از دیدن سربازان فراری سرخورده شدم
روایت ستاره فرمانفرماییان از روزهای پس از رضاخان
فرزند میرزا عبدالحسین فرمانفرما سال ها در دوره پهلوی رئیس سازمان مددکاری اجتماعی ایران بود. بسیاری از اساتید رشته مددکاری، ستاره فرمانفرماییان را ما در علم و رشته مددکاری در ایران می دانند
از دیدن سربازان فراری سرخورده شدم
مقالات تاریخی-از دیدن سربازان فراری سرخورده شدم
او برعکس خواهرش، مریم فیروز که از رهبران حزب توده پیش و پس از انقلاب بود. به سیاست و مناسبات حاکم آن رغبتی نداشت اما در بدو پیروزی انقلاب اسلامی باز داشت و به اتهام اختلاس، وابستگی به دربار، همکاری با اسرائیل و... در آستانه اعدام قرار گرفت. وساطت پدر مهربان انقلاب مرحوم طالقانی موجبات آزادی وی را فراهم آورد.
در بیست و پنجم شهریور، رضا شاه که دوران خود را پایان یافته می دید، برای بقای سلطنت در خاندان خویش به نفع فرزندش از سلطنت استعفا داد و در نطقی رادیویی از مردم خواست که از فرزند او پشتیبانی کنند و سرانجام اعلام شد که رضا شاه از کشور خارج شده است. در کمتر از بیست و چهار ساعت، محمدرضا شاه در مجلس سوگند یاد کرد. همزمان با همین ایام نیروی متفقین در شمال تهران در پادگانهایی مستقر شدند که تا همین یکی دو روز پیش متعلق به ارتش رضا شاه بود شوخی گزنده ای بود که آزادی به مردم ایران به وسیله بدترین دشمنان آزادی آن ها، یعنی روس و انگلیس اهدا می شد.