ندای وحی

قرآنی ،اعتقادی،مذهبی ، تربیتی

صندوق

اکبر احمدی
ندای وحی قرآنی ،اعتقادی،مذهبی ، تربیتی

صندوق

3298.jpgگفت: آقای رئیس ‌جمهور و آقای رئیس‌ ‌مجلس در همایش فرمانداران پیشنهاد کرده‌اند که صندوق‌های رأی باید پلاستیکی و شفاف باشد تا مردم رأی خود را ببینند و اعتمادشان بیشتر شود.

گفتم: یعنی این آقایان نمی‌دانند که سال‌هاست صندوق‌های رأی از نوع پلاستیکی شفاف است و همه ورقه‌های رأی درون آن قابل دیدن است؟!

گفت: پس چرا آقایان آنهمه مقدمه‌چینی کرده‌اند تا انتقادی را مطرح کنند که همه می‌دانند صحت ندارد؟!
گفتم: چه عرض کنم؟! گزارشگر تلویزیون از رهگذری پرسید؛ آقا این خیابان کجا می‌رود؟ رهگذر گفت؛ با سلام خدمت رئیس صدا و سیما و مسئول شبکه و همه فیلمبرداران و صدابرداران و خبرنگاران صدا و سیما، بنده 40 سال است ساکن این خیابان هستم و تا حالا ندیده‌ام که جایی برود!



موضوعات مرتبط: خنده های حلال
برچسب‌ها: صندوق

تاريخ : دو شنبه 18 / 1 / 1397 | 8:19 | نویسنده : اکبر احمدی |

جیب‌بُر

جیب‌بُر

3296.jpgگفت: تازه چه خبر؟!
گفتم: بانک مرکزی اعلام کرده که بانک‌ها باید به آن عده از متقاضیان وام که دولت تعهد کرده است بدون وثیقه وام بدهند.

گفت: منظورش وام‌های 2 و 3 و 5 میلیونی که نیست.
گفتم: خب! معلومه که منظورش وام‌های کلان چند صد میلیارد تومانی است.

گفت: اگر مثل خیلی دیگر از بدهکاران کلان بانکی، بدهی خود را پس ندادند چی؟! وثیقه‌ای هم نداشته‌اند که به نفع بانک ضبط شود.
گفتم: در آن صورت مثل بقیه بدهکاران کلان می‌خورند و نم پس نمی‌دهند.

گفت: تکلیف پول کلان بیت‌المال که خرج کرده‌اند چه می‌شود؟!
گفتم: چه عرض کنم؟! قاضی به یک جیب‌بر گفت؛ خجالت نمی‌کشی که دستت را توی جیب این آقا کرده‌ای؟ دزد گفت؛ قربان! تصور کردم که جیب خودم است! قاضی پرسید؛ پس چرا پول‌ها را درآوردی؟ و جیب‌بر جواب داد؛ یعنی می‌فرمائید اختیار جیب خودم را هم ندارم؟!



موضوعات مرتبط: خنده های حلال
برچسب‌ها: جیب‌بُر

تاريخ : پنج شنبه 28 / 10 / 1396 | 7:33 | نویسنده : اکبر احمدی |

هوش سرشار!

هوش سرشار!

3295.jpgگفت: دستگاه قضایی یک ناظم فاسدالاخلاق را به جرم سوء استفاده اخلاقی و آزار جنسی دانش‌آموزان به 100 ضربه شلاق، 2 سال تبعید و 2 سال محرومیت از فعالیت‌های اجتماعی و فرهنگی محکوم کرد.
گفتم: یعنی همچنان می‌تواند در استخدام آموزش و پرورش باشد و بعد از 2 سال دوباره فعالیت! خود را از سر بگیرد؟!

گفت: چه عرض کنم؟! انگار نه انگار که «فعالیت»! این ناظم فاسدالاخلاق در چه زمینه‌ای بوده است؟! و ظاهراً مهم نیست که بار دیگر دانش‌آموزان معصوم به دست این گرگ درنده سپرده شوند!
گفتم: یک سارق را برای انتقال به زندان در اختیار ماموری گذاشته بودند. در بین راه سارق از مامور پرسید؛ کبریت داری؟ مامور گفت؛ نه! و سارق گفت؛ پس دستبندم را باز کن از بقالی کبریت بخرم! و رفت که رفت. دفعه بعد باز هم همان سارق را به همان مامور سپردند و سارق بار دیگر ترفند قبلی را تکرار کرد ولی این بار مامور دستبند را باز کرد و گفت؛ خیال می‌کنی خیلی زرنگی! اینجا وایستا من خودم می‌روم کبریت می‌خرم و سارق باز هم رفت که رفت!



موضوعات مرتبط: خنده های حلال
برچسب‌ها: هوش سرشار!

تاريخ : پنج شنبه 28 / 10 / 1396 | 7:32 | نویسنده : اکبر احمدی |

خانه هسته‌ای

 

هسته‌ای

3293.jpgگفت: سفیر عربستان در انگلیس گفته است اگر توافق هسته‌ای 5+1 با ایران مستحکم نباشد، ما هم به دنبال صنعت هسته‌ای خواهیم رفت!
گفتم: اگر تا آن موقع از آل‌سعود اثر و نشانه‌ای روی زمین باقی مانده باشد، خب! بروند.

گفت: حالا بر فرض که تا چند ماه دیگر آل‌سعودی وجود داشته باشد، چطوری می‌خواهند دنبال صنعت هسته‌ای بروند؟! باید از آمریکا و اروپا بگیرند که آنها هم نمی‌دهند چون می‌دانند با سقوط آل‌سعود هر چه داده‌اند در اختیار نیروهای مقاومت قرار خواهد گرفت.
گفتم: یعنی سفیر عربستان هم مثل مفتی‌های وهابی دربارآل‌سعود حرف مفت زده؟

گفت: شاید منظورش از صنعت هسته‌ای، جمع‌آوری هسته خرماست! بالاخره، هسته، هرچه باشد، هسته است!
گفتم: یک دلال پوست گوسفند رفته بود خواستگاری، پرسیدند شغل شما چیه؟ گفت؛ متخصص «دامپیوتر» هستم! پرسیدند؛ سخت‌افزار یا نرم‌افزار؟ گفت؛ هیچکدام پشم‌افزار!



موضوعات مرتبط: خنده های حلال
برچسب‌ها: خانه هسته‌ای

تاريخ : پنج شنبه 28 / 10 / 1396 | 7:30 | نویسنده : اکبر احمدی |
صفحه قبل 1 2 3 صفحه بعد
.: Weblog Themes By M a h S k i n:.