قرآن و آفرینش
تأكید خداوند متعال در 10 مورد از قرآن كریم درباره حق بودن آفرینش (واقعیت شایسته وجود)، شدیدترین تذكر است به این كه بشر باید بداند در جهانی زندگی می كند كه بر مبنای حق آفریده شده است. بنابر این، نمی تواند وجود او كه قطعآ از نظر كرامت و حیثیت وعظمت، شایستگی برتری بر همه جهان كیهانی دارد، لغو و عبث و بیهوده باشد. در سوره انبیاء آیه 16 می فرماید :وَ مَا خَلَقنَا السَّمَاءَ وَ الاَرضَ وَ مَا بَینَهُمَا لاَعِبِین
"ما آسمان و زمین و بین آن ها را برای بازیگری نیافریدیم."
در سوره دخان آیه 38 نیز همین مطلب آمده است؛ با این تفاوت كه به جای "آسمان"، كلمه آسمان ها فرموده است. علاوه بر این آیات كریمه، آیات دیگری در قرآن، كه هدفدار بودن وجود آدمی را در این دنیا با كمال صراحت اثبات می كند، ذكر شده است. در بعضی از آیات نیز هدف اعلای حیات را بیان فرموده است، مانند :
وَ مَا خَلَقتُ الجِنَّ وَ الاِنسَ اِلاَّ لِیعبُدُون. (ذاریات/56)
"و من نیافریدم جن و انس را، مگر این كه مرا عبادت كنند."
بدیهی است كه معنای عبادت، چیزی جز قرار گرفتن در جاذبه كمال الهی نیست. هم چنین، این كه خداوند نیازی به عبادت ما ندارد، به هیچ گونه استدلال احتیاجی ندارد، زیرا قضیه بدیهی تر از آن است كه بر انسان عاقل پوشیده بماند.
مجموع این آیات با اشكال گوناگون دستور می دهد كه انسان ها باید موقعیت خود را در این دنیای معنادار درك نموده و مطابق این درك، مطیع دستورات عقل و وجدان درونی و انبیای الهی كه عقل و وجدان برونی هستند، باشند. همه احكام مربوط به این بعد انسانی نیز ثابت و اولیه محسوب می شوند.
عالم در علم خود، مکتشف در اکتشاف خود و مربي اخلاق در تعلميات خود و حکيم و فيلسوف در حکت و فلسفه خود مديون و مرهون شهدا هستند زيرا شهدا بودند که محيط آزاد به ديگران دادند تا آنها توانستند نبوغ خودرا ظاهر کنند
اسلام عقائدي که بر مبناهاي وراثتي و از روي جهالت به خاطر فکر نکردن و تسليم شدن در مقابل عوامل ضد فکر در انسان پيدا شده است اينها را هرگز اسلام به نام آزادي عقيده نمي پذيرد
علت اينکه در روايات داريم که امام حسين - عليه السلام از خلق کثيري شفاعت مي کند اين است که در اين جهان مکتب امام حسين بيش از هر مکتبي موجب احياء دين و هدايت مردم شده است