تبادل لینک هوشمند

برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان ندای وحی و آدرس nedayevahi.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 1184
بازدید دیروز : 16982
بازدید هفته : 352023
بازدید ماه : 1184
بازدید کل : 11066059
تعداد مطالب : 16946
تعداد نظرات : 80
تعداد آنلاین : 1


Alternative content


حدیث موضوعیاک مهدویت امام زمان (عج)اک آیه قرآناک
 
 
نویسنده : اکبر احمدی
تاریخ : چهار شنبه 7 / 8 / 1398

Image result for ‫تصاویر متحرک بسم الله وشمع‬‎

کارت پستال شهادت امام رضا,کارت پستال ویژه شهادت امام رضا

شیوه حضرت امام رضا(ع) در بخشش


 

یسع بن حمزه می‌گوید: در مجلس حضرت رضا علیه السلام بودم و جمعیت بسیاری در مجلس حضور داشتند و از آن حضرت سؤال می‌کردند و از احکام حلال و حرام می‌پرسیدند و امام رضا علیه السلام پاسخ آنها را می‌داد. در این میان، ناگهان مردی بلند قامت و گندم گون وارد مجلس شد و سلام کرد و به امام هشتم علیه السلام عرض نمود: من از دوستان شما و پدر و اجداد شما هستم. در سفر حج، پولم تمام شده و خرجی راه ندارم تا به وطنم برسم. اگر امکان دارد، خرجی راه را به من بده تا به وطنم برسم. خداوند مرا از نعمت‌هایش برخوردار نموده است، وقتی به وطن رسیدم، معادل آنچه به من داده‌ای، از جانب شما صدقه می‌دهم، چون خودم مستحق صدقه نیستم.

 

 

 

امام رضا علیه السلام به او فرمود: بنشین، خدا به تو لطف کند. سپس امام رو به مردم کرد و به پاسخ سؤال‌های آنها پرداخت. مدتی بعد، همه مردم رفتند و تنها آن مرد مسافر، من، سلیمان جعفری و خثیمه در خدمت امام ماندیم. امام علیه السلام به ما فرمود: اجازه می‌دهید به اندرون خانه بروم؟ سلیمان عرض کرد: خداوند امر و اذن شما را بر ما مقدم داشته است. حضرت برخاست و وارد حجره‌ای شد و پس از چند دقیقه بازگشت، و از پشت در فرمود: آن مرد مسافر خراسانی کجاست؟ خراسانی برخاست و گفت: اینجا هستم. امام از بالای در، دستش را به سوی مسافر دراز کرد و فرمود: این دینارها را بگیر و خرجی راه خود را با آن تأمین کن، و این مبلغ مال خودت باشد، دیگر لازم نیست از ناحیه من، معادل آن را صدقه بدهی، برو که نه تو مرا ببینی و نه من تو را ببینم. مسافر خراسانی، پول را گرفت و رفت.

 

 

سلیمان به امام رضا علیه السلام عرض کرد: فدایت گردم که عطا کردی و مهربانی فرمودی، ولی چرا هنگام پول دادن به مسافر، خود را نشان ندادی؟! فرمود: مخافة ان آری ذُلَّ السؤال فی وجهه لقضائی حاجته؛ از آن ترسیدم که شرمندگی سؤال را در چهره او بنگرم از این رو که حاجتش را برمی آورم. و آیا سخن رسول خدا صلی اللّه علیه وآله را نشنیده‌ای که فرمود: المستتر بالحسنة تعدل سبعین حجّة، و المذیع بالسَّیّئة مخذول، و المستتر بها مغفور له؛ پاداش آن کس که کار نیکش را می‌پوشاند، معادل پاداش هفتاد حج است، و آن کس که آشکارا گناه می‌کند، مورد طرد خداست، و آن کس که گناهش را می‌پوشاند، در صورت توبه مورد آمرزش خدا قرار می‌گیرد.

سفینةالبحار 1 / 418

 

 

 


موضوعات مرتبط: ویژه نامه ها
 
 
این وب سایت جهت بسط وگسترش فرهنگ قرآنی ، با لا بردن سطح آگاهیهای دینی اعتقادی تربیتی