ندای وحی

قرآنی ،اعتقادی،مذهبی ، تربیتی

نفاق در قرآن و منافق در جامعه اسلامی

اکبر احمدی
ندای وحی قرآنی ،اعتقادی،مذهبی ، تربیتی

نفاق در قرآن و منافق در جامعه اسلامی

۲۲.به خاطر بخیلی و خست اهل خیر و خیرات نیستند

منافقان بیشتر از همه کس نسبت به خیر و صدقات بخیل تر هستند، بعضی اوقات افرادی هستند که برای یک دعوتی غذا خوردن شصت گوسفند سر می برد برای اینکه در ملأ عام نامش منتشر شود ولی اگر برای کار خیری به او گفته شود که باید ده دینار بیاوری او برایت یک دینار می اورد و می گوید که به خدا همین یک دینار را دارم. خداوند متعال می فرماید:« وَ یقْبِضُونَ أَیدِیهُمْ»[توبه/۶۷] و (از بذل و بخشش در راه خیر) دست می کشند.

۲۳.یاد نکردن خداوند متعال

یکی دیگر از صفات منافقان این است که از همه چیز یاد می کنند ولی از خدا یادی نمی کنند. از همسر و بچه ها و آرزوها و تمام چیزهای دنیایی یاد می کنند و تنها خدا را یاد نمی کنند. در حالی که خدا را فراموش کردن بزرگترین بلا مصیبت است که منافقان به آن گرفتارند خداوند متعال می فرماید:«نَسُواْ اللّهَ فَنَسِیهُمْ»[توبه/۶۷] خدا را فراموش کرده اند(و از پرستش او روی گردان شده اند)، خدا هم ایشان را فراموش کرده است(و رحمت خود را از ایشان بریده و هدایت خویش را از آنان دریغ داشته است). دوستان خداوند و اولیاء الله در همه وقت خدا را یاد می کنند ولی منافقان کمتر یاد خدا می کنند و خداوند متعال نیز آنان را از یاد می برد و به انان پشت می کند و آنان را پشت می اندازد.

۲۴.دروغ پنداشتن وعده های خداوند و پیامبر صلی الله علیه و سلم

خداوند از زبان منافقان می فرماید:« وَ إِذْ یقُولُ الْمُنَافِقُونَ وَ الَّذِینَ فِی قُلُوبِهِم مَّرَضٌ مَّا وَعَدَنَا اللَّهُ وَرَسُولُهُ إِلَّا غُرُوراً» [احزاب/۱۲] و(به یاد آورید) زمانی را که منافقان و آنان که در دلهایشان بیماری(نفاق) بود می گفتند: خدا و پیغمبرش جز وعده های دروغین به ما نداده اند.

سبب نزول این آیه چنین است که وقتی پیامبر در جنگ احزاب در وقت کندن خندق بودند به سنگی رسیدند که بیرون نمی امد، پیامبر داخل خندق رفت با یک پتک یه ضربه به آن زد که قسمتی از سنگ جدا شد و برای بار دوم که به سنگ ضربه زد تکه ای دیگر جدا شد و فرمود گنجینه ها ی قرمز و سفید ملک امت من می شود. منافقان در بیرون از خندق می گفتند که نگاه کنید وعده ی گنجینه ی کسری و قیصر به ما می دهد در حالی که همه ی ما از ترس کار قضای حاجت نمی کنیم. این نیز یکی از صفات بارز منافقان می باشد.

۲۵.اهمیت به ظاهر و فراموش کردن باطن

دیده می شود که منافقان لباس و پوشش زیبا به تن می کنند ولی درونشان آلوده و فاسد است. نمی گوییم که لباس زیبا به تن کرده نشود بلکه مسلمان باید لباس زیبا به تن داشته باشد و بوی خود را معطر کند و همراه آن درون خود را نیز با ذکر و یاد خدا و صداقت و دلسوزی زیبا سازد تا زیبایی درون و بیرون باهم باشد.

۲۶.آگاه نبودن از دین

آنچه که می توان منافقان را با آن مشخص کرد آگاه نبودن از دین است، از همه چیز خبر دارد و همه چیز را می داند مثلا می داند یک ماشین چگونه کار می کند و پایتخت فلان کشور کجاست و در آن شهر چه چیزی وجود دارد ولی اگر از دین چیزی از او پرسیده شود چیزی بلد نیست چنانچه خداوند متعال می فرماید:«وَلَکنَّ الْمُنَافِقِینَ لَا یعْلَمُونَ»[منافقون/۷] ولیکن منافقان نمی دانند. پیامبر صلی الله علیه وسلم می فرماید: «من یرید الله به خیرا یفقه فی الدین» رواه البخاری و مسلم. یعنی هر کسی که خدا بخواهد چیزی نصیب او گرداند او را در دین آگاه می سازد.از نشانه های ایمانداران این است که خود را از دین آگاه سازد و هر چیزی که خیری زیاد در آن باشد تلاش کند آن را بدست اورد. منافقان دوست ندارند که در مجالس و محافل از عبادات و نماز بحث شود و چنین می پندارند که این زبانی دیگر است که با آن حرف می زنند و بحث از موارد دینی برای او ناخوشایند است.

۲۷.شادی در برابر غم مخالفان و مسلمانان

دلخوش بودن به اینکه بلا و مصیبتی برای ایمانداران پیش آید، و ناراحت و اندوه شدن هنگامی که برای مسلمانان شادی و خوشی پیش آید: خداوند متعال می فرماید:« إِن تُصِبْک حَسَنَةٌ تَسُؤْهُمْ وَإِن تُصِبْک مُصِیبَةٌ یقُولُواْ قَدْ أَخَذْنَا أَمْرَنَا مِن قَبْلُ وَیتَوَلَّواْ وَّهُمْ فَرِحُونَ»[توبه /۵۰] اگر نیکی به تو رسد و پیروزی و غنیمت یابی، این توفیق ) ایشان را ناراحت می کند، و اگر مصیبتی به تو دست دهد(و مثلاً کشته ها و زخمیهائی داشته باشی، شادی می کنند و) می گویند: ما که تصمیم خود را از پیش گرفته ایم ( و قبلاً خویشتن را برحذر از این بلا داشته ایم) و شادان برمی گردند و می روند.

پس منافق به محض شنیدن اینکه بلایی و یا مصیبتی برای مسلمانان پیش امده آن را پخش می کند و چنان وانمود می کند که دوست ندارد و با پیش امدن این بلا ناراحت است، ولی قلبا به آن دلخوش می کند، و هرگاه برای مسلمانان خوشی و شادی پیش آید برای او دلنگرانی و دلتنگی است.

۲۸.زبان لوسی و زیاد گفتن

حرفهای بزرگ زدن و بی معنا و با گردن درازی حرف زدن از نشانه های نفاق است و هر وقت می خواهند از همه کس خوبتر حرف بزنند چنین حرف می زنند که با آن مردم را فریب دهند خداوند متعال می فرماید:« وَ إِن یقُولُوا تَسْمَعْ لِقَوْلِهِمْ»[منافقون/۴] و هنگامی که به سخن در می آیند(به علّت حلاوت کلامشان) به سخنانشان گوش فرا می دهی. و چنین می پندارند که از همه کس فهمیده تر و عاقل ترند که درواقع این چنین نیست.

۲۹.تظاهر به حیا درجلو مردم و از خدا حیا نکردن

 این نشانه از بارزترین صفات برای جدایی منافقان از کافران است. که جلو چشم مردم گناه نمی کنند ولی وقتی که مردم او را نمی بیند گناه می کند و خداوند متعال را برای دیدنش کم می پندارد چنانچه خداوند متعال می فرماید:« یسْتَخْفُونَ مِنَ النَّاسِ وَلاَ یسْتَخْفُونَ مِنَ اللّهِ وَهُوَ مَعَهُمْ»[نساء/۱۰۸] آنان می توانند خیانت خود را از مردم پنهان دارند، ولی نمی توانند آن را از خدا پنهان دارند که همیشه با آنان است. ولی ایمانداران واقعی خداوند را حاضر و ناظر حرکات و سکنات درونی و ظاهریش می دانند در پنهان و آشکار.

۳۰.مشهور بودن به فحاشی و زیاده روی در آن

هرگاه با کسی درگیر شد زیاده روی می کند و رو در روی او انواع حرف های رکیک و زشت می زند: چنانچه پیامبر صلی الله علیه و سلم فرموده اند «اذا خاصم فجر» رواه الشیخین. علما فرموده اند که منظور از حدیث این است هرگاه کسی با مسلمانان فقط در گیر شد کافر است ولی اگر همراه درگیری فجور کرد خدا شاهد است که او منافق است.


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:






موضوعات مرتبط: رذایل ودرمان آن
برچسب‌ها: رذایل ودرمان آن

تاريخ : یک شنبه 23 / 2 / 1401 | 8:45 | نویسنده : اکبر احمدی |
.: Weblog Themes By M a h S k i n:.