بفرمایید ، اینجا مجلس اقامۀ عزای فاطمةالزهرا (سلام الله علیها)است ، با احترام وارد شوید
 

تبادل لینک هوشمند

برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان ندای وحی و آدرس nedayevahi.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 9753
بازدید دیروز : 7590
بازدید هفته : 18202
بازدید ماه : 71480
بازدید کل : 10463235
تعداد مطالب : 16946
تعداد نظرات : 80
تعداد آنلاین : 1


حدیث موضوعیاک مهدویت امام زمان (عج)اک آیه قرآناک

 
 
نویسنده : اکبر احمدی
تاریخ : شنبه 15 / 10 / 1400


بسم الله الرحمن الرحیم
اینهایی كه از دنیا می خوان برن،معمولاً اون روز آخر حالشون جا می آد،تجربه شده،یه دو سه ساعتی،حالشون خوبه،با بستگانشون صحبت می كنن،حرف می زنن،یهو دوباره حالشون بهم می خوره از دنیا می رن،معموله ،نمی دونم دیدید یا نه؟،

حضرت زهرا سلام الله علیها،پاشدند،بنا كردند به كار كردن،لباس بچه هاشونو شستند،امیر المومنین یه موقعی وارد منزل شد،این و حاج واعظ قزوینی،نود سالش بود خونه ی حاج سید جواد صدیقی چهل سال،پنجاه سال پیش رو منبر گفته یادمه،گفت:
وقتی امیرالمومنین وقتی سر زده وارد شد،دید كه حضرت زهرا جارو دستشه،اما وقتی داره حیاط و جارو می كنه،یه دستشم به كمرشه،از درد پهلو خیلی رنج برد،این منظره،با دل مولا چه كرد،این همه غزوات،این همه جنگ ها، هیچی امیرالمؤمنین رو به زانو در نیاورد،ولی شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها امیرالمؤمنین رو به زانو آورد،دو ركعت نماز خوند،دستشو بلند كرد،گفت:
خدایا صبرم بده،از خدا صبر خواست،
لباس بچه هاشو شست و حیاط و جارو كرد و آماده شد،ظاهراً اوایل ظهر حضرت از دنیا رفتند،كه رفتند امیرالمؤمنین رو خبر كردند،امیرالمومنین بیا كه دیگه فاطمه رو زنده نمی بینی،امیرالمؤمنین علیه السلام به عجله آمدند،وقتی آمدند،دیدند حضرت از دنیا رفتند،پارچه ای روشون كشیدند،ولی وصیت نامه شون رو سینه شونه،كاغذ رو باز كردند،
این وصیت نامه فاطمه سلام الله علیهاست،شهادت به وحدانیت خدا میدهم،شهادت به رسالت پدرم،امامت شوهرم،شهادت می دهم بهشت حقه،آتش جهنم حقه،سئوال نكیر و منكر حقه،همه رو شهادت داد،بعد نوشت :
یا علی تو سزاوارتری به من،تا تو هستی،من كی رو وصی كنم،تقاضام اینه كه،غسلنی و كفنی و دفنی باللیل،منو شب غسلم بده،همه دلشون می خواد روز تشییع بشن،شما خودتون میگید مارو روز تشییع كنید كه رفقامون بیان،در دنیا فقط یه زنه،می گه من و شب تشییع كنید،شب غسلم بدن،شب منو كفن كنند،شب منو به خاك بسپار،حضرت به وصیت نامه عمل كرد،
گفت:منو شب غسل بده،شب كفن كن،شب منو دفن كن،متأسفانه اسماء می گه من آب می ریختم،آقا بدنو غسل می داد،اما یه وقت دیدم،آقا دست از غسل برداشت رفت،سر به دیوار خانه گذاشت،های های گریه كرد،قصه ها داره،خدا رحمت كنه،آیت الله امینی رو،فرمودند:
مدینه،صدای ناله ی زهرا سلام الله علیها رو كوچه های مدینه می شنیدند،احتمال داره زمان ظهور حضرت مهدی عجل الله تعال فرجه الشریف، كه علم بیست و هفت حرفه،دو حرف ظاهر شده،بیست و پنچ حرف زمان حضرته،این صدا رو زمان حضرت از جو بگیرند،تلویزیون زمان امام زمان پخش كنه،شما صدای ناله رو زنده باشین بشنوید،اون وقت گریه می كنید،ضبطه الان تو آسمون هست، زمان ظهور حضرت،این صدارو می گیرند،به تلویزیون زمان حضرت وصل می كنند همه شما این صدارو میشنوید،همه تون غش می كنید،بعضی هاتون هم می میرید،سیدا كه میمیرند،بچه سیدا وقتی صدای مادرشونو بشنوند می میرند،بچه سیدا می میرند،قبرش كجاست سیدا،اونایی كه مدینه رفتید قبرشو پیدا كردید؟؟



«آیةالله مجتهدی ره»

 


 
 
روضه حضرت زهرا(س) از زبان مبارك خودشان
ديلمي مي‏گويد: زهرا(س) ماجراي خود را به تفصيل بيان فرموده است. از جمله فرمود:
«سپس قنفذ را با عمر بن خطاب و خالد بن وليد به خانه ما فرستادند
تاپسرعمويم علي را براي بيعت زيانبار خود به سقيفه بني ‏ساعده بيرون برند.
علي كه مشغول انجام وصيّت رسول خدا(ص)، درباره همسران او، تأليف قرآن و پرداخت
هشتاد هزار درهم به سفارش آن حضرت بود، با آنان بيرون نرفت.
پس هيزم زيادي در مقابل در خانه ما جمع كردند و آتش آوردند تا خانه، و مارا به آتش كشند.
من پشت در ايستادم و آنان را به خدا و پدرم قسم دادم كهدست از ما بردارند و ما را ياري كنند.
عمر، تازيانه را از دست قنفذ - غلام ابوبكر - گرفت و با آن به بازويم زد،چنان كه تازيانه همچون بازوبند به دور بازويم حلقه زد.
عمر لگدي به دركوبيد و آن را به طرف من فشار داد و من كه آبستن بودم، به صورت روي زمين افتادم.
آتش شعله مي‏ كشيد و صورتم را مي‏ گداخت.
عمر چنان به صورتم سيلي زدكه گوشواره ‏ام بر زمين افتاد و درد زايمان به سراغم آمد.
پس محسن را كشته بي‏ گناه سقط كردم.
اين است امّتي كه مي‏خواهد بر من نماز بخواند؟!
در حاليكه خدا و رسول از آنان بيزاري جسته‏ اند.
من نيز از آنان برائت مي‏جويم».

 

 
«مرحوم کوثری»

 
 
 

 


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





موضوعات مرتبط: ویژه نامه ها
 
 
این وب سایت جهت بسط وگسترش فرهنگ قرآنی ، با لا بردن سطح آگاهیهای دینی اعتقادی تربیتی