افول خورشيد

ندای وحی

قرآنی ،اعتقادی،مذهبی ، تربیتی

افول خورشيد

اکبر احمدی
ندای وحی قرآنی ،اعتقادی،مذهبی ، تربیتی

افول خورشيد

سپس غرق در افكاري آشفته، ابروانش در هم گره مي‏خورد و با نگراني مي‏گويد :

ـ فتنه‏ها، همچون پاره‏هاي شب تيره، پيش مي‏آيند، در حالي كه پيوسته و متراكمند.

نگاهي به علي(ع) مي‏افكند و مي‏فرمايد:

كليد گنجهاي دنيا و آخرت را به من پيشنهاد كرده‏اند و مرا ميان آن و ملاقات پروردگار مخير ساخته‏اند.

اما من ديدار با خدا را برگزيدم.(1)

علي(ع) پريشان مي‏شود؛ چرا كه دريافته است، پيامبر(ص) آخرين لحظات حيات را تجربه مي‏كند.

اما اين پيامهاي آسماني براي پيامبر(ص)، نويد پايان رنجهاست. بيست و اندي سال، تلاش و پيكار و وقايع تلخ و شيرين آن، از برابر ديدگانش رژه مي‏روند.

به ياد مي‏آورد كه چگونه بر سرش خار و خاشاك مي‏ريختند و پاي نبوتش را با كينه‏هاي ديرينه مي‏خليدند.

دوران تلخ شِعب ابي‏طالب و ناله‏هاي جانگداز «سميه» و «بلال»، در زير خروارها عداوت و دشمني، از خاطرش محو نمي‏شود.

اما اينك، در آن سوي آسمانها، پيامبران و اولياء، صف در صف، انتظار مقدمش را مي‏كشند و ملايك به يُمن ورودش بهشت را آذين بسته‏اند.

فرشتگان ديدگان ملتمس خود را فرش راه او كرده‏اند

و جبرئيل و ميكائيل و اسرافيل، چشم از زمين بر نمي‏دارند.

اما در پس تمامي شاديها، غمي جانكاه در وجود پيامبر(ص) شعله مي‏كشد و بر چهره‏اش هاله‏اي از اندوه نشانده است.

گويا در اين دنيا، دل در گرو دلبندي دارد ، كه نمي‏تواند بدون او از اين كره خاكي دل بر كند.

دلبندي كه حاصل عمر اوست و تمامي رنجهاي نبوت را در دامان پر مهر و عطوفت او تحمل كرده است.

گاه كه سرماي تلخ و گزنده كفار، قلبش را مي‏آزارد، تنها حرارت دلرباي اين شاهكار عالم هستي،

شكوفه‏هاي اميد را در قلبش مي‏پروراند و در جهان پر از تعفن و لجنزار كفر و شرك، تنها بوي بهشت را از او استشمام كرده است .

و در ميان تمامي خاكيان، تنها او و چند تن ديگر از افلاكيان را مشاهده كرده است.

چگونه مي‏تواند به عرش پرواز كند، اما پاره تن خود را در فرش، بي‏هيچ تكيه‏گاهي، يكه و تنها رها كند.

گردباد حوادث را مي‏بيند، كه پس از او فاطمه‏اش(س) را در بر مي‏گيرند و گُل وجودش را در تندباد ظلم و تعدّي پرپر مي‏كنند.

از سوي ديگر، فاطمه چگونه بي‏پدر، در اين ظلمتكده خواهد ماند. او كه چشمان مهربانش با وجود پيامبر(ص)، پيوندي ناگسستني يافته است،

چگونه مي‏تواند پس از اين، بر خاك سرد و تيره مرقد پدر بنگرد.

دل زهرا(س) با قلب پيامبر(ص) مي‏تپد و روح و روان فاطمه(س) آميخته‏اي از روح مقدس پيامبر(ص) است.

اگر پيامبر(ص) بميرد، فاطمه(س) هم مي‏ميرد.

چندي پيش پيامبر(ص) به فاطمه(س) فرمود:

ـ دخترم! هر سال جبرئيل تمامي قرآن را يك‏بار براي من مي‏خواند؛ اما امسال دو مرتبه آن را خواند.

فاطمه(س) نگران و مضطرب پرسيد:

ـ پدر؛ معني اين كار چيست؟!

ـ دختر عزيزم؛ گويا امسال، آخرين سال زندگي من است.(2)

از آن هنگام، ديگر گل لبخندي بر گلزار چهره فاطمه(س) نشكفت و آن چهره بشاش و زيبا به چهره‏اي افسرده و غمگين بدل شده است.

نويسنده : سيدمهدي موسوي

__________________

1ـ برخي سيره‏نويسان اهل سنت مي‏گويند: پيامبر(ص) به همراه غلام خود، ابومويهبه به بقيع رفت. مثل ابن‏اثير در كتاب الكامل في‏التاريخ، ج2، ص318.

2ـ كشف‏الغمه، ابي‏الحسن اربلي، ج2، ص8، انتشارات كتابفروشي اسلاميه.


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:






موضوعات مرتبط: ویژه نامه ها
برچسب‌ها: افول خورشيد

تاريخ : جمعه 18 / 9 / 1394 | 17:38 | نویسنده : اکبر احمدی |
.: Weblog Themes By M a h S k i n:.