دین؛ برنامه و حکومت

ندای وحی

قرآنی ،اعتقادی،مذهبی ، تربیتی

دین؛ برنامه و حکومت

اکبر احمدی
ندای وحی قرآنی ،اعتقادی،مذهبی ، تربیتی

دین؛ برنامه و حکومت

دین؛ برنامه و حکومت

بعضی از اموری که باید برای آن شکر کنیم خیلی نامحسوس و مخفی هستند؛ اغلب هم این امور با مقایسه موردتوجه قرار می‌گیرند؛ این مقایسه گاهی فرضی است و گاهی تاریخی _ موضوعی و گاهی حدوثی است؛ یعنی گاهی دو امر را در فرض مقایسه می‌کنیم مثلاً می گوییم باید خدا را شکر کرد که اگر دو خدا بود یا خدا فرزند داشته نظم و نظام عالم به هم می‌ریخت؛ گاهی می‌گوییم خدا را شکر که در فلان دوران تاریخ نیستیم یا در فلان حادثه نیستیم و گاهی هم می‌گوییم کاش در سلامتی خدا را بیشتر شکر می‌کردم حال که بیماری حادث‌شده است متوجه نعمت مهم سلامتی شده‌ام.

دین هم یکی از آن نعمت‌هایی است که شکرش نیاز به توجه بیشتری دارد؛ شاید اگر نبود ادعیه ائمه علیهم‌السلام ما به این راحتی نمی‌فهمیدیم که دین چه نکاتی دارد و اصلاً باید به خاطر دین هم شکر خدا کرد؛ یکی از اموری که باید برای آن خدا را شکر کرد این است که دین مبین اسلام دینی سرتاسر برنامه‌ریزی و آینده‌نگری است؛ وقتی خداوند می‌فرماید برای شما دین مورد رضایت را انتخاب کردم؛ الْیَوْمَ یَئِسَ الَّذینَ كَفَرُوا مِنْ دینِكُمْ فَلا تَخْشَوْهُمْ وَ اخْشَوْنِ الْیَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دینَكُمْ وَ أَتْمَمْتُ عَلَیْكُمْ نِعْمَتی‏ وَ رَضیتُ لَكُمُ الْإِسْلامَ دیناً فَمَنِ اضْطُرَّ فی‏ مَخْمَصَةٍ غَیْرَ مُتَجانِفٍ لِإِثْمٍ فَإِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحیم‏ (1)

و می‌فرماید شارع و مهندس دین شما من هستم: شَرَعَ لَكُمْ مِنَ الدِّینِ ما وَصَّى بِهِ نُوحاً وَ الَّذی أَوْحَیْنا إِلَیْكَ وَ ما وَصَّیْنا بِهِ إِبْراهیمَ وَ مُوسى‏ وَ عیسى‏ أَنْ أَقیمُوا الدِّینَ وَ لاتَتَفَرَّقُوا فیهِ كَبُرَ عَلَى الْمُشْرِكینَ ما تَدْعُوهُمْ إِلَیْهِ اللَّهُ یَجْتَبی‏ إِلَیْهِ مَنْ یَشاءُ وَ یَهْدی إِلَیْهِ مَنْ یُنیب‏ (2) و خدا هم عالم و حکیم علی الاطلاق است؛ پس دین ما هم می‌شود دینی سرتاسر برنامه؛ در دین اسلام هیچ‌چیز بدون توصیه یا دستور یا تنبه یا تنزیه وجود ندارد؛ مستحبات و واجبات و مکروهات و محرمات برنامه نجات‌بخش زندگی ما هستند.

اما هدف اصلی متن توضیح برنامه داشتن و مزایای برنامه داشتن دین ما نیست؛ نکته‌ای که باید به آن توجه شود است که گاهی تصور می‌شود امر غیبت ولی‌عصر حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) یک امر اتفاقی و غیرمنتظره بوده است و ائمه برای این دوران برنامه‌ای نداشتند و ناگهان در موقعیت غافلگیرکننده افتادند.

بعضی فکر می‌کنند ائمه علیهم‌السلام برای دوران غیبت دستوری مدیریتی ندارند؛ یعنی بحث ولایت‌فقیه یک امر ساخته شیعیان است تا برای دوران غیبت امامشان کاری بکنند؛ این حرف به این معنا است که ائمه علیهم‌السلام پیش‌بینی نمی‌کردند که زمانی خواهد آمد که مردم از حضور امام معصوم علیهم‌السلام محروم باشند؛ ائمه علیهم‌السلام کاملاً از این دوران مطلع بودند و بحث و موضوع ولایت‌فقیه، امری است که خود ائمه علیهم‌السلام ساختار آن را مشخص کرده‌اند که اگر ائمه علیهم‌السلام ساختار آن را در احادیث و سیره عملی خود مشخص نکرده بودند این نبود تکلیف در این دوران منجر به ناقص شدن دین می‌شد.

بله بحث ولایت‌فقیه، تدبیری است که ائمه علیهم‌السلام در کنار تدابیر دیگری که برای دروان غیبت در نظر گرفته بودند و از طرف خدا بیان کرده‌اند، برای دوران غیبت طراحی‌شده است. به همین دلیل است که اصل ولایت‌فقیه مورد اجماع تمامی فقهای شیعه است.

واقعاً این برنامه دقیق اسلام برای همه شرایطی نعمتی است که باید هرلحظه قدر آن را بدانیم.


پی‌نوشت:
1) مائده، آیه 3
2) شوری، آیه 13


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:






موضوعات مرتبط: دینی
برچسب‌ها: دین، مذهب، دین اسلام ،اسلام ،متن کوتاه ،نظام سیاسی97

تاريخ : سه شنبه 22 / 1 / 1400 | 9:16 | نویسنده : اکبر احمدی |
.: Weblog Themes By M a h S k i n:.