نمود غیرت در كربلا
یکی از خصلتهای پسندیده، «غیرت» است. در لغت، غیرت به معنای آن است که سرشت و طبیعت انسان از مشارکت غیر در امر مورد علاقهاش نفرت داشته باشد. (1)
در اصطلاح، آن است که کسی نسبت به ناموس خود و همسر یا فرد مورد علاقهاش به حدی اهتمام ورزد که به دیگری اجازه تعرض به حریم خویش ندهد. انسان غیور، نمیتواند تحمل کند که دیگران با نگاههای ناپاک یا انگیزههای فاسد، به همسر و بستگان او نزدیک شوند و قصد سوء داشته باشند. غیرت ورزیدن، خُلقی ارزشمند و پسندیده است. «غیرت دینی» نیز سبب میشود که انسان از هر نوع سوء قصد و هجوم مخالفان به دین و ارزشهای مقدس و معتقدات دینی بر آشوبد و عکسالعمل نشان دهد و در دفع تعرض بکوشد.
پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله فرموده است: غیرت از ایمان است؛ «اَلغیرَةُ مِنَ الایمان.»(2)
غیرت، نشانه ارزشمندی شخصیت یک انسان محسوب میشود. حضرت علی علیهالسلام فرموده است: «ارزش انسان به قدر همت اوست، صدق او به اندازه جوانمردی اوست، شجاعتش به اندازه پاکدامنی اوست و عفت او به قدر غیرت اوست: «... و عفته علی قدر غیرته.» (3)
و خداوند نیز بندگان غیرتمند خویش را دوست میدارد: «انَّ اللهَ یُحبُّ مِن عِبادِهِ الغَیُور.» (4)
بنیهاشم، غیرتمندان روزگار خویش بودند و برای عترت پیامبر حرمتی فوقالعاده قائل بودند. جوانان بنیهاشم نیز پیوسته اهلبیت امام حسین علیهمالسلام را در طول سفر به کربلا، محافظت میکردند. شبها نیز با حراست این جوانان، به ویژه قمر بنیهاشم، زنان حرم آسوده و بیهراس میخفتند. حسین بن علی علیهماالسلام در رجز حماسی خویش در روز عاشورا از جمله بر حمایت از ذریه پیامبر و خانواده پدرش تاکید میفرمود: «اَحمی عِیالاتِ اَبی، اَمضی عَلی دینِ النَّبی.» (5)
آن حضرت، روز عاشورا خانواده و دختران و خواهر خود را توصیه کرد که پس از شهادتش، گریبان ندرند و چهره مخراشند و آه و زاری و واویلا سر ندهند و پیش دشمنان صدایشان را به گریه بلند نکنند. در واپسین لحظات هم که مجروح بر زمین افتاده بود، وقتی شنید که گروهی از سپاه دشمن قصد حمله به خیمهها و تعرض به زنان و کودکان دارند، بر سرشان فریاد کشید: «اِن لَم یَکُن لکم دینٌ و کُنتُم لا تَخافُونَ المَعادَ فَکُونُوا اَحراراً فی دُنیاکُم...» (6)، ای پیروان آل ابوسفیان، اگر دین ندارید و از معاد نمیترسید، پس در دنیایتان آزاده باشید و اگر عربید، به اصل و تبار خویش برگردید... من با شما میجنگم و شما با من میجنگید، به زنان که نباید تعرض کرد، تا وقتی من زندهام، طغیان گرانتان را از تعرض نسبت به حرم من باز دارید: «فَامنَعُوا عُتاتِکُم عَنِ التَّعرُّضِ لِحَرَمی ما دُمتُ حَیّاً.» (7)
از غیرت امام بود که در همان حال هم از کار ناجوانمردانه سپاه دشمن برآشفت و اعتراض کرد و تا زنده بود نتوانست تحمل کند که نامردان به حریم ناموس او نزدیک شوند. غیرت دینی او و یارانش نیز زمینهساز آن حماسه بزرگ شد. امام، کشته شدن را بر ننگ ذلت و تسلیم، ترجیح داد و این از غیرت و حمیت او بود. یاران شهیدش هم شب عاشورا و در فرصتهای دیگر تا پای جان ابراز وفاداری کردند و غیرتشان اجازه نداد که امام و اهلبیت ايشان را در صحرا و میان انبوه دشمن رها کنند و خود، در پی زندگی و عافیت خویش روند. عباس، اماننامه دشمن را رد کرد، خودش تیغها و شمشیرهای دشمن را بر خواری و مذلت ترجیح داد.
اما فرومایگان، برای کشتن او و به خاطر رضای خاطر والی کوفه و یزید طاغوت، همدست شدند و پس از کشتن عاشوراییان، خانواده آنان را به اسارت بردند.
برآشفتن عبدالله عفیف ازدی در کوفه بر ضد ابن زیاد و اعتراض به اسیر گرفتن خانواده حسین علیهالسلام و عترت پیامبر، از غیرت او بود. اعتراض حضرت زینب به یزید در شام، که اهلبیت پیامبر را در معرض دید و تماشای مردم کوچه و بازار قرار داده (8)، ریشه در غیرت او داشت.
پیروان عاشورا، هم درس عفاف و حجاب را به عنوان «غیرت ناموسی» از کربلا میآموزند، هم دفاع از مظلوم و نصرت حق و مبارزه با باطل و بدعت را به عنوان «غیرت دینی» از حماسه آفرینان کربلا الهام میگیرند.
پينوشتها:
1- مجمع البحرین، واژه «غیر».
2- من لا یحضره الفقیه، ج 3، ص 444 .
3- نهجالبلاغه، صبحی صالح، حکمت 47 .
4- میزان الحکمة، ج 7، ص 357 .
5- بحارالانوار، ج 45، ص 49 .
6- همان، ص 51 .
7- همان، در وقعة الطف، ص 252، با عبارتی دیگری بیان شده است. «امنعوا رحلی و اهلی من طفاتکم و جهالکم».
8- حیاة الامام الحسین، ج 3، ص 378.
منبع:
پيامهاي عاشورا، جواد محدثي .
نظرات شما عزیزان: