ابن مسعود از طرف عثمان سرپرست بیت المال در شهر کوفه بود. وقتی ولید به کوفه آمد این والی جدید کوفه روی محاسبات خودش می خواست از این خزانه دار دولت در کوفه استفاده کند. از این رو مقداری مال از ابن مسعود قرض گرفت.
بعد از مدتی که گذشته بود ابن مسعود آن مقدار از ولید تقاضای بازپرداخت و ادای قرض نمود. ولید از این مسئله ناراحت شد و جریان را به عثمان گزارش داد.
عثمان بن ابن مسعود نوشت! تو خزانه دار ما هستی کاری به کار ولید نداشته باش و هر چه که بیت المال گرفته است عیبی ندارد.
ابن مسعود کلیدهای خزانه را پرتاب کرد و به ولید گفت: گمان می کردم که خزانه دار مسلمانان هستم ولی حالا می بینم که خزانه دار شما هستم. مرا به این سمت و منصب نیازی نیست.
ابن مسعود، سخنی داشت که آن را زیاد تکرار می کرد و از آن دست بردار نبود و آن اینکه هر روز جمعه با صدای بلند، به مردم می گفت:
راست ترین سخن، قرآن است. بهترین هدایت و رهنمود، هدایت محمد صلی الله علیه و آله است. بدترین کارها، چیزهایی نو ساخته و تازه پیدا شده می باشد و هر چیز تازه ای (که در دین نبوده و پدید آورده اند) بدعت است و هر بدعتی گمراهی است و هر گمراهی در آتش.(16)
نظرات شما عزیزان: