زندگی حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها در بیانات امام خامنه ای
 

تبادل لینک هوشمند

برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان ندای وحی و آدرس nedayevahi.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 5605
بازدید دیروز : 52941
بازدید هفته : 137772
بازدید ماه : 191050
بازدید کل : 10582805
تعداد مطالب : 16946
تعداد نظرات : 80
تعداد آنلاین : 1


حدیث موضوعیاک مهدویت امام زمان (عج)اک آیه قرآناک

 
 
نویسنده : اکبر احمدی
تاریخ : سه شنبه 28 / 10 / 1399
زندگی حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها در بیانات امام خامنه ای

زندگی حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها در بیانات امام خامنه ای

ویژه‌ نامه صوتی «انا اعطیناک الکوثر»، همزمان با عزاداری ایام شهادت حضرت ام‌ابیها فاطمه‌الزهرا سلام‌الله علیها از سوی پایگاه اطلاع‌رسانی امام خامنه ای منتشر شد. این ویژه‌نامه صوتی، شامل پنج برش از بیانات حضرت امام خامنه‌ای درباره حضرت فاطمه سلام الله علیها است

به نقل از سایت اهل البیت؛ ویژه‌ نامه صوتی «انا اعطیناک الکوثر»، همزمان با عزاداری ایام شهادت حضرت ام‌ابیها فاطمه‌الزهرا سلام‌الله علیها از سوی پایگاه اطلاع‌رسانی امام خامنه ای منتشر شد. این ویژه‌نامه صوتی، شامل پنج برش از بیانات حضرت امام خامنه‌ای درباره حضرت فاطمه سلام الله علیها است.

«مصحف فاطمی»

البته من از جنبه‌های معنوی و روحی و الهیِ آن بزرگوار حرفی نمی‌توانم بزنم. من کوچکتر از این هستم که آن جنبه‌ها را درک‌کنم. حتّی اگر کسی درک هم بکند، نمی‌تواند آن چنان که حقِ‌ آن حضرت است، او را توصیف و بیان کند. آن جنبه‌های معنوی، عالم جداگانه‌ای است.

از امام صادق علیه‌الصّلاهوالسّلام روایت شده است که فرمود: «انّ فاطمه کانت محدّثه؛» آن بزرگوار «محدّثه» بود. یعنی فرشتگان بر او فرود می‌آمدند، با او مأنوس می‌شدند و با او سخن می‌گفتند. این، مشخّصه‌ای است که روایات متعدّدی درباره آن وجوددارد. «محدّثه» بودن مخصوص شیعه هم نیست. شیعه و سنّی معتقدند که در دوران اسلام، کسانی بوده‌اند یا می‌توانسته‌اند وجودداشته‌باشند که فرشتگان با آنها سخن بگویند. مصداق این در روایات ما، فاطمه زهراست. در روایت امام صادق علیه‌الصّلاهوالسّلام چنین است که فرشتگان الهی نزد فاطمه زهرا سلام‌اللَّه‌علیها می‌آمدند؛ با او حرف می‌زدند و آیات الهی را بر او می‌خواندند؛ همان تعبیراتی که نسبت به مریم، علیهاسلام در قرآن هست که: «ان اللَّه اصطفیک و طهّرک و اصطفیک علی نساء العالمین.» این عبارات را فرشتگان به فاطمه زهرا سلام‌اللَّه‌علیها خطاب می‌کردند و می‌گفتند: «یا فاطمه، انّ اللَّه اصطفیک و طهَّرک؛» خدا تو را برگزیده و پاک قرارداده‌است. «و اصطفیک علی النساء العالمین؛» تو را بر زنان عالم برتری داده‌است. بعد امام صادق، علیه‌الصّلاهوالسّلام، در همین روایت می‌فرماید: یک شب که ملائکه با آن حضرت مشغول صحبت بودند و این تعبیرات را می‌کردند، فاطمه زهرا سلام اللَّه علیها به آنها فرمود: «ألیست المفضّله علی نساء العالمین مریم؟» یعنی آن زنی که خدای متعال فرموده‌است «واصطفیک علی نساء العالمین» آیا مریم نیست که خدا او را بر زنان عالم برگزید؟ ملائکه در جواب، به فاطمه زهرا سلام اللَّه علیها عرض‌کردند: «مریم نسبت به زنان دوران خودش برگزیده بود و تو نسبت به زنان همه دورانها – از اوّلین و آخرین – برگزیده هستی». این چه مقام معنوی والایی است! انسان عادّی – مثل ما – نمی‌تواند این عظمت و رتبه را به درستی، حتّی در ذهن خود، تصوّرکند. یا در روایتی از امیرالمؤمنین علیه‌الصّلاهوالسّلام، نقل شده‌است که فاطمه زهرا سلام اللَّه علیها به ایشان می‌گوید: «ملائکه می‌آیند و مطالبی را به من می‌گویند.» امیرالمؤمنین به ایشان می‌گوید: «وقتی صدای ملک را شنیدی، به من بگو تا آنچه را می‌شنوی بنویسم.» و امیرالمؤمنین، آنچه را که ملائکه به فاطمه زهرا سلام اللَّه علیها املا می‌کردند نوشت و این، کتابی شد که در نزد ائمّه ما علیهم‌السّلام بود و هست و «مُصْحَفُ فاطمه» یا «صَحیفَهُ فاطمه» نامیده می‌شود.

در روایات متعدّدی است که ائمّه علیهم‌السّلام، برای مسائل گوناگون خود، به «مصحف فاطمه» رجوع می‌کردند. بعد امام می‌فرماید: «انه لیس فیها حلال و حرام»؛ در این کتاب، احکام حلال و حرام نیست. اما «فیها علم ما یکون»؛ بلکه همه حوداث جاری بشری در دورانهای آینده، در این کتاب هست. این، چه دانش والایی است! این، چه معرفت و حکمت بی‌نظیری است که خدای متعال به یک زن در سنین جوانی بخشیده! این، مربوط به مسائل معنوی است.«بیانات در تاریخ ۷۱/۹/۲۵»

«سیره‌ی فاطمی»

دختری که در کوره گداخته مبارزات سخت پیغمبر در مکه متولّد شد و در شعب ابی‌طالب یار و غمگسار پدر بود. دختری حدوداً هفت، هشت ساله یا دو، سه ساله – بنابر اختلاف روایات، کمتر و بیشتر – در شرایطی که خدیجه و ابوطالب از دنیا رفتند، آن شرایط دشوار را تحمّل کرد. پیغمبر تنهاست، بی‌غمگسار است، همه به او پناه می‌آورند؛ ولی کیست که غبار غم را از چهره خودِ او بزداید؟ یک‌وقت خدیجه بود، که حالا نیست. ابوطالب بود، که حالا نیست. در چنین شرایط دشواری، در عین آن گرسنگیها و تشنگیها و سرما و گرمای دوران سه‌ساله شعب ابی‌طالب که از دورانهای سخت زندگی پیغمبر است و آن حضرت در درّه‌ای با همه مسلمانان معدود، در حال تبعید اجباری زندگی می‌کردند؛ این دختر مثل یک فرشته نجات برای پیغمبر؛ مثل مادری برای پدر خود؛ مثل پرستار بزرگی برای آن انسان بزرگ، مشکلات را تحمّل‌کرد. غمگسار پیغمبر شد، بارها را بردوش گرفت، عبادت خدا را کرد، ایمان خود را تقویت کرد، خودسازی کرد و راه معرفت و نور الهی را به قلب خود بازکرد. اینهاست آن ویژگیهایی که آدمی را به کمال می‌رساند. بعد هم در دوران پس از هجرت، در آغاز سنین تکلیف، وقتی فاطمه زهرا سلام اللَّه علیها، با علی‌بن ابی‌طالب علیه‌الصّلاهوالسّلام، ازدواج می‌کند، آن مهریه و آن جهیزیه اوست؛ که همه شاید می‌دانید که با چه سادگی و وضع فقیرانه‌ای، دختر اوّل شخص دنیای اسلام، ازدواج خود را برگزار می‌کند.
زندگی فاطمه زهراسلام اللَّه علیها از همه ابعاد، زندگی‌ای همراه با کار و تلاش و تکامل و تعالی روحی یک انسان است. شوهر جوان او دائماً در جبهه و میدانهای جنگ است؛ اما در عین مشکلات محیط و زندگی، فاطمه زهرا سلام‌اللَّه علیها، مثل کانونی برای مراجعات مردم و مسلمانان است. او دخترِ کارگشای پیغمبر است و در این شرایط، زندگی را با کمال سرافرازی به پیش می‌برد: فرزندانی تربیت می‌کند مثل حسن و حسین و زینب؛ شوهری را نگهداری می‌کند مثل علی و رضایت پدری را جلب می‌کند مثل پیغمبر! راه فتوحات و غنایم که باز می‌شود، دختر پیغمبر ذرّه‌ای از لذّتهای دنیا و تشریفات و تجمّلات و چیزهایی را که دل دختران جوان و زنها متوجّه آنهاست، به خود راه نمی‌دهد.
امیرالمؤمنین درباره فاطمه زهرا سلام اللَّه علیها فرمود: «ما اغضبنی و لا خرج من امری.» یک‌بار این زن در طول دوران زناشویی، مرا به خشم نیاورد و یک‌بار از دستور من سرپیچی نکرد. فاطمه زهرا سلام اللَّه علیها با آن عظمت و جلالت، در محیط خانه، یک همسر و یک زن است؛ آن‌گونه که اسلام می‌گوید.«بیانات در تاریخ ۷۱/۹/۲۵»

«عبادت فاطمی»

«حسن بصری» که یکی از عبّاد و زهّاد معروف دنیای اسلام است، درباره فاطمه زهرا سلام اللَّه علیها میگوید: به قدری دختر پیغمبر عبادت کرد و در محراب عبادت ایستاد که «تورمت قدماها». پاهای آن بزرگوار از ایستادن در محراب عبادت، ورم کرد! امام حسن مجتبی علیهالصّلاهوالسّلام میگوید: شبی – شب جمعه‌ای – مادرم به عبادت ایستاد و تا صبح عبادت کرد. «حتی انفجرت عمود الصبح». تا وقتی که طلوعِ فجر شد. مادر من از سر شب تا صبح مشغول عبادت بود و دعا و تضرّع کرد. امام حسن، علیه‌الصّلاهوالسّلام، می‌گوید – طبق روایت – شنیدم که دائم مؤمنین و مؤمنات را دعا کرد؛ مردم را دعا کرد؛ برای مسائل عمومی دنیای اسلام دعا کرد. صبح که شد گفتم: «یا اُمّاه!»؛ «مادرم!» «لم لا تدعین لنفسک کما تدعین لغیرک؛» «یک دعا برای خودت نکردی! یک شب تا صبح دعا، همه برای دیگران!؟» در جواب فرمود: «یا بنیّ، الجّار ثم الدّار؛» «اوّل دیگران بعد خود ما!» این، آن روحیه والاست.

«مقام فاطمی»

درباره فاطمه زهرا سلام اللَّه علیها، هرچه بگوییم، کم گفته‌ایم و حقیقتاً نمی‌دانیم که چه باید بگوییم و چه باید بیندیشیم. به قدری ابعاد وجود این انسیّه حوراء، این روح مجرّد و این خلاصه نبوّت و ولایت برای ما پهناور و بی‌پایان و درک ناشدنی است که حقیقتاً متحیّر می‌مانیم. می‌دانید که همزمانی و هم‌عصری از عواملی است که مانع از شناختِ درستِ شخصیتها می‌شود. ستارگان درخشان عالم بشریّت غالباً در زمان حیاتشان به‌وسیله هم‌عصرانشان شناخته نشده‌اند؛ مگر عدّه کمی از برجستگان که انبیاء و اولیاء باشند؛ آن هم به‌وسیله عدّه معدودی. امّا فاطمه زهرا سلام‌اللَّه‌علیها چنانند که در زمان خودشان، نه فقط پدر و همسر و فرزندان و شیعیان خاصّشان، بلکه حتّی کسانی که شاید رابطه صمیمانه و گرمی هم با ایشان نداشتند، زبان به مدح آن بزرگوار گشودند. اگر به کتابهایی که درباره فاطمه زهرا سلام‌اللَّه‌علیها به‌وسیله محدّثین اهل سنّت نوشته شده است، نگاه کنید، روایات بسیاری را می‌بینید که از زبان پیغمبر صلّی‌اللَّه‌علیه‌وآله‌وسلّم در ستایش صدّیقه طاهره علیهاسلام صادر شده است و یا رفتار پیغمبر با آن بزرگوار را نقل می‌کنند. بسیاری از این روایات، از زبان کسانی است که از آن قبیل بوده‌اند؛ مثل بعضی از زوجات پیغمبر و دیگران. این حدیث معروف از عایشه است که گفت: «واللَّه مارأیت فی سمته و هدیه اشبه برسول‌اللَّه صلّی‌اللَّه‌علیه‌وآله‌وسلّم من فاطمه(۱)»؛ هیچ کس را از لحاظ هیأت، چهره، سیما، درخشندگی و حرکات و رفتار، شبیه‌تر از فاطمه به پیغمبر اکرم ندیدم. «وکان اذا دخلت الیه، اذا دخلت علی رسول‌اللَّه قامت قام الیها(۲)»؛ وقتی که فاطمه زهرا بر پیغمبر وارد می‌شد، آن حضرت برمی‌خاست و مشتاقانه به سمت او می‌رفت. این معنای تعبیرِ «قام الیها» است. این‌طور نبود که وقتی فاطمه زهرا سلام‌اللَّه‌  همین راوی این‌گونه آمده است: «وکان یقبلها و یجلسها مجلسه(۳)»؛ فاطمه زهرا سلام‌اللَّه‌علیها را می‌بوسید، دست او را می‌گرفت و می‌آورد در جای خودش می‌نشاند. این مقام فاطمه زهراست. انسان درباره این دختر چه بگوید؟ درباره این موجود باعظمت چه بگوید؟
عزیزان من! این ستاره درخشان عالم خلقت، فقط همان نیست که به چشم ما می‌آید. فاطمه زهرا سلام‌اللَّه‌علیها بسیار بالاتر از این حرفهاست. ما فقط درخشندگی‌ای می‌بینیم؛ ولی بسیار بزرگتر از این حرفهاست. امّا من و شما چه استفاده‌ای می‌کنیم؟ همین قدر که بدانیم او زهراست، کافی است؟ در روایتی خواندم که درخشندگی فاطمه زهرا سلام‌اللَّه‌علیها باعث می‌شود تا چشمان کرّوبیان ملأاعلی‌ خیره شود: «زَهَر نورها للملائکه السّماء(۵)». برای آنها می‌درخشد. ما از این درخشندگی چه استفاده‌ای بکنیم؟ ما باید از این ستاره درخشان، راه به‌سوی خدا و راهِ بندگی را که راه راست است و فاطمه زهرا سلام‌اللَّه‌علیها پیمود و به آن مدارج عالی رسید، پیدا کنیم. اگر می‌بینید خدا خمیره او را هم خمیره متعالی قرار داده است، به این دلیل است که می‌دانست این موجود در عالم مادّه و عالم ناسوت، خوب از امتحان بیرون خواهد آمد؛ «امتحنک اللَّه الذی خلقک قبل ان یخلقک فوجدک لمااْمتحنک صابره(۶)»؛ قضیه این است. خدای متعال حتّی اگر لطف ویژه‌ای درباره آن خمیره می‌کند، بخشی مربوط به این است که می‌داند او از عهده امتحان چگونه برخواهد آمد؛ والّا بسیار کسان خمیره خوب داشتند. مگر همه توانستند از عهده برآیند؟ این بخش از زندگی فاطمه زهرا سلام‌اللَّه علیها، آنی است که ما برای نجات خودمان به آن احتیاج داریم. حدیث از طرق شیعه است که پیغمبر به فاطمه سلام‌اللَّه علیها فرمود: «یا فاطمه اننّی لم اغنی عنک من‌اللَّه شیئا(۷)»؛ یعنی ای عزیز من! ای فاطمه من! نمی‌توانم پیش خدا تو را از چیزی بی‌نیاز کنم. یعنی خودت باید به فکر خودت باشی، و او از دوران کودکی تا پایان عمر کوتاهش به فکر خود بود. شما ببینید آن حضرت چگونه زندگی کرده است! تا قبل از ازدواج که دخترکی بود، با آن پدرِ به این عظمت کاری کرد که کنیه‌اش را امّ‌ابیها – مادرِ پدر – گذاشتند. در آن زمان، پیامبر رحمت و نور، پدیدآورنده دنیای نو و رهبر و فرمانده عظیم آن انقلاب جهانی – انقلابی که باید تا ابد بماند – در حال برافراشتن پرچم اسلام بود. بی‌خود که نمی‌گویند امّ‌ابیها! نامیدن آن حضرت به این کنیه، به دلیل خدمت و کار و مجاهدت و تلاش اوست. آن حضرت چه در دوران مکّه، چه در دوران شعب‌ابیطالب – با آن‌همه سختیهاکه داشت – و چه آن هنگام که مادرش خدیجه از دنیا رفت و پیغمبر را تنها گذاشت، در کنار و غمخوارِ پدر بود. دلِ پیغمبر در مدّت کوتاهی با دو حادثه وفات خدیجه و وفات ابیطالب شکست. به فاصله کمی این دو شخصیّت از دست پیغمبر رفتند و پیغمبر احساس تنهایی کرد. فاطمه زهرا سلام‌اللَّه‌علیها در آن روزها قدبرافراشت و با دستهای کوچک خود غبار محنت را از چهره پیغمبر زدود. امّ‌ابیها؛ تسلّی بخش پیغمبر. این کُنیت از آن ایام نشأت گرفت. «بیانات در تاریخ ۷۳/۹/۳»

«علم فاطمی»

در محیط علم هم یک دانشمند والاست. آن خطبه‌ای که فاطمه زهرا سلام اللَّه علیها در مسجد مدینه، بعد از رحلت پیغمبر ایراد کرده‌است، خطبه‌ای است که به گفته علاّمه مجلسی، «بزرگان فصحا و بلغا و دانشمندان باید بنشینند کلمات و عبارات آن را معنا کنند!» این‌قدر پرمغز است! از لحاظ زیبایی هنری، مثل زیباترین و بلندترین کلمات نهج‌البلاغه است. فاطمه زهرا سلام‌اللَّه‌علیها می‌رود در مسجد مدینه، در مقابل مردم می‌ایستد و ارتجالاً حرف می‌زند! شاید یک ساعت، با بهترین و زیباترین عبارات و زبده‌ترین و گزیده‌ترین معانی صحبت‌کرده‌است. «بیانات در تاریخ ۷۱/۹/۲۵»

قدیمی‌ترین دانشگاه اسلامی در دنیای اسلام – مربوط به قرن سوم و چهارم – به نام فاطمه زهرا سلام‌اللَّه‌علیهاست. نام دانشگاه معروف «الازهر» در مصر از نام فاطمه زهرا سلام‌اللَّه‌علیها گرفته شده است. در گذشته به‌نام فاطمه زهرا سلام‌اللَّه‌علیها دانشگاه تأسیس می‌کردند. حتّی خلفای فاطمی که بر مصر حکومت می‌کردند، شیعه بودند. قرنهاست که شیعه سعی کرده به حقِ‌ّ این بزرگوار معرفت پیدا کند. این، یک مسأله است. مسأله دیگر این است که ما باید راه را از همه ستارگان بیاموزیم؛ «و بالنّجم هم یهتدون(۴)». انسان عاقل این‌گونه است. از ستاره باید استفاده کرد. ستاره در آسمان است و می‌درخشد. آن‌جا عالمِ عظیمی است. مگر این ستاره همینی است که من و شما می‌بینیم؟ بعضی از ستارگان که در آسمانند و مثل یک نقطه سوسو می‌زنند، کهکشانی هستند. گاهی یک ستاره بزرگتر است از کهکشان راه شیری که میلیاردها ستاره داخل آن است! – قدرت الهی که حدّ و اندازه‌ای ندارد – ولی من و شما آن را یک ستاره کوچکِ درخشان می‌بینیم. خوب؛ مقصود از این مطالب چیست؟ مقصود این است انسان عاقلی که خدا به او چشم داده است، باید از این ستاره برای امری در زندگی استفاده کند. قرآن می‌گوید: «و بالنّجم هم یهتدون»؛ به وسیله آن راه را پیدا می‌کنند. «بیانات در تاریخ ۷۳/۹/۳»


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





موضوعات مرتبط: ویژه نامه ها
 
 
این وب سایت جهت بسط وگسترش فرهنگ قرآنی ، با لا بردن سطح آگاهیهای دینی اعتقادی تربیتی