از هواپرستی و آلودگی دامن بر امتم ترس دارم
حضرت رضا علیه السلام از پدران بزرگوارش از امير المؤمنين علىّ بن ابى طالب عليهم السّلام از رسول خدا صلی الله علیه و آله روايت كند كه فرمود: «ثَلَاثَةٌ أَخَافُهُنَّ عَلَى أُمَّتِي الضَّلَالَةُ بَعْدَ الْمَعْرِفَةِ وَ مَضَلَّاتُ الْفِتَنِ وَ شَهْوَةُ الْفَرْجِ وَ الْبَطْنِ»[1]- از سه چيز بر امّت خود بيم دارم: گمراهى پس از شناخت و آشوب هاى گمراهى آفرين و شهوت فرج و شكم.
انسانهاى سركش و طغيانگر با رو آوردن و توجه شديد به آلودگی جنسی و شهوت رانى كه از صفات بارز بعضی حیوانات است دست به طغيان و نافرمانى خدا مى زنند و آلوده به گناه می شوند، متأسّفانه دنياى امروز به جايى رسيده كه نه تنها با هواپرستی و شهوت رانی به مبارزه نمى پردازد، بلكه در بعضى از كشورها چنین اعمال زشت و وقيحی را به مجلس قانون گذارى برده و آن را تصويب مى كنند تا منحرفان جنسى به شكل قانونى به اعمال زشت و آلوده خود بپردازند. بيمارى ايدز كه امروز بشريّت را تهديد مى كند، هر چند عوامل مختلفى دارد، ولى بیشتر مبتلايان به آن آلودگان به انحرافات جنسى هستند که با این کار تيشه به ريشه خود و ديگران مى زنند و علاوه بر تبعات دنیوی همچون بیماری و گاه قتل و بر هم زدن کانون خانواده و زندگی، سبب عقوبت و عذاب الهی نیز حتی در همین دنیا می شوند، نمونه بارز آن قوم لوط هستند که خداوند به سبب هواپرستی و شهوت رانی شدید آنها، عذاب را بر آنها نازل کرد و آنها را از بین برد.
بد نیست در اینجا به چند مورد از درس هاى عبرتی که از داستان قوم لوط استفاده می شود براى هشدار و عبرت گیری بیشتر اشاره شود:
1- بدبختى نتيجه هواپرستى
كسانى كه زمام اختيار خود را به هواى نفس داده و همواره به دنبال خواهش هاى نفسانى هستند و به جاى آنكه هواى نفس را در خدمت عقل به كار گيرند و پيرو آن كنند، عقل را پيرو هواى نفس و اسير آن كرده اند، هم در دنيا بدبخت و بيچاره اند و هم در جهان آخرت متضرر و زيان كارند.
2- مستى هواپرستى
قوم لوط مست هواپرستى و شهوات بودند. بدين جهت بهترين پيشنهاد حضرت لوط، كه ارضاى نيازهاى جنسى از طريق مشروع و ازدواج با دختران آن حضرت بود، را رد كرده و بر انحراف جنسى خويش اصرار ورزيدند. زيرا عقل انسان مست، به درستى كار نمى كند؛ گويا قفلى بر آن زده اند.
3- سرعت عذاب الهى
با نزول عذاب الهى، همه چيز در مدّت كوتاهى نابود مى شود. ممكن است اهالى شهرى صدها سال براى عمران و آبادى آن تلاش كرده باشند، امّا با نزول عذاب پروردگار در ظرف چند ثانيه تمام شهر نابود مى شود. اين، نتيجه كار سوء مردم آن شهر است. همچنین ممكن است در مسائل معنوى و عبادى نيز شخصى ده ها سال عبادت كند و در پايان عمر مرتكب لغزشى شود و بر اثر آن لغزش عاقبت به شرّ گردد.
4- عذاب با عوامل حيات
خداوند متعال هنگامى كه اراده مى كند قومى را مجازات كند و بر آنها عذاب نازل نمايد، در بسيارى از موارد فرمان عذاب را به عامل حيات و زندگى آن قوم مى دهد، تا هم قدرت نمايى كند و هم آنها را به سزاى اعمالشان برساند. باران مايه حيات و زندگى است، امّا خداوند به آن سرعت داده و باران مايه حيات را تبديل به سيلاب ويرانگر مىكند و با آن قوم نوح را هلاك مى سازد. آرى! اگر خداوند اراده كند، عوامل حيات را تبديل به اسباب نيستى اقوام و ملل مى نمايد.[2]
آری تمام مفاسدى و بدبختی هایی که بر روى كره زمين به وقوع مى پيوندد نتيجه اعمال سوء خود انسانهاست چنانکه قرآن مجيد می فرماید: «ظَهَرَ الْفَسَادُ فِى الْبَرِّ وَالْبَحْرِ بِمَا كَسَبَتْ أَيْدِى النَّاسِ لِيُذِيقَهُمْ بَعْضَ الَّذِى عَمِلُوا لَعَلَّهُمْ يَرْجِعُونَ[3]- فساد در خشكى و دريا به خاطر كارهايى كه مردم انجام داده اند آشكار شده است؛ خدا مى خواهد نتيجه بعضى از اعمالشان را به آنها بچشاند، شايد (به سوى حق) بازگردند.
رسول خدا صلى اللَّه عليه و آله خواسته به امتش هشدار دهد که مواظب و مراقب خود باشند تا به این رذیله اخلاقی نزدیک نشوند و هیچ گاه به آن آلوده نشوند تا علاوه بر حفظ فطرت بشری خود و مراقبت از نفس و اجتماع و نظام آن، در نهایت مشمول این سخن رسول خدا صلی الله علیه و آله گردند که: «هر كس از امت من داراى چهار خصلت باشند وارد بهشت مى گردند: خود را به دنيا آلوده نكنند و هواپرستى نكنند، شكم خود را نگهدارند و دامن خود را حفظ نمايند».[4]
پی نوشت ها:
[1] الأمالي، شیخ مفید، به تصحیح حسين استاد ولى و على اكبر غفارى، كنگره شيخ مفيد، قم، 1413ق، ص 111.
[2] سوگندهاى پربار قرآن، ناصر مكارم شيرازى، مدرسه الامام علي بن ابي طالب(ع)، قم، 1386 ش، ص 508.
[3] روم، 41.
[4] الخصال، شیخ صدوق، به تصحیح: على اكبر غفارى، جامعه مدرسين، قم، 1362ش، ج 1، ص 223.
نظرات شما عزیزان: