نشریه موعظه خوبان شماره 182
 

تبادل لینک هوشمند

برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان ندای وحی و آدرس nedayevahi.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 2089
بازدید دیروز : 6151
بازدید هفته : 2089
بازدید ماه : 49917
بازدید کل : 10376843
تعداد مطالب : 16946
تعداد نظرات : 80
تعداد آنلاین : 1


حدیث موضوعیاک مهدویت امام زمان (عج)اک آیه قرآناک

 
 
نویسنده : اکبر احمدی
تاریخ : جمعه 29 / 2 / 1400

قال امام رضا عليه السلام : المُستَتِرُ بالحَسَنةِ تَعدِلُ سَبعينَ حَسَنةً    /   (ميزان الحكمه، جلد 4، صفحه 340)
يك كار نيك پنهانى، با هفتاد كار نيك [علنى] برابرى مى كند.

 

خودت را هم شریک کن در لعن !

 شیطان که تکبّر به خدا نکرده بود، تکبّر کرد به آدم که مخلوق حق است، گفت:‏‏ خَلَقْتَنی مِنْ نارٍ و خَلَقْتَهُ مِنْ طینٍ.‏‎ ‎‏ خود را بزرگ شمرد و آدم را کوچک. تو آدمزاده ها را کوچک شماری و خود را بزرگ. تو نیز از اوامر خدا سر پیچی کنی: فرموده فروتن باش، تواضع کن با بندگان خدا، تکبر کنی، سر افرازی نمایی. پس چرا فقط شیطان را لعن می کنی، نفس خبیث خودت را هم شریک کن در لعن، همان طور که شریک با او در این رذیله ای. تو از مظاهر شیطانی! شیطان مجسمی! شاید صورت برزخی و قیامتی تو شیطان باشد! میزان در صور آخرت ملکات نفس است : مانع ندارد صورت شیطان باشی، صورت مورچه کوچک هم باشی. موازین عالم آخرت غیر از اینجاست.‏

[ امام خمینی رحمة الله علیه ، چهل حدیث ، مرکز فرهنگی رجاء ، چاپ دوّم ، 1368 ، ص 86 ]

 

سنّت همیشگی !

فی الکافی عن الصادق(ع): اِنَّ اللهَ بَعثَّ نَبِيّاً مِنَ أنبيائه ألي قومهِ وَ أوحى أليه أن قُل لِقَومكَ اِنَّه لَيس من أهل قريةٍ وَ لا ناسٍ كانُوا عَلي طاعتي فأصابهم فِيها سَراءٌ فَتَحَوَّلوا عَمّا اُحبُّ ألي ما إكراه ألا تَحَوّلتُ لهم عَمّا يُحبونَ ألي ما يَكرهونَ و انَّهُ لّيسَ مِن أهل قريةٍ وَ لا أهل بيتٍ كانوا علي مَعصيتي فأصابهم فيها ضَرّاءٌ فَتَحوّلوا عَمّا اُكرهُ ألي ما احب ألا تَحَوّلتُ لَهم عمّا يَكرهونَ ألي ما يُحبّونَ. (الشافی صفحه 600 )

 هیچ قریه ای، مردمی، جماعتی، ملتی نیستند که از ما احب الله برگردند بما کَرِه الله، الا اینکه خدای متعال هم آنها را متحول می کند عمّا یحّبون الی ما یکرهون. تا ملتی متدین اند، اهل اطاعت خدایند، اهل امر به معروف و نهی از منکرند، اهل مجاهدتند، خدای متعال خیراتی را به طرف آنها سرازیر می کند. بعد بر اثر عوامل مختلف، این صفات و سجیات خوب را از دست می دهند،میل به گناه پیدا می کنند، میل به اختلاف پیدا می کنند. این طور که شد خدای متعال هم آن حالت نیکو را به جالت بد برمی گرداند. عکسش هم همین طور است. نقطه مقابل سَراء، سختی ها و تنگی ها و مشکلات است. سنت الهی در آفرینش انسانها این است. همیشه هم همین طور بود است. نقض نشود، به بعضی از ملتهایی که اهل گناهند، اما زندگی های علی الظاهر در رفاه و پیشرفته ای دارند، این نقض وارد نیست. اولا: آنها بر اساس صفات نیکو مثل پشتکار و نظم در زندگی به آن پیشرفت ها رسیدند. معنای این روایت این نیست که ملتها باید از همه جهات خوب باشند تا خدای متعال به آن ها رفاه و پیشرفت بدهد. نه ، هر صفت خوبی، هر سجیّه خوب ملی و عمومی، یک تاثیر نیکویی دارد. ملتی که به دنبال علم است اهل تلاش است، وقت شناس است، بلند همت است، باگذشت است، به یک نتایج درخشانی می رسد. این کمالات راکه از دست داد، آن نتایج از دستش خواهد رفت. ثانیا: همان ملتهایی که انسان از دور نگاه می کند و خیال می کند مشکلاتی ندارند، اینها به خاطر فساد اخلاقشان غرق در مشکلاتند و تاثیرات گناهانشان گریبان آنها را می گیرد. بنابراین، سنت الهی در مورد همه ملتها و در همه زمانها لا یتغَیر است. این ، برای همه ما درس است.

[ شرح حدیث از حضرت آیت الله العظمی امام خامنه ای ( مدظلّه العالی ) در مقدمه درس خارج مورخ 11/11/88 ]

اللَّهُمَّ قِنِی شُحَّ نَفْسِی!

ابوقره گوید: شبی امام جعفر صادق علیه صلوات الله الصادق را دیدم که مشغول طواف خانه خدا کعبه معظمه بود و مکرر به خدا عرض می کرد: «اللَّهُمَّ قِنِی شُحَّ نَفْسِی» خداوند! مرا از بخل و حرص نفسم، حفظ فرما. پرسیدم: یا ابن رسول الله! شما از آغاز شب تا پایان آن، غیر از این دعا را نخواندید؟ فرمود: چه چیز بدتر از بخل و حرص نفس که خداوند می فرماید: وَ مَنْ يُوقَ شُحَّ نَفْسِهِ فَأُولئِکَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ (حشر/ 9، تغابن/ 16 . ) و کسانی که از بخل و حرص خویشتن مصون بمانند رستگارانند.

[ محمد حسین محمدی ، هزار و یک حکایت قرآنی، نیلوفرانه ، چاپ دهم ، 1394 ، حکایت 83 ]

ریشه و علت گرفتاری ها !

یک حدیث هم از امام صادق علیه السلام است که حضرت می فرماید : مَن اَصبَحَ و أَمسی وَالدُّنیا أَکبَرَ هَمِّهِ. کسی که صبح و شام کند و بیشتر همتش دنیا و پول و … باشد. به فکر نماز نباشد. به سه تا مصیبت گرفتار می شود : اول ” جعل الله الفقر بین عینیه . ” خداوند فقر را مقابل دوچشمش می آورد. دوم قلبش پر از غم و غصه می شود. و سوم ” شتّت عمله. “ کارهایش پراکنده می شود. از این اداره به آن اداره. از این آسانسور به آن اسانسور. به هر دری که می زند نمی شود. ده سال است که اختلاف ملکی دارد. هنوز حل نشده. چرا ؟ چون به فکر دنیاست. برعکس . مَن اَصبَحَ و أَمسی وَ الآخرة أَکبَرَ هَمِّهِ . " کسی که صبح و شام کند و بیشتر همتش آخرت باشد.مثل راننده تاکسی که اول ظهر کنار خیابان پارک می کند تا نماز اول وقت بخواند. با اینکه در آن ساعت اگر بخواهد مسافر ببرد. مسافر زیاد است .و درآمدش هم زیاد است. اما با این حال تاکسی را نگه میدارد. به مسجد می رود. نماز جماعتش را می خواند. بعد سوار می شود و مسافر می برد. افراد این چنین که مقید به نماز اول وقت هستند. " جَعَلَ اللَّهُ الْغَنَاءَ فِي قَلْبِهِ. " خداوند غنی و بی نیازی را در قلبشان قرار می دهد. یعنی چشمش سیر می شود. مثل " اشیخ محمد حسین زاهد " که چیزی نداشت. اما هر وقت از او می پرسیدی : " حال شما چه طور است ؟ " دو سه بار پشت سر هم می گفت : " الحمدلله " . یک الحمدللهی می گفت . مثل اینکه همه تهران برای اوست. من یادم هست. حالا چیزی هم نداشت. دو اتاق اجاره کرده بود ماهی بیست تومان. گلیم هم زیر پایش بود. اینها را به مردم بگویید تا مردم ریشه و علت گرفتاریشان را بفهمند. ریشه گرفتاری مردم این است که با خدا کاری ندارند.

[ بررسی گناهان کبیره در مواعظ ایت الله مجتهدی تهرانی، بوستان قرآن ،چاپ ششم ،1395 ، ص 44 و 45 ]

گرامی داشتم ای نفس از آنت‏       که آسان بگذرد بر دل جهانت‏

در آئینه دانشوران‏ آمده است، بوعلی سینا در یکی از دوره‏های وزارت خود در حالی که با دبدبه وزارت از جایی عبور می‏کرد اتفاقاً از کنار دیواری گذشت که یک کنّاس‏ (رفتگر) در مجاورت آن مشغول کار بود. وقتی بوعلی از آنجا عبور می‏کرد دید آن کنّاس با خودش دارد این شعر را زمزمه می‏کند:

 گرامی داشتم ای نفس از آنت‏           که آسان بگذرد بر دل جهانت

‏ می‏گوید ای دل، من تو را به این دلیل محترم شمردم که کار دنیا بر تو آسان بگذرد. نوشته‏اند بوعلی خنده‏اش گرفت که این بابا کنّاس است، کاری از این پست‏تر در دنیا وجود ندارد و تازه منّت سر نفس خودش می‏گذارد که من تو را محترم شمردم. اسبش را نگه داشت، صدایش کرد. او با همان هیکل و اندام آلوده و کثیف آمد. بوعلی گفت انصاف این است که در دنیا هیچ کس به اندازه تو نفس‏ خودش را گرامی نداشته با این شغلی که برای خودت انتخاب کرده‏ای! او به این قیافه و دبدبه و پس رو و پیش رو که نگاه کرد فهمید این آقا وزیر است. گفت: «در عالم همّت، نان از شغل خسیس خوردن به که بار منت رئیس بردن.» این شغل من از شغل تو که وقتی می‏روی پیش پادشاه تا حد رکوع باید خم شوی خیلی شریف‏تر و بهتر است، من این را بر آن کار تو صد درجه ترجیح می‏دهم. نوشته‏اند بوعلی از خجالت عرق کرد و با شتاب رفت.

[ مرتضی مطهری ، آینده انقلاب اسلامی ایران ، تهران ، انتشارات صدرا، چاپ سی و یکم ، 1389 ، ص 62و 63]

هنر مردان خدا !

 دخـتر ته تغاری یک خانواده مذهبی که از نوجوانی حجاب چادر را انتخاب و به محـیط مسجد رفـت و آمد می‌کند. اما اتفاقی چون فوت برادرش ، زندگی این خانواده را تحت تأثیر قرار می‌دهد. مریم به درون خویش فرو می‌رود و به ناگاه در اولین سفر کربلایش، در حرم حضرت عباس(علیه السلام) دعا می‌کند همسری برایش قسمت شود که دائم او را به کربلا ببرد. کمی بعد با آمدن خواهر مهدی نوروزی به خواستگاری‌اش، دعای او مستجاب می‌شود. (مهدی) همیشه می‌گفت: « تنها جایی که دوری‌ات را می‌توانم تحمل کنم، سفر کربلاست. اگر دیدی یک روز نیستم، بدان که رفته‌ام کربلا. » وصلت مریم عظیمی و مهدی نوروزی در 28 خرداد سال 91 رخ می‌دهد. مهدی اصالتاً اهل کرمانشاه است، اما به دلایل شغلی چند سالی می‌شود که در تهران ساکن است و عروس خانم هم که زاده و بزرگ شده کرج است. این دو آن چنان زندگی عاشقانه‌ای را با هم آغاز می‌کنند که برای یک لحظه هم طاقت دوری یکدیگر را ندارند. ... اما هنر مردان خدا دل کندن از تعلقات است. هنر همسران و همراهانشان هم همین طور. مریم عظیمی و مهدی نوروزی با وجود همه عشق و تعلقاتی که به یکدیگر داشتند، عاقبت در مسیر دفاع از حریم اهل بیت(ع) پا روی همه این تعلقات می‌گذارند. آن هم در حالی که پسرشان محمد هادی تازه متولد شده بود. شهید مهدی نوروزی از مدافعان حریم اهل بیت بود که در بیستم دی ماه 1393 در سامرای عراق به شهادت رسید، اما شهرت آقا مهدی به قبل از شهادتش برمی‌گردد. به زمانی که حضور پررنگی در فرونشاندن فتنه سال 88 داشت و ضد انقلاب عکس او را در فضای مجازی با نام «حسین منیف اشمر» منتشر کرده بودند تا این شهید بزرگوار را از اتباع لبنانی دخیل در فرونشاندن فتنه معرفی کنند.

[ فرازهایی از کتاب دیدار پس از غروب (شهید مدافع حرم مهدی نوروزی) ]

 

یک استفتاء

سوال: یکی از مسئولین سپاه تردد شغلی از قم به تهران دارد و علاوه هفته ای یک سخنرانی در مراکز سپاه در استانهای مختلف دارد، آیا رفتن برای سخنرانی ها شغل دوم او محسوب می شود؟
جواب: 
اگر سخنرانی مربوط به سمت و شغل باشد، سفرهای شغلی است.

( استفتائات مقام معظم رهبری امام خامنه ای در سایت معظمً له به آدرس: leader.ir )

 

دریافت نشریه برای چاپ سیاه و سفید
 

دریافت نشریه برای چاپ رنگی
 


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





موضوعات مرتبط: موعظه خوبان
برچسب‌ها: موعظه خوبان
 
 
این وب سایت جهت بسط وگسترش فرهنگ قرآنی ، با لا بردن سطح آگاهیهای دینی اعتقادی تربیتی