سؤالات ابوذر از پیامبر
 

تبادل لینک هوشمند

برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان ندای وحی و آدرس nedayevahi.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 149
بازدید دیروز : 209
بازدید هفته : 1887
بازدید ماه : 46722
بازدید کل : 10373648
تعداد مطالب : 16946
تعداد نظرات : 80
تعداد آنلاین : 1


حدیث موضوعیاک مهدویت امام زمان (عج)اک آیه قرآناک

 
 
نویسنده : اکبر احمدی
تاریخ : چهار شنبه 30 / 4 / 1399

سؤالات ابوذر از پیامبر

منابع این حدیث عبارتند از: «الخصال، ج‏2، ص524 ـ 526» ، « إرشاد القلوب إلى الصواب، ج‏1، ص139ـ 141» ، « بحار الأنوار ، ج‏74، ص72ـ 75» ، «معانی الأخبار، ص332ـ 335» ، « مکارم الأخلاق، ص472ـ 473».

 

ابو ذر گوید: روزى بر رسول اکرم وارد شدم که تنها در مسجد نشسته بود، من از تنهایى حضرت استفاده کردم.

فرمود:ابا ذر! براى مسجد تحیّت است. گفتم چگونه است؟ فرمود: دو رکعت نماز.

بعد رو به من کرد.

من عرض کردم: یا رسول الله مرا به نماز میخوانى، نماز چیست؟

فرمود: نماز بهترین چیز است هر که خواهد بسیار و هر که خواهد کم بخواند.

گفتم: یا رسول الله! چه عملى نزد خداوند عزّ و جل از همه محبوب تر است؟

فرمود ایمان به خدا و جهاد در راه او.

گفتم: ایمان کدام شخص کامل تر است؟

فرمود: هر که اخلاقش بهتر است.

گفتم: کدام مؤمن برتر است؟

فرمود: آن که مسلمین از دست و زبانش در امان باشند.

گفتم: کدام هجرت بهتر است؟

فرمود: از بدى هجرت کردن.

گفتم:چه وقت از شبها افضل است؟

فرمود نیمه‏ى آخر شب.

‏ گفتم: کدام نماز بهتر است؟

فرمود: نماز با قنوت طولانى.

گفتم: کدام روزه بهتر است؟

فرمود: روزه واجب و در نزد خدا چند برابر پاداش است.

گفتم: کدام صدقه بهتر است؟

فرمود: از آدم کم مال در پنهانى.

گفتم: کدام زکات بهتر است؟

فرمود: آن چیزى که در نزد اهل خبره‏اش گران ترین و عالی ترین و بهترین باشد.

گفتم: کدام جهاد بهتر است؟

فرمود: جهادى که خون مؤمن ریخته شود و اسبش پى گردد.

گفتم: کدام یک از آیه‏هاى قرآن بزرگ تر است؟

فرمود: آیة الکرسى.

گفتم: صحف ابراهیم چیست؟

فرمود: همه‏اش مَثَل بود از این قبیل «اى شاه مقتدر گرفتار من تو را نفرستادمت که مال دنیا را بر هم انباشته کنى بلکه فرستادمت تا دعاى مظلوم را از من بگردانى که من دعاى مظلوم را رد نمى‏کنم؛ اگر چه از کافر یا فاجر باشد.»

و در آن امثالى بود: «عاقلى که عقلش مقلوب نشده باشد وقت را سه قسمت می کند: قسمتى براى مناجات با خدا، و ساعتى براى تفکر در آفریده‏هاى الهى، و قسمتى و ساعتى که حساب خویشتن را نسبت به اعمالى که انجام داده برسد، و قسمتى که نیازهاى حلال خویش از خور و خواب بپردازد، و عاقل باید جز در یکى از سه حال نباشد: یا اندوختن توشه آخرت، یا کسب روزى، یا لذّت غیر حرام، و عاقل باید به وضع زمانه بصیر باشد و به کار خود پردازد، و زبان خویش نگهدارد، و هر که سخنان خود را از اعمال خود بداند جز در موارد لازم، کم حرف می زند.»

گفتم: یا رسول الله! صحف موسى در چه باره بود؟

فرمود: همه‏اش عبرت بود: «عجب از کسى که به جهنم یقین دارد چگونه مى‏خندد. عجب از کسى که به مرگ یقین دارد چگونه خوشحال مى‏شود. شگفتا از آن که به دنیا و دگرگونی ها و تحوّلاتش خبر دارد، و به آن دل می بندد و مطمئن مى‏شود. شگفتا از کسى که به حساب فردا ایمان دارد و عمل، نمى‏کند.»

پرسیدم: یا رسول الله! آیا در دنیا چیزى از آنچه در صحف ابراهیم و موسى بود باقى مانده بر آنچه به شما فرستاده شده؟

فرمود: بخوان «و رستگار است کسى که خود را تزکیه کند، و نام خدا را بیاد آرد و نماز گزارد، بلکه زندگى دنیا را برگزیند که آخرت بهتر و باقى است، همانا این (چهار آیه) در صحف ابراهیم و موسى بود.»

گفتم: یا رسول الله! مرا وصیّتى کن.

فرمود: تو را به تقوى سفارش مى‏کنم که در رأس همه کارهاى تو است.

گفتم: یا رسول الله! بیشتر بفرمایید.

فرمود: بر تو باد به تلاوت قرآن و ذکر خداوند عزّ و جل که تلاوت قرآن براى تو در آسمان ذکر و در زمین نور خواهد بود.

گفتم: یا رسول الله! بیشتر بفرمایید.

فرمود: بر تو باد به جهاد که جهاد، رهبانیّت امت من است.

گفتم: یا رسول الله! بیشتر.

فرمود: بر تو باد که جز از خوبى سکوت کنى، که این کار شیطان را از تو براند و در کارهاى دینت یاریت نماید.

گفتم: یا رسول الله! بیشتر.

فرمود: از خنده بسیار بپرهیز که دل را مى‏میراند، و روشنى چهره (آبرو) را می برد.

گفتم: یا رسول الله! بیشتر.

فرمود: به پائین‏تر از خود نگاه کن و به بالاتر از خود نظر مکن، که این کار وسیله بهترى است براى آن که نعمت هاى خدا را بر خود کم ندانى.

گفتم: یا رسول الله! بیشتر.

فرمود: با خویشان صله کن گر چه از تو ببرند، و مسکینان را دوست بدار و با ایشان مجالست کن.

گفتم: یا رسول الله! بیشتر.

فرمود: حق بگو گر چه تلخ باشد.

گفتم: یا رسول الله! بیشتر.

فرمود: در راه خدا از ملامت مردم مترس.

گفتم: بیشتر.

فرمود: عیوب خودت، تو را از عیب جویى مردم باز دارد و آنچه می کنى بر آنها عیب مگیر و همین عیب براى آدمى کافى است که در مردم عیب هایى را ببیند که در خود نمى‏بیند.

بعد دست به سینه‏ام نهاد و فرمود: عقلى چون تدبیر و پارسایى چون خود دارى از گناه و حسبى چون خوش خویى، وجود ندارد.


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





موضوعات مرتبط: تاریخی
 
 
این وب سایت جهت بسط وگسترش فرهنگ قرآنی ، با لا بردن سطح آگاهیهای دینی اعتقادی تربیتی