کارهایی که ما انجام می دهیم، کم کم در روح ما به شکل ملکه در می آید. اگر کسی دو یا سه بار دروغ گفت و این کار را ادامه داد، به تدریج دروغگو می شود و ملکه دروغگویی در او شکل می گیرد. هنگامی که عمل و رفتاری در انسان عادت می شود، باطن انسان را با خود همراه و متناسب می کند.
توضیح آن که ما یک چهرۀ ظاهری داریم که همه آن را می بینند و شامل چشم، لب، دهان، گوش و ... می شود. امّا یک چهره باطنی هم داریم که بر اثر رفتارها و کارهای انسان شکل می گیرد؛
به عنوان مثال:
چهره باطنی افرادی که دائم مردم را فریب می دهند، به شکل میمون است.
کسانی که منافق اند، دو زبان دارند که یکی از آنها پشت سرشان است.
آن هایی که متکّبرند، به شکل مورچه اند، از همه کوچک ترند و روز قیامت
در زیر دست و پا هستند.
آنان که زبان به طعنه می گشایند و دیگران را می آزارند، مثل عقرب اند.
مردمی که مال یتیم را می خورند، آتش خوارند
و آن کسانی که حرام خواری می کنند،
کثافت خوارند.
شهوت ران ها هم به شکل خوک اند.
البته خداوند ایشان را این گونه نیافریده، بلکه خلقت آنها به صورت انسان بوده و آنان با اعمالشان، شاکلۀ خود را تغییر داده اند. این مسأله در روایات نیز آمده است.
امام صادق(علیه السلام) می فرمایند:
«وقتی خدا شما را خلق کرد، باطنتان مثل آیینه صاف و زیبا بود».
مسیحیّت امروز معتقد است که انسان، گنهکار به دنیا می آید!
چون حضرت آدم(ع) یک خلافی مرتکبت شده است!؛ و برای همین باید او را غسل تعمید داد؛
امّا ما معتقدیم اگر آدم(ع) گناه کرد، به ما ربطی ندارد؛ زیرا:
كُلُّ امْرِئٍ بِمَا كَسَبَ رَهِینٌ
آری هر كس در گرو اعمال خویش است؛3
----------------
پی نوشت ها:
1. سوره زلزال، آیه 7 و 8
2. چهل حدیث امام راحل، ص 462
3. سوره مدّثر، آیه 21
گردآوری: بهشت و جهنم
نظرات شما عزیزان: