آیا بهشتیان پس از قرار گرفتن در درجات و مراتب مربوط به خود، در بهشت، امکان تکامل و نیل به مراتب بالاتر برای آنها وجود دارد؟ اگر تکامل وجود دارد، به چه صورت است و چرا بهشتیان نسبت به مراتب بالاتر، غبطه نمی خورند؟
در پاسخ به این پرسش، به چند نکته زیر دقت کنید:
الف) براساس آیات قرآن کریم و روایات اهل بیت، بهشت دارای درجات و مراتب متعددی است. خداوند در قرآن می فرماید: «و هر کس مؤمن به سوی او رود، در حالی که کارهای شایسته انجام داده باشد، برای آنان درجات والا خواهد بود».1 همچنین علی علیه السلام، در ویژگی بهشت می فرماید: «بهشت دارای درجاتی است که برخی برتر از دیگری است و دارای منزل گاه های متفاوتی است».2
امام زین العابدینعلیه السلام می فرماید: «بر شما باد به قرآن؛ به راستی که خداوند، بهشت را آفرید و درجات و مراتب آن را به اندازه آیات قرآن قرار داد پس هر کس در آن جا آیه ای از قرآن بخواند، به او می گویند بخوان و بالا برو و هر کس از اینان که وارد بهشت شود، درجه ای بالاتر از آن نیست؛ به جز درجه انبیا و صدیقین».3
خداوند، در قرآن کریم، بهشت را با اوصاف گوناگونی بیان کرده که عبارتند از:
1. جنة النعیم (شعراء، آیه 85).
2. جنة عالیه (نجم، آیه 15).
3. بهشت رضوان (توبه، آیه 21).
4. جنات عدن (توبه، آیه 73).
5. جنات الفردوس (کهف، آیه 107).
6. روضات الجنات (شوری، آیه 22).
به نظر می رسد که این اوصاف، به درجات و مراتب مختلف بهشت، اشاره دارند.
ب). تکامل و ارتقای درجات در بهشت، مرهون و معلول درجات ایمان و عمل صالح انسان در دنیاست. خداوند می فرماید: «هر کس از بندگان، به عملی که کرده، رتبه خواهد یافت».4
حضرت علی علیه السلام می فرماید: «امروز (تا زمانی که در دنیا هستید)، روز عمل و تلاش است؛ نه روز حساب رسی به اعمال و فردای قیامت، روز حساب رسی است؛ نه روز عمل».5
مطابق این سخن، در آخرت، پرونده اعمال و کارهای نیک، بسته می شود و تکامل هم معلول عمل صالح است؛ پس در بهشت، تکاملی نیست؛ مگر آن چه در این دنیا فراهم کرده باشیم.
بنابراین، تکامل، به معنای ارتقا از یک درجه بهشت به درجه دیگر آن، بدون این که قبلاً در دنیا، مقدمات و شرایط آن را فراهم کرده باشیم، وجود ندارد. خداوند در قرآن می فرماید: «کسی که قبلاً ایمان نیاورده یا خیری در ایمان آوردن خود به دست نیاورده، ایمان آوردنش، سود نمی بخشد؛ بگو منتظر باشید که ما [هم [منتظریم».6
در مقابل دیدگاه مذکور، دیدگاه دیگری مطرح است که قائل به تکامل در قیامت است. آیات و روایاتی نیز گویای حرکت و تکامل در حشر و عوالم پس از آن است که به دلیل مجال اندک، تنها به چند نمونه از این آیات اشاره می کنیم:
1. «کسانی که عهد و پیمان خدا و سوگندهای خود را به بهای ناچیزی می فروشند، آنان را در آخرت [از سعادت های اخروی[ بهره ای نیست و خدای متعال، روز قیامت با آنان سخن نمی گوید و به [نظر رحمت به [ایشان نمی نگرد و [آنها را [پاکشان نمی گرداند و عذابی دردناک خواهند داشت».7
جمله «و پاکشان نمی گرداند» در این آیه، مفهوم خاصی دارد. این جمله، نشان گر این حقیقت است که انسان هایی که در راه راست بندگی، بوده، مورد نظر حق می باشند، در مواقف و عوالم حشر، مشمول تزکیه حضرت حق بوده، خداوند آنان را از ناپاکی ها پاک می سازد و آنها را تزکیه و تطهیر می کند؛ امّا این تزکیه الهی، شامل آن دسته از انسان هایی که در راه بندگی قرار نگرفته، با خداوند به مخالفت برخاسته اند، نخواهد شد.
باید توجه داشت که تزکیه خدای متعال، همان کامل ساختن روح آدمی است؛ زیرا انسان، در زندگی دنیایی، در ظاهر امر، دارای عقایدی است که بر اساس آن عقاید، روش و سلوک عملی خاصی دارد؛ امّا در باطن امر، روح آدمی در نتیجه همین عقاید و اعمال، حرکت مخصوصی دارد که آن حرکت، اگر در راه بندگی راه راست باشد، روح را به تدریج، پاک می گرداند و در مدارج کمال پیش می برد.
2. «کسانی که آن چه خداوند از کتاب نازل کرده، پنهان می دارند و بدان بهای ناچیزی به دست می آورند،آنان جز آتش در شکم های خویش، فرو نبرند و خدا، روز قیامت با آنان سخن نخواهد گفت و پاکشان نخواهد کرد و عذاب دردناکی خواهند داشت».8
مفهوم این آیه، مانند آیه سابق، آن است که تزکیه در قیامت، درباره انسان های ویژه ای است و شامل کسانی که احکام خدا را در مقابل پول و ریاست می فروشند و از حکم خدا در می گذرند، نخواهد شد. تزکیه (تطهیر و پاک ساختن)، همان حرکت است؛ زیرا موجود متحرّکی که در مسیری پیش می رود، نقایص، حجاب ها، پرده ها، رنگ ها و معایب را کنار زده، خود را از آن آلودگی ها و تعلق پاک می سازد. بنابراین، حرکت تکاملی، در قیامت وجود دارد.
3. «حقیقت این است که خداوند کسانی را که ایمان آورده، کارهای شایسته کرده اند، در باغ ها و [بهشت هایی [که از زیر [درختان [آن، نهرها روان است، داخل می گرداند. در آن جا با دستبندهایی از طلا و مروارید، آراسته می شوند و لباسشان در آن جا از حریر [پرنیان [است. [پس از قرار گفتن در چنین وضعیتی [هدایت می شوند به گفتار پاک و [پاکیزه [به سوی راه [خدای] ستوده هدایت می گردند».9
این آیه هم اشاره دارد که پس از قرار گرفتن در بهشت، بهشتیان به سخن پاکیزه و به راه ستوده، هدایت می شوند. بنابراین معلوم می شود که تازه در آن جا، راه ویژه ای شروع می گردد و راهی که حرکت در آن نباشد، راه نیست. این آیه می گوید: خداوند، موءمنان و مشتاقان را به آن جا که باید ببرد، می برد؛ پس حرکت در عوالم حشر، وجود دارد و سیر تکاملی، در آن جا ادامه دارد.10
اما درباره این اشکال که «لازمه حرکت در عوالم حشر، وجود تکالیف و بایدها و نبایدهایی است و حال آن که براساس آیات و روایات، آن جا تکلیفی وجود ندارد و از این رو، حرکت و تکامل هم نخواهد بود»، جواب این است که گر چه حرکت انسان در دنیا و نزدیکی او به سوی خداوند متعال، با اتخاذ مسیری است که در دنیا انتخاب کرده و خداوند، این مسیر را با انجام تکالیف و ترک محرمات، مقرر فرموده است، اما مقصود ما از حرکت، تحول و تکامل در نظام های بالاتر و پس از دنیا، این نوع حرکت نیست و معیارش نیز با احکام و قوانین آن، متفاوت خواهد بود. از این رو، حرکت در آن جا، غیر از حرکت در این جاست و مسیر آن جا، متفاوت و متناسب با همان نظام حشر خواهد بود.
باید توجه داشت که مسیر صعود به سوی خداوند، در عوالم مختلف متفاوت خواهد بود. این مسیر در دنیا همین تکالیف شرعی است که انسان باید خود را با آن منطبق سازد وقتی ما به برزخ منتقل می شویم، در آن جا هم به دنبال همین مسیر دنیوی در حرکتیم؛ اما آن مسیر و حرکت، همان مسیر و حرکت دنیوی نخواهد بود؛ بلکه مسیر تحول، حرکت و تکامل، متناسب با عالم برزخ است. همچنین وقتی وارد قیامت می شویم، در آن جا هم به دنبال مسیر برزخی و دنیوی در حرکتیم؛ اما آن مسیر و حرکت، همان مسیر و حرکت برزخی و دنیوی نخواهد بود؛ بلکه حرکت و تحولی متناسب با نظام و قوانین عالم حشر است.
به این مثال، توجه کنید: قطعه گِلی که به عالم انسانیت وارد می شود، در طی مسیر و حرکت خود به سوی عالم انسانیت، عوالمی را پشت سر می گذارد؛ از عالم خاکی به عالم نباتی وارد می شود و بعد از آن، وارد عالم گوشت و خون می گردد؛ سپس به نطفه تبدیل می شود. او این عوالم را طی کرده، به آن عالمی که مقصودش است، یعنی انسانیت، وارد می شود. در یک نگاه، این گل، در مجموع، یک راه را تا رسیدن به انسانیت، پشت سر گذاشته است؛ ولی این راه، راه دامنه داری بوده و مجموعه ای از قطعات منظم، منسجم و پشت سرهم و در عین حال، متفاوت از یکدیگر، است. این موجود، در یک دید کلی، یک راه را طی کرده، ولی این راه به نظر دقیق، از مجموعه راه هایی منظم، مترتب، غیر هم و در عین حال دنبال هم تشکیل شده است.
بنابراین، راه و مسیر حرکت به سوی خدا، در یک نگاه کلی، یک راه است؛ ولی این راه، منحصر در تکالیف عملی نیست؛ بلکه این تکلیف ها، قطعه ای از این راه و متناسب با نظام دنیوی است. در برزخ هم قطعه دیگری از این راه، متناسب با عالم برزخ، وجود دارد و در قیامت هم قطعه دیگری از این راه، متناسب با عالم حشر قرار دارد. این راه ها، مترتب بر یکدیگر بوده، ولی غیر هم و در عین حال، به دنبال هم می باشند. بنابراین، حرکت در هر عالمی، متناسب با همان عالم خواهد بود و از نفی یک نوع حرکت در یک نظام، نمی توان حرکت را در نظام دیگر نتیجه گرفت.
علت این که بهشتیان نسبت به مراتب بالاتر غبطه نمی خورند، این است که بر طبق آیات و روایات، در بهشت، درد، رنج، افسردگی و غم و اندوه وجود ندارد و غبطه و افسوس خوردن، خود یک رنج و اندوه روحی است و بهشت، تهی از هر رنج و اندوهی است؛ از این رو، بهشتیان، دچار حسرت نمی شوند و هر کس، به هر مقامی که دارد، راضی و خرسند است.
1. طه، آیه 75.
2. ری شهری، میزان الحکمه، ج 1، ص 432.
3. همان.
4. انعام، آیه 132.
5. نهج البلاغه، خطبه 42.
6. انعام، آیه 158.
7. آل عمران، آیه 77.
8. بقره، آیه 174.
39. حج، آیه 23 و 24.
10. ر.ک: قیام قیامت، ص 102-112.
نظرات شما عزیزان: