کودتا در مرکز ضد انقلاب
ساختگی بودن محکومیت سرنگونی زلایا از سوی رییسجمهور، باراک اوباما، با خودداری وزیر خارجه «هیلاری کلینتون» از اینکه آن را کودتا بخواند آشکار شد. تحت قوانین ایالات متحده، این نامگذاری دولت را مجبور میکرد دهها میلیون دلار کمک به هندوراس و نیروهای مسلح آن را قطع کند. کلینتون از تقاضا برای برگشتن زلایا به مقام خود نیز امتناع کرد و گفت: «ما تقاضایی نکردهایم که برای آن اصرار کنیم، زیرا ما با دیگران بر اساس اهداف بلندمدت خود کار میکنیم.» زلایا سرنگون شد، زیرا پوپولیسم وی، هم برای بخشهای محافظهکار بورژوازی در هندوراس و هم برای منافع استراتژیک ایالات متحده در آمریکای لاتین و منطقه کاراییب تهدید تلقی میشد. در اکتبر 2008 میلادی، زلایا به اتحادیه بولیواریان آمریکا (آلبا) پیوست؛ اتحادیهای منطقهای که چاوز آن را سازماندهی کرده است و شامل ونزوئلا، بولیوی، اکوادور، کوبا، نیکاراگوئه، هندوراس، دومینیک، سنت وینسنت و گرنادین، و آنتیگوا و باربودا میشود. دولتهای عضو، یارانههایی دریافت میکنند که منبع آن عمدتا درآمدهای نفتی ونزوئلا است. در یک شرط که زلایا تصمیم گرفت آن را نپذیرد آمده است که هرگاه یکی از کشورهای عضو، مورد حمله ایالات متحده قرار گیرد، سایر کشورها باید مشترکا از آن کشورها دفاع نمایند. تلاشهای زلایا برای برگزاری رفراندوم قانون اساسی که به وی امکان میداد برای دور دوم هم انتخاب شود، موجب نزاع با ارتش هندوراس، کنگره و دادگاهها شد که با خلع وی به اوج خود رسید. دیپلماتهای ایالات متحده با اپوزیسیون هندوراسی بر علیه زلایا همکاری نزدیکی داشتند. یک مقام ایالات متحده که بهطور ناشناس سخن میگفت، در نیویورکتایمز تأیید کرد که معاون وزیر خارجه ایالات متحده در امور نیمکره غربی، «تامسای. شانون جونیور» و سفیر ایالات متحده در هندوراس «هوگو لورنس» در روزهای قبل از کودتا با «مقامات نظامی و رهبران اپوزیسیون» صحبت کرده بودند. وی توضیح داد: «در این مورد صحبت شد که آنها چگونه میتوانند رییسجمهور را از این مقام خلع کنند، چگونه میتوان وی را بازداشت کرد و با اجازه چه کسی میتوان این کار را کرد.» هویت مردان اوباما که درباره هندوراس سخن گفتهاند، ادعاهای مبنی بر این را که ایالات متحده در حال تدوین سیاست خارجی جدیدی است، بیاعتبار میسازد. «شانون»، در سالهای 2003 2005 همزمان مدیر ارشد امور نیمکره غربی در شورای امنیت ملی و مشاور مخصوص رییسجمهور بوش نیز بود. وی از 2001 تا 2002، در وزات خارجه بهعنوان مدیر امور حوزه «آند» شامل ونزوئلا، کلمبیا، بولیوی، پرو و اکوادور خدمت کرد. «لورنس» در فاصلهی 2002 2003 مدیر امور آند در شورای امنیت ملی بود و این مقام را زمانی در اختیار داشت که دولت بوش از کودتایی نظامی در ونزوئلا پشتیبانی کرد که تقریبا چاوز را سرنگون کرده بود. اما مقامی که با تایمز صحبت میکرد گله کرد که دولت انتظار آن را نداشت که ارتش هندوراس آنقدر پیش برود که دست به کودتای نظامی آشکار بزند. دولت بوش آشکارا درصدد طراحی کودتایی غیررسمی اما تحت پوشش قانون اساسی بود. بنابراین، گله اصلی واشنگتن در مورد کودتای هندوراس این نیست که ارتش در سیاست دخالت کرده، بلکه آن است که دخالت آشکار ارتش هندوراس موجب از میان رفتن آن پوشش دموکراتیکی شده است که رسانههای بورژوازی سعی دارند به سیاست خارجی ایالات متحده بدهند.
در سرمقاله روز سهشنبهی واشنگتن پست آمده است: «دخالت نظامی ممکن است با نتیجه ناخواسته نجات زلایا همراه باشد. کنگره وی را در روز یکشنبه با اکثریت زیاد از مقام خود خلع کرد؛ اگر ژنرالها فقط اجازه داده بودند که رویدادها بر مبنای حکم قانون پیش برود، میشد رییسجمهور را بهطور قانونی خلع یا منزوی کرد.» این مقاله از اوباما میخواهد «درباره سوءاستفادههایی که موجب برکناری وی شد آشکارتر سخن بگوید.» همدستی ایالات متحده با رهبران کودتا در زمان نامناسبی برای واشنگتن افشا میشود. ایالات متحده مبارزهای را برای تضعیف یا سرنگونی رییسجمهور ایران، محمود احمدینژاد، به راه انداخته است که خود را در پوشش درخواست دموکراسی و متهم کردن احمدینژاد به سرقت انتخابات 12 ژوئن در ایران پنهان ساخته است.دولت برای محدودسازی آسیب سیاسی حاصل از نقش آن در کودتای هندوراس و افشای دورویی آن در رابطه با انتخاباتهای ایران، بر رسانههای ایالات متحده متکی است. برخلاف پوشش رسانهای در ایران، در این مورد تعداد اندکی گزارشهای ناقص ویدیوهای آماتوری یا فیدهای تویتر وجود دارد که از تگوکیگالپا آمده است. نقش ایالات متحده را در هندوراس باید در چارچوب تاریخی روابط خشن و سرکوبگرانه واشنگتن با آمریکای مرکزی و پیوندهای دیرپای آن با ارتجاعیترین نیروهای منطقه ارزیابی کرد. با اوجگیری تنشهای سیاسی و اقتصادی، بزرگزمینداران و اصناف و لشکرهای افسران آموزش دیده در ایالات متحده در «حیات خلوت» سنتی آمریکا از اثرات اقدامات پوپولیستی شخصیتهای چپگرا ملیگرا مانند چاوز و زلایا هراس دارند. در طول مناقشه هندوراس برای پیوستن به آلبا، معاون هندوراسی ضد زلایا، مارتا لورنا آلوارادو، به چاوز حمله کرد و هشدار داد: «ما اجازه نمیدهیم مردی با ایدئولوژی بیگانه راه خود را به میان مردم ما و به شیوهای که ما به تاریخ هندوراس مینگریم، باز کند». اگر فقط دوران پس از جنگ جهانی دوم را در نظر بگیریم، نخبگان حاکم در ایالات متحده و هندوراس در جنایتهای عظیم بر علیه تودههای مردم آمریکای مرکزی با هم همکاری کردهاند. در کودتای طراحی شده از سوی ایالات متحده در سال 1954 بر علیه رییسجمهور منتخب گواتمالا، ژاکوبو آربنز گوزمان، هندوراس بهعنوان پایگاه و اردوی آموزشی «نیروی شورشی» سیا در مرز جنوبی گواتمالا عمل کرد. دخالت ایالات متحده در گواتمالا سرانجام موجب جنگهای داخلی شد که از سوی جوخههای مرگ ضدکمونیستی مورد حمایت آمریکا دنبال گردید و بیش از سیسال طول کشید و براساس آمارهای ایالات متحده به مرگ 20 میلیون نفر منتهی شد.
در سال 1963 میلادی، رییسجمهور، رامون ویلادا، توسط افسران نظامی و به رهبری ژنرال اسوالدو لوپز آرلانو سرنگون شد. رییسجمهور وقت ایالات متحده، جان اف. کندی تصمیم گرفت به پیروی ایالات متحده از دکترین بتانکورت که براساس آن آمریکا نباید دولتهایی را که فراتر از قانون اساسی عمل میکنند به رسمیت بشناسد، جریان را متوقف سازد. لوپز آرلانو در سال 1971 انتخاباتی برگزار کرد، اما بازنده شد. وی قدرت را از طریق کودتایی دیگر در سال 1972 دوباره به دست گرفت. ایالات متحده به سرنگونی خانواده سوموزا در نیکاراگویه همسایه با راهاندازی کنترای شورشی ضدکمونیستی پاسخ داد که از آن با نقض قوانین ایالات متحده که کمک به کنتراها را ممنوع میساخت، حمایت مالی میکرد. کنتراها که در هندوراس مستقر بودند جنگی را بر علیه ساندینیستهای نیکاراگوئه راه انداختند که تا سال 1987 طول کشید و موجب معلولیت 60 هزار نفر و آوارگی 250هزار نفر شد. اگر در چارچوب نقش تاریخی هندوراس بهعنوان مرکز ضدانقلاب مورد حمایت ایالات متحده به برکناری زلایا نگریسته شود؛ این برکناری اخطاری است شدید به طبقه کارگر در قاره آمریکا.
کودتای مورد حمایت ایالات متحده در هندوراس که بهواسطه نگرانی از نتایج سیاسی روابط زلایا با ونزوئلا به فعل درآمد، میتواند نشانهای از مبارزه منطقهای وسیعتر امپریالیسم ایالات متحده بر علیه ونزوئلا و رژیمهای متحد با آن در سراسر قاره باشد.
نظرات شما عزیزان: