و لا تکن عبد غیرک و قد جعلک الله حرا. نامه/ 31 ترجمه: بنده دیگرى مباش، که خدا، تو را آزاد آفریده است. شرح: خداوند، انسان را به صورت موجودى «آزاد»، و داراى شخصیت و عزت نفس آفریده است. و به او عقل و شعور، و نیروى درک و دریافت، و قدرت اراده بخشیده است، تا اندیشه خود را به کار اندازد، از نیروى بدنى خود استفاده کند، و با قدرت فکر، و تن دادن به کار و تلاش، در کمال آزادى و سربلندى، زندگى شرافتمندانهیى را دنبال کند. در آفرینش خدا، هیچ انسانى از دیگرى برتر و با ارزشتر، یا کمتر و بىمقدارتر نیست. بنابراین، هیچ انسانى حق ندارد که دیگران را بنده خود سازد، و هیچ انسانى هم حق ندارد و خود را به صورت بنده دیگران درآورد. زیرا بندگى، تنها در برابر خداوند متعال شایسته است، و جز خدا، هیچکس شایسته آن نیست که انسانى، در برابرش، خود را دچار ذلت و زبونى کند و مانند بنده ناتوان و بیمقدارى ظاهر شود. البته کسى که عزت نفس داشته باشد، و ارزش انسانى خود را بشناسد، به آزادى گرانقیمتى که خداوند به او ارزانى داشته، احترام خواهد گذاشت. چنین فردى، همیشه به نیروى فکر و قدرت کار و تلاش خود متکى خواهد بود، به آنچه در یک زندگى شرافتمندانه نصیبش مىشود قناعت خواهد کرد، و در نتیجه، همواره سر بلند و آزاد خواهد زیست. اما افراد ذلیل و بىشخصیتى هم پیدا مىشوند، که به خاطر مال دنیا، در برابر ثروتمندان یا صاحبان مقام و قدرت، به زانو مىافتند، سر تعظیم فرود مىآورند، و به صورت بندهیى ذلیل و بىارزش ظاهر مىشوند، تا شاید از ثروت و مقام آن افراد بهرهیى ببرند و بیش از حد لیاقت خود، مال و مقامى بدست آورند. امام علیهالسلام، اینگونه افراد را نکوهش مىکند و به همه مسلمانان هشدار مىدهد که: مبادا آزادى و ارزش انسانى خود را، که خداوند به شما ارزانى داشته است، پایمال کنید و به طمع مال و مقام، در برابر انسانى همچون خودتان، بندگى کنید، زیرا خداوند، همه انسانها را آزاد و یکسان آفریده است. ما مزح امرو مزحه الا مج من عقله مجه. ح/ 450 ترجمه: هیچکس شوخى نکرد، مگر آن که، با پرداختن به شوخى، پارهیى از عقل خود را به دور انداخت. شرح: یکى از نشانههاى سنگین و با وقار بودن آن است که انسان، از شوخى کردن بپرهیزد و متین و جدى باشد. کسانى که در هر محفل و مجلسى لب به شوخى باز مى کنند و سخنان مضحک به زبان مى آورند و دیگران را مى خندانند، پیدا است که وقار و متانت ندارند و افرادى جلف و سبک مغز هستند. امام علیهالسلام، در جاى دیگرى، هنگامى که براى فرزند گرامى خود، امام حسن مجتبى (ع) وصیت نامه مىنویسد، او را به شدت از شوخى کردن برحذر مىکند. امام (ع) به فرزند خود مى فرماید: «نه تنها خودت، هیچگاه در حضور مردم شوخى مکن و حرفهاى خندهآور مزن، بلکه حتى حرفهاى خندهآور دیگران را هم نقل مکن. چون این کار، باعث سبکى و جلفى میشود و ارزش انسان را از بین میبرد«.شیخ سعدى نیز به پیروى از امام (ع)، در یکى از شعرهاى خود گفته است: ز شوخى، بپرهیز، اى با خرد که شوخى، تو را، آبرو مىبرد! ما نیز اگر در اطراف خود دقت کنیم، خواهیم دید که مردم، کسانى را که زیاد شوخى مىکنند و حرفهاى خندهآور مىزنند، چندان جدى نمىگیرند و براى آنها ارزش و احترام قائل نمى شوند. به خاطر همین است که امام (ع) فرموده است: وقتى کسى شوخى مى کند، مثل آن است که قسمتى از عقل خود را بیرون ریخته، و به دور انداخته است. معنى این سخن آن است که با هر شوخى، مقدارى از عقل انسان در نظر مردم از بین مىرود، و اگر کسى زیاد شوخى کند، مثل آن است که قسمتهاى زیادترى از عقل خود را دور ریخته است، و در نظر مردم به صورت کسى درآمده که دیگر، در سرش عقل باقى نمانده است.چرا بنده دیگران؟
شوخى و عقل
برگرفته شده از پایگاه تخصصی نهج البلاغه (nahjolbalaghe.blog.ir )