روایت قرائتی از داستان عبرت‌آموز زندگانی پیامبر
 

تبادل لینک هوشمند

برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان ندای وحی و آدرس nedayevahi.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 3464
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 22301
بازدید ماه : 196690
بازدید کل : 1608369
تعداد مطالب : 16947
تعداد نظرات : 80
تعداد آنلاین : 1


حدیث موضوعیاک مهدویت امام زمان (عج)اک آیه قرآناک

 
 
نویسنده : اکبر احمدی
تاریخ : پنج شنبه 9 / 1 / 1397

هنگامی که قافله مسلمانان به منطقه حدیبیه رسید، ناگهان شتر پیامبر (قَصواء) بر زمین نشست. مسلمانان به فرمان رسول خدا در همان ناحیه فرود آمدند. به معجزه پیامبر، چاه خشکی که در آنجا بود، پر آب شد و همه سیراب شدند و حتی چندین بار باران بارید.

قریش گفتند اگر محمد صلی الله علیه و آله و سلم قصد جنگ نداشته باشد، اجازه ورود به مکه را به او نمی‌دهیم تا عرب‌ها ما را شماتت کنند. درواقع، سران قریش از جمله ابوسفیان که در سال پنجم هجرت در جنگ احزاب موفقیتی در مقابل مسلمانان به دست نیاورده و در میان مردم عرب سرافکنده بودند) ورود مسلمانان به مکه را نوعی تحقیر خود و موجب طعن بیشتر اعراب می‌دانستند. قریش نماینده‌ای به سوی مسلمانان فرستادند تا با مسلمانان پیمان صلحی ببندد که به موجب آن، مسلمانان در آن سال بدون زیارت خانه خدا به مدینه بازگردند و سال بعد وارد مکه شوند تا بدین صورت مکیان مورد شماتت سایر اعراب قرار نگیرند. این نماینده سهیل بن عمرو نام داشت و پیامبر با دیدن او گفت: «‌قریش با فرستادن این مرد، قصد صلح دارند ».

پس از این مذاکرات رسول خداصلی الله علیه و آله و سلم علی علیه السلام را طلبید و به او فرمود: بنویس «‌بسم الله الرحمن الرحیم‏‌» سهیل بن عمرو گفت: من این عنوان را به رسمیت نمی‌‏شناسم، باید همان عنوان رسمی ما را بنویسی ‏ «‌بسمک اللهم» و علی علیه السلام نیز به دستور رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم همان گونه نوشت. سپس پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: بنویس ‏ «‌این است آنچه محمد رسول الله با سهیل بن عمرو نسبت به آن موافقت کردند‌». سهیل گفت: اگر ما تو را به عنوان ‏ «‌رسول الله‏‌» می‌‏شناختیم که این همه با تو جنگ و کارزار نمی‏‌کردیم، باید این عنوان نیز پاک شود و به جای آن ‏ «‌محمد بن عبدالله‏‌» نوشته شود، پیغمبر قبول کرد و چون متوجه شد که برای علی بن ابیطالب دشوار است عنوان ‏ «‌رسول الله‏‌» را از دنبال نام پیغمبر پاک کند خود آن حضرت انگشتش را پیش برده و فرمود: یا علی جای آن را به من نشان ده و بگذار من خود این عنوان را پاک کنم.


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





موضوعات مرتبط: عترت
 
 
این وب سایت جهت بسط وگسترش فرهنگ قرآنی ، با لا بردن سطح آگاهیهای دینی اعتقادی تربیتی