه هر آنكه ادّعاى جانشينى پيامبر نمايد! 
اين است آن امام والا مقامى كه از سوى خدا نصب شده است نه هر آنكه به نام امام ناميده شده است! 
و نه هر كسى كه حكومت و زعامت و رهبرى را به كف گيرد . . . نه! هرگز ! . . . . 
بلكه او امام راستين و والايى است كه تمامى ويژگيهاى امامت و رهبرى به مفهوم واقعى كلمه براى او فراهم است. و هر آنچه بشريّت بدانها نيازمند است، در وجود گرانمايه اش گرد آمده و فراتر از آن، تمامى آنچه زندگى شايسته و در خور شأن انسان، بدان احتياج دارد و جهان هستى بدان نيازمند است، همه و همه، در وجود گرامى او جمع است. 
آرى! امام ـ عليه السلام ـ با اين اوصاف و ويژگيها، براستى براى زمينيان مايه ى امنيّت و آرامش و پناهگاه است و وجود گرانمايه اش سبب بقا و حيات زمين و زمينيان. 
به بركت وجود او همه ى موجودات روزى مى خورند و زمين و آسمان استوار مى گردد و به حيات و جريان طبيعى خويش ادامه مى دهد.


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





موضوعات مرتبط: ویژه نامه ها
 
 
این وب سایت جهت بسط وگسترش فرهنگ قرآنی ، با لا بردن سطح آگاهیهای دینی اعتقادی تربیتی