نقش دانشگاه‌ها در قوی شدن کشور
 

تبادل لینک هوشمند

برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان ندای وحی و آدرس nedayevahi.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 1500
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 20337
بازدید ماه : 194726
بازدید کل : 1606405
تعداد مطالب : 16947
تعداد نظرات : 80
تعداد آنلاین : 1


حدیث موضوعیاک مهدویت امام زمان (عج)اک آیه قرآناک

 
 
نویسنده : اکبر احمدی
تاریخ : سه شنبه 6 / 11 / 1398
شهید سلیمانی نماد مقاومت و پیشرفت انقلاب اسلامی
یادگاری: مدیریت سپهبد سلیمانی چه در مدیریت داخلی و چه در مدیریت خارجی نشان می‌دهد که این شهید والامقام نماد مقاومت و پیشرفت انقلاب اسلامی است و ما نباید این نکته را فراموش کنیم که شهید سلیمانی به عنوان یک فرمانده نظامی در کنار تمام موضوعاتی که در بیرون از مرز‌ها پیگیری کرده در حوزه داخلی سعی داشته تا در یک مفهوم خود را به عنوان یک انسان انقلابی بداند. پس ما خیلی واضح و روشن معتقدیم که شهید سلیمانی نماد مقاومت و پیشرفت انقلاب اسلامی است.

نکته اساسی در رابطه با اینکه دانشگاه‌ها باید چه کنند تا تبلور نگاه شهید سلیمانی در مدیریت چه مدیریت نظامی و چه سیاست داخلی در آن‌ها شکل بگیرد این است که ابتدا باید نقش دانشگاه در جمهوری اسلامی ایران مشخص شود. متاسفانه به طور واضح و با صراحت باید بگوییم که امروزه نقش دانشگاه در جمهوری اسلامی ایران مشخص نشده و ظرفیت‌های موجود در دانشگاه‌ها از طرف مدیران حال حاضر و گذشته کشور نادیده گرفته شده است.

مهمترین مسئله این است که دانشگاه در مقابل شهادت کسانی مثل شهید رجایی، باهنر، احمدی روشن و خیلی دیگر از کسانی که توسط استکبار یعنی آمریکا به شهادت رسیده اند چه کرده آیا صرفاً به برگزاری یک مراسم عزاداری و چند همایش بسنده کرده و یا سعی کرده که مثلا بعد از شهادت احمدی روشن ظرفیت علمی دانشگاه را به سمت انرژی هسته‌ای و ظرفیت‌های پیشرفت انقلاب اسلامی پیش ببرد. با صراحت باید بگوییم که این اتفاق نیفتاده و این موضوع نیز متاثر از عدم آگاهی درست و عدم بسترسازی فرهنگی در دانشگاه‌ها است، چون قهرمان کشور در دانشگاه‌ها معرفی نمی‌شوند و در مورد امسال کاظم آشتیانی‌ها و احمدی روشن‌ها یک بار هم صحبت نمی‌شود و حتی خیلی نهاد‌های رسمی مانند سپاه که انواع یادواره‌ها و بزرگداشت‌ها را برای شهدا برگزار می‌کند بعد از مدتی این عزیزان را به تاریخچه انقلاب اسلامی می‌سپارد.

قهرمانان یک کشور متعلق به همه ملت هستند؛ بنابراین باید بستری فراهم شود تا تمام مردم در مورد قهرمان کشور صحبت کنند، ولی وقتی رسانه‌های مکتوب و رسانه ملی جمهوری اسلامی ایران هیچ بستری را برای معرفی و نشان دادن قهرمان کشور ندارند معلوم است چه اتفاقی می‌افتد. معتقدم اگر قرار است دانشگاه نگاه شهید سلیمانی را پیگیری کند ابتدا باید جمهوری اسلامی ایران نقش دانشگاه‌ها را مشخص کند و از طرفی باید ظرفیت دانشگاه‌ها دیده شود.

تحلیل بنده از بیانات رهبر معظم انقلاب در رابطه با این موضوع که «باید قوی شویم» این است که ما از ابتدا قوی بوده ایم والان باید قوی‌تر شویم و اگر کسی نپذیرد که ما قوی بوده ایم معنایش این است که معروف‌های انقلاب اسلامی را درک نکرده و ندیده است. به هر حال یکی از مسائل اساسی که دانشگاه باید آن را به مردم و جمهوریت نشان دهد همین معروف‌های انقلاب اسلامی هستند؛ ولی متاسفانه این مفهوم که این معروف‌ها هستند که امکان مقابله با منکر‌ها را فراهم می‌کنند چه در تشکل‌های انقلابی و چه در فضای مدیران و رسانه‌ها دیده نمی‌شود، چون هنوز این فضا را که معروف‌ها منجر به اصلاح منکر‌ها می‌شوند درک نکرده‌ایم و همین مسئله موجب شده که بعضاً بعد از شهادت سپهبد سلیمانی و بعد از وقوع یک خطای انسانی به گونه‌ای صحبت می‌کنیم که بزرگترین پیشرفت‌ها و عوامل اقتدار جمهوری اسلامی را نادیده می‌گیریم.
 
دانشگاه ظرفیت خارج کردن کشور از اقتصاد نفتی را دارد/ دانشجو با فریاد به دنبال اصلاح بستر‌های اشتباه کشور باشد
 
مهمترین وظیفه دانشگاه ها بعد از شهادت سپهبد سلیمانی
تحلیل بنده این است که دانشجو و دانشگاه معروف‌های انقلاب اسلامی را نمیدانند با این وجود مهمترین وظیفه دانشگاه پس از شهادت سپهبد سلیمانی این است که ضمن فهمیدن نقش خود در جمهوری اسلامی بتواند معروف‌های انقلاب اسلامی را درک کند تا متناسب با آن منکر‌ها را اصلاح کند. از طرفی جامعه با شهادت سپهبد سلیمانی و یا دانشمندان هسته‌ای دچار یک کاستی از نظر کارآمدی شده با این وجود اگر کشور قهرمان خود را معرفی نکنیم یقینا با گذر زمان این قهرمانان در فضای اجتماعی و سیاسی به فراموشی سپرده می‌شوند. معتقدم آنجایی که نباید اجازه دهد قهرمانان کشور به فراموشی سپرده شوند دانشگاه است؛ البته دانشگاه در این قضیه آنقدر باید پیشرو باشد که بستر معرفی قهرمانان زنده را هم فراهم کند، اما متاسفانه این روحیه وجود ندارد.
 
دانشگاه باید این موضوع را بفهمد که وضعیت حال حاضر جمهوری اسلامی با گذشته متفاوت است؛ چرا که امروز جمهوری اسلامی در مسائل مختلف پرچم استقلال و جمهوریت خود را در عرصه جهانی برافراشته به گونه‌ای که از یک سو با استکبار خارجی و از سوی دیگر با یک نوع ضعف تحت عنوان فساد‌ها و عدم مدیریت صحیح در داخل به رویارویی مستقیم پرداخته است. به هر حال اگر دانشجو و دانشگاه این مفهوم را نفهمد که جمهوری اسلامی در یک وضعیت رویارویی مستقیم با استکبار خارجی قرار دارد پدیده‌های کشور را به خوبی درک نخواهد کرد و نمی‌تواند موضوعات مختلف را تحلیل کند. به هر حال ما باید بفهمیم که وضعیت حال حاضر جمهوری اسلامی ایران یک وضعیت عادی نیست؛ بنابراین اگر نتوانیم با اتکاء به درون، اصلاح ساختار‌های نادرست و اصلاح برخی از فساد‌ها که در بستر برخی سیاست گذاری‌ها در کشور شکل گرفته اند وضعیت را تغییر دهیم در آینده دچار آسیب‌ها و مشکلات فراوانی خواهیم شد.
 
دانشجو به عنوان عنصری که می‌تواند در موضوعات مختلف سیاسی و اجتماعی نقش ایفاء کند باید بتواند در مسائلی مانند بودجه و FATF هم آگاهی پیدا کند و هم اقدام متصل به آگاهی انجام دهد؛ البته مسئله‌ای که وجود دارد این است که سیاست‌های حال حاضر کشور دچار یک بیماری اساسی هستند و بنده نیز قائل به این هستم که جریان دانشجویی باید این موضوع را با صراحت بیان کند. مثلا وقتی در مورد انتصاب‌ها صحبت می‌کنیم گا‌ها برخی از این انتصاب‌ها مثل انتصاب رئیس صدا و سیما با توجه به آسیب شناسی‌های مختلف و نقایصی که در روند فعالیت رسانه ملی وجود دارد اشتباه هستند. با این وجود دانشجو و دانشگاه باید بتواند آسیب شناسی درست و راه حل‌های متناسب با پدیده‌ها هم ارائه کنند.

یک زمانی تمام مطالبه جنبش دانشجویی و دانشگاه این بود که قوه قضائیه بتواند ارتباط خود را با مردم فراهم کند با این وجود بعد از پیگیری‌ها و مطالبه گری‌های مختلف در رابطه با این موضوع که ارتباط با جمهوریت در کشور نیاز است امروز شاهدیم که قوه قضاییه به این بلوغ رسیده و توانسته در موضوعات مختلف با مردم ارتباط بگیرد و با آن‌ها حرف بزنند.

جعفری: وحدت ملی بر اساس اتفاقاتی که گاهی تلخ و گاهی شیرین هستند شکل می‌گیرد؛ مثلا وقتی سپاه مواضع داعش را در عراق مورد حمله موشکی قرار داد من کسی را سراغ ندارم که خود را ایرانی و زیر پرچم انقلاب اسلامی بداند و با وجود اختلاف نظر‌های سیاسی از این اتفاق احساس غرور نکند. از طرفی گاهی نیز یک اتفاق تلخ مثل شهادت سپهبد سلیمانی به عنوان یک قهرمان ملی که دارای تمام شاخصه‌های انقلابی و انقلابی گری بوده رخ می‌دهد و همین باعث ایجاد وحدت ملی می‌شود؛ اما سوال این است که چرا همیشه باید منتظر چنین اتفاقاتی باشیم تا وحدت ملی شکل بگیرد؟ معتقدم ریشه این مسئله به من دانشجو و افرادی که در جامعه حرف برای گفتن دارند و دارای مشروعیت هستند برمی گردد.
 
دانشگاه ظرفیت خارج کردن کشور از اقتصاد نفتی را دارد/ دانشجو با فریاد به دنبال اصلاح بستر‌های اشتباه کشور باشد
 
ما در موضوعات مختلفی می‌توانیم وحدت ملی را در راستای پیگیری یک مطالبه عمومی ایجاد کنیم، اما به دلیل اینکه آدرس‌های درستی به مردم داده نمی‌شود نمی‌توانیم این وحدت را ایجاد کنیم. مثلا وقتی موضوع بنزین به مطالبه عموم مردم تبدیل شد من دانشجو به دلیل عدم توانایی نتوانستم زمینه وحدت را شکل بدهم تا این مطالبه زیر پرچم انقلاب پیگیری شود به همین دلیل دیدیم که ضد انقلاب چگونه از این موضوع بهره برداری کرد. به هر حال ضد انقلاب به دلیل درست عمل کردن در کار تشکیلاتی می‌تواند وحدت لازم را برای پیگیری اهداف خود ایجاد کند؛ ولی متاسفانه ما که اداعای انقلابی بودن را داریم در موضوعات مختلف نتوانسته ایم زمینه ساز ایجاد وحدت باشیم؛ بنابراین وقتی که این وحدت وجود نداشته باشد نمی‌توانیم به مردم آدرس درست بدهیم. در نتیجه شاهدیم که برخی‌ها برای اینکه ذهن مردم را به موضوعی مشغول کنند تا فلان کار را انجام بدهند موضوعاتی مثل ورود زنان به ورزشگاه‌ها و یا کنسرت را به یک مسئله و مطالبه عمومی تبدیل می‌کنند و این در حالی است که ممکن است حتی اگر ورود زنان به ورزشگاه‌ها هم آزاد شود برخی‌ها حتی یک بار هم به ورزشگاه نروند، ولی این موضوع با آدرس‌های غلطی که داده شده به یک مطالبه عمومی تبدیل شده است.

رهبر معظم انقلاب در خطبه‌های اخیر نماز جمعه برنامه ریزی دشمن را خنثی کردند؛ اما وقتی که ایشان می‌گویند ما نه تنها در بعد نظامی بلکه در ابعاد اقتصادی و جهش علمی و فناوری قوی‌تر می‌شویم سوال این است که چرا ما توانسته ایم این موضوع را که ایشان پیش از این نیز بار‌ها بر آن تاکید کرده اند به یک مطالبه عمومی تبدیل کنیم؟ چرا ما نباید به یک قدرت اقتصادی تبدیل شویم در حالیکه آدرس، راهکار علمی، دانشجو و اقتصاددان مورد نیاز را برای تبدیل شدن به قدرت اقتصادی در اختیار داریم؟

دانشگاه ظرفیت ارائه پشتوانه علمی برای خروج کشور از وابستگی به اقتصاد نفتی و فضای رانتی را دارد؛ اما از یک جایی به بعد دانشگاه دیگر نمی‌تواند فریادش را بزند، چون از آن فضایی که باید باشد خارج شده و از طرفی سیاسیون، رسانه ملی و من تشکل دانشجویی هم که شاید آدرس غلطی را دنبال می‌کنم نتوانسته ایم فریاد دانشگاه را بزنم.

امروز شاهدیم که در رسانه ملی دو برنامه ثریا و جهان آرا که پرچم مطالبه درست را برداشته اند و آدرس درست به مردم می‌دهند و تاثیرات آن‌ها را هم شاهد بوده ایم یک شبه تعطیل می‌شوند آن وقت چه انتظاری داریم دانشجویی که توانایی دارد پا پیش بگذارد و فریادش را بلند کند؛ البته دستگاه اجرایی کشور هم خیلی علاقه‌ای به این ندارد که حرف بزند و یا حرف بشنود و اصلا به این ادبیاتی که ما از آن صحبت می‌کنیم یعنی اقتصاد مقاومتی و قدرتمند شدن در بسیاری از مسائل اعتقادی ندارد. به هر حال آدرس درست به مردم دادن ابزار‌هایی می‌خواهد که یکی از آن‌ها درست برخورد کردن تشکل‌های دانشجویی در کف دانشگاه‌ها و دیگری عملکرد رسانه ملی است که در مورد رسانه ملی توضیح دادم که به چه وضعیتی دچار است.

یادگاری: باید به این سوال پاسخ دهیم که دانشگاه و جریان دانشجویی به چه میزان در جامعه نقش دارند؟ معتقدم برای پاسخ به این سوال باید متناسب با نقشی که در فضای کشور داریم حرف بزنیم. ببینید سال گذشته در حوزه خصوصی سازی به عنوان یک مسئله و آسیب بسیار شدید شاهد اعتراض‌های کارگری بودیم با این وجود جریان دانشجویی نیز تمام ظرفیت‌های خود را در این رابطه اعم از تبیین، برگزاری تجمعات مختلف، مطالبه گری، برگزاری جلسات خصوصی با مسئولین، ارائه راه حل، ارائه گزارش محضر رهبر معظم انقلاب، حضور در تجمعات کارگری، گفتگو با مدیران عامل شرکت‌های واگذار شده، گفتگو با مسئولان قوه قضائیه و پیگیری قضایی و حقوقی بسیج کرد و یا در موضوع FATF و CFT از دانشجوی هیئتی گرفته تا دانشجوی تشکیلاتی در آن نقش ایفاء کرده اند؛ اما در انتهای ماجرا به یک بستر تصمیم گیری رسیدیم که متاسفانه این بستر دچار یک بیماری بسیار شدید بود و حتی حاضر نبود راهکار‌های جنبش دانشجویی را بپذیرد. به هر حال ما پس از پیگیری‌های مداوم در حوزه خصوصی سازی به این نتیجه رسیدیم که سیاست دولت این است که خصوصی سازی ادامه پیدا کند یعنی تا زمانی که در خدمت آقای روحانی هستیم باید روند خصوصی سازی با این نوع نگاه دنبال شود.
 
دانشگاه ظرفیت خارج کردن کشور از اقتصاد نفتی را دارد/ دانشجو با فریاد به دنبال اصلاح بستر‌های اشتباه کشور باشد

سوال این است که وقتی دولت حاضر به اصلاح روند فعلی خصوصی سازی نیست چه کسی باید این روند را اصلاح کند؟ قطعا یک مجلس قدرتمند که بتواند موضوعات را از نظر ساختاری و قانونی پیگیری کند باید این وضعیت را اصلاح کند. همچنین در رابطه با موضوعاتی مثل FATF و CFT اگر قرار باشد بعد از شهادت سپهبد سلیمانی هنوز برخی از مسئولین نسبت به تهدیدات این لوایح تردید داشته باشند بدون شک ما از این به بعد در مورد انقلابی یا غیرانقلابی بودن این مسئولان صحبت نمی‌کنیم بلکه در مورد خائن بودن آن‌ها صحبت می‌کنیم. به هر حال با توجه به اتفاقات اخیر اگر دانشجویی در فضای دانشگاه حضور دارد و این آسیب‌ها را می‌بیند مهمترین وظیفه او این است که سعی کند خود را قوی کند و بستر‌های اشتباهی را که در کشور وجود دارد فریاد بزند و به دنبال اصلاح این بستر‌ها باشد.

به نظر بنده گفتمان هدایت و قدرت باید با توازن همدیگر جلو بروند. مثلا وقتی رهبر معظم انقلاب می‌گویند ما باید قوی شویم از آن سمت نباید این پایگاه را که ما همچنان باید مردم را هدایت کنیم به فراموشی سپرده شود و از طرفی ما همچنان باید حواسمان به این موضوع باشد که جمهوریت از انقلاب عقب نیفتد و یا حتی گا‌ها جریان دانشجویی از انقلاب عقب نماند. معتقدم جریان دانشجویی اگر می‌خواهد نقایص را حل کند باید مقداری بیشتر از گذشته نقش خود را در بین توده مردم پررنگ‌تر کند.

جعفری: وقتی می‌گوییم جنبش دانشجویی باید از یک سری مسائل زرد که در محیط دانشگاه‌ها وجود دارند و دردی از مردم دوا نمی‌کنند دور شود دقیقا معنایش این است که جنبش دانشجویی باید بیاید در کف جامعه و به مردم نزدیک شود و درد آن‌ها را حس کند وانتظار اصلی هم که نسبت به جنبش دانشجویی وجود دارد همین است، چون دانشجو از جنس مردم و اجتماع بوده و از جنس مسئولینی نیست که از پشت شیشه دودی ماشین خود تشخیص می‌دهند که حال مردم خوب است یا بد. با این وجود فرق دانشجو با دیگر افراد دغدغه‌مند این است که ابزار او زبانش است و از طرفی نیز دانشجو از یک پتانسیل علمی در درون دانشگاه برخوردار است پس ابزار زبان او باید در زمینه مطالبه گری مشروع و صحیح به کارگیری شود.
 
دانشگاه ظرفیت خارج کردن کشور از اقتصاد نفتی را دارد/ دانشجو با فریاد به دنبال اصلاح بستر‌های اشتباه کشور باشد
 
معتقدم مشکلات کارگران فلان کارخانه را نمی‌توان در راهرو و راه پله فلان دانشگاه فریاد زد و این دقیقا همان مسئله‌ای است که ما با آن مشکل داریم، چون این نگاه صرفا یک نگاه ویترینی و تخلیه انرژی در دانشگاه‌ها است و اگر ریشه مسائل از این دست را نیز بررسی کنیم به این می‌رسیم که از این تشکل‌ها به عنوان پیاده نظام یک سری احزاب و سلایق سیاسی استفاده شده است؛ البته معنای حرف بنده این نیست که ما باید سنگر دانشگاه را خالی کنیم، چون برای حل یک سری از مسائل ممکن است اولویت با سنگر دانشگاه باشد. ولی در مسائلی که دقیقا باید درد مردم را فریاد بزنیم جنبش دانشجویی باید در کنار مردم باشد. مثلا یک زمانی نیاز است جنبش دانشجویی در کنار مردم و کارگران معترض در هپکو اراک و هفت تپه بایستد و درد آن‌ها را بشنود و آن را فریاد بزند و از طرفی اعتراضات آن‌ها را کنترل و مدیریت کند، اما در مقابل جنبش دانشجویی برای مدیریت سنگر دانشگاه به جای اینکه عکس فلانی را پایین بکشید و یا عکس فلانی را بالا ببرد باید فلان مسئول مرتبط با هپکو و هفت تپه را به دانشگاه دعوت کرده و این فضا را در ذهن دانشجو ایجاد کند که الان فضای دانشگاه باید فضای مطالبه درد مردم باشد و اگر این روند اتفاق بیفتد می‌توانیم بگوییم جنبش دانشجویی رو به پیشرفت است و در چنین وضعیتی است که مردم به جنبش دانشجویی اعتماد می‌کنند به گونه‌ای که اگر این جنبش مثلا خطرات FATF را گوشزد کند مردم به آن اعتماد می‌کنند و در اینجاست که مزد درست آدرس دادن خود را می‌گیرد.

نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





موضوعات مرتبط:
 
 
این وب سایت جهت بسط وگسترش فرهنگ قرآنی ، با لا بردن سطح آگاهیهای دینی اعتقادی تربیتی