۩ ❀ ۩ جلوه هایی از شخصیت امام علی علیه السلام درنهج البلاغه ۩ ❀ ۩
برای شناخت امام(ع) علاوه بر مطالعه تاریخ و تحلیل آن، میتوان به سخنان آن حضرت درباره خودشان یا سخنان کسانی که حضرت را درک کرده و در مکتبش پرورش یافته اند - بیواسطه یابا واسطه - و حتی دشمنانش مراجعه کرد.
از آنجا که امام(ع) از مقام عصمت برخوردار است، شناخت حضرتش برای غیر معصوم کاری مشکل و چه بسا غیر ممکن است; به همین جهت، شاید بهترین راه شناخت حضرت مراجعه به سخنان معصومان(ع) و از جمله خود ایشان باشد.
لذا در این نوشتار بنابر آن است که امام(ع) را از زبان مبارکش معرفی کنیم.
طبیعی است که با بضاعت ناچیز نگارنده و محدودیت مقاله، فقط به جلوه های اندکی از شخصیت آن بزرگوار پرداخته ایم.
1) علی(ع) پرورش یافته مکتب پیامبر اکرم(ص) است
الف: دوران طفولیت امام (ع)
هنگامی که امام(ع) نوزاد بود، پیامبر گهواره او را در کنار رختخواب خود قرار میداد; حتی گاهی بدن او را میشست و در مواقعی شیر در کام او میریخت و او را به سینه میفشرد. (1)
امام علیه السلام خود در این باره چنین میفرماید:
«و قد علمتم موضعی من رسول الله(ص) بالقرابة القریبة، والمنزلة الخصیصة وضعنی فی حجره و انا ولد یضمنی الی صدره، و یکنفنی فی فراشه و یمسنی جسده و یشمنی عرفه و کان یمضغ الشیء ثم یلقمنیه» (2)
شما میدانید مرا نزد رسول خدا چه رتبت است، و خویشاوندی ام با او چه در نسبت است. آنگاه که کودک بودم مرا در کنار خود نهاد و بر سینه خویشم جا داد، و مرا در بستر خود میخوابانید چنان که تنم را به تن خویش میسود و بوی خوش خود را به من میبویانید. و گاه بود که چیزی را میجوید، سپس آن را به من میخوراند.
ب : دوران نوجوانی امام(ع)
در سال خشکسالی مکه، ابوطالب که بزرگ قریش بود به جهت زیادی عایله خود - و شاید رسیدگی به امور دیگران - با مشکل اقتصادی شدیدی مواجه شد. پیامبر اکرم(ص) از این فرصت استفاده کرد و برای مساعدت به ابوطالب و به همراه عمویش عباس، کفالت دو تن از پسران او را متقبل شدند.
در نتیجه جعفر به کفالت عباس و امام علی علیه السلام که کوچکترین پسر خانواده بود، به کفالت پیامبر اکرم درآمدند و بدین وسیله، حضرت که هنوز سنین کودکی خود را میگذرانید، به طور کامل تحت تربیت پیامبر اکرم(ص) قرار گرفت. (3)
امام(ع) در این باره میفرماید:
«لقد کنت اتبعه اتباع الفصیل اثر امه، یرفع لی فی کل یوم من اخلاقه علما و یامرنی بالاقتداء به.» (4)
من همچون فرزندی که همواره همراه مادر است، همواره با پیامبر بودم و به دنبال او حرکت میکردم و او هر روز نکته تازهای را از اخلاق نیک برای من آشکار میساخت و مرا فرمان میداد که به او اقتدا کنم.
ج - امام(ع) هنگام بعثت پیامبر اکرم(ص) حضرت در این وقتحدود ده سال داشتند، اما شخصیت ذاتی آن بزرگوار و تاثیرات تربیتی مکتب پیامبر اکرم(ص) ایشان را به جایی رسانده بود که خود میفرمایند:
«لقد کان(ص) یجاور فی کل سنة بحراء فاراه، و لایراه غیری ... اری نور الوحی و الرسالة و اشم ریح النبوة.» (5)
پیامبر(ص) مدتی از سال مجاور کوه حراء میشد، پس تنها من او را مشاهده میکردم و کسی جز من او را نمیدید. من نور وحی و رسالت را میدیدم و نسیم نبوت را استشمام میکردم.
2) ایمان امام (ع)
الف : اول کسی که ایمان آورد امام(ع) است
بعد از آن که پیامبر به رسالت مبعوث شد، اول کسی که ایمان آورد امام(ع) بود.
چنانکه فرموده است: «والله لانا اول من صدقه.» (6)
به خدا سوگند! من نخستین کسی هستم که وی را تصدیق کردم.
یا فرموده است:
«انی ولدت علی الفطرة و سبقت الی الایمان.» (7)
من بر فطرت توحید تولد یافتهام و در ایمان از همه پیش قدمتر بودهام.
ابن ابی الحدید معتزلی - از بزرگان اهل سنت - دلایل زیادی بر اینکه اول کسی که به پیامبر ایمان آورد امام علی(ع) است اقامه میکند و اشکالاتی را که به این ادعا وارد کردهاند جواب میدهد. (8)
ب : ایمان امام (ع) توام با یقین بود
حضرت میفرمایند: «انی لعلی یقین من ربی و غیر شبهة من دینی.» (9)
من به پروردگار خویش یقین دارم و در دین و آیین خود گرفتار شک و تردید نیستم!
و یا فرموده است: «ما سککت فی الحق مذ اریته.» (10) من از زمانی که حق را یافته ام، در آن تردید نکرده ام.
3) امام(ع) معیار هدایت و راه نجات است
امامی که با حق است و حق هم با اوست: «علی مع الحق والحق مع علی.» (11) کسی که قرآن ناطق است.
پس چراغ هدایت و راه نجات نیز هست.
میفرماید: «انما مثلی بینکم کمثل السراج فی الظلمة، یستضیء بها من ولجها.» (12)
من در میان شما همچون چراغی در تاریکی هستم; هر کس به سوی آن چراغ روی آورد و در کنارش بنشیند از نورش بهرهمند میگردد.
امام(ع) چراغ هدایتی است که هیچ گاه کسی را گمراه نمیکند.
«لا ضللت و لا ضل بی.» (13)
هرگز گمراه نبودهام و هرگز کسی به وسیله من گمراه نشد.
4) امام(ع) مطیع خدا و رسول اکرم(ص) بود
یکی از ویژگیهای امامان(ع) اطاعت از پروردگار متعال است و امام علی(ع) نیز در این ویژگی سرآمد میباشد. حضرت میفرمایند:
«انی لم ارد علی الله و لا علی رسوله ساعة قط و لقد وآسیته بنفسی...» (14)
من حتی یک لحظه به معارضه با (احکام و دستورات) خدا و پیامبر برنخاسته ام.
آری، ایشان خود را در مقابل پیامبر اکرم مطیع محض میدانست. چنانکه به مناسبتی کسی به ایشان عرض کرد: «یا امیرالمؤمنین فنبی انت؟ قال: ویلک، انما انا عبد من عبید محمد(ص).» (15)
ای امیرمؤمنان پس تو پیامبر هستی؟ فرمود: وای بر تو! من بندهای از بندگان پیامبر اکرم(محمدص) هستم!
5) موقعیت علمی امام (ع)
الف: از محضر پیامبر کمال استفاده را برد.
حضرت که از طفولیت تا واپسین لحظات عمر پیامبر ملازم ایشان بود، بیشترین بهره علمی را از مکتب عالی نبوت برد. امام(ع) میفرمایند:
«لیس کل اصحاب رسول الله(ص) من کان یساله و یستفهمه حتی ان کانوا لیحبون ان یجیء الاعرابی الطاری فیساله(ع) حتی یسمعوا و کان لا عربی من ذلک شییء و الا سالته عنه و حفظته.» (16)
این طور نبوده که همه اصحاب پیامبر(ص) از او پرسش کنند و استفهام نمایند; عدهای دوست داشتند اعرابی یا سائلی بیاید و از آن حضرت چیزی بپرسد و آنها پاسخ آن را بشنوند و بهره بگیرند. اما من هر چه از خاطرم میگذشت از او میپرسیدم و حفظ مینمودم.
ابن ابی الحدید در شرح این فراز از بیانات امام مینویسد:
«واعلم ان امیرالمؤمنین(ع) کان مخصوصا من دون الصحابة رضوان الله علیهم بخلوات کان یخلو بها مع رسول الله(ص) لایطلع احد من الناس علی ما یدور بینهما و کان کثیر السؤال للنبی(ص) عن معانی القرآن و عن معانی کلامه(ص) و اذا لمیسال ابتداءه النبی(ص) بالتعلیم والتثقیف و لمتکن احد من اصحاب النبی(ص) کذلک. بل کانوا اقساما: فمنهم من یهابه ان یساله و هم الذین یحبون ان یجیء الاعرابی او الطاری فیساله و هم یسمعون. و منهم من کان بلیدا بعید الفهم قلیل الهمة فی النظر والبعث، و منهم من کان مشغولا عن طلب العلم و فهم المعانی اما بعبادة او دنیا، و منهم المقلد یری ان فرضه السکوت و ترک السؤال. و منهم المبغض الشانیء الذی لیس للدین عنده من الموقع ما یضیع وقته و زمانه بالسوال عن دقائقه و غوامضه، وانضاف الی الامر الخاص بعلی(ع) ذکاؤه و فطنته و طهارة طینته و اشراق نفسه وضوءها. و اذا کان المحل قابلا متهیئا. کان الفاعل المؤیر موجودا، والموانع مرتفعة و حصل الاثر علی اتم مایمکن، فلذلک کان علی(ع) کما قال الحسن البصری. ربانی هذه الامة و ذا فضلها، و لذا تسمیه الفلاسفة امام الائمة و حکیم العرب.» (17)
1- گروهی که خود از پیامبر سؤال نمیکردند، ولی دوست داشتند کسی بیاید از پیامبر چیزی بپرسد تا آنها نیز بشنوند و بهره ببرند.
2- گروهی از فهم ناچیزی برخوردار بودند و در بحث و کسب علم همتی کم داشتند.
3- گروهی نیز عبادت یا میل به دنیا آنها را از فراگرفتن علم بازداشته بود.
4- گروهی دیگر نیز وظیفه خود را سکوت و ترک سؤال میدانستند.
5- بعضی نیز برای دین آن قدر ارزش قائل نبودند تا وقتخود را در یادگیری دقایق و مشکلات آن صرف کنند.
اما امام(ع) که از ذکاوت، هوش، طهارت باطن و نورانیت نفس برخوردار بود و تمام شرایط آمادگی و قبول معارف الهی را داشت، به نحو تمام و کمال از پیامبر اکرم(ص) بهره گرفت.
ب ) دعای پیامبر در حق امام نسبتبه علم و آگاهی او.
امام(ع) میفرماید: «... علم علمه الله نبیه فعلمنیه، و دعالی بان یعیه صدری و تضطم علیه جوانحی». (18)
علمی است که خداوند آن را به پیامبرش تعلیم کرد و او نیز به من آموخت و برایم دعا کرد که خدا آن را در سینهام جای دهد و اعضا و جوارحم را از آن مالامال سازد.
ج) گستره علم امام (ع)
از آن جایی که امام(ع) از دو منبع لایزال قرآن و پیامبر(ص) بهره گرفته و مشمول دعای خاص پیامبراکرم(ص) قرار گرفته بود، از گستردگی علمی فوقالعاده ای برخوردار بود.
چنان که فرمود: «ایها الناس، سلونی قبل ان تفقدونی، فلانا بطرق السماء اعلم منی بطرق الارض». (19)
ای مردم، پیش از آن که مرا نیابید آنچه میخواهید بپرسید، زیرا من به راههای آسمان از راههای زمین آشناترم!
ابن ابی الحدید در این باره مینویسد:
«اجمع الناس کلهم علی انه لم یقل احد من الصحابة و لا احد من العلماء (سلونی) غیر علی بن ابیطالب.» (20)
همه مردم اتفاق دارند که هیچ کدام از صحابه پیامبر و هم چنین از دانشمندان چنین ادعای (سلونی قبل ان تفقدونی) نکردند، غیر از علی بن ابی طالب!
امام(ع) در جای دیگر فرموده اند:
«فو الذی نفسی بیده لاتسالونی عن شییء فیما بینکم و بین الساعة، و لا عن فئة تهدی مئة و تضل مئة الا انباتکم بناعقها و قائدها و سائقها و مناخ رکابها و محط رحالها...» (21)
سوگند به کسی که جانم در دست قدرت او است ممکن نیست از آنچه بین امروز تا قیامت واقع میشود یا درباره گروهی که صد نفر را هدایت و یا صد نفر را گمراه کنند از من پرستش کنید جز آنکه از دعوت کننده و رهبر و آن کسی که زمام این گروه را به دست دارد و جایگاه خیمه و خرگاه و محل اجتماع آنها شما را آگاه میسازم!
امام(ع) عامل به علم بود:
امام میفرماید: «ایها الناس انی والله ما احثکم علی طاعة الا و اسبقکم الیها و لا انهاکم عن معصیة الا واتناهی قبلکم عنها.» (22)
ای مردم، به خدا سوگند من شما را به هیچ طاعتی وادار نمیکنم مگر این که پیش از شما خودم به آن عمل میکنم و شما را از معصیتی نهی نمیکنم، مگر اینکه خودم پیش از شما (از آن) کناره گیری میکنم.
د) کمبود ظرفیتها برای استفاده از علم امام
علیرغم این گستره بینهایت علمی، امام(ع) به خاطر شرایط نامساعد آن روزگار، فرصت تعلیم این علوم را به جامعه نیافت. عواملی مانع کسب فیض از محضر امام(ع) شد از جمله:
1- نبود افراد شایسته.
امام(ع) خطاب به کمیل بن زیاد فرمود:
«ها ان هاهنا لعلما جما (و اشار بیده الی صدره) لو اصبت له حملة! بلی اصبت لقنا غیر مامون علیه.» (23)
(بدان) در اینجا علم فراوانی است. (با دستش اشاره به سینه مبارکش کرد) اگر افراد لایقی مییافتم به آنها تعلیم میدادم. آری تنها کسی را مییابم که زود درک میکند، ولی قابل اطمینان نیست.
2- نبود ظرفیت مناسب در افراد
امام(ع) چنین فرموده اند:
«والله لو شئت ان اخبر کل رجل منکم بمخرجه و مولجه و جمیع شانه لفعلت ولکن اخاف ان تکفروا فی برسول الله(ص) الا و انی مقضیه الی الخاصة ممن یؤمن ذلک منه.» (24)
به خدا سوگند، اگر بخواهم، میتوانم هر کدام شما را از آغاز و پایان کارش و از تمام شؤون زندگیاش آگاه سازم، ولی از آن میترسم که این کار موجب کافر شدن شما به پیامبر گردد (دربارهام غلو کنید)!
آگاه باشید من این اسرار را به خاصانی که مورد اطمینان هستند خواهم سپرد.
6) امام(ع) شریک غم و همراه سختی های مردم
امام(ع) در نامهای که خطاب به «عثمان بن حنیف» فرماندار بصره نوشتهاند فرموده اند:
«ا اقنع من نفسی بان یقال هذا امیرالمؤمنین؟ و لا اشارکهم فی مکاره الدهر او اکون اسوة لهم فی جشوبة العیش.» (25)
آیا به همین قناعت کنم که گفته شود: من امیرمؤمنانم! اما با آنان در سختیهای روزگار شرکت نکنم؟ و پیشوا و مقتدای آنان در تلخیهای زندگیشان نباشم؟
7) امام و ساده زیستی
عثمان بن حنیف، در بصره به مهمانی یکی از سرمایهداران شهر رفته و بر سر سفره او نشسته بود. امام بعد از شنیدن این خبر در نامهای، ضمن توبیخ او، شیوه خود را نیز بیان کرد وفرمود:
«الا و ان امامکم قد اکتفی من دنیاه بطمریه و من طعمه بقرصیه... فو الله ما کنزت من دنیاکم تبرا و لا ادخرت من غنائمها وفرا و لا اعددت لبالی ثوبی طمرا و لا حزت من ارضها شبرا، و لا اخذت منه الا کقوت آتان دبرة.» (26)
به خدا سوگند من از دنیای شما طلا و نقرهای نیندوخته ام. و از غنایم و ثروتهای آن مالی ذخیره نکرده ام و برای این لباس که نهام بدلی مهیا نساخته ام و از زمین آن حتی یک وجب در اختیار نگرفته ام و از این دنیا بیش از خوراک مختصر و ناچیزی بهره نبرده ام.
8) سیاست امام(ع)
امام(ع) در هیچ شرایطی حاضر به عدول از مبانی قرآن کریم و سنت پیامبر اکرم(ص) نشدند، حتی زمانی که به خلافت رسیدند، علیرغم اینکه بعضی دوستان حضرت توصیههایی - که در ظاهر با حسن نیت و در نظر گرفتن مصالح امام و حکومت همراه بود - به ایشان مینمودند، اما آن بزرگوار از هر گونه مصلحت اندیشی و ظاهرنگری پرهیز میکردندو در جواب این قبیل پیشنهادات میفرمودند:
«اتامرونی ان اطلب النصر بالجور فیمن ولیت علیه، والله لا اطور به ما سمر سمیر. و ما ام نجم فی السماء نجما.» (27)
آیا به من دستور میدهید که برای پیروزی خود، از جور و ستم، در حق کسانی که بر آنها حکومت میکنم استمداد جویم. به خدا سوگند تا عمر من باقی است و تا شب و روز برقراراندو ستارگان آسمان در پی هم طلوع و غروب میکنند، هرگز چنین کاری نخواهم کرد!
ابن ابی الحدید میگوید:
«سیاست امام علیه السلام در واقع همان سیاست پیامبر اکرم(ص) بوده است.» سپس وجوه تشابه سیاست امام(ع) با پیامبر اکرم(ص) را ذکر میکند; در ادامه نیز میان سیاست خلیفه دوم و امام(ع) مقایسه میکند و سیاست امام را از هر جهت مقدم بر سیاست عمر میداند. (28)
امام (ع) خود نیز نسبتبه سیاست معاویه میفرماید:
«والله ما معاویة بادهی منی، ولکنه یغدر و یفجر و لولا کراهیة الغدر لکنت من ادهی الناس ولکن کل غدرة فجرة و کل فجرة کفرة.» (29)
سوگند به خدا معاویه از من سیاستمدارتر نیست; اما او نیرنگ میزند و مرتکب انواع گناهان میشود. اگر نیرنگ ناپسند و ناشایسته نبود، من سیاستمدارترین مردم بودم، ولی هر نیرنگی گناه است و هر گناهی یک نوع کفر!
ابن ابی الحدید میگوید:
«کان علی لایستعمل فی حربه الا ما وافق الکتاب والسنة و کان (معاویة) یستعمل خلاف الکتاب والسنة و یستعمل جمیع المکاید حلالها و حرامها.» (30)
امام(ع) در جنگها از چیزهایی که با کتاب و سنت پیامبر موافق نبود استفاده نمیکرد، ولی معاویه علاوه بر اینکه از امور مخالف قرآن و سنت
بهره میگرفت، تمام مکر و حیله ها را خواه حلال یا حرام به کار میبست.
نظرات شما عزیزان: