امام حسين و پاسخ به نامه معاويه

ندای وحی

قرآنی ،اعتقادی،مذهبی ، تربیتی

امام حسين و پاسخ به نامه معاويه

اکبر احمدی
ندای وحی قرآنی ،اعتقادی،مذهبی ، تربیتی

امام حسين و پاسخ به نامه معاويه

تاسوعا و عاشورا به معنای نهم و دهم است؟

امام حسين و پاسخ به نامه معاويه
در نقلى آمده است كه معاويه نامه اى براى حضرت امام حسين عليه السلامفرستاد و در آن نامه نوشته بود:
أما بعد، فقد انتهت إليّ منك أمور، لم اكن أظنك بها رغبة عنها...;
خبرهايى به من رسيده كه فعاليت هايى دارى و كارهايى انجام مى دهى، شما اهل اين كارها نيستى و نبايد اين اعمال را انجام دهى... .
حضرت در پاسخ نامه مى نويسند:
اما بعد، نامه تو را دريافت كردم... .
آن گاه حضرتش بخشى از جنايت هاى معاويه را به او يادآور شده اند و در پايان او را نصيحت مى كنند و مى فرمايند:
واعلم، أنّ للّه كتاباً لا يغادر صغيرة ولا كبيرة إلاّ أحصاها.
واعلم أنّ اللّه ليس بناس لك قتلك بالظنّة وأخذك بالتهمة، وإمارتك صبيّاً يشرب الشراب، ويلعب بالكلاب. مأاراك إلاّ وقد أوبقت نفسك وأهلكت دينك، وأضعت الرعيّة;1
بدان اى معاويه! همانا براى خداوند متعال ديوانى است كه گناهان بزرگ و كوچك را در آن ثبت مى كنند.
بدان! مردم را با ظن و گمان و بدون علّت، به قتل رساندى و فرزندت را كه شراب مى خورد و با سگ بازى مى كند به امارت برگزيدى، كه در واقع دين خود را هلاك كردى و مردم را بدبخت نمودى.

1 . الامامة والسياسه: 1 / 203 و 204.

*****************************

مقاومت امام حسين و ناكامى معاويه
با توجه به اين مطالب بين امام حسين عليه السلام ومعاويه، درباره مسائل حكومتى، هم به صورت حضورى گفت و گو شده و هم به صورت نامه مطالبى ردّ و بدل شده است.
به هر حال، معاويه نتوانست سيّدالشهداء عليه السلام را مجبور كند و از او براى يزيد بيعت بگيرد; چرا كه آن حضرت چند ويژگى داشت:
1 . شخصيّت و مقام اجتماعى آن حضرت در جامعه آن روز;
2 . معاويه، برادر سيّدالشهداء يعنى امام حسن مجتبى عليه السلام را مسموم كرده بود و از اين حادثه مدّت زيادى نمى گذشت و به رغم اين كه معاويه مى خواست اين دسيسه مخفى بماند، همه مردم بدان پى بردند. از اين رو اگر او به سيّدالشهداء عليه السلام آسيبى مى رساند، برايش خيلى گران تمام مى شد.
3 . علاوه بر آن چه گفته شد، بنا بر يكى از بندهاى صلح نامه ميان امام حسن عليه السلام و معاويه، هرگز آسيبى از جانب معاويه به امام حسن و سيدالشهداء عليهما السلام نبايد مى رسيد. و اين بند از قرارداد را همه مورخان نوشته اند.1

1 . بحار الأنوار: 10 / 115، نصايح كافيه (156 ـ ط.ل) (به نقل از كتاب صلح الحسن عليه السلام: 261، شيخ راضى آل ياسين).

*********************************

معاويه و عزل والى مدينه
آرى، با استقامت سيّدالشهداء عليه السلام معاويه نتوانست براى يزيد از ايشان بيعت بگيرد. از اين رو، او به شام برگشت و قبل از مرگش مروان را از حاكميّت بر مدينه عزل كرد و به جاى او وليد بن عتبه را قرار داد.1
اكنون به راز اين جا به جايى سياسى در پاسخ اين پرسش كه چرا مروان بايد كنار مى رفت و به جاى او وليد مى آمد، اشاره مى كنيم. مروان با سيّدالشهداء عليه السلام دشمنى داشته و معتقد بوده كه به هر شكلى حسين بن على عليهما السلام را بايد به قتل رساند، ولى وليد بن عتبه ديدگاهش درباره سيّدالشهداء عليه السلام اين گونه نبوده است. معاويه نمى خواسته فردى هم چون مروان در آن شرايط بر سر كار باشد.
ادّعايى كه در مقام اثبات آن هستيم، از همين جا به جايى سياسى سرچشمه مى گيرد. همين تفاوت نظر بين مروان و وليد، موجب عزل و نصب آنان شده است. اين جا به جايى از برنامه هايى است كه اگر اجرا نمى شد، نقشه شهادت حضرت سيّدالشهداء عليه السلام به آن كيفيّت، پيش نمى آمد. پس طرح و برنامه اى از قبل تعيين شده بود، كه اجرا شده است.
به عبارت ديگر، معاويه قصد نداشته با شدّت با امام حسين عليه السلام در مدينه برخورد كند، پس نبايد مروان حاكم شهر باشد.

1 . الامامة والسياسه: 1 / 198. اما بنا به قول بعضى مانند ابن الاعثم در الفتوح عزل مروان و نصب وليد بن عتبه را يزيد در اوّلين روزهاى به قدرت رسيدنش انجام داد (الفتوح: 5 / 9).

***********************************

 


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:






موضوعات مرتبط: ناگفته هایی از حقایق عاشورا
برچسب‌ها: ناگفته هایی از حقایق عاشورا

تاريخ : جمعه 1 / 7 / 1400 | 6:0 | نویسنده : اکبر احمدی |
.: Weblog Themes By M a h S k i n:.