البته ذکر یک نکته ضروری است که این عرضه اعتقادات بر یک عالم و دینشناس مورد اعتماد، با آنچه که اکنون در بین مسیحیان معروف است که نزد کشیش رفته و برای پاک شدن، به گناهان خود اقرار میکنند تفاوت دارد؛ زیرا در اینجا اقراری به گناه انجام نمیپذیرد، بلکه تنها برای تصحیح عقاید خود به علماء مراجعه میکنیم. مسلمانان معتقدند که اقرار به گناه و توبه تنها در پیشگاه خدای متعال که ستار العیوب است امکانپذیر است و در حضور دیگران نباید این کار انجام گیرد.در پایان، متن حدیثی را که در بین علماء به حدیث «عرض دین» مشهور است ذکر میکنیم، باشد تا مجموعه عقاید خود را بر پایه آنچه خدا و رسول و حضرات معصومین (علیهمالسلام) از ما خواستهاند پایهریزی کنیم تا موجبات سعادت خود در دنیا و آخرت را فراهیم کنیم. حضرت عبدالعظیم حسنی میفرماید:« دَخَلْتُ عَلَى سَیِّدِی عَلِیِّ بْنِ مُحَمَّدٍ ع فَلَمَّا بَصُرَ بِی قَالَ لِی مَرْحَباً بِكَ یَا أَبَا الْقَاسِمِ أَنْتَ وَلِیُّنَا حَقّاً قَالَ فَقُلْتُ لَهُ یَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ إِنِّی أُرِیدُ أَنْ أَعْرِضَ عَلَیْكَ دِینِی فَإِنْ كَانَ مَرْضِیّاً ثَبَتُّ عَلَیْهِ حَتَّى أَلْقَى اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ فَقَالَ هَاتِ یَا أَبَا الْقَاسِمِ فَقُلْتُ: توحید: إِنِّی أَقُولُ إِنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى وَاحِدٌ لَیْسَ كَمِثْلِهِ شَیْءٌ خَارِجٌ مِنَ الْحَدَّیْنِ حَدِّ الْإِبْطَالِ وَ حَدِّ التَّشْبِیهِ وَ إِنَّهُ لَیْسَ بِجِسْمٍ وَ لَا صُورَةٍ وَ لَا عَرَضٍ وَ لَا جَوْهَرٍ بَلْ هُوَ مُجَسِّمُ الْأَجْسَامِ وَ مُصَوِّرُ الصُّوَرِ وَ خَالِقُ الْأَعْرَاضِ وَ الْجَوَاهِرِ وَ رَبُّ كُلِّ شَیْءٍ وَ مَالِكُهُ وَ جَاعِلُهُ وَ مُحْدِثُهُ؛نبوت:وَ إِنَّ مُحَمَّداً عَبْدُهُ وَ رَسُولُهُ خَاتَمُ النَّبِیِّینَ فَلَا نَبِیَّ بَعْدَهُ إِلَى یومِ الْقِیَامَةِ وَ إِنَّ شَرِیعَتَهُ خَاتِمَةُ الشَّرَائِعِ فَلَا شَرِیعَةَ بَعْدَهَا إِلَى یَوْمِ الْقِیَامَةِ امامت: وَ أَقُولُ إِنَّ الْإِمَامَ وَ الْخَلِیفَةَ وَ وَلِیَّ الْأَمْرِ بَعْدَهُ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ عَلِیُّ بْنُ أَبِی طَالِبٍ ع ثُمَّ الْحَسَنُ ثُمَّ الْحُسَیْنُ ثُمَّ عَلِیُّ بْنُ الْحُسَیْنِ ثُمَّ مُحَمَّدُ بْنُ عَلِیٍّ ثُمَّ جَعْفَرُ بْنُ مُحَمَّدٍ ثُمَّ مُوسَى بْنُ جَعْفَرٍ ثُمَّ عَلِیُّ بْنُ مُوسَى ثُمَّ مُحَمَّدُ بْنُ عَلِیٍّ ثُمَّ أَنْتَ یَا مَوْلَایَ فَقَالَ ع وَ مِنْ بَعْدُ الْحَسَنُ ابْنِی فَكَیْفَ لِلنَّاسِ بِالْخَلَفِ مِنْ بَعْدِهِ قَالَ فَقُلْتُ وَ كَیْفَ ذَاكَ یَا مَوْلَایَ قَالَ لِأَنَّهُ لَا یُرَى شَخْصُهُ وَ لَا یَحِلُّ ذِكْرُهُ بِاسْمِهِ حَتَّى یَخْرُجَ فَیَمْلَأَ الْأَرْضَ قِسْطاً وَ عَدْلًا كَمَا مُلِئَتْ جَوْراً وَ ظُلْماً قَالَ فَقُلْتُ أَقْرَرْتُ وَ أَقُولُ إِنَّ وَلِیَّهُمْ وَلِیُّ اللَّهِ وَ عَدُوَّهُمْ عَدُوُّ اللَّهِ وَ طَاعَتَهُمْ طَاعَةُ اللَّهِ وَ مَعْصِیَتَهُمْ مَعْصِیَةُ اللَّهِ معاد:وَ أَقُولُ إِنَّ الْمِعْرَاجَ حَقٌّ وَ الْمُسَاءَلَةَ فِی الْقَبْرِ حَقٌّ وَ إِنَّ الْجَنَّةَ حَقٌّ وَ النَّارَ حَقٌّ وَ الصِّرَاطَ حَقٌّ وَ الْمِیزَانَ حَقٌّ وَ إِنَ السَّاعَةَ آتِیَةٌ لا رَیْبَ فِیها وَ إِنَ اللَّهَ یَبْعَثُ مَنْ فِی الْقُبُورِ فروع دین:وَ أَقُولُ إِنَّ الْفَرَائِضَ الْوَاجِبَةَ بَعْدَ الْوَلَایَةِ الصَّلَاةُ وَ الزَّكَاةُ وَ الصَّوْمُ وَ الْحَجُّ وَ الْجِهَادُ وَ الْأَمْرُ بِالْمَعْرُوفِ وَ النَّهْیُ عَنِ الْمُنْكَرِ جواب امام:فَقَالَ عَلِیُّ بْنُ مُحَمَّدٍ ع یَا أَبَا الْقَاسِمِ هَذَا وَ اللَّهِ دِینُ اللَّهِ الَّذِی ارْتَضَاهُ لِعِبَادِهِ فَاثْبُتْ عَلَیْهِ ثَبَّتَكَ اللَّهُ بِالْقَوْلِ الثَّابِتِ فِی الْحَیاةِ الدُّنْیا وَ فِی الْآخِرَةِ؛[۵] پینوشت
خدمت سید خود على بن محمد( علیهما السّلام )رسیدم، هنگامى كه نگاهش بر من افتاد گفت: اى ابو القاسم خوش آمدى تو حقیقتا دوست ما هستى، گفتم: یا ابن رسول اللَّه مى خواهم دین خود را بر شما عرضه بدارم، اگر مورد پسند شما هست بر آن ثابت باشم تا در محضر خداوند حاضر گردم.امام( علیه السّلام) فرمود: عقائد خود را اظهار کن پس گفتم:من اعتقاد دارم كه خداوند یكى است و شریكى ندارد و او از ابطال و تشبیه بیرون است، خداوند داراى همه صفات مى باشد و از صفات مخلوقات منزه است، خداوند نه جسم است و نه صورت و نه عرض و جوهر.خداوند همه اجسام را پدید آورد و صورتها را تصویر فرمود: و جوهر و اعراض را خلق كرد، او پروردگار همه اشیاء و مالك و آفریننده آنها مى باشد؛محمد بنده و رسول و خاتم پیامبران است و پیغمبرى بعد از او نخواهد آمد تا آنگاه كه قیامت برپا گردد.شریعت او آخرین شرایع بوده و تا روز قیامت شریعتى دیگر نخواهد آمد؛من عقیده دارم كه امام و جانشین و ولى امر بعد از رسول اكرم (صلّى اللَّه علیه و اله )امیر المؤمنین على بن ابى طالب (علیه السلام)مىباشد، و بعد از او حسن و بعد حسین و بعد على بن الحسین (علیهم السّلام) هستند. بعد از آنها محمد بن على و بعد جعفر بن محمد، سپس موسى بن جعفر و بعد على بن موسى الرضاء، و بعد محمد بن على (علیهم السّلام) و بعد شما هستید، امام (علیه السّلام ) فرمود: بعد از من فرزندم حسن امام است، مردم در باره امام بعد از او چه مىكنند.عبد العظیم گوید: چرا مردم در باره او مردد باشند، فرمود: براى اینكه مردم او را مشاهده نمىكنند و روا نیست كه نامش هم بر زبانها جارى گردد، تا آنگاه كه زمین پس از ظلم و جور پر از عدالت شود، عبدالعظیم می گوید: من به این هم اقرار كردم و به امامت آنها هم اعتراف نمودم.سپس گفتم: دوست آنها دوست خداوند است، و دشمن آنها دشمن خدا مى باشد، اطاعت از آنها اطاعت از خداوند مىباشد، و نافرمانى آنها، نافرمانى از خدا بحساب مىآید؛
و عقیده دارم معراج حق است، سوال قبر، بهشت، جهنم، پل صراط و میزان اعمال حق است، قیامت خواهد آمد و شكى در آن نیست و مردم همه از گورها مبعوث مى گردند؛من عقیده دارم واجبات بعد از ولایت عبارتند از نماز، زكاة روزه، حج، جهاد، و امر به معروف و نهى از منكر، امام هادى (علیه السّلام )فرمود: بخداوند سوگند این دینى است كه خداوند قبول مىكند، بر آن ثابت باش كه خداوند در این گفتار تو را ثابت بدارد و در دنیا و آخرت بر همین طریق باشى»[۶]
۱. مصباح یزدی، آموزش عقاید، درس اول، ص ۱۲
۲. ر.ک رساله عملیه همه مراجع تقلید، بخش تقلید
۳. علامه مجلسی، بحار الانوار، ج ۶۶، صص ۱-۹
۴. همان، ص ۱
۵. همان
۶.برای مطالعه درباره این حدیث شریف می توانید به کتاب« شرح حدیث عرض دین حضرت عبدالعظیم حسنی(ع)» از آیت الله العظمی صافی گلپایگانی مراجعه نمائید.
نظرات شما عزیزان: