متن انشاء با موضوع انبیاء الهی
متن انشاء با موضوع انبیاء الهی
تنه انشاء
ابتدا مختصری در مورد انبیاء مشهوری که اکثر ما با آنها آشنایی داریم می گوییم و پس از آن، مطلب را با پیامبران اولوالعزم ادامه می دهیم.
از جمله انبیاء مشهور می توان حضرت حضر نبی (ع)، حضرت داوود (ع)، حضرت سلیمان (ع)، حضرت یعقوب (ع)، حضرت یوسف (ع) و… را نام برد.
حضرت خضر (ع) تا قیامت حی و زنده هستند.
حضرت داوود (ع) از آهن گداخته با دست زره درست می کرد.
حضرت سلیمان (ع) از خداوند تقاضا کرد حکومت و سلطنتی به او عطا کند که به هیچکسی نداده باشند. آن حضرت پیامبر انس و جن بوده و با حیوانات سخن می گفته و دیوان و پریان در دستگاه حکومت وی خدمت می کردند.
حضرت یعقوب (ع) که از پیامبران بنی اسرائیل می باشد 12 پسر داشت که حضرت یوسف (ع) یکی از آنان بود.
حضرت یوسف (ع) زیباترین سیما را در عالم داشت. و چون پدرش به او علاقه ای وافر داشت مورد حسادت برادرانش قرار گرفت و او را به صحرا بردند و به چاه انداختند. که در آخر سرنوشت او را به عزیز مصر تبدیل کرد.
حال به سراغ پیامبران اولوالعزم می رویم.
اولین پیامبر اولوالعزم حضرت نوح علیه السلام می باشد که عمری طولانی داشته و مدت 950 سال مردم را به خداپرستی دعوت کرده و تنها عده ی قلیلی به وی ایمان آورده بودند. به امر خداوند کشتی را ساخت و به دستور خدا همان عده ای که ایمان آورده بودند را همراه با یک جفت از تمامی حیوانات در کشتی جمع کرد.
به امر الهی طوفانی سراسر عالم را فرا گرفت و تمامی جنبندگان روی زمین همه غرق شدند و پس از مدتی طوفان تمام شد و کشتی نوح علیه السلام بر روی کوه جودی قرار گرفت و دوباره بر روی زمین مستقر شدند.
دومین پیامبر اولوالعزم حضرت ابراهیم علیه السلام می باشد که کتابش به اسم صحف ابراهیم مشهور است. آن حضرت با طاغوت زمانش به نام نمرود رو به رو بود و همه آنان بت پرست و مشرک بودند و حضرت ابراهیم علیه السلام هرچه با آنان با دلیل و برهان احتجاج می کرد بی فایده بود.
تا اینکه یک روز که روز عید قومش بود به بت خانه آنان رفت و همه بت ها جز بت بزرگ را شکست. وقتی قومش به خانه برگشتن دیدن که بت ها همه شکسته اند؛ پس پیش نمرود رفتند و ماجرا را برایش گفتند. آنها از حضرت خواستند که جواب بدهد که چه کسی بت ها را شکسته است؟ حضرت پاسخ داد بت بزرگ! آنان گفتند: بتی که توان راه رفتن و حرکت ندارد چطور ممکن است که بت ها را بشکند؟ حضرت هم پاسخ داد: پس شما مردم نادانی هستید که چیزی را می پرستید که توان حرکت و دفاع از خود را ندارد.
به خاطر عملی که حضرت ابراهیم (ع) انجام داده بود، دستور دادند آتشی فراهم کردند و حضرت را داخل آن انداختن و به لطف الهی آتش بر ابراهیم علیه اسلام تبدیل به گلستان شد؛ و حضرت نجات پیدا کرد. آن حضرت در پیری صاحب دو پسر به نام های حضرت اسماعیل و حضرت اسحاق علیهم السلام شد که هر کدام از آنان نیز جزو پیامبران الهی می باشند.
سومین پیامبر اولوالعزم حضرت موسی علیه السلام می باشد که مامور شد بنی اسرائیل را که از فرزندان یعقوب نبی علیه اسلام و در زمان فرعون بودند را نجات دهد. آن حضرت در کوه طور به مقام پیامبری نائل شد و حضرت موسی علیه السلام از خداوند تقاضا کرد که برادرش هارون علیه السلام را با وی به عنوان پیامبر و یاور او بفرست و خداوند قبول فرمودند و برای انجام ماموریت به پیش فرعون که در مصر بود رفت.
حضرت به فرعون گفت که من پیامبر خدا هستم و آمده ام که بنی اسرائیل را نجات دهم و تو را به خداپرستی دعوت کنم.
فرعون با مشاهده معجزات حضرت موسی علیه السلام به حضرت تهمت سحر و جادوگری داد! فرعون گفت اینان آمده اند تا با سحر و جادو شما را از سرزمینتان بیرون کنند و به حضرت موسی علیه السلام گفت در روز عید بیا تا ما هم همه ساحران خود را بیاوریم تا با تو مقابله کنند؛ حضرت هم قبول کردند.
در روز موعود همه جمع شدند و ساحران برجسته مصر آمدند و بساط سحر و جادوی خود را گستردند و حضرت موسی علیه السلام کمی ترسید. خداوند به او فرمود نترس! من با شما هستم. عصای خود را بینداز تا همه آنچه ساحران گستردند را ببلعد و حضرت عصا را انداخت و به اذن خدا به اژدهای عظیمی تبدیل شد و همه آن سحر و جادو را بلعید و ساحران در برابر عظمت الهی به سجده افتادند و گفتند ما به خدای موسی و هارون ایمان آوردیم و هرچه فرعون تهدیدشان کرد بی فایده بود.
به فرعون گفتند ترسی نیست؛ و ما دیگر به خدای خود ایمان آورده ایم و امیدواریم خدا گناهانمان را ببخشد. بعدها و طی اتفاقاتی خداوند به حضرت دستور داد همه بندگان با ایمان مرا با خودت بردار و به سوی رود نیل روانه شو و بعد از آنکه آنان به آنجا رسیدند به اذن خداوند همه آب ها کنار رفتند و راهی داخل آن باز شد و به سلامت به آن طرف آب رفتند. فرعونیان که از پی آنان آمدند همه آنان غرق شدند و بنی اسرائیل نجات پیدا کردند.
چهارمین پیامبر اولوالعزم حضرت عیسی علیه السلام می باشد که پدر ندارد و مادرش حضرت مریم سلام الله علیها به اذن الهی به آن حضرت باردار شد و مردم آن زمان به حضرت مریم تهمت ناروا زدند که در پی آن حضرت عیسی (ع) در بدو تولد در گهواره با مردم سخن گفت که من پیامبر خداوند هستم و خدا به من دستور داده که او را بپرستم و مادرم نیکی کنم.
معجزات حضرت عیسی علیه السلام، زنده کردن مردگان، شفای بیماران لاعلاج، جان دادن مرغانی که از گل درست کرده بود با دمیدن در آنها و… بود. آن حضرت در طول سالیان سال مردم را به یکتاپرستی دعوت کرد و کتاب مقدس او انجیل می باشد و طاغوتیان آن زمان به وسیله ی یکی از حواریون آن حضرت که اسمش یهودا بود برایش توطئه کردند که وی را به قتل برسانند که خداوند وی را به آسمان چهارم برد و در آنجا زندگی می کند تا وقتی که ان شاءالله امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف ظهور کند که در بیت المقدس حضرت عیسی (ع) بر آن حضرت افتدا می کند.
آخرین پیامبر اولوالعزم حضرت محمد صلی الله علیه و آله و سلم می باشد که در عربستان بودند و در چهل سالگی در غار حرا به پیامبری مبعوث شدند و به مدت 23 سال مردم را به یکتاپرستی دعوت کردند و قرآن مجید کتاب و معجزه جاوید ایشان و معجزه دیگرش شق القمر می باشد.
پیامبر ما در طول دوران رسالتش سختی ها و جنگ های متعددی داشت. اولین جنگ ایشان با مشرکین جنگ بدر بود که اصحابش 313 نفر بودند و در مقابل سپاه عظیم قریش به وسیله امداد الهی پیروز شدند و دین به وسیله ایشان به کمال خودش رسید و نبوت به ایشان ختم شد.
بعد پیامبر حضرت امیر المؤمنین علیه السلام و بعد از حضرت علی (ع) فرزندانش امام حسن و امام حسین علیهم السلام به امامت رسیدند. امامان بعدی، از سلاله ی پاک سیدالشهداء علیه السلام می باشند و آخرین ایشان حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف می باشد که حی و زنده هستند و منتظر اذن الهی هستند تا ان شاءالله ظهور کنند و مردم را از ظلم و ستم نجات دهد و سراسر دنیا را عدل و درستی فرا گیرد ان شاءالله.
نتیجه گیری
هدف از آمدن انبیا و مرسلین، هدایت انسان ها و شکوفا کردن عقل آنان است که به کمال برسند. در واقع دین از زمان حضرت آدم تا خاتم یکی است ولی با توجه به تفاوت درک و فهم مردمان در طول زمان، به وسیله ی پیامبران مختلف به تدریج نازل شده تا در طول این مدت، انسان ها توانایی درک دین کامل را داشته باشند که این امر در دوران حضرت محمد (ص) به سرانجام رسید
نظرات شما عزیزان: