ذکر مبارک - درس شانزدهم (سوره بقره آیات 102 تا 105)
 

تبادل لینک هوشمند

برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان ندای وحی و آدرس nedayevahi.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 2381
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 21218
بازدید ماه : 195607
بازدید کل : 1607286
تعداد مطالب : 16947
تعداد نظرات : 80
تعداد آنلاین : 1


حدیث موضوعیاک مهدویت امام زمان (عج)اک آیه قرآناک

 
 
نویسنده : اکبر احمدی
تاریخ : سه شنبه 28 / 11 / 1398

نکات تفسیری
آیه 102
1/102ـ سِحر در میان بنی آدم
این آیه، به یکی دیگر از خصلت‌های زشتِ یهود اشاره می‌کند که موجبِ تهمت بزرگ آنان به پیامبر الهی حضرت سلیمان نیز گردید.
تاریخ یهود نشان می‌دهد، آنان همواره به سحر علاقه داشتند و ساحران و كاهنان بسیارى در میان آن‌ها بودند. نوع معجزات حضرت موسی و تقابل او با ساحران فرعون نیز، گواه رسوخ این علاقه در مردم آن عصر است. اعتقاد به سحر و جادو در نسل‌های آینده‌ یهود نیز رواج یافت. آنان بیشتر فنون سحر را از دو منبع به دست آورده بودند:
الف) در زمان حضرت سلیمان، گروهی از شیاطین در کشور او به سِحر و جادوگری پرداختند. (ممكن است منظور از شیاطین، هم شیاطین انس و هم شیاطین جنّ باشد). سلیمان پس از مبارزه و نابودی آنان، دستور داد تمام نوشته‎های آن‌ها را جمع‌آوری و در محلّ مخصوصی نگه‌داری کنند؛ (شاید به این دلیل که مطالب مفیدی برای دفع سحر ساحران در میان آن وجود داشت.)
پس از وفات وی، گروهی از شیاطین، آن‌ها را بیرون آوردند و شروع به تعلیم سحر کردند. برخی دیگر، از این موقعیت سوء استفاده کرده و گفتند: «سلیمان اصلاً پیغمبر نبود؛ بلکه به کمک همین جادوگری‎ها به کشورش مسلّط شد و امور خارق‌العاده انجام می‎داد». لازمه‌ی‌ این سخن، آن بود كه سلیمان كافر شده است. قرآن، به شدت این سخن را نفى کرده و مى‎گوید: «سلیمان هیچ‌گاه کافر نشد؛ بلکه این شیاطین بودند كه كافر شدند».
ب) سحر و جادوگرى در سرزمین «بابِل» به اوج خود رسید و برخی با سوء استفاده از آن، میان خانواده‎ها اختلاف مى‎انداختند و به مردم زیان می‌رساندند. خداوند، دو فرشته به نام‌های «هاروت» و «ماروت» را به صورت انسان، مأمور ساخت تا به مردم چیزهایى بیاموزند كه سحر را باطل كند و خود را از شرّ ساحران بركنار دارند، اما طبیعى است كه وقتی خنثى‌کردن یك مطلب، آموزش داده می‌شود، خودِ آن مطلب نیز كم و بیش یاد داده شود، به همین دلیل آن دو فرشته هنگام آموزش اصول سحر، به مردم هشدار می‌دادند که اطّلاع از این فنون یك نوع آزمایش الهى است، پس به خدا كافر نشوید و از آن سوء استفاده نكنید.
ولى مردم آموخته‎هاى آن‌ها را در راه باطل به كار مى‎بردند و دست به كارهاى زشتی ـ از جمله جدایی مرد و همسرش‎ ـ مى‎زدند.
خداوند در ادامه‌ی آیه، یهود و هر کس را که سحر می‌آموزد، به دلیل پیروی از این کافران مؤاخذه کرده و می‌فرماید: «چنین کسانی هیچ بهره و نصیبی در آخرت نخواهند داشت و اگر کمی بیندیشند، درمی‌یابند که جانِ خویش را به بهای بدی فروخته‌اند».
2/102ـ سِحر، گناهی بزرگ
سِحر، گناهی بزرگ: سِحر، نوعی از کارهای خارق العاده است که گاهی تأثیر آن فقط جنبه‌ی‌ روانی و خیالی دارد.
از امام صادق علیه‌السلام نقل شده است که:
«سحر چند نوع می باشد: یک نوع آن مانند آموخته های پزشکی است؛ همان‌گونه كه پزشکان براى معالجه‌ی هر بیماری، داروی مخصوص دارند، ساحران هم براى هر سلامتی، آفتی دارند که آن را از بین می برد.
نوع دیگر سحر، كارهاى عادی است كه با سرعت و شتاب غیر‌معمول انجام مى‎گیرد.(برخی این را شعبده می‌دانند)
نوع سوم، اعمالی است كه ساحران، آن را از دوستانِ شیاطین خود مى‎گیرند».
هر سه نوع سحر، از نظر اسلام حرام می باشد؛ مگر این که برای دفع سحر دیگران باشد. اسلام، نه تنها یادگیری و انجام اعمال جادوگری را حرام می‌داند؛ بلکه در موارد متعددی هم چون این آیه، آن را به منزله‌ی‌ کفر نیز دانسته است.
امام علی علیه‌السلام می‌فرماید: «کسی که سحر را به میزان کم یا زیاد بیاموزد، کافر شده است و رابطه‌‌ی او با خداوند به طور کلّی قطع می‌شود».
آیه 104
باطل شدن ترفند تبلیغی یهود
هنگامی که پیامبر اکرم صلی‌الله‌وعلیه‌وآله‌وسلم برای مسلمانان مطالبی بیان می‎فرمود، آنان می‎گفتند: «راعِنا یا رسولَ الله» و مقصودشان این بود که حال ما را رعایت کنید و آرام‌تر و شمرده‎تر سخن بگویید تا بهتر سخنان‌تان را درک کنیم.
یهودیان، هنگامی که این کلمه را می شنیدند، آن را در معنای دیگری به کار برده و با آن مؤمنان را تحقیر می‎کردند؛ زیرا در زبان عبرى، انسان پلید و خبیث را «راع» مى‌گفتند و یهودیان از به کار بردن واژه ی «راعِنا» قصد این توهین و دشنام را مى‌كردند و به پیامبر می‌گفتند كه (معاذ‌الله) «تو در میان ما خبيث و شرور هستى».
گاهی نیز با پیچاندن زبان و کشاندن حروف، آن را به صورت «راعینا» ادا مى‌كردند كه به معنای «چوپان ما» است. از این رو، قرآن برای از بین بردن زمینه‌ سوء استفاده دشمنان، به مسلمانان دستور داد به جای «راعِنا» از تعبیر «اُنظُرنا» به معنای «به ما مهلت بده!» استفاده کنند. بدین‌سان، این ترفندِ تبلیغى یهودیان نیز باطل شد.
آیه 105
کفار و اهل کتاب، هیچ  گاه خیر شما را نمی خواهند
در این آیه، به یکی از ویژگی های کلیدی اهل کتاب و مشرکان اشاره می شود و آن این که، دشمنان اسلام در قالب هر دین و آیینی که باشند، دوست ندارند، مسلمانان در سایه‌ی لطف خداوند، پیشرفت نمایند. از این رو، مسلمانان و مسئولان جامعه‌ی اسلامی باید توجه داشته باشند که در روابط اجتماعی و سیاسی با ایشان، هوشیار بوده و فریب ظاهرسازی آنان را نخورند.

پیام ها
‎1ـ معلّم در مقام تعلیم یک علم، باید نسبت به كاربردهاى منفى آن هشدار دهد. «ما یُعَلِّمانِ مِن اَحَدٍ حَتَّى یَقُولا اِنَّما نَحنُ فِتنَةٌ فَلا تَكفُر» (آیه 102)
‎2ـ گاهى علم و دانش، وسیله ی‌ آزمایش و زیان‌آور است. «اِنَّما نَحنُ فِتنَةٌ...یَتَعَلَّمُونَ ما یَضُرُّهُم وَ لا یَنفَعُهُم» (آیه 102)
‎3ـ سحر، جادو، دعانویسی و این گونه امور حقیقت دارد، ولی از دایره ی قدرت خدا خارج نیست. به همین خاطر، مى‎توان با پناه ‌بردن به خداوند، توكّل، دعا و صدقه از آن نجات یافت. «وَ مَا هُم بِضَارِّینَ بِهِ مِن اَحَدٍ اِلَّا بِاِذنِ الله‎» (آیه 102)
4ـ به انعكاس حرف‎ها توجه داشته باشید. ممكن است سخنی با حسن نیّت ادا شود، ولى بازتاب بدی داشته باشد. «لا تَقُولُوا راعِنا» (آیه 104)
‎5ـ دشمن، از هر فرصتى برای ضربه‌زدن استفاده می‌کند. «لا تَقُولُوا راعِنا» (آیه‌104)

سؤالات پژوهشی
1. معنای دقیق واژه‌ی «فِتنَة» را با توجه به ریشه‌‌ی‌ اصلی آن بررسی کنید. ‌(قاموس، التحقیق)
2. خرافات بسیاری پیرامون دو فرشته‌ی الهی «هاروت و ماروت» در برخی دائرة‌المعارف‎ها آمده است. آن‌ها را بررسی و با توجه به آیه‌ی 102 به آن پاسخ دهید. (المیزان، نمونه)
3. تفاوت میان دو خطاب «الَّذین آمَنوا» و «المُؤمِنین» را در قرآن یافته و بگویید خطاب آغازین آیه‌ی 104 چه نکته‌ای را می‌رساند؟ (المیزان، نور)

تفاوت سحر و معجزه
معجزه عبارت از: ارائه‌ی یک حقیقت و یک واقعیتی است، که بیننده، از آن واقعیت فقط خود آن پدیده را می‌بیند و از علل آن خبر ندارد و به همین دلیل قادر بر این نیست که آن علل را بشناسد. اما سحر، ارائه یک خیال و یک توهّم است که به صورت واقعیت نشان داده می‌شود. به عنوان مثال: در قضیه حضرت موسی علیه‌السلام کار حضرت موسی این بود که عصا را می‌انداخت و آن عصا به اذن الهی تبدیل به اژدهای حقیقی می‌شد. این معجزه البته یک علتی هم دارد و همان‌طور که گفتیم: نظام علیت بر او حاکم است، منتها چگونگی این علت را ما نمی‌شناسیم... اما به‌‌هرحال آن عصای حضرت موسی عصا بود و تبدیل به اژدهای حقیقی شد و یا عصا را وقتی به سنگ زد، آن سنگ به حقیقت شکافته شد و از آن دوازده چشمه‌ی جوشان آب بیرون آمد که هرکس از آن آب می‌خورد احساس رفع عطش می‌کرد، یعنی مواد آب وارد بدنش می‌شد و هیچ توهمی برایش وجود نداشت. یا آن وقتی که عصا را به دریا زد: «فَأَوْحَيْنا إِلى‏ مُوسى‏ أَنِ اضْرِبْ بِعَصاكَ الْبَحْرَ فَانْفَلَقَ» آن قسمت از دریا ناگهان تبدیل شد به دوازده راه، یعنی دوازده راه کشیده شد وسط دریا و آن راه‌ها در زمین کف دریا بود و در کنار آن راه‌‌ها هم دیواره‌ای از آب حرکت می‌کرد و بنی‌اسرائیل از این راه‌ها عبور کردند، و برای این اگر آن راه‌ها یک چیز خیالی بود، از راه خیالی وسط دریا ممکن نبود بشود عبور کرد، پس این معجزه است. اما سحر مثل آن ریسمان‌ها و عصاهای سحره‌ی فرعون است که آمدند انداختند و وقتی آن عصاها و ریسمان‌ها را روی زمین ریختند کسانی که مشاهده می‌کردند به نظرشان می‌رسید آن ریسمان‌ها و عصاها دارند حرکت می‌کنند، در حالی که در واقع حرکت نمی‌کردند، لکن تأثیر سحر آن ساحر در چشم بینندگان حرکت ریسمان‌ها را تداعی می‌کرد، و برای این قرآن می‌گوید: «يُخَيَّلُ إِلَيْهِ مِنْ سِحْرِهِمْ أَنَّها تَسْعى‏» بر اثر سحر آن ساحران آن‌ها به خیال‌شان می‌رسید که این‌ها دارند حرکت می‌کنند.
پس معجزه یک واقعیت و یک حقیقت است و سحر یک امر خیالی باطل و یک امر دروغین است و برای همین در قرآن از همین سحر، ساحران فرعونی تعبیر به کید شده: «إِنَّما صَنَعُوا كَيْدُ ساحِرٍ» این یک مکّاری و حیله‌گری، جادوگرانه بود و واقعیتی نداشت، «وَ لا يُفْلِحُ السَّاحِرُ حَيْثُ أَتى» ساحر پیروز نمی‌شود.
فرض کنید، یک ساحری سحر می‌کند و به‌عنوان مثال از دهان حیوانی مثل شتر وارد می‌شود و از مقعد او خارج می‌شود. ظاهر این است که شما می‌بینید که وارد دهان شتر شد. بعد هم از مقعدش بیرون آمد، آیا او در واقع وارد معده‌ی این حیوان شد و روده‌ی بزرگ و روده‌ی کوچک را طی کرد و آمد بیرون؟! بلکه در اصل چنین حرکتی اتفاق نیفتاده اما شما این‌طور تصور می‌کنید، یا با سحر خودش همان‌‌طور که در داستان‌های تاریخی نقل شده، ساحری سر یک کسی را از گردنش جدا می‌کرد بعد دوباره سر را می‌گذاشت سرجایش به حال عادی برمی‌گشت!! یعنی در واقع این کشته شد؟ چنین چیزی ممکن نیست، و این سحر بود.
حالا این‌که خود این سحر چگونه به دست می‌‌آید و آن ساحر از چه قدرتی برخوردار می‌شود که می‌تواند این تخیّل را در ذهن بینندگان ایجاد کند یک بحث دیگری است و آن هم یکی از پدیده‌هایی است که یک نظام علیتی بر او حاکم است و گزافه و گتره نیست.
این علوم غریبه‌ای که وجود دارد اعم از سحر و شعبده و روش‌های گوناگون پنج علم کیمیا و سیمیا و هیمیا و آن به اصطلاح علوم «کُلُّه سِرّ» هر کدام این‌ها یک قوانین علیتی دارند، یعنی در نظام آفرینش هیچ چیزی بدون علت به وجود نمی‌‌آید، منتها علتش از سنخ خودش هست و یک علت مخصوصی دارد که آن علت برای ما ناشناخته است، لکن راه تعلمش باز است و هر کس می‌تواند برود یاد بگیرد، و به همین دلیل پدیده‌‌ی حاصل از سحر این تفاوت را با پدیده‌‌ی حاصل از معجزه دارد، که عرض کردیم: پدیده‌ی ناشی از معجزه یک پدیده‌ی واقعی و یک پدیده‌ی حق و آن چیزی است که وجود او حقیقت دارد. دروغ نیست، اما آن پدیده‌‌ای که ناشی از جادو و سحر است او یک ناحق و غیر واقع است. که در تعبیر قرآنی به او می‌گویند باطل.



 




 

 

دریافت فایل بروشور درس شانزدهم PDF
دریافت فایل  word درس شانزدهم
پرده نگار (پاورپوینت) درس شانزدهم
فایل صوتی درس شانزدهم ذکر مبارک

 

 نکته: برای اجرای کامل و بدون نقص پاورپونت های نورمبین از powerpoint 2013 به بالا استفاده کنید.


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





موضوعات مرتبط: ذکر مبارک
برچسب‌ها: ذکر، مبا رک
 
 
این وب سایت جهت بسط وگسترش فرهنگ قرآنی ، با لا بردن سطح آگاهیهای دینی اعتقادی تربیتی