چرا پشت سر مسافر آب بر زمین می ریزند؟
گفته می شود در زمان حکومت یزدگرد سوم، آخرین پادشاه ساسانی، فردی به نام هرمزان که یکی از سرداران بنام ایرانی بوده، لشگر ایران در خوزستان را در جریان جنگ ها و حمله اعراب به ایران فرماندهی
می کرد. خاندان هرمزان یکی از خانواده های بنام و سرشناس در دولت ساسانی بوده و به عنوان یکی از هفت خاندان برتر ساسانی شناخته می شدند. این سردار ایرانی در جنگ های زیادی فرماندهی لشکریان را بر عهده داشته و فتح های بی شماری را نیز به ارمغان آورده و همچنین هرمزان به داشتن هوش ذکاوت بالا نیز شهرت داشت.
تا اینکه سرانجام در زمان حمله اعراب به ایران و محاصره اشغال شوشتر به دلیل خیانت یکی از نزدیکان خود در جنگ شکست خورده و با موافقت ابوموسی اشعری مبنی بر در امان بودن وی، خود را تسلیم سپاه اعراب کرد. پس از اسارت، وی به مدینه منتقل شده تا عمربن الخطاب که در آن زمان خلافت را بر عهده داشت در خصوص هرمزان تصمیم گیری کند. بنا بر نوشته های تاریخی گفته می شود در زمان حضور هرمزان در مقابل عمر، رادیی زرباف و فاخر برتن داشته که هیج یک از اعراب تا کنون به جشم ندیده بودند. هرمزان در زمان ملاقات با عمر وی را تنها در گوشه مسجد دید که خفته است و از عمر اینگونه سوال کرده که پس امیرالمومنین کجاست؟ عمر پس از مدتی گفت و گو با هرمزان دستور قتل وی را صادر کرده و امر کرد که او را به دار بیاویزند.
در زمان اجرای حکم اعدام هرمزان طلب مقداری آب کرده و از عمر خواست که پیش از مرگ به او مقداری آب دهند. وقتی این خواسته هرمزان اجابت شد، وی در نوشیدن آب تعلل کرده و عمر دلیل این کار او را جویا شده و هرمزان جواب داده که می ترسد در هنگام نوشیدن آب وی را بکشند. عمر با شنیدن حرف هرمزان به او قول داد تا اینکه تمام آب را ننوشد او را نکشته و تا تمام شدن آب به او امان می دهد.
هرمزان با شنیدن و گرفتن این قول از عمر، در حرکتی زیرکانه و هوشمندانه کاسه آب را بر زمین انداخته و آب را روی زمین ریخت. عمر نیز به سبب وفا به عهد و قولی که به هرمزان داده مجبور شد از قتل او درگذشته و مغلوب هوش و سیاست ایرانیان شود. این کار و اقدام هرمزان سبب به وجود آمدن فلسفه ریختن آب پشت سر مسافر شده و معنی بخشیدن زندگی دوباره به شخص را گرفت.
از این رو از آن زمان ایرانیان پشت سر مسافران خود آب ریخته تا سفر فرد به سلامت و بی خطر انجام شده و مسافر در سلامت کامل باشد.
بر گرفته از تمدن کهن ایرانیان
در تمدنهای بسیار کهن ایرانیان یعنی زمانی که الهه آب را میپرستیدند از الهه مادر آبها در خواست میکردند سپاهیان را حفاظت کرده و از سفرهای جنگی به سلامت باز گردانند. عیلامیها آناهیتا را میپرستیدند و وقتی سربازان راهی جنگ میشدند، مادران در خانه یک کوزه پر از آب میکردند و پشت سر آنها میریختند تا به سلامت به خانه باز گردند. اعتقاد داشتند مادر آبها، سربازان را از بلاها حفاظت خواهند کرد. همچنین هخامنشیان و زرتشتیها آب را مقدس میشمردند و عقیده داشتند نباید به هیچ شکلی آب را آلوده کرد. شاید بسیار شنیده باشید که آب روشنی است. آنها هم برای متبرک کردن مسافران و کاروانها از کوزههای آب استفاده میکردند.
سخن آخر
شاید تمام این تئوریهایی که در اختیار شما قرار دادیم صحیح باشند اما ربطی به رسم آب ریختن پشت سر مسافر نداشته باشند. به هر حال ما به رسم دیرینه نیاکان خود باور داریم.
نظرات شما عزیزان: