توصیه های امام رضا(ع) درباره صله رحم
 

تبادل لینک هوشمند

برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان ندای وحی و آدرس nedayevahi.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 29252
بازدید دیروز : 7590
بازدید هفته : 37701
بازدید ماه : 90979
بازدید کل : 10482734
تعداد مطالب : 16946
تعداد نظرات : 80
تعداد آنلاین : 1


حدیث موضوعیاک مهدویت امام زمان (عج)اک آیه قرآناک

 
 
نویسنده : اکبر احمدی
تاریخ : شنبه 27 / 8 / 1399

توصیه های امام رضا(ع) درباره صله رحم

صله رحم,احادیث ائمه درباره صله رحم, سخنان بزرگان درباره میهمانی رفتنتوصیه های اخلاقی امام رضا(ع)

 

توصیه های امام رضا(ع) درباره صله رحم
الف) تکلف
((تکلف))، و ((تکلیف)) از یک ماده گرفته شده و هر دو معنای زحمت و رنج را می رساند. ((تکلف )) این است که آدمی عملی را با سختی و مشقت انجام دهد و انگیزه او از این کار خود پرستی، خودنمایی و ریاکاری است.


برخی افراد در روابط خانوادگی و اجتماعی برای اقناع تمایل خونمایی آگاهانه یا ناآگاهانه زیر بار تکلف می روند. مثلا برای ترتیب دادن یک برنامه دیدار، با میهمانی های تشریفاتی و پرهزینه بار گرانی را بر دوش خود انداخته، بدین وسیله سعی می کنند توجه دگران را به خود جلب کنند، پیامبران الهی و اولیای دین، در تمام برنامه های زندگی، از تکلف مبرا و منزه بودند و آن را عملی مذموم و ناپسند برحذر داشته اند.

 

هر مسلمان که خواهان سلامت روانی و آسایش خاطر خویش باشد، باید تن به تکلف ندهد و ایام عمر را با آن سپری نکند، در غیر این صورت اولا خود را در معرض تنفر و بدبینی دیگران قرار می دهد، ثانیا پیوسته نگران است مبادا بر اثر پیشامدهایی اوضاعش دگرگون شود و ثروتش از کف برود، معمولا او با این رویه ناپسند ایام روزگار را با سختی طی می کند و سرانجام نسبت به زندگی بدبین خواهد شد.


خداوند در توصیف بندگان راستین خود فرموده است:
و عباد الرحمن الذین یمشون علی الارض هونا.
((بندگان خاص خداوند رحمان کسانی هستند که با آرامش و بی تکبر روی زمین راه می روند و در پیشرویهای اجتماعی دچار خودکامگی نمی شوند)).

در تفسیر این آیه وارد شده است:
هو الرجل یمشی بسجیته التی جبل علیها، لایتکلف ولایتبختر.
((بنده واقعی آن است که سیر زندگیش به حال طبیعی و بروفق فطرت باشد، نه براساس تکلف و خودبینی )).


برنامه های اخلاقی امام رضا (علیه السلام ):
مراعات مساوات و مواسات:
قال علی بن موسی الرضا (علیه السلام ): ((طوبی لمن. . . لم یحزن صدره بما اعطی غیره )) امام رضا (علیه السلام ) فرمود: خوشا به حال بنده ای که هر چه به مردم داده شده، دلش محزون نشود.


عن رجل من اهل بلخ، قال: ((کنت مع الرضا (علیه السلام ) فی سفره الی خراسان فدعا یوما بمائدة له، فجمع علیها موالیه من السودان و غیرهم )). فقلت: جعلت فداک ((لو عزلت لهولاء مائدة ))؟ فقال: ((مه! ان الرب تبارک وتعالی واحد والام واحدة والاب واحد، والجزاء بالاعمال )).

مردی از اهل بلخ می گوید: در سفری که علی بن موسی الرضا به خراسان می رفت، من با آن حضرت بودم. روزی حضرت غذایی طلبیدند و تمام نوکرها و غلامان سیاه و سفید خود را برای صرف غذا جمع کردند و در کنار سفره نشاندند. من عرض کردم: فدایت شوم بهتر بود برای غلامان و نوکرها سفره جداگانه دستور می فرمودید. حضرت فرمود: ساکت باش! خدای همه یکی است. مادر و پدر همه یکی است. پاداش و کیفر هر کس بسته به کردار اوست.


به زحمت نینداختن میهمان:
نزل بابی الحسن الرضا (علیه السلام ) ضیف وکان جالسا عنده یحدثه فی بعض اللیل، فتغیر السراج، فمد الرجل یده لیصلحه فزبره ابوالحسن (علیه السلام ) ثم بادره بنفسه فاصلحه، ثم قال: انا قوم لانستخدم اضیافنا. (512)

بر حضرت امام رضا (علیه السلام ) میهمانی وارد شد. اوایل شب در محضر امام نشسته بود و صحبت می کرد. در چراغ دگرگونی پیدا شد، میهمان دست خود را دراز کرد که چراغ را اصلاح کند، حضرت او را منع کرد و خودش چراغ را اصلاح نمود و فرمود: ما اهل بیت، میهمان را به انجام کاری نمی گماریم.


تواضع و فروتنی:
دخل الرضا (علیه السلام ) الحمام فقال له بعض الناس، دلکنی، فجعل یدلکه فعرفوه، فجعل الرجل یستعذر منه وهو یطیب قلبه ویدلکه.
امام هشتم (علیه السلام ) وارد حمام شد (که جز یک نفر کسی در آنجا نبود) آن یک نفر هم امام رضا (علیه السلام ) را نمی شناخت. وی امام را مورد خطاب قرار داد و گفت: مرا دلاکی کنید (به پشت من کیسه بکشید). امام هم کیسه را گرفت و مشغول کیسه کشیدن شد. در این هنگام، یکی یکی افراد به حمام وارد شدند و حضرت را در حال کیسه کشیدن به پشت آن مرد مشاهده کردند. آنان حضرت را به آن مردم شاساندند و گفتند: وی امام علی بن موسی الرضا (علیه السلام ) است. مرد مذکور از فرط خجلت و شرمندگی از عمل ناآگاهانه خود عذر خواهی کرد ولی حضرت او را دلداری داد و به ادامه عمل خود پرداخت تا اینکه کار به پایان رسید.


مدارا و نرمش:
عن یاسر الخادم ونادر، قالا: قال لنا ابوالحسن: ان قمت علی رؤ سکم وانتم تاءکلون فلاتقوموا حتی تفرغوا، ولربما دعا بعضنا فیقال: هم یاءکلون فیقول: دعوهم حتی یفرغوا.

((یاسر)) و ((نادر)) دو خادم امام رضا (علیه السلام ) گویند: آن بزرگوار به ما فرموده بود: اگر بالای سرتان ایستادم و شما به خوردن غذا مشغول بودید، برنخیزید تا غذایتان تمام شود. به همین جهت بسیار اتفاق می افتاد که امام (علیه السلام ) ما را صدا می کرد و در پاسخ او می گفتند: به غذا خوردن مشغولند و آن حضرت می فرمود: بگذارید غذایشان تمام شود.

نهی از اسراف:
عن یاسر الخادم قال: اکل الغلمان یوما فاکهة فلم یستقصوا اکلها ورموابها فقال لهم ابوالحسن (علیه السلام ) سبحان الله! ان کنتم استغنیتم فان اناسالم یستغنوا، اطعموه من یحتاج الیه.
از یاسر خادم روایت شده که روزی غلامان میوه می خوردند ولی میوه را ناتمام خوردند و به دور انداختند. حضرت از روی تعجب فرمود: سبحان الله! اگر شما احتیاج ندارید، افرادی نیازمند هستند! به محتاجان بدهید تا بخورید.


کمال پذیرایی (از میهمان ) همراه با آموزش:
مردی مهمان حضرت رضا (علیه السلام ) بود. او هنگام خوردن غذا از شستن دست خودداری کرد.


حضرت فرمود: اغسلها والغسلة الاولی لنا واما الثانیة فلک فان شئت فاترکها.
((دستت را بشوی که شستن نخستین برای ماست و شستن دوم بعد از غذا - از آن خودت و اگر خواستی آن را ترک کن )).
چون قبل از غذا ممکن است دست آلوده باشد و از این طریق میکروبهایی وارد غذا شود، مهمان باید به مقتضای رعایت حق صاحبخانه، دستهای خود را بشوید ولی بعد از غذا، چون میهمان به حسب نوع و غالب پس از فراغت از صرف غذا، منزل صاحبخانه را ترک می کند، در این مورد اختیار با خود اوست. در صورتی که طالب سلامتی خودش باشد، دستهایش را می شوید وگرنه ترک می کند.


حفظ حریم مجالس و دوری از اختلاط زن و مرد:
عن ابی الحسن الرضا (علیه السلام ) ان بعض بنی هاشم دعاه مع جماعة من اهله فاءتی بصیبة له فادناها اهل المجلس جمیعا الیهم فلما دنت منه ساءل عن سنها، فقیل: خمس فنحاها عنه.

تعدادی از بنی هاشم امام رضا (علیه السلام ) را به مهمانی دعوت نمودند در خانواده آنها دختر کوچکی حضور داشت. مسلمانان طبق معمول دختر را نزد خود بردند تا او را روی زانویشان بنشانند و ببوسند. بعد از آنکه دخترک نزد امام (علیه سلام ) آمد، حضرت سوال نمود: چند سال دارد؟ گفته شد: پنج سال. بعد او را از محضر امام (علیه سلام ) بردند.


ساده زیستی در سفر:
الامام الرضا (علیه السلام ): خرجنا الی نزهة لنا فنسی الغلمان الملح، فما انتفعنا بشی ء حتی انصرفنا. (518)
ما با دوستان خود برای سیر و سیاحت به بیرون شهر رفتیم. خدمتکار نمک را فراموش کرده بود، ما از خوراکی آن روز آنچنان سود و لذتی نبردیم تا برگشتیم.


برنامه های دیگری (دور از تکلف ) امام رضا (علیه السلام ):
عن ابراهیم بن العباس: قال: ((ما راءیت اباالحسن الرضا (علیه السلام ) جفا احدا جفا احدا بکلامه قط، وما راءیت قطع علی احد کلامه حتی یفرغ منه، وما رد احدا عن حاجة یقدر علیها، ولا مد رجلیه بین یدی جلیس له قط، ولا اتکا بین یدی جلیس لهه قط، ولا راءیته شتم احدا من موالیه وممالیکه قط، ولا راءیته تفل قط، ولا راءیته یقهقه فی ضحکه قط، بل کان ضحکه التبسم، وکان اذا خلا ونصبت مائدته اجلس معه علی مائدته ممالیکه حتی البواب والسائس.

((ابراهیم بن عباس )) گوید:
- هرگز ندیدم امام رضا (علیه السلام ) به کسی ولو به یک کلمه دشنام دهد و جفا و بی مهری کند. هرگز ندیدم حرف کسی را پیش از تمام شدن سخنش قطع کند، بلکه صبر می کرد تا سخن او به پایان رسد.

-  هرگز ندیدم آن حضرت (در حد توانایی ) سؤ ال و تقاضای نیازمندی را رد کند.

-  هرگز پاهای خود را بین همنشینانش دراز نمی کرد.

-  هرگز در حضور همنشینان خود (به جایی ) تکیه نمی داد.

-  هرگز ندیدم آن حضرت به خدمتکاران و غلامان آزاد شده اش ناسزا بگوید.

-  هرگز ندیدم که آب دهانش را بیرون بیندازد.

-  هرگز ندیدم ((خنده خود قهقهه (خنده باصدا) بکند بلکه پیوسته خنده اش تبسم و لبخند بود.

-  هرگاه سفره غذا گسترده می شد، خود کنار سفره می نشست و تمام خدمتکاران و غلامان حتی دلاکان و دامپروران (در بانهای اسطبلها) را کنار سفره می نشاند و با هم غذا می خوردند.


شرایط میهمانداری در اسلام (در کلام امام هشتم (علیه السلام ))
عن علی بن موسی الرضا (علیه سلام ): دعا رجل امیرالمومنین (علیه سلام ) فقال له: قد اجبتک علی ان تضمن لی ثلاص خصال، قال: وما هی یا امیرالمومنین (علیه سلام ).
قال: لا تدخل علی شیئا من خارج، ولا تدخر عنی شیئا فی البیت، ولا تجحف بالعیال، قال: ذلک لک یا امیرالمومین! فاجابه علی بن ابیطالب.

امام رضا (علیه سلام ) فرمود: مردی حضرت علی (علیه سلام ) را به منزل خود دعوت کرد. حضرت علی (علیه سلام ) به او فرمود: دعوتت را به سه شرط می پذیرم.

عرض کرد: آن سه شرط چیست ای پیشوای اهل ایمان؟
حضرت فرمود: از بیرون خانه هیچ چیز برایم تهیه نکنی. از آنچه در منزل داری، هیچ دریغ نداری و بر اهل خانه و افراد تحت سرپرستی ات تنگ نگیری.

عرض کرد: پذیرفتم.
حضرت علی (علیه سلام ) دعوت او را پذیرفت.

 

منبع:

کتاب آیین زندگی از دیدگاه امام رضا (علیه السلام )

 


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





موضوعات مرتبط: بانک احادیث
برچسب‌ها: بانک احادیث
 
 
این وب سایت جهت بسط وگسترش فرهنگ قرآنی ، با لا بردن سطح آگاهیهای دینی اعتقادی تربیتی