خانواده نصفه
چندي پيش سازمان ملي جوانان آماري را درباره جوانان مجرد کشور اعلام کرد که براساس آن حدود 12 ميليون جوان در سن ازدواج در کشور وجود دارند اين مسأله به همراه در نظر گرفتن اين نکته که تنها 841 هزار ازدواج در سال گذشته صورت گرفته است، اگر تداعي کننده بحراني بودن شرايط حاضر نباشد، حداقل زنگ خطري براي کارشناسان و مسئولين امور جوانان در کشور خواهد بود.
در همين راستا سازمان ملي جوانان به تازگي «طرح خانوادههاي نيمهمستقل» را ارائه کرده است که بر اساس اين طرح، دختر و پسر پس از جاري شدن خطبه عقد در خانه پدري خود ميمانند تا شرايط اقتصادي مطلوب براي زندگي مشترک را به دست آورند. اين طرح به دليل اهميت بسيار زياد آن، موضوع اظهار نظرات متفاوت بسياري از کارشناسان و صاحبنظران اين حوزه گرديده است که در ادامه به بخشي از آنها اشاره ميکنيم
به گزارش سايت تابناک از جلسه بررسي طرح مذکور، دکتر جوهري ـ روانشناس باليني و عضو هيئت علمي دانشگاه شهيد چمران اهواز در اين زمينه معتقد است: چون جوانان در برخي خانوادهها قبل از ازدواج رسمى، ارتباط جنسي ندارند و شناخت کافي جنسي از هم پيدا نميکنند، بعد از ازدواج دچار مشکل و اختلاف در اين زمينه ميشوند، بنابراين در صورت طولاني شدن دوران وابستگي به خانوادهها در زوجهاي عقدى، در صورت بروز چنين اختلافاتي به علت اين که تعهدات کمتري از دوران پس از ازدواج دارند، براي جدايي از هم مستعدتر هستند، بنابراين من با اين طرح کاملاً مخالف هستم.
وي همچنين افزود: اما اگر در اين دوران روابط جنسي برقرار نشود و يا اين حمايتها در دوران نامزدي و پيش از عقد صورت گيرد، قابل بررسي است.
حجت الاسلام و المسلمين جاويد ـ مدير مدرسه علميه رضويه استان فارس و عضو هيئت مديره سازمان فرهنگي هنري شهرداري شيراز ـ نيز با تأکيد بر لزوم فرهنگسازيهاي مناسب در اجراي اين گونه طرحها، گفت: اين فرهنگ جامعه است که پسر و دختر هنگام عقد زندگي رسمي ندارند. اگر بتوانيم با اجراي اين طرح، به اين دوران رسميت بيشتري ببخشيم، تا زوجها مسئوليت بيشتري از زندگي را بپذيرند، خوب است، اما بايد توجه داشته باشيم که طولاني شدن دوران عقد به هيچ وجه به نفع زوجها نيست و سبب گسست آنها ميشود.
وي معتقد است: اين دوران نبايد بيش از شش ماه تا يکسال باشد، در غير اين صورت مشکلاتي براي خانوادهها ايجاد ميکند.
حکمت آرا ـ مشاور دانشگاههاي علوم پزشکي و آزاد شيراز و عضو شوراي فرهنگ عمومي شيراز، درباره طرح ازدواجهاي نيمه مستقل اينگونه ابراز عقيده کرده است که اين طرح ميتواند، انگيزهاي براي افزايش سازگاري و سازندگي زوجها باشد، اما از سوي ديگر خانوادهها اين مسأله را به راحتي قبول نميکنند. ضمن اينکه زوجها پس از مدتي از هم دلسرد ميشوند و چون يک زندگي برزخي و بلاتکليف دارند، احتمال جدايي در رابطه آنها افزايش مييابد
دکتر محموديان ـ عضو هيئت علمي گروه اخلاق پزشکي دانشگاه علوم پزشکي و مدرس معارف اسلامي دانشگاه شيراز ـ نيز ميزان موفقيت اجراي طرح را قابل ارزيابي عنوان و اظهار کرد: ميتوان از يک گروه جامعه آماري که چنين شرايطي را تجربه کردهاند، تحقيق کرد که آيا زندگي موفقي داشتهاند يا نه. اما فکر ميکنم اين طرح، راهکار مناسبي براي حفظ سلامت جنسي جوانان نباشد، چرا که جوانان در ابتداي رابطه، علاقه و اشتياق زيادي به ارتباط جنسي دارند که به نظر ميرسد، با اجراي اين طرح به سلامت جنسي جوانان به ويژه دختران آسيب وارد ميشود.
به گزارش روزنامه اعتماد، مهديه سادات مستقيمى- عضو کميسيون خانواده در شوراي عالي انقلاب فرهنگى- معتقد است: الگوي خانواده نيمه مستقل علاوه بر حل نکردن بحران ازدواج، کشور را با بحران طلاق مواجه ميکند. دوران عقد و تأخير در بروز ازدواج، از بحرانيترين دوران در زندگي زوجين است و طولاني شدن مدت عقد باعث بروز آسيبهاي روحي و رواني در زن و مرد ميشود. براي اشاعه فرهنگ ازدواج، بايد سيستمي متمرکز با مصوبات اجرايي در کشور پيشبيني و الگوهاي کاربردي و راهبردي بر اساس مطالعات مختلف ارائه شود.
در گزارشي که خبرگزاري شبستان- خبرگزاري تخصصي حوزه دين منتشر کرده است از قول حجتالاسلام دکتر سالاريفر– روانشناس- آمده است: اين طرح به شرط برخورداري از قيودي خاص ميتواند حلال مشکل ازدواج جوانان باشد. وي تأمين نيازهاي جنسي ولو ناقص، تأمين نسبي نيازهاي عاطفي و رواني و سکون و آرامش دروني جوانان را از جمله مزاياي اين طرح دانسته و متذکر ميشود: ازدواج نيمه مستقل باعث ميشود جوانان از حالت بلا تکليفي خارج شوند.
وي در ادامه نداشتن احساس کامل ارضاي جنسي را از جمله معايب اين طرح دانست و گفت دختر و پسر به دليل اينکه در کنار هم نيستند نيازهاي جنسي و عاطفيشان به طور ناقص تأمين ميشود.
سالاريفر همچنين افزود: برآورده شدن نيازهاي عاطفي و جنسي به طور نسبي ميل به ماندن در حالت نيمه مستقل و عدم پذيرفتن مسئوليت کامل زندگي را در دختر و پسر افزايش ميدهد.
وي حاملگي دختر را از جمله معايب ديگر اين طرح دانست و گفت: عدهاي در صورت حاملگي دختر بلافاصله تصميم به تشکيل زندگي مستقل ميگيرند که معقولترين راه است. ولي احتمال ديگري که نبايد از آن غفلت کرد بحث سقط جنين است. برخي به دليل نداشتن بضاعت کافي براي تشکيل خانواده مستقل سقط جنين را انتخاب ميکنند.
وي با اشاره به فشارهاي وارد بر دختر و پسر از سوي خانوادهشان متذکر شد: در هر صورت دختر و پسر براي با هم بودن به دنبال مکانياند که آن مکان يا خانه پدر دختر است يا پدر پسر و همين مسأله باعث بهانهگيري از سوي خانوادهها ميشود. از طرفي حضور دختر و پسر در خانه يکي از والدين (زماني که دختر و پسر با هم در يک اتاقاند) ممکن است سبب بروز مشکلات رواني و عاطفي براي ساير فرزندان شود.
اين روانشناس لازمه ترويج اين طرح را ارائه تعريفي کامل از خانواده نيمه مستقل ميداند.
به گزارش خبرگزاري برنا دکتر کيهاننيا-روانشناس و مشاور خانوده- نيز با اشاره به اينکه اين طرح از تمام جوانب مورد بررسي قرار نگرفته است گفت: اين طرح بيشتر به نيازهاي جنسي جوانان توجه دارد و طرح پختهاي نيست.
هم چنين رحمانى- مدير مطالعات فرهنگي نهاد نمايندگي مقام معظم رهبري در دانشگاهها- سابقه اجراي اين طرح را در کشورمان بيش از 1000 سال دانست و گفت: بايد بررسي شود که در زندگيهاي شهري کنوني اجراي اين طرح چه اندازه ميتواند امکانپذير باشد.
وي افزود: با توجه به زندگي خانوادهها در منازل کوچک توسعه فرهنگ آپارتمان نشيني و کاهش رفت و آمدهاي خانوادگي بايد به اين سؤال به صورت جدي پرداخته شود.
با اينکه برخي از کارشناسان به گسست عاطفي بين دختر و پسر در اثر طولاني شدن دوران عقد تأکيد ميکنند، رحماني احتياط در بررسي علل طلاقهاي دوران عقد را ضروري دانست و اضافه کرد: اين موضوع حتماً بايد با آمار و ارقام مورد بررسي قرار گيرد که آيا طولاني شدن دوران عقد موجب سردي جوانان در رابطه ميشود؟
وي با اشاره به طلاقهايي که به دليل طولاني شدن دوران عقد اتفاق افتادهاند گفت: شايد اگر آماري از اين طلاقها گرفته شود بيش از90درصد آنها در صورتي که زير يک سقف هم زندگي ميکردند زندگي زناشويي موفقي نداشته و از هم جدا ميشدند.
ايسکا نيوز هم در گزارش خود از قول عصارنيا - معاون فرهنگي اجتماعي سازمان ملي جوانان- آورده است: نمونههايي از خانوادههاي نيمهمستقل در کشور وجود دارند که بايد در قالب طرح پژوهشي مورد بررسي و آسيبشناسي قرار گيرند. در اين پژوهش ميزان طلاقها و اختلافاتي که در پي تشکيل اين نوع خانوادهها اتفاق ميافتد نيز بررسي ميشود.
در گزارش برنا اکرمي - عضو کميسيون فرهنگي مجلس شوراي اسلامي و نماينده مردم تهران- بهترين راه براي تأسيس خانواده و حل مشکلات جوانان را تعاون دانسته و گفته است: ازدواج يک تعهد مشترک براي تشکيل خانواده است و به صرف آنکه پس از عقد هر يک از زوجين در کنار خانواده خود باشند تشکيل خانواده صورت نگرفته است و اين اقدام با تعيين شروط هم محقق نميشود.
همچنين دستغيب- عضو فراکسيون جوان مجلس شوراي اسلامى- با اشاره به اينکه ازدواج تعاريف مشخصي دارد گفت: سازمان ملي جوانان بايد اعلام کند با کدام کار تحقيقي و پژوهشي به طرح کردن چنين موضوعي رسيده است؟ آيا اينکه دختر و پسر براي مدت طولاني در منزل پدر خود باشند مفهوم زندگي مشترک را ميدهد؟
بررسي نظرات تحليلگران طرح خانوادههاي نيمه مستقل بيانگر اين است که:
1) افزايش طلاق از مهمترين پيامدهاي اين طرح است. به دليل اينکه پس از ازدواج، زوجين تمايل به زندگي مستقل دارند و اگر در زمان مناسب، به دلايلي از جمله مشکل اقتصادى، اين امر تحقق نيابد، نسبت به يکديگر سرد و بيعلاقه ميشوند و احتمال طلاق افزايش مييابد و چه بسا با مداخلههاي غير هوشمندانه اطرافيان زمينهي ناسازگاري زوجين افزايش يابد.
2) در بسياري از تحليلها، ضعف نگاه مجموعهنگر و ضعف نگاه ديني ديده ميشود. ابتد بايد با نگاهي مجموعهنگر مبتني بر اولويتگذاريهاي ديني مشخص گردد که، پيامدهاي مثبت و منفي خانوادههاي نيمهمستقل، مثبت و در خدمت تأمين مصلحت جامعه اسلامي است يا آنکه در مجموع مشکلات اجتماعي را دامن ميزند؟به عنوان مثال اگر فرض کنيم که احتمال وقوع طلاق در خانوادههاي نيمه مستقل دو برابر ميزان طلاق در ازدواجهاي عادي است آيا ميتوان اين پيامد منفي را با احتمال افزايش «زنا» و محرمات جنسي ديگر در فرض پرهيز از طرح خانوادههاي نيمه مستقل قابل مقايسه دانست؟ خلأ نظام کارشناسي ما آن است که مفاهيمي چون گناه و آثار اجتماعي و فردي آن در تحليلها و مسئلهشناسيهاي اجتماعي جايگاه مناسبي ندارد.
از طرفي ديگر، به نظر ميرسد طرح پيشنهادي خانوادههاي نيمهمستقل بر اساس چند فرض بنيان شده است:
1) امروزه جوانان برخلاف نسل گذشته براي زندگي در شرايط حداقلي آموزش نديدهاند، تصورات غير واقعبينانه از زندگي مشترک دارند، رفاهزده بار آمدهاند، از ارادة قوي براي ادارهي مسئولانهي زندگي برخوردار نيستند، خصلت توکل و اميد به آينده در آنان ضعيف است و از پيامدهاي اقدام به ازدواج واهمه دارند. به همين دليل است که با وجود آن که جوانان بيکار، در حدود يک چهارم از کل جوانان در سن ازدواج را تشکيل ميدهند اما معضل ازدواج در جوانان فراگير است و جوانان شاغل نيز انگيزهي لازم براي اقدام به ازدواج را ندارند. پس معضلات ازدواج جوانان بيشتر فرهنگي است تا اقتصادى.
2) بالا رفتن سن ازدواج چون با حفظ و ارتقاء عفت فردي و اجتماعي مقارن نيست، ممکن است با افزايش رفتارهاي پرخطر جنسي و گناه همراه باشد.
سوم: تشويق جوانان به خانوادههاي نيمهمستقل، انگيزهاي براي احساس هويت و احساس مسئوليت بيشتر در جوانان است و همچنين زمينهساز فعاليت اقتصادي مضاعف براي شروع زندگي مستقل است. بنابراين ميتوان انتظار داشت بسياري از اين جوانان در فاصلهي زماني قابل قبولي زندگي مستقل را نيز تجربه نمايند.
در پايان لازم به ذکر است که در پيگيري طرح خانوادههاي نيمهمستقل، به فرض اثبات مصلحت در ترويج آن، نيازمند شبکهاي از اقدامات فرهنگي و اجتماعي به منظور کاهش پيامدها و افزايش کارآمدي طرح مذکور هستيم که از جمله:
1)آموزش خانوادهها و زوجين به منظور فراگيري شيوهاي جديد از ارتباط و همزيستى
2) حمايت و اصلاح سياستهاي دولتي به منظور تشويق کارفرمايان به اشتغال افراد سرپرست خانواده
3)اصلاح نظام پرورشي به منظور اصلاح نگرش به زندگى، تعديل انتظارات و افزايش مهارتهاي زندگي از جمله مهارتهاي که حين مواجهه با مشکلات لازم است.
حوراء :: دي 1387- شماره 28
نظرات شما عزیزان: