علاوه بر این، یکی از نکات مغفول از پژوهش های تاریخی این است که صرفا به بررسی سیره و سنت زندگی فرد یا افراد پرداخته می شود، بدون این که ظرفیت ها و رهیافت هایی که آن سیره برای زندگی امروز می تواند داشته باشد مورد واکاوی قرار گیرد و لذا یکی از تلاش هایی که این نوشتار خواهد داشت این است که از این خلاء های مذکور پرهیز کند. بنابراین در این پژوهش درصدد هستیم که سیره زندگی حضرت امیر(ع) را در بعد زندگی فردی مورد تبیین قرار دهیم و رهیافت ها و الگوهایی که زندگی آن حضرت برای مرتفع نمودن چالش های موجود می تواند داشته باشد را مورد واکاوی قرار دهیم.
معناداری حیات انسان
معنا و معنویت، یکی از گمشده های مهم امروز در زندگی بشر می باشد. این که انسان برای زندگی خود معنایی متصور باشد و بر این اعتقاد باشد که در زندگی اهداف متعالی فراوانی وجود دارد که باید پیوسته درصدد دست یابی و تحقق آن اهداف در زندگی فردی و اجتماعی خود باشد. بسیاری از ناهنجاری ها و اتفاقات ناگواری که در عرصه های فرهنگی و اجتماعی صورت می گیرد، برآمده از فقدان این دیدگاه و اندیشه می باشد؛ چرا که زمانی که انسان برای زندگی خود هدف و غایتی در نظر نگرفته باشد و به دنبال اهداف متعالی در زندگی خود نباشد، در مسیر زندگی خود، به بی راهه ها و کوره راه هایی سرخواهد گذاشت که نتیجه ی آن، آمارهای ناگوار و دلسرد کننده ی اجتماعی می باشد و کلید مرتفع نمودن این چالش ها، داشتن اهداف متعالی در زندگی می باشد که سرلوحه و الگوی این رویکرد، حضرت امیر(ع) و آموزه های ایشان در زندگی بشر می باشد.
چنان که در مورد هدف زندگی می فرمایند: «ایّها النّاس اتّقوا الله فما خلق امرؤ عبثاً فیلهو، و لا تُرِکَ سُدی فیلغو»[3] که تاکید دارند که انسان بیهوده و بی جهت خلق نشده است و برای زندگی او هدف و اهدافی در نظر گرفته شده است. که در خطبه دیگری از نهج البلاغه این نکته را تکمیل می کنند و می فرمایند: « فَاتَّقُوا اللَّهَ عِبادَ اللَّهِ جِهَةَ ما خَلَقَکُم لَهُ»[4] طبق نکات برآمده از فرمایشات حضرت امیر(ع) انسان باید در مرحله اول بداند که برای هدف و مسیری والا خلق شده است و نکته مهم دیگر این است که هدف و مقصد برای هر انسانی متفاوت است و باید در تلاش باشد که هدف و مقصودی که متناسب با استعدادها و توانایی های او باشد را بیابد و در مسیر زندگی آن را تربیت و رشد دهد و در یک کلمه، از منظر حضرت امیر(ع)، حیات آدمی در ارتباط با مبدا وجود، هدف دار و معنادار تلقی می شود[5].
ساده زیستی
نا گفته این حقیقت که امام صادق(ع) از قول پیامبر(ص) نقل شده است که روشن است که حضرت(ص) فرمودند خداوند برای برادرم علی بن ابی طالب فضایلی قرار داده است که تعداد آن ها را جز خودش کسی نمی داند[6] و اگر فضیلتی در این نوشتار ذکر می شود، از باب اشاره به یکی از هزاران هزار فضایل لا یتناهی می باشد. یکی از نکات و مولفه های اساسی در زندگانی حضرت امیر علیه السلام، ساده زیستی ایشان می باشد. امام (ع) هم در دوران خلفا و همچنین در دوران حکومت خود در نهایت سادگی زندگی می کردند و ایشان نه تنها ترویج زندگی اشرافی را منع می کردند، بلکه در نامه ای به عثمان بن حنیف از او انتقاد می کنند که به مجلسی رفته که ثروتمندان بوده اند و تهیدستان جایی نداشته اند[7]. بنابراین، ایشان نه تنها پرهیز می کردند از این که سطح زندگی خویش را بالا ببرند، بلکه بر ساده زیستی دیگر مسئولان حکومتی نیز تاکید داشتند.
در جامعه اسلامی، هم مردم و هم مسئولین باید یکدیگر را در ساده زیستی و پرهیز از اشرافی گری مساعدت نمایند. تاکید بر ساده زیستی در حالی می باشد که امروزه هم در زندگی مردم عادی و هم در زندگی مسئولان، خلاف نکته مذکور مشاهده می شود. مردم در زندگی خود به تجملات و چشم و هم چشمی روی آورده اند که نتیجه آن تحمیل هزینه های گزاف و غیر ضروری بر خانواده می باشد، هزینه ای که می تواند صرف امور ضروری مسلمین شود و گره از کار ایشان بگشاید. مسئولین نیز در برخی موارد به جای نگهبانی و نگهداری از بیت المال، هزینه های غیر ضروری را بر آن تحمیل می کنند که باید از آن پرهیز کرد. لذا ساده زیستی از جمله مولفه های اساسی در سیره فردی حضرت علی(ع) می باشد که می تواند الهام بخش برای تمام افراد باشد و باید آن را الگوی زندگی قرار داد.
طبق نکات برآمده از فرمایشات حضرت امیر(ع) انسان باید در مرحله اول بداند که برای هدف و مسیری والا خلق شده است و نکته مهم دیگر این است که هدف و مقصد برای هر انسانی متفاوت است و باید در تلاش باشد که هدف و مقصودی که تناسب با استعدادها و توانایی های او باشد را بیابد و در مسیر زندگی، آن را تربیت و رشد دهد.
پینوشتها:
نظرات شما عزیزان: