شب مهم (آغاز شبهای قدر)
شب مهم
همه میدانید که بعضی زمانها هست که برای ما بسیار ارزش دارد؛ یعنی در آن شب یا روز اتفاقی مهم افتاده است. مثل تولد پیامبر یا تولد امامان. یکی از این لحظههای مهم، شب قدر است. حتما چیزهای زیادی درباره شب قدر شنیده اید. همه مسلمانها شب قدر را خیلی خیلی دوست دارند. برای همین سعی میکنند تا از این شب عزیز بهترین استفاده را بکنند.
دعاهای کوچک و بزرگ
پدر حدیث آماده میشد تا از خانه بیرون برود. او کتاب بزرگی هم در دست داشت که روی آن نوشته شده بود: مفاتیح الجنان. حدیث از پدر پرسید: «پدرجان! این وقت شب کجا میروید؟» پدر حدیث گفت: «دخترم همه مسلمانها امشب تا صبح بیدار میمانند تا از خدا سپاسگزاری کنند. امشب شب قدر است. در این کتاب که در دست من است، دعاهایی نوشته شده که باید در این شب خوانده شود. تو هم وقتی بزرگتر شدی میتوانی این دعاها را بخوانی». حدیث، دانست که شب قدر، شب بسیار ارزشمندی است. بچهها! امشب که شب قدر نامیده شده، فرصت بسیار خوبی برای دعا کردن است. خدا در این شب خوب، حتما دعاهای شما بچههای خوب را برآورده میکند؛ پس در این شب دستهایمان را به آسمان بلند میکنیم و از ته دل با خدا حرف میزنیم.
هدیه بزرگ خدا
مادر کتاب قرآن را بست، آن را بوسید، توی پارچهای پیچید و روی تاقچه گذاشت. فاطمه پرسید: «مامان! چرا قرآن را میبوسی و آن را توی تاقچه میگذاری؟» مادر لبخند زد و گفت: «دخترم! اگر کسی هدیهای ارزشمند به تو بدهد، آیا از آن خوب مواظبت نمیکنی؟» فاطمه گفت: «بله، خیلی خوب مواظبت میکنم.» مادر ادامه داد: «خوب قرآن هم کتاب مقدسِ مسلمانهاست. این هدیه ارزشمند را خداوند در شب قدر برای ما فرستاده است. در این شب (یعنی شب قدر) فرشتهها، یکی یکی به سوی زمین میآمدند. زمین پر از نور شده بود. به دستور خداوند فرشتهها میآمدند تا رحمت خدا را برای ما بیاورند. خداوند در سوره قدر، این شب را برای ما توصیف کرد و فرموده که شب قدر از هزار شب بهتر و برتر است.
امضاء
نظرات شما عزیزان: