1 ـ توجه به ظرايف روحيات همسر
يکي از عوامل استحکام بخش پيوندهاي مودّت ميان زن و شوهر اين است که طرفين بتوانند حالات و روحيات يکديگر را درک کنند. شايد هيچ عاملي به اندازهي درک متقابل روحيات در زندگي خانوادگي، نميتواند آرامشبخش و سازنده باشد. مهمترين عامل و سبب محبت نيز معرفت است و درک روحيه و شناخت ابعاد وجودي همسر، از تجلّيات معرفت به اوست.
فاطمه (س)، علي(ع) را خوب ميشناخت و بر روحيات او مشرف بود. در شرايطي که ديگران علي(ع) را درک نميکردند و از جلوههاي رفتاري وي سوء برداشت مينمودند ، اين همسر گرامي وي بود که او را ميشناخت و براي ديگران رفع ابهام ميکرد.
2ـ پرهيز از تقاضاي نامقدور
در زندگي مشترک، توجه به ظرايف روانشناختي که مربوط به روحيهي مردانه يا زنانه است، در رأس مهمترين عوامل مؤثر در استحکام خانواده قرار دارد. علي(ع) هرچند يک انسان کامل و بود ، لکن در قالب آيتي مذکر، در اين عالم ظهور کرد و در يکي از شئون امکاني خود، حائز مقام رياست اقتصادي خانواده گرديد. وجود فاطمه (س) نيز هر چند حاصل همهي عظمتهاي لاهوتي بود ، لکن در قالب آيتي مؤنث و تحت تکفل اقتصادي علي(ع) بهسر ميبرد و يکي از جهات کماليهي زندگي مشترک اين دو وجود مقدس، اين بود که به ويژگيهاي زنانه يا مردانه يکديگر توجه و دقت ميفرمودند.
در زندگي مشترک معمولاً اگر تقاضايي از سوي زني در برابر همسرش مطرح شود و شوهر قادر بر پاسخ نباشد ، نوع خاصي از احساس سرشکستگي را در خود خواهد يافت و اين واقعيت روح او را خواهد آزرد.
آنچه از سطور نوراني زندگي خانوادگي فاطمه(س) به دست ما رسيده است، نشان دهندهي اين حقيقت است که فاطمه (س) به اين معني توجه وافر داشته و اين نکتهي ظريف را همواره رعايت ميفرموده است چنانکه در تاريخ زندگي معصومانهاش آمده است:
«در يکي از روزها، صبحگاهان امام علي(ع) فرمود: فاطمه جان آيا غذايي داري تا از گرسنگي بيرون آيم؟ آن بانو(س) فرمود: نه، سوگند به خدايي که پدرم را به نبوت و شما را به امامت برگزيد، دو روز است که در منزل غذاي کافي نداريم؛ امام علي(ع) با تأسف فرمود: فاطمه جان چرا به من اطلاع ندادي تا به دنبال غذا بروم؟ فاطمه (س) فرمود: ، «اي ابالحسن، من از پروردگار خود حيا ميکنم که چيزي را که تو بر آن توان و قدرت نداري از تو درخواست کنم.»1
يکي ديگر از عواملي که سبب تحکيم خانواده ميشود ، اين است که زوجين با يکديگر توافق و سازش اخلاقي داشته باشند. مسلم است که وقتي زن و شوهر در کنار يکديگر قرار ميگيرند و در جميع شئون زندگي، با يکديگر شريک ميشوند ، گاه اختلاف سليقههايي پيدا ميکنند. براي آنکه اين اختلافها، اساس زندگي مشترک را خدشهدار نسازد و قلب همسران را از هم نرنجاند ، بايد به فرآيندي جهت سازش و توافق توسل کرد. در طي اين فرآيند ، هر يک از زن و شوهر از بعضي اميال، خواستها و سليقههايشان براي احترام به نظر همسر خود، چشمپوشي ميکنند. البته اين امر، دربارهي وجود دو معصوم(س) با عامهي مردم متفاوت است. با اين وصف، علي(ع) در اين زمينه دربارهي همسرش فاطمه (س) ميفرمايد: «فاطمه(س) مرا به خشم نياورد و مخالفتي با امر من نکرد و هر وقت نگاهش ميکردم، تمام غمهايم زايل ميشد.» 2
4 ـ محبت و احترام نسبت به همسر
يکي از رموز موفقيت در زندگي مشترک اين است که در پارهاي از مسائل جزئي، فراست و دقت نظر اعمال شود. چنانکه صدا کردن همسر، يک امر بسيار روزمره در زندگي خانوادگي است .
در صورتيکه خطاب به همسر، احترامآميز باشد، پژواکي از محبت و صميميت را درپيخواهد داشت.
وجود مبارک علي(ع) و فاطمه(س) در رعايت اين نکته نيز، الگو و سرمشق بودهاند. آن بانوي بزرگوار، نام همسر خود را با احترام ياد ميکرد. گاهي وي را با کنيه «ابالحسن» ميخواند و گاهي با ياد قرابت نسبي (يا ابن عم) وي را ندا ميداد و گاه با لقب شريف « يا اميرالمؤمنين» او را فرا ميخواند و در گاه مؤانست و بعضي از موارد ديگر نيز از سر حکمت، وي را با نام مبارکش ميخواند و گاه نيز با ساير القاب شريفه از او ياد مينمود.
هرچند که در ميان انبوه ارتباطات وسيع و گستردهي زن و شوهر، خطاب نمودن همسر از سادهترين جلوههاي رفتاري و بسيطترين فرمولهاي ارتباطي است ولکن از اهميت ويژهاي برخوردار است. نحوه، نوع و لحن خطاب و آميزههاي احساسي انعکاس يافته در خطاب و بکارگيري اسماء و القاب مناسب براي مخاطب قراردادن افراد ، تأثير عميقي در واکنشهاي عاطفي افراد بر جاي ميگذارد و زن و شوهر نيز جهت تحصيل خرسندي و رضايتمندي خاطر از يکديگر ، بيش از هر چيز به کنشها و واکنشهاي عاطفي مثبت و مناسب نيازمندند؛ لذا بايد به همين مسائل به ظاهر ساده ، ولي مهم نيز توجه نمايند. به عنوان نمونه، فاطمه(س) هنگام شکايت مرگ پدر و مشکلات سياسي همسرش را اينگونه خطاب ميفرمايد: « يا ابن ابيطالب » 3 و با اين خطاب، متذکر نسبت علي (ع) با پيامبر (ص) ميشود و هنگاميکه ميخواهد خبر رحلت خود را به علي (ع) بدهد، ايشان را با خطاب «يا ابنعم» فراميخواند تا متذکر نسبت خود و علي (ع) شود. 4
« معاشرت معروف » در روابط ميان زن و مرد ، يکي ديگر از پايههاي تحکيم و دوام خانواده به حساب ميآيد. در حسن معاشرت زن با شوهر، عامل تواضع ، عنصري چشمگير و اساسي است. زن از عطوفت شوهرش لذت بيشتري ميبرد و مرد از محبت احترامآميز زن، بيشتر محظوظ ميشود. ليکن تواضع متناسب، از مواردي است که ميتواند مرد را در زندگي خانوادگي، سرشار از رضايت خاطر و خشنودي نمايد و به همهي هستي او مراتب لذت همنشيني و انس با همسرش را بچشاند زيرا مفهوم « قواميت تکويني شوهر بر زن» ايجاب ميکند که رفتار زن با شوهر خاضعانهتر و رفتار مرد با زن دلسوزانهتر باشد.
حضرت فاطمه (س) با وجودي که کفو و همتاي علي(ع) و دختر سرور کائنات است، در مقابل همسرش، تواضعي ستودني دارد. به عنوان نمونه، وقتي در برابر شفاعت علي(ع) از خليفه که براي عيادت او اذن ميخواستند ، قرار ميگيرد ، با اين عبارت متواضعانه پاسخ ميفرمايد: «يا علي، البيت بيتک و انا امتک»، «علي جان، خانه خانهي توست و من کنيز توام.» 5
تواضع متناسب، از مواردي است که ميتواند مرد را در زندگي خانوادگي، سرشار از رضايت خاطر و خشنودي نمايد و به همهي هستي او مراتب لذت همنشيني و انس با همسرش را بچشاند .
6- ابراز و اظهار محبت به همسر
يکي ديگر از نکات بسيار قابل توجه در روابط ميان زن و شوهر، اظهار محبت به همسر است. در بنيان خانوادههايي که با وجود عامل محبت از فرآيند اظهار محبت، به خوبي استفاده نميشود ، اندک اندک خدشهها و خللهايي به وجود ميآيد. دانستن محبت دو همسر به يکديگر کافي نيست؛ شنيدن کلمات محبتآميز از لوازم يک زندگي موفق زناشويي است. اين نياز متقابل زن و شوهر به اظهار محبت در مقابل يکديگر، بايد به بهترين نحو پاسخگويي شود.
در زندگي حضرت فاطمه (س)، عبارات محبتآميز و احترامآميز به علي(ع) بسيار است؛ از جمله ايشان در عبارتي خطاب به همسرشان در مقام اظهار محبت ميفرمايد: «روحي لروحک الفداء و نفسي لنفسک الوقاء»6 ، «روح من فداي روح تو باد و جان من سپر بلاي جان تو باشد.»
7- حمايت و دفاع از همسر
يکي از مهمترين شاخصههايي که ميتواند در ژرفابخشي محبت و در نتيجه در استحکام خانواده مؤثر باشد ، حمايت و دفاع از همسر است. مسلم است که در هر زندگي خانوادگي، زن و شوهر غير از نقش همسري، در ساير روابط اجتماعي يا سياسي و...، نقشهاي ديگري نيز بر عهده دارند و هيچ قلعه و دژي مستحکمتر از قلعهي خانواده نميتواند مدافع يک انسان در سختيها، آسيبهاي اجتماعي و... باشد. حمايت هر يک از زوجين از ديگري و تجليل و قدرداني از تلاشها و زحمات وي، از جملهي اين امور است.
حضرت فاطمه (س) هم حامي علي(ع) بود و هم همسر وي و از آنجا که اين بانو در همهي خيرات و صالحات، پيشتازترين فرد امت محسوب ميشد، در امر دفاع از ولايت نيز، والاترين جانفشانيها را به ساحت کبريايي خداوند تقديم کرد. يکي از نمونههاي منقلب کنندهي دفاع فاطمه (س) از همسرش، در جرياني است که علي(ع) را با اکراه و اجبار براي اخذ بيعت به مسجد مدينه ميبردند. در روايت است که بانوي دو عالم(س)، براي دفاع از همسر به درب مسجد آمد و جلوههاي به ياد ماندنياي از ايثار و فداکاري از خويش در تاريخ بر جاي گذاشت. براي نمونه، اين فراز شريف از وي در ياوري علي(ع) نقل ميشود: « به خدا سوگند اي سلمان، از درب مسجد مدينه پا بيرون نميگذارم تا آنکه پسرعموي خود را با چشمان خودم سالم ببينم.» 7
8- زينت ظاهر و باطن براي همسر
يکي از اصول حاکم بر خانوادهي آرماني، آراستگي ظاهر و باطن همسران براي يکديگر است. علي (ع) ميفرمايد: «جمال الباطن، حسنالسريرة»8 ، «زيبايي باطن ، در حسن نيت و زيبايي درون است.» دل و جان فاطمه (س)، در کمال حسن نيت، خلوص و صميميت نسبت به همسر بزرگوارش بود و حسن سريرهي او جميلترين زيباييهاي باطني را در برابر چشمان مبارک علي(ع) به تماشا ميگذاشت.
يکي از اصول حاکم بر خانوادهي آرماني، آراستگي ظاهر و باطن همسران براي يکديگر است.
بايد توجه داشت، چنانکه فردي از نعمت جمال ظاهر برخوردار نباشد، اولاً با هنرمندي و ظرافت خاصي ميتواند به آراستگي و حسن خويش بيفزايد ثانياً با ظرايف و طرايفي که در جلوهگريهاي رفتـار خود طراحي ميکنـد ، ميتوانـد بـه حسن سـلوک و جمال بـاطن دسـت يابد. بـه عنوان مثـال، لبخنـد زينـت چهره اسـت ، نگاه مهربان، زينت چهره است و ميتواند بر جمال ظاهر و باطن بيفزايد. گشادگي چهره و بشاشيت وجه نيز، نوعي زينت چهره است. در روايت، يکي از خصوصيات زنان با فضيلت، درخشندگي چهره معرفي شده است.9
حضرت فاطمه (س) به عنوان زينت و استحباب، انگشتري به دست ميکردند و از قول رسول خدا(ص) انگشتر را تبليغ ميفرمودند: «قالت فاطمه(س)، قال رسولالله(ص): من تختم بالعقيق لم يزل يري خيري»10 ، «هرکس انگشتري عقيق به دست کند، همواره خير ميبيند.»
اميرمؤمنان(ع) در اشاره به آراستگي ظاهر و باطن فاطمه (س) ميفرمود: «و لقد کنت انظر اليها، فتنکشف عني الهمم و الاحزان»11، «هرگاه به او مينگريستم، همهي ناراحتيها و غمهايم برطرف ميشد.»
پی نوشت :
1-(اربلي، 1381: ج2، ص26)
2-(اخطب خوارزم، 1374: ص256)،
3-(مجلسي، 1404ق، ج8، ص125)
4-(همان، ج43، ص191)
5-(بابازاده، 1376: ص255)
6- (حائري مازندراني، 1374: ج1، ص196)
7-(شيخ مفيد، 1374: ص181)
8- (غرر الحکم، 1377: ص41)
9- (کليني، 1362: ج5، ص324)
10- (حرعاملي، 1367: ج3، ص40)
11- (مجلسي، 1404ق: ج43، ص134)
گردآوري: داوودي
منبع : پرسمان - پيام زن
1-(اربلي، 1381: ج2، ص26)
2-(اخطب خوارزم، 1374: ص256)،
3-(مجلسي، 1404ق، ج8، ص125)
4-(همان، ج43، ص191)
5-(بابازاده، 1376: ص255)
6- (حائري مازندراني، 1374: ج1، ص196)
7-(شيخ مفيد، 1374: ص181)
8- (غرر الحکم، 1377: ص41)
9- (کليني، 1362: ج5، ص324)
10- (حرعاملي، 1367: ج3، ص40)
11- (مجلسي، 1404ق: ج43، ص134)
گردآوري: داوودي
منبع : پرسمان - پيام زن
نظرات شما عزیزان: